eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
6.8هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
#سلام_شــ‌هدا نمےدانم برق نگاهتان چہ داشت چگونہ با دلِ آقاے مان بازے ڪرد... چہ دید ڪہ برایتان انگشت
0⃣5⃣4⃣ 🌷 درخصوص شــ‌هادت دو رزمنده مدافع حرم! 🍃یک روز به همراه جمعی از در محضر حضور پیدا کردیم. پس از پایان دیدار و موقع خداحافظی، مسئولین ما را صدا زدند و گفتند حضرت آقا شما را خواسته است؛ لطفاً برگردید. 🍃همه تعجب کردند. دوباره به محضر حضرت آقا رسیدیم و آقا فرمودند به بگویید بیاید. از آقا سؤال کردیم جریان عکاس چیست؟ گفت آقا با کسانی که خیلی دارد عکس می‌گیرد. از حضرت آقا سوال کردم عکس ما را برای چه می‌خواهید؛ فرمودند: «جمع شما می‌دهد.» 🍃دو نفر در این جمع بودند که به اسم صدایشان کرد. حاج قاسم دو از آقا گرفته بود که به «سردار هادی کجباف و نادر حمید» داد و دستانشان را بوسید. کجباف و نادر حمید پس از گرفتن به شدت کردند. عملیات بعدی این دو به شیوه‌ی بسیار به شهادت رسیدند. 🌷 🌷 راوی : 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌀حساسیت روی بیت المال🌀 لباس های حاج محسن در طول عملیات والفجر8 خیلی #فرسوده و کهنه شده بود. وضع پوتین هایش #بدتر از لباس هایش بود. هر آن ممکن بود پوتین هایش وا برود. مسئول #تدارکات دیدش و گفت حاج محسن چه وضعیتی داری شما مثلا #فرمانده گردان هستی! بیا بریم تدارکات خودم #نونَوارت بکنم.! محسن سخت زیر این مسائل می رفت چون به قول خودش نمی خواست برای #بیت.المال خرج بتراشد. یک بار با ماشین از منطقه امد و #صبح که میخواستیم برویم گفتم برو ماشین روشن کن بریم. حاج محسن گفت مگه خودت ماشین نداری؟ گفتم چرا ولی پارکه، گفت: با ماشین خودت بیا، این ماشین را #سپاه داده به من تا باهاش برم منطقه نمیتوانم استفاده ی #شخصی بکنم. منبع:کتاب معبر دوپازا #شهید_محسن_دین_شعاری🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#خاطره🌸🍃 شیوه خاصی برای درس خواندن📖 داشت که تحت هیچ شرایطی آن را #تغییر نمیداد❌ برایش فرقی نمیکرد س
🔰اشک با طعم شیرکاکائو 🔸یک سال فقط یک کارت برای ورود به #بیت_رهبری دادند. من اصرار داشتم که محمدرضا برود بعد از مشورت، او انتخاب شد✅ #خواهرش می‌خواست که او را بفرستم، اما نمیشد. 🔹تا فهمید که #رضایت دادیم برود سر از پا نمی‌شناخت، دوم دبیرستان بود. اولین بارش بود که تنها👤 می رفت؛ وقتی از بیت برگشت، چشم ها و #صورتش قرمز شده بودند 🔸از روحیاتی که از او می شناختم مطمئن بودم که مسیر #بیت تا خانه را گریه کرده😭 و از دیدن چهره #رهبر منقلب شده است‌. هر چه اصرار کردیم از فضای آن جا بگوید و دلیل #گریه هایش چیست⁉️ اما یک کلام هم حرف نزد 🔹پافشاری ما را که دید با حالت شوخی گفت : #شیرکاکائو و کیکش خیلی خوشمزه بود😋 #شهید_محمدرضا_دهقان_امیری #شهید_مدافع_حرم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#راهی_برای_شهادت ⚜اگر میخواید شـــ🌹ــهید بشید اگر خیلی دوست دارید به اجرشهادت برسید آرزوی شـــ🌷ــها
💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐 💞 همیشہ این شعر را بہ یاد آورید... آنزمانے کہ" س"🍂 خطاب بہ پدرش فرمودند: 🍂 حجابِ را نخورے ... چادرم سوختہ اما بہ هست هنوز 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🥀✨ 💥 ✨ تلگـرام (300)دوســت ! ✨ اینســتا (200) دوســت ! ✨ مـوبایل (100) دوســت ! 🍃توی گرفتاری نـاراحتی تنهایی نداری (1) هـمراه ! 🍃امـا داخـل تنــهای تنــها ....‼️ پـس مـراقـب باشــیم دنـیا را نـخوریم         آی اهـل نــت🗣 بـی اهـل  نشید💔 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌸🍃🌸🍃 🔻به روایت خواهر شهید ☘در خانه مدام احساسش می‌کنیم و با او حرف می‌زنیم... صبح که دلم برایش تن
🔰اشک با طعم شیرکاکائو 🔸یک سال فقط یک کارت برای ورود به دادند. من اصرار داشتم که محمدرضا برود بعد از مشورت، او انتخاب شد✅ می‌خواست که او را بفرستم، اما نمیشد. 🔹تا فهمید که دادیم برود سر از پا نمی‌شناخت، دوم دبیرستان بود. اولین بارش بود که تنها👤 می رفت؛ وقتی از بیت برگشت، چشم ها و قرمز شده بودند 🔸از روحیاتی که از او می شناختم مطمئن بودم که مسیر تا خانه را گریه کرده😭 و از دیدن چهره منقلب شده است‌. هر چه اصرار کردیم از فضای آن جا بگوید و دلیل هایش چیست⁉️ اما یک کلام هم حرف نزد 🔹پافشاری ما را که دید با حالت شوخی گفت : و کیکش خیلی خوشمزه بود😋 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
در تلفنم، نام را 📱 با عنوان ذخیره کرده بودم😳. یک روز اتفاقی آن را دید و درباره علتش سوال کرد!🧐 به ایشان گفتم: آنقدر و اخلاق در شما می‌بینم😍 و عشق داری که برای من زنده ای❤️ قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد 🗣 و گفت: شماره اش را بگیرم😅 وقتی این کار را کردم، دیدم شماره مرا با عنوان "شریک و مسافر بهشت"🌹 ذخیره کرده بود گفت: از اول شریک هم بوده ایم ❤️ و تا آخر خواهیم بود و فکر نکنی دوری از شما برایم آسان است😢اما من با ارزش ترین دارایی ام را به خدا می‌سپارم و می‌روم.😔 آنقدر مرا با خانواده انس داده بود 👌 که آمادگی پذیرفتن شهادت ایشان را داشتم😊 شام امام حسین علیه‌السلام بود 🖤 که در خیمه محله مان شمع روشن کردیم ایشان به من گفت دعا کنم تا بی بی(س)قبولش کند🤲 من هم وقتی شمع روشن می‌کردم، دعا کردم اگر قسمت همسرم شهادت بود،😇 من نیز به شهدا خدمت کنم و منزلم را الشهدا قرار دهم💐 ♡ایـنْجابِیْــت‌ُالشُّهَــداســت... 👇🏻 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
¦📿⃟🌹¦ شهـدا،هدفشون‌شهادت‌نبود! اونا‌فقط‌مسیر‌رو‌درست‌انتخاب‌ڪردن.. بین‌راه‌هم‌شهادت‌‌بهشون‌داده‌شد..(:❤️ شهدا اینجاست 👇 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh