eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.5هزار عکس
7.7هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
همیشه میگفت فرمانده باید #خونسرد باشه تا بتونه خوب فکر کنه و نیروهاش رو تو #بدترین شرایط جمع و جور ک
#شهید_مرتضی_حسین_پور 🌷 فرمانده ای که اگر #تدابیرش در منطقه نبود یک شهید حججی که نه، 170شهید حججی مظلومانه اسیر و شهید میشدند 💖مظلومانه شهید و غریبانه تدفین شد و #گمنام ماند. تا ثانیه های آخر #شهادت با تدابیر خود هوای رزمنده های عراقی و ایرانی رو داشت و #راهنماییشان میکرد. نه تنها فرماندهی رزمندگان ایرانی بلکه فرماندهی #حیدریون عراق را نیز به عهده داشت دقایقی قبل از شهادتش محسن #حججی اسیر شد. #فرمانده_شهید_حججی #مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
2⃣2⃣ #در_محضر_شهید🌷 به هیچ چیـز غیر از #خدا و آنچہ #غیرخدائی است دل❣ نـبندید‼️ برحذر باشید☝️ از وسو
✏درد را فراموش کردم عصر یکی از روزهای عملیات بود و ما در جزیره مجنون. پل را تصرف کرده بودیم. من شده بودم. حمید را دیدم که داشت نیروها را هدایت می‌کرد. یادش افتاد را نخوانده. سریع گرفت، آمد قامت بست و جایی نماز خواند که در تیررس بود و امکان داشت اتفاق بیافتد، اما چنان با طمانینه و آرامش نماز می‌خواند که من دردم را فراموش کردم و به او خیره شده بودم. حتی وقتی هم که روی گذاشتنم تا ببرنم، برگشته بودم و به نماز خواندن حمید نگاه می‌کردم. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#غروب_جمعه💔 قلب ❣ من دوباره بی قرار شد تمام صحن دل پر از #نسیم_انتظار شد... قسمت من نمی شود #دیدن روی ماه تو؟ همیشه #پرسش من از خدای روزگار شد 😔 🌺اللهم عجل لولیک الفرج🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
1_35872309.mp3
5.75M
🎵 (عج) 🍃هر وقت که دلم میگیره یاد تو می افتم 🍃من وقتی کارم گیره یاد تو می افتم 🎤 💔 .... 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
در #عملیات کربلای دو محمود کاوه، #فرمانده لشکر،کار عجیبی کرد! نیروهای خط شکن رو که جلو فرستاد، اومد
بزرگی را گذاشته بود روی دوشش و توی سنگرها پخش می کرد. بچه ها هم با او می کردند: - اخوی دیر اومدی. - برادر می خوای بکُشیمون از گُشنگی؟ - عزیز جان ! حالا دیگه اول میری سنگر برای خودشیرینی؟ گونی بود و سرِ آن بنده ی خدا . کارش که تمام شد. گونی را که زمین گذاشت. همه شناختنش. او کسی نبود جز ، فرمانده ی لشکر... 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے5⃣0⃣1⃣ ‌❓❓ اگر بخواهیم خود را برای #نظام_مهدوی آماده کنی
❣﷽❣ پرســـ❓ــش و پاســـ🖊ــــخ مهــــــدوے6⃣0⃣1⃣ 💢 و چه ارتباطی با مبحث مهـدویت دارد؟! 🔰🔰🔰🔰🔰 👈"رکن" در لغت به معنای جانب و ناحیه قوی یک چیز است و "مقام" به جایگاهی که قدم در آن قرار می گیرد یا جایگاهی که شخص در آنجا می ایستد، گفته می شود. 👈 هر یکی از چهار زاویه کعبه را یک ارکن، می نامند. هر گاه واژه رکن بدون پسوند به کار رود، مقصود آن رکنی است که حجر الاسوده در آن هست و مقصود از مقام نیز در اینجا مقام ابراهيم عليه السلام است. 👈👈 اما آنچه در بحث مهدویت مورد نظر بوده و از آن به بزرگی یاد شده، این رکن و مقام است. شکی نیست که این مکان دارای ارزشی بسیار والا نزد خداوند است. 🔹 ابو حمزه ثمالی می گوید: «امام سجاد عليه السلام به ما فرمود: آیا می دانید کدامین قسمت از زمین است؟ عرض کردیم: خداوند و پیامبر و فرزند پیامبر بهتر می داند. سپس فرمود: «اما افضل البقاء ما بين التركي و المقام، (... من لا يحضره الفقیه، ج ۲، ص ۲۴۵، ح ۲۳۱۳) "یعنی بهترین مکانها بین رکن و مقام است" 💠 در ، وقتی سخن از بین رکن و مقام به میان می آید، معمولا مربوط به یکی از موارد ذیل است: 👇👇👇 1⃣. با حضرت مهدي(عج) 🔹 پیامبر اکرم (ص) می فرماید: فيهم مهدى أنتي محمد الذي يملأ الأرض ق طا وعدلا كما مث ظلم و جور و الله إني لأغرق من يبايعة بين الر کن والمقام و آغرف أسماء آبانهم و قبالهم (كمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۴، ص ۲۸۴، ح ۳۷.) (مهدی امتم در میان ایشان ائمه محمدی است که زمین را از عدل و داد آکنده سازد، همچنان که از ظلم و جور پر شده باشد. به خدا سوگند من کسانی را که در میان و با او بیعت می کنند، می شناسم و اسامی پدران و قبایلشان را نیز می دانم.» 2⃣. محل کشته شدن 👈این رخداد یکی از نشانه های حتمی ظهور است! 🔹امام باقر عليه السلام پس از بیان پاره ای از نشانه های ظهور، در ادامه فرمود ... اول غلام من آل محمد صلی الله عليه و آله بين التركي و المقام، إنه محمد الخس - النقش التركيه (... - كمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۳۰، باب ۳۲، ح ۱۶.) "و جوانی از آل محمد که نامش محمد بن حسن - يا نفس زکیه - است، بین رکن و مقام شود..." 🌸الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌸 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از پرسش و پاسخ مهــدوی
4_310226054725763607.mp3
6.66M
34 ✍ شیطان، باهمه مزاحمت ها، و اذیت هايي که برای ما ایجاد میکنه؛ بزرگترین عامل ورودمون به بهشته! 🔻 فقط باید یادبگیریم، چجوری باهاش بجنگیم👆 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کارفرهنگی همیشه واجب است حتی اگر سردار مجنون و فاتح #خیبر باشی سردار مخلص و متواضع #شهید_ابراهی
#ڪلام_شهیــــد 🌷من خاڪ پای #بسيجی‌ها هم نمی‌شوم، ای ڪاش من يڪ بسيجی بودم و در سنگر نبرد از آنان جدا نمی‌شدم. #ســـــردار_دلها #شهید_ابراهیم_‌همت🌷 #هفته_بسیج 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#جرعه_ای_معرفت🌾 👈قانون #دهم از قوانین اخلاقی دهگانه #شهید_سید_مجتبی_علمدار🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzade
#اخلاص_شهید ✍به روایت دوست شهید من کنار سید نشسته بودم و سید هم طبق معمول شال #سبزش را روی سرش انداخته بود و با سوز و گداز خاصی مشغول خواندن #زیارت_عاشورا و مداحی بود. بعد از اتمام مراسم، ناگهان شال سبزش را بر گردن من گذاشت. با #تعجب پرسیدم: این چه کاری است؟ گفت: بگذار گردن تو باشد. بعد از لحظه‌ای دیدم #جمعیت حاضر به سوی من آمدند و شروع کردند به بوسیدن و التماس دعا گفتن. با صدای بلند گفتم: اشتباه گرفته‌اید، #مداح ایشان است. امّا سیّد کمی آنطرف‌تر ایستاده بود و با لبخند به من نگاه می‌کرد. #شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#اخلاص_شهید ✍به روایت دوست شهید من کنار سید نشسته بودم و سید هم طبق معمول شال #سبزش را روی سرش اند
0⃣0⃣8⃣ 🌷 🔹بعد از جنگ وقتی برای بازدید از منطقه حرکت می کردیم و به می رسیدیم دیگر نیازی به خواندن مصیبت نبود🚫! رو به قبله می نشست و به افق خیره می شد، اشک در حلقه می زد، بعد به شدت گریه می كرد😭. نگاه به خیلی در انسان تأثیر گذار بود👌. 🔸رضا علیپور می گفت: «بعد از آنكه سید از خانه خدا🕋 برگشت برای گفتن زیارت قبولی رفتیم منزلشان🏡.» سید گفت: «وقتی رفتم توی سرزمین ، یک جایی خلوت كردم. اول بینی ام را روی خاک گذاشتم و خاک را ، می دانی چه بویی را حس كردم⁉️» گفتم: «نه.» 🔹با حال عجیبی ادامه داد: «من را احساس كردم. بعد هم خیلی گریه كردم😭، اطرافم كسی نبود. ، گریه كردم. می گفتم آقا من لایق نیستم❓ می خواهم برای یک بار هم كه شده، حتی به صورت شما را ببینم، آن قدر گریه كردم كه اطراف سرم كاملاً خیس شده بود.» آری👌، سید همه جا به یاد شلمچه بود. 🔸علیپور می گفت: «یک شیشه عطر خوشبو😌 از به سید مجتبی رسیده بود.» آقا سید در مراسم ازدواج رفقا💍 كه دعوت می شد به آن ها می گفت: «این شیشه عطر سوغات سید علی است كه از آورده، حیفم می آید كه فقط خودم از آن استفاده كنم. در این روز مبارک به یاد سید علی و تشرف او به (ع) شما را هم معطر می كنم☺️.» 🔹سید حتی در این لحظه ها هم از شهیدش غافل نبود🚫 و با این كار به دیگران هم یادآوری می كرد. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh