eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ #سلام_امام_زمانم ❣ #مهدی_جان توهر زمان که بیایی #بهار خواهدبود مجال شادی🎊 بی اختیار خواهدبود خوش آن زمان📟 که برآید به یک کرشمه #دوکار ⇜یکی #ظهور امام و ⇜یکی شروع #بهار 🌺🍃 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🕊 #بخند خنده هایت خواب شکن است جانمـ❤️ 🕊بیشتر بخند😍 بُگذار #بیدار شود این #زنـدگـی #شهید_محمدحسین_محمدخانی #سلام_صبحتون_شهدایی 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
karhaye emam zaman.ali.mp3
2.31M
🎧 🎤🎤واعظ: 🔖 کارهای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) 🔖 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
وداع آخر شهید رضا حاجی زاده با خانواده😭 🔹قابل توجه اونایی که میگن ما واسه پول میریم.. 🔻قیمت این لحظ
#عاشقانه_شهدا خیلی بهش #حساس بودم. دوست داشتم فقط برای من باشد. آخرین دفعه هم بهش گفتم: می‌خواهی بروی اجازه می‌دهم ولی باید یک #قول بدی پرسید: چه قولی گفتم: عروس اول و آخرت من باشم. #خندید گفت: باشه. #شهید_رضا_حاجی_زاده🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌺🌻🌸🌺🌻🌸🌸🌻🌺🌸🌻🌺 🌾موقع انتخابات، مسئول صندوق بودم. دست که بلند کرد،✋ آقا مهدی را توی صف دیدم👁 تازه فرما
#دست_به_غذا_نزد 💢ناهار خونه پدرش بودیم. همه دور تا دور سفره نشسته بودن و مشغول #غذاخوردن. رفتم تا از آشپزخونه چیزی برای سفره بیارم. چند دقیقه #طول کشید. 💢تا برگشتم نگاه کردم دیدم آقا مهدی دست به غذا نزده تا من برگردم و با هم شروع کنیم. اینقدر کارش برام #زیبا بود که تا الآن توی ذهنم مونده. #شهید_مهدی_زین_الدین منبع : کتاب یادگاران، ص ۱۹ #کلام_بزرگان ⭕️در #استحکام بنیان خانواده، خود زن و شوهر #بیشترین نقش را دارند. با گذشت خودشان، با همکاری خود، با مهربانی و #محبت خوب خودشان _که از همه مهمتر هم محبت است_ میتوانند این بنا را ماندگار و این #سازگاری را همیشگی بکنند. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍂روح‌الله اومد پیشم برای مشورت. گفت به نظرت برم #دانشگاه یا اقدام کنم برای #سپاه؟ 🍂گفتم به نظرم تو
❣آنقدر زندگے ام با روح‌اللہ بود😍 كه نمے‌توانم يك لحظه احساس كنم. ❣دلم مےخواهد اين را به همه افرادے كه مرا به‌عنوان يڪ مدافع حرم💝 مے‌شناسد بگويم ... كه هيچ‌وقت نگويند بيچاره، در اين بيوه شد و آه بكشند. من دختر دنيا هستم😌. ❣همسرے داشتم ڪه مـرا با عملش همنشين ڪرد. در 2 سالے كه زير يك سقف بوديم بهترين👌 و لحظه‌هاے🗓زندگے را تجربه ڪردم. آنقدر كه‌گويي 10سال با او زندگے كرده‌ام. ❣حالا هم ناراحت نيستم. البته در خلوتم به مے‌گويم ڪه اگر با مرگ عادے تركم كرده بودے يك لحظه هم نمے‌آوردم😣 ❣اما 🌹 سعادتت بود و من به اين و عاقبت به خيرے تو رشك مےورزم. 🌷 : شهادت خوب است اما بهتر 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⭕️با آمدن پدر به منزل🏡 #احمد به استقبال او می‌رفت و برای او چای☕️ می‌ریخت و لباس‌های پدر را می‌شست و
#شهید_احمد_الیاسی #شهادت: ۱۲ بهمن ۹۴ #حین آزادسازی نبل و الزهرا ✍ #همرزم_شهید 🌷 آقا #احمد بسیار در جبهه سوریه فعال بود، خستگی ناپذیر بود، از جون و دل برای #اهلبیت مایه میذاشت؛ 🌷یک روز خسته و کوفته بودیم و همه رزمندگان در حال #استراحت بودند که در حال خستگی شدید همه مان، ماشین تسلیحات امد که در همین زمان #شهید_احمد بلند شد و دونه دونه مهمات رو پیاده کرد. #شهید_احمد_حاجیوند_الیاسی #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_احمد_الیاسی #شهادت: ۱۲ بهمن ۹۴ #حین آزادسازی نبل و الزهرا ✍ #همرزم_شهید 🌷 آقا #احمد بسیار د
8⃣3⃣0⃣1⃣ 🌷 💠مسجدی که با دستان مهربان احمد پا گرفت 🔰خانه پدری🏡 ما در یک منطقه و فقیرنشین واقع است و تا سال 1385 از فقدان یک مسجد🕌 مناسب محروم بود 🔰سرانجام با پیگیری‌های گسترده و کمک‌های مردمی💰 و دولتی، نخستین منطقه و محل ما ساخته شد تا مردم این منطقه به آرزوی چندساله خود دست یابند😍 🔰همزمان با آغاز به کار این مسجد، از همان روزهای اول حضوری فعال👌 در این مسجد و انجام کارهای و مذهبی آن داشت و شاید ساعت‌ها⏰ و روزهای بسیاری را برای این کار وقف کرده بود و از این مسیر خسته نمی‌شد❌ 🔰پس از آغاز به کار این مسجد و حضور پرشور در برگزاری مراسم‌های مختلف فرهنگی، احمد به‌عنوان مسئول پایگاه مسجد انتخاب و جوانان بسیاری👥 را با روحیه بالای خود به حضور در و بسیج تشویق کرد👏 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#همسر_شهید 🔸پنجشنبه 5 آذر #آخرین_شبی بود که با میثم حرف زدم. قرار بود جمعه جشن🎉 بگیریم و همه را دعو
🔹وقتی زحمات #پدر را دید تصمیم گرفت پایش کار کند. در کار کردن #رضایت صاحبکار برایش خیلی مهم بود👌 سعی می کرد حق صاحب کار ضایع نشود❌ و تلاشش را می کرد که کار را #تمام و کمال انجام دهد. 🔸از همان دوران هم عضو #بسیج دانش آموزی شد. #میثم بیشتر از سنش زحمت می کشید و خانواده را درک می کرد. در کنار صلابت مردانه اش💪 همیشه #خنده بر لب داشت😍 و همانطور که پدر را تنها نمی گذاشت کمک حال #مادر❣ هم بود. 🔹به سن تکلیف که رسید تازه به عمق #اعتقاداتش پی بردیم. ایمانش بسیار قوی بود و #غسل_جمعه را ترک نمی کرد🚫 و با روضه های حاج منصور در مسجد ارک بزرگ شد. #جمکران هم زیاد می رفت. #شهید_میثم_نجفی🌷 #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ ⚠️ #هیچ_کس_به_من_نگفت😔 4⃣2⃣ #قسمت_بیست_و_چهارم 😔هیچ کس به من نگفت: که می‌شود برای سلامتی شما
❣﷽❣ ⚠️ 😔 5⃣2⃣ 😔هیچ کس به من نگفت: که خواسته های شما را بر خواسته های خودم، مقدم بدارم تا مورد محبت بیشتر شما قرار گیرم.💞 😢چه حیف شد که از همان دوران نوجوانی دنبال هوای نفس رفتم و هوای شما را در سر نداشتم 😔و خواسته های نفسانی خویش را بر خواسته های شما که همان خواست خداوند است مقدم داشتم و حالا خسارتش را که دوری از شماست مشاهده می کنم و 🍁 چه بهای سنگینی می پردازم. ✅من تازه شنیده ام که جدّ گرامیت، امام صادق (ع) به این خاطر سلمان فارسی را خیلی دوست می داشت که سلمان، مسلمان گونه، خواسته های امامش حضرت علی (ع)🌷را بر خواسته های خودش مقدم می داشت و همین امر او را سلمان کرد که از اهل بیت شد ☺️و سلمان محمدی لقب گرفت. 💭و من اکنون در فکر خواسته های شما هستم تا خود را عادت دهم که هر کاری پیش آمد قبلش اندیشه کنم 🤔آیا مورد رضایت شما هست یا خیر؟ که اگر آن کار به رضایت شما بود، محکم و استوار انجام دهم که می دانم کاری که با معیار و رضایت شما سنجیده شود قدمی است به سمت خدا.🌸 📘کتاب "هیچکس به من نگفت" ✍نویسنده: حسن محمودی ================== 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_310226054725763864.mp3
4.81M
#فایل_صوتي_امام_زمان 18 ❣یار بس نازک مزاج است وغیور..... امام زمان درمقام نازه! و زمان غیبت فقط يه فرصته که ماخودمونو به امام نزدیک کنیم! خیلی بده اگه به دنیا مشغول باشیم و راهمون ندن👆 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹فرازی از وصیتنامه📜 🔸خويشتن را در قفس #محبوس ميبينم و مي خواهم از قفس به در آيم🕊 🔸سيمها
🌷🍃🌷🍃🌷🍃 من خاک پای #بسیجی‌ها هم نمی‌شوم🚫 ای کاش من یک بسیجی بودم😔 و در #سنگر نبرد از آنان جدا نمی‌شدم💕 #شهید_محمدابراهیم_همت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷🍃🌷🍃🌷🍃 من خاک پای #بسیجی‌ها هم نمی‌شوم🚫 ای کاش من یک بسیجی بودم😔 و در #سنگر نبرد از آنان جدا نمی‌ش
‍ ‍9⃣3⃣0⃣1⃣ 🌷 🔰وقتي به خانه🏡 مي آمد، من ديگر حق نداشتم كار كنم. بچه را عوض مي كرد، برايش درست می كرد. 🔰سفره را مي انداخت و جمع مي كرد، پابه پاي من مي نشست👥 لباس ها را مي شست👕، پهن مي كرد، خشك مي كرد و مي كرد. 🔰آن قدر 💖 به پاي زندگي مي ريخت كه هميشه به او مي گفتم: درسته كه مياي خانه؛ ولي من تا محبت هاي تو را جمع كنم، براي ديگر وقت دارم. 🔰نگاهم مي كرد و مي گفت: تو بيش تر از اين ها به گردن من . يك بار هم گفت: من زودتر از جنگ تمام مي شوم😔 وگرنه، بعد از جنگ به تو نشان مي دادم تمام اين روزها را چه طور مي كردم. راوی: همسر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚫️تقویم، روی #سیاه_ترین برگه های خود ورق می خورد📆 و به هزار و چهار صد سال پیش بر می گردد به #شبی که غمـ💔 به شب نشینی کوچه های تاریک #کاظمین آمده است. ⚫️ #امشب کدام شب است که صدای شیون از آهن ها می آید، صدای سوگ از تازیانه ها بلند است، دیوارها #نُدبه می خوانند و سلول ها، «وَ إِنْ یَکادْ» می گیرند. #شهادت_امام_موسی_کاظم_تسلیت_باد 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
1_57220884.mp3
3.12M
🔊 سخنرانی کوتاه 📋 شباهت امام کاظم علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها (روضه) 🔴 ⚫️ شهادت علیه السلام 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_5940586141471212093.mp3
4.03M
📢حـاج مـــهدی رســولی 🔶 غریبونه تنهای تنها... 🔲 شهادت امام موسی کاظم (ع) 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷فرقي نميكند كجا هستي فرقي نميكند نژادت چيست يا چند #سال داري... اگر براي #شهادت #آماده شده باشي خواهي ديد كه بالهايت هركجاي اين كره ي #خاكي كه هستي تورا به #مقصد ميرساند... 🌷راهِ شهــادت باز است.... چه در ســوريه باشي چه در پشت #جبهه و يا حتي در #شهر خودت اگر گرفتارِ يار شده باشي شايد #خيابان منتهي به #خانه ات #مسير مقصدت باشد... كسي چه ميداند #اربابت كجا تورا در #آغوش ميكشد... 🌷براي رسيدن به مقصد در طي مسير #عاشق باش... براي مقصدت #عاشقانه بجنگ... #شهید_امیر_سیاوشی🌷 #شهید_محمدحسین_حدادیان🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
برادر شهید: 🌸 آرزویش #شهادت در راه اسلام و قرآن بود و در آخرین سفری که به #کربلا داشت میگفت: من حاجتم را از آقا گرفتم. 🌸 یک روز قبل از شهادت، یکی از دوستانش که مجروح شده بود و اکبر به بالای سرش رسید، به اکبر میگوید: #محمود_بیضائی شهید شده و چند شب قبل از شهادتش در #خواب دیده بود که با تو (یعنی شهید شهریاری) در #باغی بزرگ و سرسبز در حال قدم زدن است. 🌸فردای آن روز اکبر هم در اطراف حرم مطهر #حضرت_زینب(ع) بر اثر اصابت ترکش به درجه رفیع #شهادت نائل شد. #شهید_اکبر_شهریاری #حافظ_قرآن #ذاکر_اهل_بیت 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣🌸 #درحوالـےعطــرِیــاس🌸❣ 6⃣5⃣ #قسمت_پنجاه_وششم داشتم به همین فکر میکردم که یه دفعه نفهمیدم چیشد
📚 ❣🌸 🌸❣ 7⃣5⃣ دستمو رو اسمش کشیدم وگفتم: _میدونی قهرمان! دلم خیلی برای عباس تنگ شده!😒 نفس عمیقی کشیدم و ادامه دادم:🙁 _یعنی اونم دلش برام تنگ شده؟!! نگاهمو به سنگ سردی کشوندم که چند سال بود شده بود همدرد من با بغض گفتم:😢 _بابا جونم! برای عباس دعا کن، دعا کن که سالم … نتونستم جمله ام رو کامل کنم، سرمو گذاشتم رو زانوهام و آروم آروم اشک ریختم، دیگه روم نمیشد اینو بخوام،😭😣  ،  که و خیلی وقته ،  اونوقت من تو این دوسه هفته اینجوری بی تابی میکردم…😣 ان شاالله که عباس من برمیگرده، ان شاالله برمیگرده، من هنوز برای نفس کشیدن به 🌸عطر یاسش 🌸احتیاج دارم … از اتوبوس🚌 پیاده شدم،  احساس سبکی میکردم، همیشه همینجوری بود،  شهدا خوب پذیرایی میکردن ازم،جوری که تا چند وقت حالم خوبِ خوب بود😊 .... 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣🌸 🌸❣ 8⃣5⃣ از ایستگاه تا رسیدن به سر کوچه مون کمی باید پیاده میرفتم، هوا یه کمی گرم☀️ بود اما نه اونقدر که نشه تحمل کرد، به هر حال پیاده روی رو دوست داشتم،  نگاهم به ماشینا بود به آدما، به بچه هایی که درحال بازی بودن،  وقتی ببینی همه در یک روز دارن زندگی میکنن، دیگه نیست که بریزه ،  دیگه اثری از و نیست، همه چیز داره پیش میره … با سرخوشی قدم میزدم و افکارای عجیبی تو ذهنم میساختم،😇  یه دفعه سر کوچه نگاهم افتاده به سه نفر 👤👥که باهم درگیر شده بودن، دو نفر با یه نفر گلاویز شده بودن، به اون پسره که داشتن میزدنش نگاه کردم،  کمی دقت کردم، یه لحظه احساس کردم خیلی گرمم شد،  وای نه …😳😧 امکان نداره … قدمامو تند تر کردم و تقریبا با حالت بدو رفتم سمتشون،  در همین حین یه آقایی از مغازه اومد بیرون و رفت تا جداشون کنه که اون دو تا سوار ماشینشون شدن و در رفتن،💨🚗 خودمو رسوندم بهش،  نفس نفس میزدم، با نگرانی نگاهش کردم وگفتم:😨😳 _چیشده؟؟؟؟ چیکارت داشتن؟!!!!!! .... 💌نویسنده: بانوگل نرگــــس 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
26[shia-leaders.com].mp3
7.2M
🎵 ✨دلواپسیم برا کاظمین و سامرا ✨دلواپسیم برا حریم مرتضی 💔 اَینَ بقیَّةَ اللّه؟؟ 🎤🎤 👌 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
شهدای ما رفتند! دیگر برنمیگردند... شهدا زنده اند🌷🕊 شهدا برای کسانی زنده اند که؛ #قنها را بدانند، شهدا برای کسانی زنده اند که؛ راه آنها را #ا! #پش 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh