🌷شهید نظرزاده 🌷
آخر #دل است ديگرگاهي ميگيرد...گاهی هم #تنگ ميشود تو ميگويی چه كارش كنم؟ دل است ديگر... باور كن كه
#سیره_شهید
💢شاگردانش می گفتند: استاد بهمون می گفت: کتاب و دفترها📚 روجمع کنید و این چند #توصیه رو گوش کنید:👌
⇜1/ #نمازاول وقت
⇜2/ احترام به والدین👌
⇜3/ گریه برای اهل بیت💔 مخصوصا #امام_حسین علیه السلام
⇜4/ پهلوان باشیم💪
💢و استاد خودش مرام #پهلوانی را با پیکر سوخته اش🔥 در این راه به اثبات رسوند😔👌
#شهید_مهدی_طهماسبی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
صفحہ ۴۱ استاد پرهیزگار .MP3
782.8K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه بقره✨
#قرائت_صفحه_چهل_ویکم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
💢از غروب #شب_عرفه تا غروب روز عرفه زمان بسیار بزرگی است. این را گفتم تا #امشب که به حسب ظاهر شب عرفه است و موقعیت بسیار خوبی است، هم دعا کنید🙏 و هم به اعمال صالحه مشغول شوید✅
💢مقید باشید که امشب مشغول به غیر #عبادت نشوید❌ کاری کنید که اشتغالات کنار برود تا بتوانید به سوی عبادات و صالحات بروید🕊 وقتی چنین معادلهایی هست که عبادت امشب مانند عبادت #صدوهفتاد ساله است، خیلی انسان باید مراقبت و جدیت داشته باشد. این خیلی قابل توجه است، چون امشب یکی از #بزرگترین فرصتهایی است که ما داریم👌
#شب_عرفه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
شب عرفه.MP3
8.08M
اعمال شب #عرفه
( خصوصا برای جاماندگان)
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌹شهیـدی که بـرات شهـادتـش را از امـام رضـا علیهالسلام گرفـت ...🍃 #شهید_غلامعلی_رجبی🕊❤️ شادی روحش
2⃣8⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🌹شهیـدی که بـرات شهـادتـش را
از امـام رضـا علیهالسلام گرفـت ...🍃
#شهید_غلامعلی_رجبی🕊❤️
🔹نمی دانستم به #مشهد آمده
در صحن گوهرشاد او را دیدم
بعد از سلام و احوالپرسی گفت :
از #امـام_رضـا (ع) انشـاءالله
اذن #شهـادت را گرفتـم ...
🔸به او گفتـم :
فعلا باهـات ڪار داریم
دعای #عرفه امسال را باید تو بخوانی !
🔹دو روز مانده به عرفه
پیش من آمـد و گفت :
عملیاتـی در پیش است ...
🔸گفتـم :
برنامه عرفه و محرم را چکار میکنی ؟
🔹جواب داد :
نمی خواهم از #جهاد باز بمانم
احتمالا آخرین عملیات (مرصاد) است
انشاءالله تا محـرم مـرغ از قفـس پریـده ...
✍ راوی : شیخ حسین انصاریان
#ذاڪر_اهل_بیت
#شهید_غلامعلی_رجبی
#شهادت_عملیات_مرصاد1367
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
1_6184815.mp3
2.92M
️ 🎧لالایی دخترم
🌷️ تقدیم به #فرزندان_شهدا🌷
🎤 #مرتضی_قاسمی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
1_23045184.mp3
3.32M
🎧 فایل صوتی
🎙واعظ: حاج آقا #عالی
🔖 عظمت روز #عرفه 🔖
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺 همین که #دختر باشی کافیه تا بفهمی #پــدر بلندترین شعر #عاشقانه💖 برای یک #دختــــره... #د
🔹رضا دامرودی فرزند حسین متولد 20 تیر 1367📆 در خانواده ای #مذهبی دیده به جهان گشود👶 وی در مدرسه راهنمایی شمس آباد تحصیل نمود و برای تحصیل در #رشته گیاه پزشکی در سال 1387به آموزشکده کشاورزی #نیشابور رفت.
🔸پس از اخذ مدرک کاردانی📜 به دانشگاه جهاد دانشگاهی #کاشمر رفت تا مدرک کارشناسی خود را اخذ نماید؛ در سال 1390 ازدواج💍 نمود و پس از بیست روز به خدمت #سربازی اعزام گردید؛ پس از پایان خدمت با خرید یک دستگاه خودرو🚗 سواری، مشغول امرار معاش گردید؛ بعد از گذشت مدتی #فروشگاه سموم و دفع آفات کشاورزی🌾 در روداب دایر نمود
🔹و به خاطر اینکه در خانه ای #استیجاری در سبزوار زندگی می کردند هر روز صبح از شهر سبزوار به #روداب می آمد🏘 در سال 93 خداوند دختری به ایشان هدیه نمود😍 و نام او را #نیایش نهاد
🔸وی پس از عضویت #بسیجی در گردان 22 امام حسین(ع) لشکرعملیاتی مردم پایه پنج نصر با مسئولیت تیربارچی💥 مشغول خدمت گردید؛ تا این که درغروب🌥 شنبه 25 مهر ماه 1394در نزدیکی شهر #حلب کشور سوریه در دفاع از شیعیان بی پناه سوریه و عقیله بنی هاشم جانمان به فیض #شهادت نائل آمدند🕊🌷
#شهید_رضا_دامرودی
#شهید_مدافع_حرم
#سالروز_ولادت🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹رضا دامرودی فرزند حسین متولد 20 تیر 1367📆 در خانواده ای #مذهبی دیده به جهان گشود👶 وی در مدرسه راهنم
#دلنــوشتـــــــــه📝
💟دل نوشتهای تقدیم به #همسر_سبکبالم(۱/۲)
❣غروب #بی_تو بودن را در حالی بر روی کاغذ📝 میآورم که این قلم توانایی روزهای #تنهاییام را ندارد.
#رضای_عزیزم_سلام:
✍با بندبند انگشتانم شمارش کردهام، که چند روز است از #سفر_عشق💖 بازگشتی نداشتهای. در روزهای نبودنت انتظار بازگشت را با #انگشتانم شمارش میکردم. اما افسوس که نیامدی😔 و مرا مات و مبهوت #تا_ابد در انتظارت گذاشتی.
✍هر بار که به نبودنت💕 فکر میکنم اشک از چشمانم سرازیر😭 میشود. روزی که خبر پر گشودنت🕊 را شنیدم با خود گفتم نه ... #میآید ... خودش قول داده بود میآید، #رضا روی قولش میماند، قرار نبود❌ نیمه راه یکدیگر را رها کنیم.
✍لحظهبهلحظهام پر از تپشهای قلبی💗 گذشت که قرار بود در #انتظار رسیدنت به شماره بیفتد. آمدی نه آن چنان که رفته بودی. #خوابیده بودی. خوابی آرام و #ابدی و بخواب! آرام بخواب! هوا اینجا ابری ست😭
✍زمین جای شما نبود🚫 در چهرهات میتوانستم #آرامش را ببینم. آرامش اینکه از امتحان سربلند بیرون آمدی👌 من نیز چون تو خوشحال و راضی هستم که زندگیمان را در راه #آرمانت که دفاع از حرم بیبی زینب(س)و مولایت حسین (ع) و اصحاب او بود صرف کردی.
✍تحمل روزهای #بی_تو خیلی سخت است، 💥اما هنگامیکه به هدف🎯 و مقصودت میاندیشم خود را #دلگرمی میدهم که تو در همان راهی که آرزویش را داشتی گام نهادی👣 خوشا به توای کبوتر🕊 سفرکردهام ... .
✍خداوند را #سپاس میگویم که در این مسیر، هرچند کوتاه #همسفرت بودم و هدیهای برایم گذاشتی «یعنی #دخترت_نیایش»
#شهید_رضا_دامرودی 🌷
#شهید_مدافع_حرم
#سالروز_ولادت
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
@shahed_sticker۳۳۱.attheme
192.6K
• #شهید_رضا_دامرودی
• #تم_رفیق_شهید 📲
• #تم
🔻تم_های_جذّاب_ایتا😍👇
ایتایی متفاوت رو تجربه کن👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1214906384Cdb15194a25
صفحہ ۴۲ استاد پرهیزگار .MP3
1.11M
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه بقره✨
#قرائت_صفحه_چهل_ودوم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
واقعا کی فکرش رو میکرد ادامه راهتان اینقدر #سخت باشد بعد از شما #غرق شدیم در روزمرگی هایمان و گیر کر
🔹گفتمش بی تو دلمـ💔 میگیرد
🔸گفت با #خاطره ها خلوت کن
🔹گفتمش خنده به لب می میرد😔
🔸گفت با #خون_جگر عادت کن
#شهید_مرتضی_عطایی
#شهید_عرفه
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔹گفتمش بی تو دلمـ💔 میگیرد 🔸گفت با #خاطره ها خلوت کن 🔹گفتمش خنده به لب می میرد😔 🔸گفت با #خون_جگر عاد
3⃣8⃣1⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
✍ به روایت #همسرشهید
🔰اردیبهشت بود که آمد. شب #لیلۀالرغائب. شبی که آرزوی دیدن مرتضی برایم مستجاب شد😍. همه فامیل و دوست و آشنا رفتیم فرودگاه🛬 استقبالش. تمام یک ماهی که بود، روز و شب مهمان داشتیم. همه میآمدند ببینند #سوریه چه خبر است.
🔰دو سه سالی که تا #شهادتش سوریه بود، مرتضی دیگر آن مرتضای سابق نبود✘. رشد وجودی و #روحیاش را با تمام وجود حس میکردم. با ما هم که بود مدام دلشـ❤️ پیش نیروهایش بود. مدام با بچههایش در تماس📞 بود.
🔰وقتی از آزادی #نبل_والزهرا میگفت به وضوح برق شادی توی چشمهایش😃 دیده میشد. چقدر ذوق میکرد وقتی میگفت: «مردم از خوشحالی و به نشانه تشکر، روی سر بچههای ما #برنج خشک میریختند😅.»
🔰کوچکترین اتفاقی کمصبرش میکرد؛ #عملیات میشد، فلان نیرویش شهید🌷 میشد، فلان منطقه #سقوط میکرد. مرتضی دیگر دلش با ما نبود🚫. هربار که میآمد، خستگی را به وضوح روی شانههایش #حس میکردم.
🔰مرتضی تا قبل از رفتنش به #سوریه، موهایش یکدست مشکی بود ولی از روزی که رفت، میدیدم #موهایش دارند سفید میشوند. شهید 🕊که شد، 13 تار مویش سفید شده بود.
🔰بین خواب و بیداری حس کردم #مرتضی روی تپهای ایستاده. داشت از سرما❄️ میلرزید و دندانهایش به هم میخورد😖. سرما به جان من هم افتاد. آنقدر سردم شده بود که از خواب پریدم🗯. بلافاصله به مرتضی پیام📲 دادم. به همان اسمی که توی گوشیام برایش انتخاب کرده بودم: #نورچشمم. جواب نداد.
🔰دلم طاقت نیاورد💔، زنگ زدم ولی باز هم جواب نداد😥. دیگر خوابم نمیبرد. جدای از سرما، #نگرانی هم بیخوابم کرده بود. دم اذان صبح بود که تماس☎️ گرفت. بی سلام و احوالپرسی گفتم: «مرتضی! چرا اینقدر لباس کم پوشیدی که #سردت بشه؟ نمیگی سرما میخوری؟»
🔰 مهربان جواب داد: «چی کار کنم #مریمجان، عملیات بود. همین یکدست لباس #نظامیام تمیز بود که پوشیدم🙂.» فهمیدم واقعا سردش بوده. مثل همیشه،قبل ازعملیات #غسل_شهادت کرده بود و با همان یکدست لباس 👕سردش شده بود.
#شهید_مرتضی_عطایی
#شهید_عرفه
#فرمانده_ایرانی_تیپ_فاطمیون
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh