عشقدیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #71 _یکم اونطرف تر یه پارک هست میرم اونجا قدم بزنم اگه خواستی بیا
🍀🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🍀
#امواج_عشق
#72
پسره با چندش نزدیک ترم شد....
وقتی حرف میزد بوی شراب به شدت اذیتم میکرد
بدتر از اون به شراب حساسیت داشتم اینو تو یکی از عملیات ها متوجه شده بودم
حتی وقتی بوش به بینیم میخورد سردرد میگرفتم
همونطوری که می خواست دستش رو روی موهای مصنوعیم بکشه گفت:
_دوگری دِی؟ نرلیسن ؟(راست میگه؟اهل کجایی؟)
با خشم بهشون نگاه میکردم ......
فقط میخواستم دست هاش به موهام بخوره که همونجا ضربه فنیش کنم
همین که دستش به موهای مصنوعیم خورد
خواستم مچ دستش رو بگیرم و فن های رزمی که یاد گرفته بودم رو استفاده کنم
که دستش توسط یه فرد دیگه با خشم گرفته شد
سریع چرخیدم که ببینم کیه که با دیدن آرشام، چشام از حدقه بیرون زد
با اخم رو به گفت:
_آرکاداش ایی دورومدا دِییل هیزلی کِیبول گوزیمین قاباغین نان(داداش حالت خوب نیست سریع از جلوی چشمم گمشو)
پسر خنده ی مستانه ای سر داد و گفت:
_سَن کیمسین؟ (تو کی هستی)
#کپیممنوع رمان آنلاین میباشد❌
✨✨✨✨✨✨✨
✨@Sekans_Eshgh ✨
✨✨✨✨✨✨✨
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀