eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🍁♥️🍁🕊 🥀تا اول و آخر سفر است ✨دربازی عشق♥️برد درباختن است 🥀از پیکر تعجـب نکنید ✨ شدن برای سر باختن است 🌷 (جاویدالاثر) 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🇮🇷امروز زنده نگه داشتن كمتر از شهادت نيست🌷 "مقام معظم رهبري" 🔰برخود فرض ميدانم شهيد والامقام عمارت🌷 را خدمت خانواده معظم ايشان تبريك و تسليت عرض نمايم. 🔰خداوند روح پرفتوح اين شهيد را با سرور و سالار شهيدان الحسين(علیه السلام) محشور فرمايد🤲 🔴سرلشكر پاسدار حسين سلامي فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Tahdir-www.DaneshjooIran.ir-joze.mp3
4.02M
💿 ⇧⇧ ◀️ جزء بیست و هفتم قرآن کریم 🎙 🔸حجم: ۴ مگابایت ✨التماس‌ دعا✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰همرزم شهید نوری: ❣دو روز قبل از #شهادت بابک بود. شدت درگیری زیاد بود و چون دشمن سالها در ان منطقه
🔰تیپ و قیافه اش شاید بود اما سیرت و قلبش از خیلی ها تر و بهتر بود💖 📜فرازی از وصیت‌نامه شهید: 🌷خدایا گناه‌های من را ، اشتباهاتم را با رحمت و مغفرت خودت ببخش و تا وقتی‌که مرا نبخشیدی از این دنیا مبر. 🌷تا وقتی‌که راهم راه حق هست مرا بمیران. خدایا کمکم کن تا در قدم بردارم و درراه تو بدهم❣ 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💥فرمانده‌ای که به گوش بنی‌صدر سیلی زد نخستین فرمانده کمیته انقلاب مرکزی تهران، فرمانده گروه فداییان اسلام در طول جنگ ایران🇮🇷 و عراق و یار همراه تنها فرمانده جنگ‌های نامنظم در ایران بود. سید مجتبی که بارها از طرف منافقین به مرگ شده بود، در نزدیکی خط مقدم جبهه به گوش وقت (بنی‌صدر) سیلی ‌زند. ناجوانمردانه سید مجتبی هاشمی به‌دست منافقان، این فرزند رشید را از ملت ایران گرفت😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔴 اولین انتشار 🎥وقتی بعد از چند سال مادری با چفیه یادگاری فرزندش که از #سوریه رسیده روبرو میشود....
🌷 🔸علی‌آقا شب و روز در راه دین کار می‌کرد خسته نمی‌شد، علی آقا به‌معنای واقعی کلمه مجاهد فی سبیل‌الله✊ خستگی‌ناپذیر و مسئولیت‌ پذیر بود. 🔹او داشت، امر به معروف را در تمام برنامه‌هایش مد نظر داشت و از هر نظر ممتاز و به‌معنای واقعی کلمه مرد اقدام👌 و بود. 🔸حتی در هم اشاره کرده که در این راه چه دغدغه‌هایی داشت و چه خون دل‌هایی خورده❣ علی‌آقا اگر کاری را شروع می‌کرد برای اتمام آن شبانه‌روز پای کار می‌ایستاد. مظلوم‌ترین و بسیجی بود که هیچ‌کس او را نشناخت😔 راوی: مادر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣اینجا نماند پَر زد🕊 و از پیش ما گذشت 🌷تنگ بود که او بی هوا ❣من از خــودم برای خدا کم گذاشتم 😔 🌷 از خودش برای گذشت 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣اینجا نماند پَر زد🕊 و از پیش ما گذشت 🌷تنگ #غــروب بود که او بی هوا #گذشت ❣من از خــودم
7⃣5⃣2⃣1⃣ 🌷 💠خبر شهادت 🔰شهید نظرزاده به عنوان بسیجی رفتند برای اعزام به جبهه. از طریق ثبت نام کردن. یک شب، دو شب موندن بعد اعزام شدند. 🔰ماه رمضون بود که خبر شهادتش رو بهمون دادن. نمیدونم چندم بود. ما چشم انتظار آمدنش بودیم، قند شکسته بودیم🍚 آماده کرده بودیم. مرغ گرفته بودم ببرم بزارم خونه بابام توی یخچال، شنیدم در می زنند به پسر بزرگم گفتم ببین کیه، رفت دم در یک مرتبه دیدم برگشت. 🔰گفتم کی بود مامان گفت: یک آقایی. بهم گفت داخل خانه کیه؟ گفتم . گفت غیر از مامانت کس دیگه ای نیست؟ گفتم چرا پدر بزرگ و مادر بزرگم و خاله ام. دیگه اون بنده خدا رفته بود، گفتم خب نپرسیدی چیکار داره؟! گفت زود رفتند. دل من یهو یه جوری شد😢 گفتم نکنه یه . 🔰مرغ ها🍗 رو برداشتم رفتم خونه بابام بزارم تو یخچال دیدم نیستند. رفتم دم پنجره. دیدم اقا رضا با یه نفر دیگه با موتور اومدن. مثل اینکه گفته بود ایشون خالَمه، بنده خدا رفت. می خندید😄 گفت چه خبر خاله؟ گفتم خبرا که دست شماست کجا بودی⁉️ این بنده خدا کی بود، واسه چی اومده بود. گفت اومده بود کنه برای پسر خاله. گفتم خاله شب که کسی تحقیقات نمیاد. گفت چرا چون است و هوا گرمه شب میان واسه تحقیق 🔰این که رفت، من یه مقدار شدم که خبرهایی هست و اینا به من چیزی نمیگن. برگشتم خونه خواهرم. رفتم دیدم عموم خدا بیامرز نشسته؛ سلام و احوالپرسی کردیم. دیدم پسرخواهرم چندتا دفتر و ... زیر بغلش گرفته. گفتم کجا میری آقارضا؟ گفت امشب هست دارم میرم. گفتم نه دروغ میگی آقا رضا، گفت به جان خودم خاله، گفتم اگر خبری هست به من بگو. گفت هیچ خبری نیست خاله، عمو مگه خبریه؟؟ گفت نه❌ هیچ خبری نیست. 🔰گفت بیا بشین یه چایی☕️ بخور گفتم نه من میرم خانه. به آقاجواد گفتم: مادر هر خبری هست اینا چیزی به من نمیگن. رفت به خاله اش گفت چه خبره خاله؟ خواهرم گفته بود خبری نیست دیگه اومدیم خوابیدیم. دیدم دو تا بچه های کوچکم خیلی بی تابی می کنند. این دو تا طفلکی ها پشت سر هم بودن از لحاظ سنی، خیلی بی قراری می کردند. جواد گفت: من میرم مسجد🕌 🔰همین که رفت چیزی نگذشت که دیدم یه دفعه برگشت. گفتم نخوندی گفتش نه مامان (رنگش هم خیلی پریده بود) گفت مثل اینکه یه خبرایی هست مامان😥 من پامو گذاشتم تو مسجد همه گفتن شش تا بچه داره مثل اینکه رو میگفتن. گفتم خب می خواستی بری بپرسی گفت دیگه اصلا پام پیش نرفت که برم تو مسجد. 🔰بچه ها رو خوابوندم. دیگه خودمم خوابیدم هوا روشن شد ساعت های شش و نیم، هفت🕗 بود دیدم پسر خواهرم اومد زنگ زد در رو باز کردم. گفت خاله خوبی چه خبر؟ گفتم سلامتی خاله جان! خبر ها که دست شماست. گفت نه خبری نیست فقط بابای جواد(شهید نظرزاده) شده. گفتم الکی میگی آقا رضا زخمی شده یا ⁉️ اونم گفت: حالا که شما میگی خاله، آره شهید شده😔 🔰سردخانه که رفتیم فقط بدنش سرد بود ما گفتیم که حتما هست. دیدم تمیز، مرتب خوابیده. پسر خواهرم میخواست عکس بگیره📸 که دیدیم پشت سرش، سمت چپ ترکش خورده و به شهادت رسیده. روحشون شاد🌷 راوی: همسر بزرگوار شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
عکس یادگاری با خانواده محترم شهید نظرزاده 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از 🌷شهید نظرزاده 🌷
#همسر_مکرمه شهید نظرزاده در کنار عکس ایشان 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#عاشقانه_شهدا♥️ ‌ 🔰مزار شهید #علیرضا_نوری شد پاتوق هر شبمان. پرچم ایران🇮🇷 انداخته بودند روی قبر. می
🔰 روزه داری 🌺بعضی وقتها چای☕️ یا شکلات تعارفش می‌کردم، می‌گفت: . 🍃یادم می افتاد که امروز دوشنبہ است یا ، اغلب این دو روز را می گرفت. 🔸چشـم هایـش😍 نافـذ و پـرنور بود. همه گردان می‌دانستند اهـل نمـاز و گـریـه‌های شبـانـه اسـت. 💔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢خیلی شلوغ بود و همیشه در منزل #شعر و آواز🎵 می‌خواند. یادم هست یکبار که می‌خواستم #نماز بخوانم، گفتم
💠عشق به فرزند یا شهادت؟ 🔹خیلی بود بچه به دنیا بیاید و او را ببیند و همیشه میگفت: «پس این بچه کی به دنیا میآید؟ » 🔸خیلی دوست داشت دخترش را ببیند ولی به حضرت زینب(س)بیشتر بود. اگر بیشتر نبود اول میکرد بچه اش به دنیا می آمد و بعد میرفت. اما دیگرهیچ چیز نمیتوانست جلوی او را بگیرد و برای از حرم حضرت زینب(س) رفت سوریه... 🔹حلما 17 روز بعد از شهادت پدرش به دنیا آمد. میثم قبل از شهادتش یک روز از سوریه زد و با هم صحبت کردیم. من اواخر دوره بود و روزهای سختی را میگذراندم. 🔸به او گفتم: «خسته شدم. زودتر بیا خانه » گفت: «زهره جان! سپردمتان به حضرت زینب(س)و از خانم خواسته ام به شما سر بزند... 🔹«میثم نجفی» مدافع حرم حضرت زینب(س)که در شهر حلب سوریه مجروح شده بود، پس از چند روز در 13 آذر 93 به آرزویش که بود رسید. 🌷 شادی روحش 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
5b451a560038b77c98756cef_-5172719360105926638.mp3
6.32M
باید گذشت از این دنیا بھ آسانے ... ! 🎤🎤 حاج مهدی سلحشور 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
زندگی مان وقف ❣ است ما بی حســین شوق نداشتیم❌ : 💢هرگاه شهدا🌷رادر شب جمعه یاد کردید، آنها شمارا نزد الحسین (ع) یاد می کنند😍 🌺 🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
•{ ♥️🌿 🌸}• 🍃🌹🍃🌹 @shahed_sticker
@shahed_sticker۹۲۰(1).attheme
97.3K
۴۳ 📲 • 🔻ایتاتو امام زمانی کن😍👌 💢تجربه ایتایی متفاوت با کلی تم متنوع و جذاب👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1214906384Cdb15194a25
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ عالم به عشق روی بیدار میشود عا‌شقان تو💞 بسیار میشود وقتی می دهمت در نگاہ من تصویر مهربانی 😍 تکرار می شود 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
گاهے بعضی نگاه ها ... چشـــــــم دل♥️ را رو بسوی بازمےڪند ! مخصوصاً اگر آن نگاه از قابِ چشمانی باشد...😍 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - به بلندای قله ها - حجت الاسلام عالی.mp3
2.17M
♨️به بلندای قله ها بسیار شنیدنی👌 🎙حجت الاسلام 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا