فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🔆 پیکر شهیدی که بعد 22 سال سالم بود
#شهید_علی_جوزدانی که پس از 22 سال از خاک شلمچه بیرون کشیده شد.
#شهیدان_زنده_اند
✨اللهم الرزقنا توفیق الشهادت فی سبیلک
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
رهبر انقلاب: خداوند این واقعیت را با #شهیدحججی به همه اثبات کرد و با بزرگ و عزیز کردن او و نماد ساخ
...بر سر نماینده #داعشی تحویلدهنده پیکر محسن😡 فریاد زدم🗣، که کجای #اسلام میگوید #اسیرتان را اینطور شکنجه کنید👋🔪،
نماینده داعشی گفت: تقصیر خودش بود! از بس #حرصمون رو درآورد، نه #اطلاعاتی به ما داد، نه اظهار #پشیمونی کرد💪، نه #التماس کرد💪! تقصیر خودش بود!...
#شهید_محسن_حججی🌷
شادی روحش #صلوات
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
...بر سر نماینده #داعشی تحویلدهنده پیکر محسن😡 فریاد زدم🗣، که کجای #اسلام میگوید #اسیرتان را اینط
6⃣5⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
📚برشی از کتاب #سربلند
💠رفاقت شهدایی
📝پرسید: چیکار کنم #شهیدبشم⁉️ دست زدم روی شانهاش و باخنده گفتم: انشاءالله #ویژه شهیدشی🌷 گل از گلش شکفت😍 -خبحالا چیکار کنم؟ -بنظر من ما خودمون نمیتونیم🚫 این راه رو بریم. باید یکی #دستمون رو بگیره.
📝و بعد این شعر را برایش خواندم:
-گر میروی بیحاصلی
گر #میبرندت واصلی
رفتن کجا؟ #بردن_کجا❓
مرتب گوشزد میکردم #رفیقی از جنس شهدا🌷 داشته باشید. این حرف را از زمانی که تازه وارد موسسه #شهیدکاظمی شده بود تکرار میکردم.
📝در موسسه طرحی راهاندازی کردیم به اسم #رفیق_آسمانی. خداوند در آیه۶۹ سوره نسا میفرماید:🔅حسن اولئک رفیقا *این ها #رفیقهای_خوبی هستند.* بعد در سوره آلعمران علتش را میفرماید: 🔅زندهاند از آنها کار برمیآید؛ چون #عندربهم یرزقوناند و آرامشبخشاند😌
📝به این #سه_دلیل خداوند به شهدایش🕊 میبالد. حدود چهل جلسه برای بچهها بااین موضوع صحبت کردم که یک #رفیق_شهید داشته باشید و چه کسی بهتر از حاجاحمد⁉️
📝به بچه ها میگفتم: این رفاقت شرط و شروط داره👌 نمیتونیم بهش نارو بزنیم❌. باید بریم ببینیم او از ما #چی_میخواد. مدام از سیرهی شهیدکاظمی #خاطراتی تعریف میکردم.
📝گذشت تااینکه خیلی از این بچه ها ازدواج💍 کردند. جلسات ویژه متاهلین💞 با موضوع #خانواده آغاز شد. ماهیانه در خانهشان میچرخید. همیشه #محسن ابتدای جلسه حدیثکساء📖 میخواند. حدیثکساء خواندن بین این جمع #سنت شده بود؛ چون میدانستند حاجاحمد #حضرتزهرایی است.
📝نمیگذاشت کار لنگ بماند. اگر کسی بانی نمیشد #جلسه را میانداخت خانه خودش🏡 خانهاش طبقه چهارم یک مجتمع بود و آسانسور هم نداشت🚫 دفعه اول که رفتم دیدم تمام پلهها رنگآمیزی🎨 شده. خیلی خوشم آمد. گفت: #خودم این پلهها رو رنگ زدم که وقتی #خانمم میره بالا کمتر خسته بشه☺️
#شهید_محسن_حججی🌷
شادی روحش #صلوات
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
خوشا آنان که با #عزت ز گیتی بساط خویش #برچیدند و رفتند ز کالاهای این #آشفته بازار #شهادت را پسندید
شهید مهدی ایمانی با خدمتی چهارده ساله در حرم بانوی کرامت #حضرت_معصومه (سلام الله علیها) با فضای حریم و حرم آشنایی دیرینی داشت
و در پاسخ #بیحرمتی به حریم اهلبیت (ع) دفاع از حرم بانوی صبر و ایثار را پیشرو قرار داد و سرانجام در #سالروز_ورود کریمه اهل بیت علیهمالسلام به شهر مقدس #قم در تاریخ بیست ویکم آذر ۹۶ بر اثر اصابت خمپاره تکفیریها در شهر #البوکمال با کمال افتخار به مقام #شهادت نائل گشت
و پس از شهادت پیکر مطهرش در حرم عمه سادات آرام گرفت.
#شهید_مهدی_ایمانی
#خادم_حرم_حضرت_معصومه_س
#سالروز_شهادت
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فرزند شهید مدافع حرم مهدی ایمانی🌷
لباس خادمی حضرت معصومه سلام الله علیها را جای پدر بر تن کرد
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
✨❣✨﷽✨❣✨
💢مکالمه دو جنین در شکم مادر: ⇩
❌اولی: تو به #زندگی بعد زایمان
اعتقاد داری⁉️
➕دومی: آره #حتما. یه جایی هست
که می تونیم راه بریم شاید با دهن
چیزی بخوریم😍
❌اولی: امکان نداره😒
ما با جفت تعذیه می شیم.
طنابشم انقد کوتاهه که به بیرون نمی رسه🚫
اصلا اگه #دنیای_دیگه هم هست چرا کسی
تاحالا از اونجا نیومده بهمون نشون بده.
➕دومی: شاید #مادرمونم ببینیم.
❌اولی: مگه تو به مامان #اعتقاد داری؟
اگه هست پس چرا نمی بینیمش⁉️
➕دومی: به نظرم مامان #همه_جا هست.
دور تا دورمونه💫
❌اولی: من مامانو #نمی_بینم
پس وجود نداره😐
➕دومی: اگه ساکت ساکت باشی
صداشو می شنوی و اگه خوب دقت کنی
#حضورشو حس می کنی😌
♨️این مکالمه چقدر آشناست….!
تا حالا #بودنِ_خدا را اينطوری
به همين سادگی حس نكرده بودم.
#حقیقتـــــ
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
fadaeian-haftegi960602-5.mp3
19.5M
🎤🎤 مداحی سیدرضا نریمانی برای
#شهید_محسن_حججی😔😔
👈اون نگاه آخَرِت از جلو چشمام نمیره
#فوق_العاده_زیبا👌
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌾همه گویند #از_سر گذشت
💥اما من گویمت
چگونه از #دلـ❤️ گذشت؟!
🌾ای کسی که
مصداقِ تُعِزُّ مَنْ تَشَاء خداوندی
حالا #آوینی بیاید و تو را روایت کند :
”تو را با خدا چه #عهدی بود که از این کرامت برخوردار شدی⁉️”
که #خون_تو❣ سَبَب بیداری تمامِ خواب زده هایِ عالمِ غفلت است👌
🌾از کدام خواسته های دِلَت گذشتی تا اینگونه #گمنام و ناگاه بیایی و از همه دلبری کنی ...😔
#شهید_محسن_حججی
#شبتون_شهدایی🌙
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔸آقا رضا همیشه میگفت من دوست دارم یک #شغل_دوم پیدا کنم؛ که اگر روزی #سپاه به من حقوق💰 نداد به خاطر پول بیرون نیایم❌
🔸یعنی اینقدر #عاشق کارش بود.
یکبار اندازه مبلغی را که به عنوان #حق_مأموریت داده بودند، گفت: کُلش به قدری بود که ما همان پول💵 را با یکماه نشا کاری در میآوردیم.
🔺نمی فهمم چرا بعضی ها میگویند #مدافعان_حرم برای پول می روند.
#شهید_رضا_حاجےزاده
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
حاج همت به #مرتضي_قرباني- فرمانده لشكر25 كربلا- گفت: يكي دو نفر را بفرستند خبر بياورند تا ببينم #اوض
🌾بهش پيله كرده بوديم كه بيا برويم برات #آستين بالا بزنيم. گفت: باشه☺️
فكر نميكرديم🗯 بگذارد حتي #حرفش را بزنيم.
🌾خوشحال شديم😍
گفت: « من زني ميخوام كه تا #قدس هم راهم بياد.»
راوی: مادر شهید
#شهید_محمدابراهیم_همت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌾بهش پيله كرده بوديم كه بيا برويم برات #آستين بالا بزنيم. گفت: باشه☺️ فكر نميكرديم🗯 بگذ
7⃣5⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔸خيلي عصباني بود. #سرباز بود و مسئول آشپزخانه🍜 كرده بودندش. ماه رمضان🌙 آمده بود و او گفته بود هر كس بخواهد #روزه بگيرد، سحري بهش ميرساند✅ ولي يك هفته نشده، خبر #سحري دادنها به گوش سرلشگر ناجي رسيده بود.
🔹او هم سر ضرب خودش را رسانده بود😐 و #دستور داده همهي سربازها به خط شوند و بعد، يكي يك ليوان آب🚰 به خوردشان داده بود كه «سربازها را چه به #روزه_گرفتن!»😒
🔸و حالا ابراهيم بعد از 24 ساعت⏰ بازداشت برگشته بود #آشپزخانه. ابراهيم با چند نفر ديگر، كف آشپزخانه را تميز شستند✨ و با #روغن موزاييكها را برق انداختند👌 و منتظر شدند.
🔹براي #اولين بار خدا خدا ميكردند سرلشگر ناجي سر برسد. #ناجي در درگاه آشپزخانه ايستاد👤 نگاه مشكوكي👀 به اطراف كرد و وارد شد. ولي اولين قدم را كه گذاشته بود، تا ته آشپزخانه چنان كشيده شده بود كه كارش به بيمارستان🏥 كشيد. پاي سرلشگر #شكسته بود و ميبايست چند صباحي تو بيمارستان بماند😄 تا آخر ماه رمضان، بچهها با خيال راحت #روزه_گرفتند
#شهیدمحمدابراهیم_همت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
نسخه قابل چاپ - خانهات شهیدآباد است!.pdf
285.2K
👆👆👆دانلود کنید و بخوانید و...
🔸روایتی از حاشیههای دیدار #خانوادههای_شهدا با حضرت ماه:
«خانهات #شهیدآباد است!»
....هم بوی شلمچه میآمد،
هم بوی سوریه و سامرا،
هم بوی مرز و شهدای مظلومش،
هم عطر دلانگیز حریم حرم...
✍ به قلم: محمدرسول ملاحسنی
نویسندهٔ کتاب «یادت باشد»
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
970921__دیدار_جمعی_از_خانوادههای.mp3
10.56M
🎙 بشنوید| صوت سخنرانی رهبرانقلاب در دیدار جمعی از خانوادههای شهدا. ۹۷/۹/۲۱
💻 @Khamenei_ir
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠منتظرت هستم یک روز بعد از #شهادت عبدالمهدی، دلم خیلی گرفته بود. گفتم بروم سراغ آن دفتری که #خاطر
ایستاده و سبز و سرو قامت بودی
صد صخره، شکوه و #استقامت بودی
روزی که به پابوس #خطر می رفتی
تصویر بلندی از #شهادت بودی
#شهید_عبدالمهدی_کاظمی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
ایستاده و سبز و سرو قامت بودی صد صخره، شکوه و #استقامت بودی روزی که به پابوس #خطر می رفتی تصویر بلن
8⃣5⃣8⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
💠عشق وصال
#دیدار_مادر_شهید_علمدار
🔹همان شب خواستگاری وقتی برای صحبت داخل اتاق رفتیم، به ایشان گفتم من شما را #قبلا دیدهام. با تعجب😧 پرسیدند:«كی و كجا⁉️». وقتی #خوابم را برایشان تعریف كردم، اشک از چشمانش سرازیر شد😢 و گفت: «من دو روز پیش خانه #شهیدسیدمجتبےعلمدار بودم.»
🔸و بعد شروع كرد ماجرای رفتن به خانه شهید🏡 را برایم تعریف كند.چند روز قبل از اینكه #آقاعبدالمهدی به خانه ما بیاید با جمعی از دوستانش برای زیارت مزار شهید علمدار🌷 و دیدار با مادر ایشان راهی #مازندران میشوند.
🔹وقتی به #خانه_شهید میرسند تا لحظاتی را مهمان خانه آنها باشند، می بینند درِ خانه🚪 باز است و كوچه آب پاشی شده و بوی اسفند همه جا را برداشته است. با خودشان میگویند حتما #مهمانی قرار است برایشان بیاید یا مسافری از مكه یا #كربلا دارند. تصمیم می گیرند داخل خانه نروند❌ و برگردند
🔸اما برخی دوستانشان میگویند این همه راه آمدیم، #حیف است داخل خانه نرویم و حداقل برای چند دقیقه⏰ هم که شده به دیدار #مادرشهید برویم. درخانه را كه می زنند مادر شهید علمدار🌷 به استقبال آنها میآید. وقتی می گویند ما از #راه_دور آمده ایم، اما انگار بدموقع است، مادر شهید شروع به گریه میكند😭 و میگوید: «اتفاقا #منتظرتان بودیم.»
🔹بعد ادامه میدهد: «ما امروز راهی سفر #مشهد بودیم، اما دیشب #پسرم به خوابم آمد و از من خواست سفرمان را یک روز به تاخیر بیندازیم، چون قرار است امروز از راه دور، جمعی👥 به خانه ما🏡 بیایند. من خوشحال شدم كه قرار است امروز میزبان #مهمانان_پسرم باشم و برای همین صبح زود خانه را مرتب و حیاط و كوچه را جارو كردم و منتظر مهمانان #سیدمجتبی بودم.»
[راوی:همسرشهید]
#شهید_عبدالمهدی_کاظمی🌷
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh