eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ بدون دلسردم❄️، کمی آقا نگاهم کن😔سرا پا غصه 💔و دردم، کمی آقا کن 🌳درختی هستم، برایت هستم خزانم، 🌾 زردم، کمی آقا کن 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌸 زیباترین غزل، 🍁 به خدا می   🌸دست تمام قافیه ها 🍁 می سپارمت...   🌸دنیای خاطرات منی و من با این غزل به خاطره ها می سپارمت   🍁این جا طلوع بغض، مرا زجر می دهد دست غروب بغض گشا می سپارمت 🌸 دستی تکان ندادی و رفتی؛ تمام شد   هرجا که می روی 🍁به خدا می سپارمت 🌷 🌸🥀 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
arvahe-momenin-mohsen-kafi.mp3
2.45M
📲 فایل صوتے 🎙واعظ: حاج آقا 🔖 احاطه ارواح طیبه مؤمنین بر اهل دنیا 🔖 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔴آخرین شهید سال۹۷... 🔹شهید #حسین_جوینده رزمنده و فرمانده مدافع حرمی بود که بیشتر مردم او را با خاطر
🇮🇷°•| |•°🇮🇷 🌾در مدتی که در بود،زبان عربی را دست و پا شکسته💔 یاد گرفته بود. اگر نمی‌توانست را بیان کند با حرکات دست و صورتش به طرف مقابل که چه می‌خواهد بگوید. 🌻یک‌روز به تعدادی از نبل و الزهراء درس می‌داد.وسط درس دادن همه دراز کشیدند! به عربی پرسید:«چتون شده؟» گفتند:«شما گفتید دراز بکشید!»😁 به جای این که بگوید ساکت باشید، کلمه‌ای به کار برده بود که معنی‌اش می‌شد دراز بکشید! 🌾به روی خودش نیاورد. گفت:«می‌خواستم ببینم بیدارید یا نه!» بعد از که این موضوع را برای دوستانش تعریف کرد، آن‌قدر خندید و که اشک از چشمانشان جاری شد.😄 🌷 راوی-همرزم شهید(شهید حسین جوینده) 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
[ ]💥 🔺با که باهاش ▫️برا حسین(ع) زدی، ▫️رو به روی خدا بلندش کردی و ▫️ذکر گفتی، نـکــــن🚫 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Page326.mp3
845.4K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه انبیاء✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
2⃣3⃣3⃣1⃣#خاطره_شهید🌷 💢بارها شده بود از #ابوعلی میخواستم از #شهادت_سید_ابراهیم بگه، چون میدونستم لحظ
❄️💥❄️💥❄️ 🌴صبح 🌤زود یکی از خیلی که رفت و آمدی با هم نداشتیم آمده بود برای تشییع .برایم بود که چطور ما را پیدا کرده و سر از اینجا درآورده. تعریف کرد: 🌴که از حضرت عباس (ع)حاجتی داشتم قبل از پسرتان خواب عباس(ع)را دیدم.توی خواب حضرت به من گفتند:نماینده من در روز تاسوعا 🏴داره میاد پیشم.برید پیش اون.وقتی بیدار شدم متوجه منظور عباس(ع)نشدم. 🌴دوباره ‌‌‌دیدم،اینبار مادر مرحومم رو دیدم.گفت:چرا نرفتی پیش نماینده حضرت عباس(ع) و بعدش عکس🖼 رو نشونم داد. بعد از بیدار شدن با پرس و جو# فهمیدم که از فامیلای خودمون هست این شهید. بنقل از مادر مدافع حرم🌷 🌷 (سیدابراهیم) 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
❄️💥❄️💥❄️ 🌴صبح 🌤زود یکی از #اقوام خیلی #دورمان که رفت و آمدی با هم نداشتیم آمده بود برای تشییع #مصطف
9⃣3⃣3⃣1⃣🌷‍ ⚜ 🔰هرچه تقویم 📆را زیر و رو کردم تولد تا شهادتش در 🚩خلاصه می شود. را ورق زدم فهمیدم مادرش ، او را نذر حضرت عباس کرده بود. هایش برای نبودن در ، کار دستش داد .بی قراری اش با چهارشنبه های نذر و روضه هیئت بیشتر شد ،پرنده قلبش💞 خانه به خانه پرید تا در طواف عمه سادات آرام گرفت. 🔰عشق به شهید در دلش جوانه زد و سبب شد تا نام جهادی را انتخاب کند .شاید هم ابراهیم شد تا نفسش را قربانی کند . گذشت از دنیا و تعلقاتش حتی از همسر و فرزندانش. دلش در گرفتار شده بود . اما گاهی ترکش های☄ پا و پهلویش او را مجبور به برگشت می کرد. 🔰در مجروحیت هم آرام و قرار نداشت. سرزدن به خانواده و یاد کردن دوستان شهیدش مرهم دل تنگی هایش بود.مردانه پای قولش می ماند. با عهد کرد هرکس زودتر شد سفارش دیگری را پیش کند . با شهادتش رفیق جامانده را کرد و ابوعلی هم به کاروان عشاق🌸 پیوست .🕊 🔰مصطفی در صدر قلب💓 ها بود چه در سوریه که از محبتش به او گفت و چه در که با کارهای فرهنگی اش نوجوان و جوان خاطر خواهش بودند.او مرد ماندن نبود. از سفره پاسداری از حرم، می خواست .در روز شهید شد ، 🔰روز چهارشنبه که نذر سقای کربلا بود برگشت و چه برگزار کرد آن روزبا آمدنش . تقویم را ورق می زنم.امسال هم چهارشنبه است. سید ابراهیم تو را قسم به چهارشنبه های ابوالفضلی ات نگاهی کن به ما بلاتکلیف.⚡️ ✍نویسنده : منتظر به مناسبت سالروز تولد 🌸 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🔹️همسر شهید :🥀🌿 🍀یک سال ماه را کامل در سوریه بود، زنگ می‌زد و : به تغذیه بچه‌ها توجه کنم تا بتوانند روزه بگیرند و من سؤال کردم که شما چطور است⁉️ 🍀 از پاسخش می‌شدم که مواد غذایی به اندازه کافی ندارند و با سختی می‌گیرند.🍂 لشکر 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ همیشه با دو #سه نفر میرفت گلزار🌸 شهداقدم به قدم که #میرفت جلو ، دلتنگ 💔تر از قبل میشد ، دلتنگ #شه
☘✨ ⚜از کنار صف جماعت رد شدم . دیدم حاجی بین مردم توی صف نشسته. رد شدم اما دو صف نرفته برگشتم. آمدم رو به رویش نشستم. را گرفتم . پیشانیش را بوسیدم. التماس دعا🤲 گرفتم و رفتم . انگار مردم تازه فهمیده بودند که قاسم آمده حرم. 🔅 از لابه‌لای صف های می‌آمدند پیش حاجی. آرام و مهربان🌷 میگفت: «آقایون نیاید! صف نماز رو به هم نزنید.» بعد از نماز آمد کنار ایستاده بودم پشت سرش تا بتواند کند . وقت رفتن گفت: ⚜«آقای امروز خیلی از ما مراقبت کردی زحمتت زیاد شد» گفتم: «سردار من برادر دو هستم. شما امانت برادر های من هستید.» نگاه ملیحی انداخت و گفت: « شهدات رو رحمت کنه.» چه میدانستم چند روز بعد خودش هم میرود شهدا..... 📚منبع: کتاب سلیمانی عزیز🌸🌿 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀اینو ببینید 🌱از ته لبخند😁 بزنید!!! 🌼ولی به این نکنید که این 🌱صحنه دیگه تکرار نمیشه ، 🌼وگرنه اشک😢 میشه .. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 6⃣2⃣ #سبک_زندگی_قرآنی✨ ✴ #متقین_جوش_نمی_آورند❗ 🌺 الْکاظِمينَ الْغَيْظَ وَ الْعافينَ عَنِ الن
❣﷽❣ 7⃣2⃣ ✨ 🔻 🔻 ✍ خدا، یه جاهایی تو قرآنش، بعضی‌ افراد و گروه‌ها رو لعن و نفرین کرده، یعنی از رحمتِ خودش دور کرده.😱 ☝️ یه گروه از کسانی که خدا در قرآن لعنتشون کرده، کسانی هستند که نمی‌کنند.👥 🌴️ امام سجاد (ع) به فرزندش امام باقر (ع) فرمود: 👈 "فرزندم، از دوستی با افرادی که پیوند خویشاوندی را قطع کرده، و نسبت به ارحامِ خود بد رفتاری می‌کنند بر حذر باش، که من آنها را در سه آیه از قرآن ملعون یافتم" 📚 اصول کافی، ج۲. ☝️ یه مورد از اون ۳ آیه، تو سوره محمّد آیات ۲۲ و ۲۳ هست:↶ 🕋 فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی اَلْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحٰامَکُمْ، أُولٰئِکَ اَلَّذِینَ لَعَنَهُمُ اَلله. 👈 کسانی که در زمین فساد می‌کنند و قطع رحم می‌کنند، خدا آنها را کرده و از خود دور ساخته است. 🔎️ دقّت کنیم: تو این آیه، دو عبارت "تُفْسِدُوا فِی اَلْأَرْض" و "تُقَطِّعُوا أَرْحٰامَکُم" در کنار هم اومده.🤔 ☝️ یعنی خدا و رو در این آیه، کنار هم قرار داده، و هر دوشون رو نفرین و کرده. 👌 این دو تا، در این آیه، در ردیفِ هم قرار گرفتند: 👈 مفسد فی الارض. 👈 قطع کننده رحم. ✨✨✨✨✨ 🤔 از پیامبر اسلام (ص) پرسیدند، مبغوضترین و زشت‌ترین عمل در پیشگاه خداوند چه عملی است؟ ✔ حضرت فرمودند:👈 "شرک به خدا". 🤔 پرسیدند بعد از آن چه عملی؟ ✔ فرمودند:👈 "قطع رحم". 📚 تفسیر نمونه. ✨✨✨✨✨ 🔔️ اگه خدایی نکرده پدر، مادر، خواهر، برادر، عمّه، خاله یا ... فامیلی داریم که خیلی وقته باهاشون قطع رابطه کردیم، همین الان گوشی تلفن و برداریم،📞 باهاشون یه تماس بگیریم و آشتی کنیم، تا خدا هم باهامون آشتی کنه.😊 🏃 عجله کنیم تا دیر نشده. ❌☝️ نکنه یه وقت خدایی نکرده از دنیا بریم، در حالی که مورد نفرین و قرار گرفته باشیم. ⛔️کسی که صله رحم نکند، ملعون است⛔️ 💯 ... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
راضی به رضای تو_31 - @ostad_shojae.mp3
11.2M
۳۱ 🌸تَــهِ مسابقه های دنیا و موفقیتهاش تا دمِ وفات، همراه ماست! 🍃ببا بریم در یه میدان بزرگتر که موفقیتش تا ابد باماست... کدوممون میتونه خدا رو بیشتر از خودش راضی کنه؟ 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
7⃣4⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷 🔰اگه بخوایم پنج نفر👥 رو تو انقلاب اسلامی #الگوی جوان حزب اللهی بدونیم. یکی
🌷 💥و اما.. ما باید هرچه سریع تر را در سطح عموم ملت بالا ببریم👌 چرا که یک خطــ🚨ـر اساسی ما را می کند وآن است ک باید در آینده بدست او انجام گیرد 🔷و امروز خیلی از های منحرف🚫 آن را بازیچه ی خودشان قرار داده اند و افکارشان می کنند و این نسل را آماده میکنند که برای دوره های بعد بتوانند را به جهت خودشان برگردانند↪️ 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 1⃣2⃣#قسمت_بیست_ویکم 💢برو آرام #جانم! برو قرار دلم!💓 من
📚 ⛅️ 2⃣2⃣ 💢صداى نفس از پشت سر توجهت را بر نمى انگیزد و وقتى به عقب بر مى گردى،... را مى بینى که با و از خیمه در آمده است ، با تکیه به عصا، به تعب خود را ایستاده نگاه داشته است ، خون به چهره زرد و نزارش دویده است ، و چشمهایش را حلقه اشکى😭 آذین بسته است: 🖤شمشیرم🗡 را بیاور عمه جان ! و یارى ام کن تا به از امام برخیزم و خونم را در رکابش بریزم.دیدن این حال و روز و شنیدن صداى تبدارش که در کویر غربت امام مى پیچید، کافیست تا زانوانت را با زمین آشنا کند، صیحه ات را به آسمان 🌫بکشاند... و موهایت را به چنگهایت پرپر کند و صورتت را به بخراشد... 💢 اگر تو هم در خود ، تو هم فرو بریزى ، تو هم سر بر زمین استیصال بگذارى ، تو هم تاب و توان از کف بدهى ، امام را در این برهوت غربت و تنهایى ، 💓 کند؟این انگار صداى دلنشین هم اوست که :خواهرم ! را دریاب که زمین از ، نماند. 🖤 امام ، تو را از جا مى کند... و تو پروانه🦋 وار این شمع نیم سوخته را به آغوش مى کشى... و با خود به درون خیمه🏕 مى برى. صبور باش على جان ! هنوز وقت ایستادن ما نرسیده است . بارهاى رسالت ما بر زمین است.تا تو را در بسترش بخوابانى و تیمارش کنى . امام به پشت خیام رسیده است و تو را باز فرا مى خواند: 💢خواهرم ! دلم براى مى تپد، کاش بیاوریش تا یک بار دیگر ببینمش و... هم با این کوچکترین علقه هم وداع کنم.با شنیدن این کلام ، در درونت با همه وجود فریاد مى کشى که : نه!اما به شیرین برادر نگاه مى کنى و مى گویى : چشم!آن سحرگاه که پدر براى ضربت خوردن به مسجد 🕌مى رفت ، در خانه تو بود. شبهاى 🌙خدا را تقسیم کرده بود میان شما دو برادر و خواهر،... و هر شب بالش را بر سر یکى از شما مى گشود. 🍁 🖤تنها سه لقمه ، تمامى او در این شبها بود و در مقابل سؤ ال شما مى گفت : دوست دارم با گرسنه به دیدار خدا بروم.آن شب🌟 ، بى تاب در حیاط قدم مى زد، مدام به آسمان نگاه مى کرد و به خود مى فرمود:به خدا نیست ، این همان شبى است که خدا وعده داده است.آن ، آن ،🌥 وقتى گفتند و پدر کمربندش را براى رفتن محکم کرد و با خود ترنم فرمود: 💢اشدد حیازیمک للموت و لا تجزع من الموت، فان الموت لاقیکا اذا حل بوایکا(13)حتى خانه🏚 نیز به فغان درآمدند و او را از رفتن بازداشتند.نوکهایشان را به رداى پدر آویختند و آمیز ناله کردند. آن سحرگاه هم با تمام وجود در درونت فریاد کشیدى که : نه ! پدر جان ! نروید. 🖤 اما به چشمهاى پدر نگاه کردى و آرام گرفتى : پدر جان ! جعده را براى نماز بفرستید. و پدر فرمود: لا مفر من القدر... از قدر الهى گریزى نیست. را گرم درآغوشت مى فشردى... سر و صورت و چشم و دهان و گردن او را غریق بوسه کنى و او را چون قلب💜 از درون سینه در مى آورى... 💢و به مى سپارى. امام او را تا مقابل صورت خویش بالا مى آورد، چشم در چشمهاى بى رمق او مى دوزد و بر لبهاى به نشسته اش بوسه مى زند.پیش از آنکه او را به دستهاى بى تاب تو باز پس دهد،... دوباره نگاهش مى کند، جلو مى آورد، عقب مى برد و چهره اش را سیاحتى مى کند.اکنون باید او را به دست تو بسپارد... و تو او را به به خیمه ⛺️برگردانى که مبادا آفتاب سوزنده نیمروز، گونه هاى لطیفش را بیازارد. 🖤اما ناگهان میان تو و بازوان حسین ، میان دو دهلیز قلب💓 هستى ، میان سر و بدن لطیف على اصغر، تیرى فاصله مى اندازد... و خون کودك شش ماهه را به مى پاشد. نه فقط که تیر☄ را رها کرده است .... ..... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
8277470_245.mp3
19.65M
🎵 🌾خونه غرق در آه 🌾خونه شام غربته 🎤🎤 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🦋♥️🦋♥️🦋 شَب🌙 . . . همین ساعت⏰ یک شب🌟 بِخیر و عُمرِ بیدآرم.. شب ✨بخير اى نفست قصه ى من ... 🌷 🌙 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌻🌿🌻🌿🌻 ❣ ❣ 🌲ما قرنها يار غائب ايم بر ديوِ يأس با صبر غالب ايم 🌲درپشت ابر☁️ خورشيد☀️ديده ايم شب 🌙تاسحر منتظر صبح ⛅️️ ايم 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍂لذت این ،به دو دنیا نمی‌دادند 🌸که قوّتِ راه معراج‌شان بود ؛ 🍂ای نان مهمانمان کنید... 🌸🥀 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh