eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹ما همه های آزاده ایم 🌱لب گشاید،بهر یاری اش همه جان 🌹داده ایم 🌹تا صف به صف لشگر به 🌱لشگر جان به کف بهر 🌹در سنگراین انقلاب آماده ایم 🌹 نهم سالروز شهادت 🌱عمار یاسر در سال ۳۷ هجری قمری 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌹ما همه #عمار های#رهبر آزاده ایم 🌱لب گشاید،بهر یاری اش همه جان 🌹داده ایم 🌹تا #قیامت صف به صف لشگر
♦️باید مثل هوشیار بود و فهمید که وظیفه چیست رهبرمعظم انقلاب: چرا شما عمار را «سلام‌اللَّه‌علیه» میگویید، ولی نسبت به یکی دیگر از صحابی - رفیق عمار - که او هم از مکه بوده ♦️ و در کتک خورده است، «سلام‌اللَّه‌علیه» نمیگویید؟ چون عمار در وقت حساس اشتباه نکرد و فهمید؛ ولی او اشتباه کرد.، خط عمار را خط مستقیم میگویند. به نظر من، عمار هنوز هم ناشناخته است. ♦️عمار یاسر را خود ماها هم درست نمیشناسیم. عمار یاسر، یک قاطعه‌ی الهی است.من در زندگی امیرالمؤمنین (علیه‌الصّلاةوالسّلام) که نگاه کردم، دیدم هیچ‌کس مثل عمار یاسر نیست؛ یعنی از صحابه‌ی رسول‌اللَّه، هیچ‌کس نقش را در طول این مدت نداشت. ♦️آنان زنده نماندند، ولی ایشان حیات بابرکتش ادامه پیداکرد.هر وقت برای یک ذهنی در مورد اصحاب پیش آمد ♦️ - یعنی در یک گوشه پیدا شد - زبان این مرد، مثل سیف قاطع جلو رفت و قضیه را حل کرد. در اول خلافت حضرت همین‌طور، در قضایای جمل و صفین هم همین‌طور، تا در صفین به شهادت رسید. باید مثل عمار هوشیار بود و فهمید که وظیفه چیست. ♥️ نهم صفر شهادت عمار یاسر در سال ۳۷ هجری قمری 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💠 میثم خادم واقعے #شهـدا بود و با شهـدا #معاملہ ڪردہ بود و جوابش رو هـم گرفت ...☝️ ♻️میثم از اواخر
🌾هر که می رسید سریع خبرم می کرد تا برویم ، انگشتری 💍یا زیوری بخریم ... و من هر بار این را داشتم : 🌾 بیشتر از این زمین گیرم نکن. چشم هایت به قدر کافی بال و پرم را بسته. و او هر بار می خندید 😃و مجنونم می کرد و می گفت ، اگر جز این می گفتی مایه ی بود.... به روایت همسر مدافع حرم 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸فک میکنی ندید⁉️ فک میکنی خدا ندید وقتی که گل🌼 روی آقا گناه 🚫رو ترک کردی؟! 🌷 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 8⃣3⃣#قسمت_سی_هشتم 💢آنجا را نگاه کن...! آن #بى_شرم ، د
📚 ⛅️ 9⃣3⃣ 💢مى ایستد و مى زند: _ «کشتن پسر پیامبر بس نبود که بر کشتن زنان حرم و غارت خیام او کمر بسته اید؟!» او را به توصیه دیگران مهار مى کند و به درون خیمه اش مى فرستد... اما این بلوا و بحث و جدل ، را به معرکه مى کشاند.ابن سعد، از این است که را بر علیه خود برانگیزد و جبهه خود را به و بلوا بکشاند.... از سویى مى بیند که این حال و روز سجاد، حال و روز جنگیدن نیست... 🖤و از سوى دیگر او را در چنگ خود میبیندآنچنانکه هر لحظه ، مى تواند جانش را بستاند.... پس چرا بذر و را در سپاه خویش بپاشد، فریاد مى زند: _دست بردارید از این جوان مریض! تو رو به ابن سعد مى کنى و مى گویى : شرم ندارید از غارت خیام آل االله ؟ ابن سعد با لحنى که به از سر واکردن بیشتر مى ماند، تا دستور، به سپاه خود مى گوید: _هر که هر چه غنیمت برداشته بازگرداند. 💢 از آنکه حتى تکه اى یا پاره معجرى به صاحبش باز پس داده شود.ابن سعد، افراد را به کار جمع آورى جنازه ها و کفن و دفنشان مى گمارد... و این است براى تو که به سامان دادن جبهه خودت بپردازى.... اکنون که افراد دشمن 🐲، آرام آرام دور خیمه ها را خلوت مى کنند،... تو بهتر مى توانى ببینى که بر سر سپاهت چه آمده است... و و و با اردوگاه تو چه کرده است.نگاه خسته ات را به روى دشت پهن مى کنى. 🖤چه سرخى دارد آفتاب ! ☀️ و چه شرم جانکاهى از آنچه در نگاهش اتفاق افتاده است . آنچنانکه با این رنج و تعب ، خود را در پشت کوهسار جمع مى کند. او هم انگار این پاره پاره ، این کبوتران🕊 پر و بال سوخته و این آشیانه هاى آتش 🔥گرفته را نمى تواند ببیند.پیش روى تو خفته است بر داغى بیابانى که تن تبدارش را مى سوزاند، آنسوتر 🏕 هاى نیم سوخته است که در سرخى دشت ، خود به لشگر از هم گسسته مى ماند... 🖤و دورتر، که جا به جا در پهناى بیابان ،... ایستاده اند، افتاده اند، نشسته اند، کز کرده اند و بعضیشان از شدت ، صورت بر کف خاك به خواب رفته اند.آنچه نگران کننده تر است ، دورترهاست . لکه هایى در دل ❤️سرخى بیابان . خدا نکند که اینها باشند که سر به بیابان نهاده اند... و از شدت ، بى نگاه به پشت سر، گریخته اند. در میان ، تک خیمه اى که با بقیه اندکى داشته ، از دستبرد شعله ها به دور مانده و پاى آتش به درون آن باز نشده. 💢دستى به زیر سر و گردن و دستى به زیر دو پاى مى برى ، از زمین بلندش مى کنى.... و چون جان شیرین ، در آغوشش فشارى، و با خودت فکر مى کنى ؛ هیچ بیمارى تاکنون با هجوم و آتش 🔥و غارت، تیمار نشده است و سر بربالین نگذاشته است. وقتى پیشانى اش را مى بوسى ، از داغى پیشانى اش ، مى سوزد.جزاى بوسه ات درد است که بر لبهاى داغمه بسته اش مى نشیند. 🖤همچنانکه او را در دارى و چشم از بر نمى دارى ، به سمت تنها خیمه⛺️ سلامت مانده ، حرکت مى کنى.... یال خیمه را به زحمت کنار مى زنى و او را در کنار بى اثاث مى خوابانى. ... باید تاریکى کامل هوا، این تسبیح عزیز از هم گسسته ات را دانه 💢دانه از پهنه بیابان برچینى. عطش ، حتى حدقه چشمهایت را به خشکى کشانده . نه تابى در تن مانده و نه آبى در بدن . اما همچنان باید بدوى.... باید تا یافتن تمامى بچه ها، راه بروى و تا رسیدگى به تک ایستاده بمانى. تو اگر بیفتى فرو مى افتد.. ... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
1_56571771.mp3
25.67M
میخوام امشب🌙 دوباره یـادی کنـیم از 💔 🎧 🎤 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍄در این ... ⭐️آفرینش شهیـــ🌷ــــد 🍄تنهـا که ⭐️میلاد دارد امّا ندارد ...❌ 🌸 🌸 ولادت:۱۳۶۱/۱/۲🌸 شهادت:۹۵/۷/۷ 🌙 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ ☀️خورشید ٺـــ🌸ــویے وبے حضورٺوصبحم بخیرنمےشود❌ اے آفٺاب من 🌤گر رابرون نڪنے ازنقاب خود دمیده نگردد بہ خواب من🥀🍂 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍂 لبخندت☺️ مشهدالرضا دارد.... 🌷 🥀🌸 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
9⃣3⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷‍ ⚜#مصطفی_صدرزاده 🔰هرچه تقویم 📆را زیر و رو کردم تولد تا شهادتش در #مُحرم 🚩خ
🌲با ولایت تا 🌲 🔆با اینکه فرماندهی تیپ شده بود و کل نیرو ها زیر نظرش بود، همیشه گوشه می خوابید. یک شب🌙 برای آب خوردن به سمت نمازخانه رفتم دیدم دارد نماز شب میخواند...📿 🔆آنقدر محو با خدا بود که متوجه حضورم نشد. نماز شبش که تمام شد کنارش نشستم و گفتم: خب ، ما بعد از ظهر کلی کار کردیم. توی کوه و جنگل🌴🌾 بالا و پایین کردیم و خسته شدیم. کمی هم کن شما فرمانده مایی، باید آماده باشی! 🔆لبخندی😃 زد و گفت: خدا به ما به جون بخشیده، باید جونمون رو فداش کنیم... جز این باشه رسم نیست❗️ 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Page344.mp3
850.5K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه مؤمنون✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💥 🍁ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺷﻮﻧﺪ ﻭﻟﯽ: ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﺷﻮﻧﺪ! ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ💶 یڪ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﻭ ﺑﺨـﺸﻨﺪﮔﯽ یڪ ! 🍂ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﺨـﻮﺍﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎ: ﻫﻤﻪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻩ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺎﺳﻮﺍﺩﯼ یڪــ ﻣﻬﺎﺭﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﻓﻬــﻤﯿﺪﮔﯽ یڪـ ﻓﻀـﯿﻠﺖ! 🍁ﻫﻤﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ: ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﻨﻨﺪ! ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻋﺎﺩﺗﻪ ﺍﻣﺎ ﺯﯾـــﺒﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ڪردن یڪ فضــیلت. ☘ 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷هرکه به من می رسد 🍃بوی# قفس می دهد 🌷جز #تو که پَر می دهی 🍃تا بِپَرانی🕊 مر
4⃣5⃣3⃣1⃣🌷‍ ♨️ ‌... عینی اما غریب!♡ حریمِ حرم را کفتارها محاصره می‌کنند، غرق در غارت و سوزاندن. تاریخ 📅مرور می‌شود، 🏴 مردی میانه میدان تنها و صدایی که در دشت طنین انداز می‌شود: "هَل مِن ناصِرِ یَنصُرُنی...؟" ♨️تاریخ تکرار می‌شود اما اینبار، پاسخِ ندایِ امام‌زمان، مدافعانی است که در 💓 حسرتِ نینوا دارند! قرار نیست تکرار شود. مرور تاریخ متوقف می‌شود! همانجایی که رگ غیرتشان می‌جنبد که مبادا کفتاری به جسارت کند. می‌روند تا مرهمی شوند بر غربتِ امام زمانمان! ♨️ در وصیت نامه اش نوشت، (عج) غریب است، نباید اقا را فراموش کنیم چون ایشان هیچ‌وقت مارا فراموش نمی‌کنند به راستی چقدر، روز و شبمان🌙 را به یادِ آقا سپری می‌کنیم⁉️ ♨️سجاد در یاریِ زمانش، سرو صورت و هرآنچه که داشت فدا کرد. اما ما، تا به حال به خاطر مولایمان از لذت یک 🔞 گذشته ایم⁉️ او سفارش کرده است، اگر درد و دل و مشورتی داریم به مزارش برویم که به لطف خدا حاضر است و ما. ♨️سجادها 💘جان را فدای محبوب می‌کنند. چقدر شبیه آنها بوده ایم؟ ، روسفیدِ عالم "سردار غریب" لقبی‌است که به شهید دادند، چون خیلی بودند.♡ به مناسبت سالروز شهادت 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
... ⁉️ 🌷✨ هنوز که هنوز است حمید باکری از عملیات خیبر بر نگشته... خبر دارید که غلامحسین توسلی آن خطه جنوب مهمان نهنگ های خلیج فارس شد و برنگشت... 🌷✨ از هادی خبری دارید.. بعد از اینکه یارانش را از کانال کمیل به عقب بازگرداند دیگر کسی او را ندید.. از که خوراک کوسه های اروند شدند، خبری دارید.. 🌷✨ هنوز از صدای اذان بچه ها می آید... هنوز صدای مناجات رزمندگان از حسینیه حاج همت به گوش می رسد... هنوز خون روی وصیت نامه📝 شهدا خشک نشده؛ 🌸خواهرم حجاب... 🍃برادرم غیرت ... 🌷✨ هنوز که هنوز است می ترسنداز اینکه رهبرمان را تنها بگذاریم... و هنوز که هنوز است بند پوتینهایشان را باز نکرده اند و منتظر منتقم علیه السلام هستند تا دوباره در رکابش شهید شوند... 🌷✨ و هنوز که هنوز است مادرانی چشم انتظار جگر گوشه هایشان هستند... ای کاش، بیاییم و به راه بیاییم .... را با ذکر صلوات یاد کنیم...🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊 #افلاکیان_خاکی 23 📖 ما در طبقه پایین زندگی می کردیم وآقای کلاهدوز در طبقه ی بالا. هیچ وقت متوجه و
‍ ♡بسم رب قلم♡ 🔏قلم را تیز میکنم تا شاید بتوانم ی اش را‌به‌تصویر بکشانم .قهرمانی که ریختن خونش 💔چون ، جان تازه ای را به‌سرزمینش بخشید . را میگویم فرمانده و سرباز عاشقی که یقیناً کتاب زندگی اش معلم خوبی‌ برای پرورش و بزرگیست . 🌀درس درس عاشقیست💓 مکتبش ، مکتب شهید . مگر میشود چنین کسی‌مدرس خوبی نباشد .کمی با ما راه بیا... ای میخواهم از تو بگویم از تویی که را خوب بلد بودی .اما‌چه کنم ،این ذهن‌ ، اسیر دنیا گشته ،زنجیر ، چنان قفلش🔒 کرده که توانی برای درک و توصیف این همه پاکی و ، 🌀بندگی و شایستگی , شهامت و را ندارد از تو میخواهم ، ای نور به پیوسته ،دستی برار و دل ظلمت‌نشسته‌ ی مرا به پرتو نورت✨ منور ساز و کوچه به وجودم را چراغانی نما ✍نویسنده : به مناسبت سالروز شهادت 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 8⃣3⃣ #سبک_زندگی_قرآنی✨ #نگاه_پرندگان_به_پیرامون_خود 🕊🦃🐓 تا حالا به چشم های پرندگان 🐤🐦🐧 دقت کر
❣﷽❣ 9⃣3⃣ ✨ ✍️ ... 🔸اگر روی پیشانی ما یه کنتور بود و هر گناه، یه شماره می انداخت😱 ❌دیگه ما آبرو نداشتیم و نمی تونستیم زندگی کنیم...🙈 🔸یا اگر به جای شماره انداختن، بوی ظاهری داشت،😷 ❌دیگه کسی طرف ما نمیومد😷 🗣 حالا بشین یه کم فکر کن که خداوند چقدر به ما نعمت داده که روی گناهان ما سرپوش گذاشته....🤔 ❌نعمتهای خدا قابل شمارش نیست❌ 🔸خداوند در سوره ابراهيم، آیه ۳۴ می فرماید: 🕋 و آتَاکُمْ‌ مِنْ‌ کُلِ‌ مَا سَأَلْتُمُوهُ‌ وَ إِنْ‌ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ‌ لاَ تُحْصُوهَا إِنَ‌ الْإِنْسَانَ‌ لَظَلُومٌ‌ کَفَّارٌ ✨و از هر چیزی که از او خواستید، به شما داد؛ و اگر نعمتهای خدا را بشمارید، هرگز آنها را شماره نتوانید کرد! انسان، ستمگر و ناسپاس است ✅ یکی از این نعمت ها، سرپوش گذاشتن روی گناه ماست.👌 💯 ... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌸 🌿✨ 🔺و شما اي جوان و مس يك وظيفه شرعي و الهي و واجب به عهده داريد و آن رفتن به جبهه ها و نجات ملت هاي و ادامه دادن 🔻 راه مقدس است و هر كدام در اين امر كوتاهي كنيد مسئول هستيد و در روز در برابر شهدا و انقلاب اسلامي جوابگو هستيد . 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 9⃣3⃣#قسمت_سی_نوهم 💢مى ایستد و #فریاد مى زند: _ «کشتن پ
📚 ⛅️ 0⃣4⃣ 💢تو اگر بیفتى فرو مى افتد... و تو اگر بشکنى ، مى شکند.... پس ایستاده بمان... و کار را به انجام برسان... که کربلا را تو معنا مى کند... و توست که به عاشورا رنگ جاودانگى مى زند.... راه رفتن با روح ، ایستادن بى جسم ، دویدن با روان ، استقامت با جان و ادامه حیات با کارى است که تنها از تو بر مى آید. 🖤پس ایستاده بمان... و سپاهت را به سامان برسان و زمین و آسمان🌫 را از این بى سر و سامانى برهان.... پیش از هر کار باید را پیدا کنى . سکینه اگر باشد،هم💓 است و هم .شاید آن کسى که زانو بر زمین زده و دو کودك را با دو بال در آغوش گرفته... و سرهایشان را به سینه چسبانده ، سکینه باشد. 💢آرى سکینه است . این مهربانى🌸 منتشر، این داغدار تسلى بخش ، این یتیم نوازشگر، هیچ کس جز سکینه نمى تواندباشد.در حالیکه چشمهایش از گریه😭 به سرخى نشسته... و اشک بر روى گونه هایش رسوب کرده ، به روى تو مى زند... و تلاش مى کند که داغ و درد و خستگى اش را با لبخند، از تو .... چه تلاش اما بى ثمرى ! تو بهتر از هر کس مى دانى که داغ پدرى چون حسین... و عمویى چون عباس... و برادرى چون على اکبر... 🖤و بر روى چندین داغ دیگر، پنهان کردنى نیست... اما این تلاش شیرینش را پاس مى دارى و با نگاهت سپاس مى گزارى.اگر بار این مسؤولیت سنگین نبود، تو و سر بر شانه هم مى گذاشتید و تا قیام قیامت گریه مى کردید.... اما اکنون ناگزیرى که مهربان اما محکم به او بگویى :✨سکینه جان ! این دو کودك را در آن خیمهنسوخته سامان بده و در پى من بیا تا باقى کودکان و زنان را از پهنه بیابان جمع کنیم. 💢سکینه ، نه فقط با زبانش که با نگاهش و همه دلش مى گوید: _چشم ! عمه جان !و را با مهر به بغل مى زند و با لطف در خیمه مى نشاند و به دنبال تو روانه مى شود.... باید باشد... آن زنى که نشسته است ، با خود زبان گرفته است ، شانه هایش را به دو سو تکان مى دهد، چنگ بر خاك مى زند، خاك بر سر مى پاشد، گونه هایش را مى خراشد... و بى وقفه اشک مى ریزد. 🖤خودت باید پا پیش بگذارى. کار سکینه نیست ، که دیدن دختر، داغ رفتن پدر را افزونتر مى کند.خودت پیش مى روى ، در کنار رباب زانو مى زنى . دست بر سینه اش مى گذارى... و از اقیانوس ، جرعه اى در جانش مى ریزى.آبى💙 بر آتش!🔥آرام و مهربان از جا بلندش مى کنى، به سوى خیمه🏕 اش مى کشانى و در کنار عزیزان دیگرى مى نشانى. از بیرون مى زنى.به افق نگاه مى کنى . سرخى خورشید هر لحظه پر رنگ مى شود.تو هم مگر پر و بال در خون حسین شسته اى خورشید!... که اینگونه به سرخى نشسته اى ؟! 💢 و که خود، خلوت شدن اطراف خیام را از دور و نزدیک دیده اند و این آرامش نسبى را دریافته اند،... آهسته آهسته از گوشه و کنار بیابان ، خود را به سمت ها مى کشانند.همه را یک به یک... با اشاره اى ،نگاهى ، کلامى ، لبخندى و دست نوازشى ، تسلى مى بخشى و ب سوى خیمه هایت مى کنى. اما هنوز ثابت بیابان کم نیستند.... مانده اند کسانى که زمینگیر شده اند،... پشت به خیمه دارند... یا دل بازگشتن ندارند. 🖤شتاب کن زینب جان ! هم الان هوا تاریک مى شود و پیدا کردن بچه ها در این بیابان ، ناممکن. مقصد را آن دورترین سیاهى بیابان قرار بده... و جابه جا در مسیر، از افتادگان و درماندگان و بخواه که را به خیمه برسانند... تا از و و و در امان بمانند. _✨بلند شو عزیزکم! هوا دارد تاریک میشود.. ... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh