eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.8هزار عکس
6.2هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
برقِ نگاهت قدرتِ #گناه را از من گرفته ... آری ای #شــهیــد ... من تا ابد به #عهد خویش با چشمانت پایبندم... #شهید_جاویدالاثر_مدافع_حرم #شهید_مجید_قربانخانی🕊❤️ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
📎 #کلام_شهید مسئولین بدانند، اگر #عهد خود با شهدا را #فسخ کنند، یا حقی به نام #شهدا از مظلومی پایمال شود، آن ها را #نمی_بخشیم ... 🌷شهید قباد شمس الدین🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
برقِ نگاهت قدرتِ #گناه را از من گرفته ... آری ای #شــهیــد ... من تا ابد به #عهد خویش با چشمانت پایبندم... #شهید_جاویدالاثر_مدافع_حرم #شهید_مجید_قربانخانی🕊❤️ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#روزشمار_غدیر 🗓1 روز تا روز شادمانی "یوم الفرح" باقیست.. 📩 #پیشنهادتبلیغی⬇️ هر فرد می تواند با یک #سلام و تجدید #عهد با #وارث روز غدیر، از غربت امام خویش بکاهد و اسباب #شادمانی آن حضرت را فراهم کند. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
این رسم ما نبود که ز باران جدا شویم . این #عهد ما نبود که در انتهای راه . ما بین کوچه ها تک و تنها رها شویم💕 آن روزها که شوق #شهادت به سینه بود. توفیقمان نبود که شبیه شما شویم رفتید تا همچو پرستو رها🕊 شوید. تا همنشین و هم نفس آل عبا شوید . رفتید خوش به حال شما یادمان کنید . شاید که با نسیم دعاتان دوا شویم😔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مهربانم...! دلمـ گرفته است💔 دلم درانقباضی سخت فرو رفته است.😞 دلم آشوب است و تنهــا با یاد تو آرام میگیرد... تورا می خواهد،بهانه ی تورا میگیرد😔 کی می رسد آن روز که با هیبت دلمان را بلرزانیـ💓 میدانی زندگی بدون تو سخت استـــ به عادتــ کرده ایم تورا نخواسته ایم😭 هنوز باورمان نشده که تا نیایی گره از کار بشر وا نشود🚫 آقا😢 دلم آرامش میخواهد آرامشی از جنس آرامشی آسمانی اگر که به من دلخوش هستی از تو نیست❌ اگر که چشمانت خیس است و دلت شکسته گناه از من است..😭 💥اما میدانم که شما آنقدر مهربانی که بجای گله کردن میکنی😊 دعایم کن که با گناهانم🔞 دلیل طول نباشم.... جانم به لب رسیده😔از همه ی دنیا بریده ام... خداکنــد که نگویی تمام است⛔️ ببین دلتنگی امـ💔 بیداد میکند! میبندم که دیگر دلیل اشک هایت نباشم میبندم دیگر گناه نکنم که دلت بشکند😔 ☑️آری میبندم که دیگر در عشقت کم نگذارم❤️ آقا جان! دنیا تورا کم دارد ..... دلتنگی بهانه نمیخواهد⭕️. ناگهان از راه میرسد.⚡️اما کمی که جستجو میکنی،تازه میفهمی دلت سر قرار⏰ حاضر شده. 🕊🌹اللهم عجل لولیک الفرج🌹🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
💢هستیم بر آن #عهد که بستیم✊ ⇜قسم به فیض #شهادت ⇜قسم به سرخی خون❣ ⇜به خیبر و نی و هور و #جزیره_مجنون ⇜قسم به روح #خمینی ⇜قسم به #سید_علی❤️ ⇜به امر رهبر و فرموده های شخص ولی 💢که تا رمق به تنم هست مکتبی هستم✌️ ↫ #حسینی_ام ↫ #حسنی_ام ↫و #زینبی هستم🙂 ⇜ و سر سپرده ام و از تبار #عمارم ⇜به انقلاب و #شهیدان🌷 و حق وفادارم #اللهم_الرزقنا_بصیرت #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✊هستیم بر آن که بستیم... 🌾 به فیض قسم به سرخی خون به و و و 🌾 قسم به روح قسم به به امر رهبر و فرموده های شخص ولی 🌾 قسم به جبهه به به گریه در دل سنگر، تلاوت قرآن 🌾 قسم به ترکش و قطع نخاع و جانبازی قنوت و دست جدای 🌾 قسم به جوخه ی اعدام و سینه ی نواب به عالمان شهیدِ فتاده در 🌾 به انتهای افق، سرگذشت خوراک کوسه شدن در تلاطم 🌾 قسم به پیکر بی سر ، قسم به حاج به چادر و به زنان با عفت 🌾 به صبحگاه ، به درد و صبر از رنج غروب دشت ، به 🌾 قسم به شیرمرد به جنگ سی و سه روزه، نبرد حزب الله 🌾 قسم به حنجر حجاج خونی مکه به های روان و به 🌾 قسم به و و به غرش به فتنه ی رنگین 🌾 قسم به تنگه ی و عقده از به غربت اسرا و شکنجه و فریاد 🌾 قسم به روح هنر از نگاه به جنگ معتقدان ضد رنگ بی دینی 🌾 قسم به قدرت در برابر به یک که نیامد پسر، و شد او پیر 🌾 به مادر سه شهیدی که خم نکرد ابرو به تکه تکه شدن در رو در رو 🌾 به دست خالی ای که میجنگید به آن جنازه که با چشم باز میخندید 🌾 قسم به خون شهید راه به و به و 🌾 که تا رمق به تنم هست مکتبی هستم ، و هستم 🌾 و سر سپرده ام و از تبار به و حق 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✍در زندگی به اهمیت زیادی می داد و برای اعمال عبادی مشخصی داشت👌. 🌸 اهل "نماز شب و نماز اول وقت" بود.☺️ دعای و و حضرت زهرا را ترک نمی کرد👌 🍃 حضور همیشگی در مسجد داشت. به مجالس اهل بیت علاقه خاصی داشت❤️. احمد قرآن نمی خواند؛ بلکه تدبر و تفکر می کرد و همه تلاشش به قرآن بود.☝️ 🌸احمد اهمیت زیادی به محاسبه و مراقبه می داد و می گفت مادرم به من یاد داده خودم را قبل روز حساب، کنم🌹. 🍃در رابطه با اعمال خودش اهل حساب دقیق بود و در رابطه با اعمال دیگران می گفت: به عیب های دیگران نگاه نکن❌، به کارهای آن ها نگاه کن.👌 ❤️ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💢هستیم بر آن #عهد که بستیم✊ ⇜قسم به فیض #شهادت ⇜قسم به سرخی خون❣ ⇜به خیبر و نی و هور و #جزیره_مجنون ⇜قسم به روح #خمینی ⇜قسم به #سید_علی❤️ ⇜به امر رهبر و فرموده های شخص ولی 💢که تا رمق به تنم هست مکتبی هستم✌️ ↫ #حسینی_ام ↫ #حسنی_ام ↫و #زینبی هستم🙂 ⇜ و سر سپرده ام و از تبار #عمارم ⇜به انقلاب و #شهیدان🌷 و حق وفادارم 🗓۲۲ اسفند روز #بزرگداشت_شهدا گرامی باد. #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💢مناجات و نیایش 🌸 🗣راوی: علی مرعی (دوست شهید) ✳️ به اسم علی عشق می ورزید و من خیلی که اسمم علی است چون اسم من او را به یاد امام علی ابن موسی الرضا (ع) می انداخت، همه می دانند که عاشق (ع) بود و با او مناجات می کرد. ✳️در دعای زمانی که به نام امام رضا (ع) می رسیدیم صدای بالا می رفت. همیشه خطاب به حضرت می گفت"خدا راست گفت زمانی که شما را علی نامید" ✳️شب های جمعه دعای را گوش می داد و می گفت "این دعا نامه ی اعمال ما را نزد امام زمان(عج الله) خواهد کرد، همچنان که در روایات آمده است حضرت صاحب الزمان (عج الله)جمعه ها نامه ی اعمال ما را بررسی می کند" ✳️همیشه دعای را با هم می خواندیم، این قسمت را سه بار تکرار می کرد (اللهم اِن حالَ بَیْنی وَ بَینَهُ المَوت، الذی جَعَلْتَه علی عِبادِک حَتماً مَقضِیّاً فَاَخرِجنی مِن قَبری مُؤتَزِراً کَفَنی شاهِراً سَیفی مُجَرِّداً قَناتی مُلَبِّیاً دَعوَةَ الدّاعی فِی الحاضِرِ و البادی) 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم❣ 🌺آبها #نام_تو را زمزمه ميكنند! 🌾درختها به احترام #تو سبز🌳ميشوند! 🌺نسيـ🍃ـم دعاي #عهد را درگوش سروها ميخواند! 🌾شكفتن گلـ🌸 رويت بهترين #هديه براي #منتظران است #یااباصــــالح_المهـــــدی(عجل الله) 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌴از سرشب🌙 حالتی داشت که احساس کردم میخواهد #چیزی به من بگوید بالاخره سر صحبت را باز کرد و گفت: "بابا خبر داری #ضد_انقلاب تو کردستان خیلی شلوغ کرده⁉️ اجازه میدی #برم اونجا؟" 🌴گفتم: #بله چرا اجازه ندم فرمان امامه همه باید دفاع کنیم، گفت: میدونید اونجا چه خبره! جنگ جنگه #نامردیه؛ احتمال برگشت ضعیفه! گفتم: میدونم😊 از همون اول که به دنیا اومدی با خدا #عهد کردم که تو را وقف راه حق و دین کنم آرزویم بود تو در #این_راه باشی. 🌴خندید و صورتم را بوسید😍 بعدها به یکی از خواهرانش گفته بود: "آن شب آقاجان #امتحان_اللهیش را خوب پس داد! " نقل از: پدر شهید #شهید_محمود_کاوه🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
برقِ نگاهت قدرتِ #گناه را از من گرفته ... آری ای #شــهیــد ... من تا ابد به #عهد خویش با چشمانت پایبندم... #شهید_مدافع_حرم #شهید_مجید_قربانخانی🕊❤️ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
✊هستیم بر آن که بستیم... 🌾 به فیض قسم به سرخی خون به و و و 🌾 قسم به روح قسم به به امر رهبر و فرموده های شخص ولی 🌾 قسم به جبهه به به گریه در دل سنگر، تلاوت قرآن 🌾 قسم به ترکش و قطع نخاع و جانبازی قنوت و دست جدای 🌾 قسم به جوخه ی اعدام و سینه ی نواب به عالمان شهیدِ فتاده در 🌾 به انتهای افق، سرگذشت خوراک کوسه شدن در تلاطم 🌾 قسم به پیکر بی سر ، قسم به حاج به چادر و به زنان با عفت 🌾 به صبحگاه ، به درد و صبر از رنج غروب دشت ، به 🌾 قسم به شیرمرد به جنگ سی و سه روزه، نبرد حزب الله 🌾 قسم به حنجر حجاج خونی مکه به های روان و به 🌾 قسم به و و به غرش به فتنه ی رنگین 🌾 قسم به تنگه ی و عقده از به غربت اسرا و شکنجه و فریاد 🌾 قسم به روح هنر از نگاه به جنگ معتقدان ضد رنگ بی دینی 🌾 قسم به قدرت در برابر به یک که نیامد پسر، و شد او پیر 🌾 به مادر سه شهیدی که خم نکرد ابرو به تکه تکه شدن در رو در رو 🌾 به دست خالی ای که میجنگید به آن جنازه که با چشم باز میخندید 🌾 قسم به خون شهید راه به و به و 🌾 که تا رمق به تنم هست مکتبی هستم ، و هستم 🌾 و سر سپرده ام و از تبار به و حق 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
💢هستیم بر آن #عهد که بستیم✊ ★قسم به فیض #شهادت • •قسم به سرخی خون❣ ★به خیبر و نی و هور و • • #جزیره_مجنون ⇜قسم به روح #خمینی ⇜قسم به سیـدعلـی♥️ ⇜به امر #رهبر و فرموده های شخص ولی 💢تا رمق به تنم هست #مکتبی هستم ↫ حسینی ام ↫ حسنی ام ↫و #زینبی هستم✌️ ⇜ و سر سپرده ام و از تبار #عمارم ⇜به انقلاب و #شهیدان🌷 و حق وفادارم #اللهم_الرزقنا_بصیرت #شبتون_شهدایی🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
7⃣7⃣2⃣1⃣🌺🍃 ❣ 🔰در غوغایی بود. سخت بود، به خدا خیلی سخت بود، دل کندن💕 از هم، اما حالا نزدیکی غروب آفتاب🌥 بچه‌ ها همدیگر را سخت در بغل می‌فشردند و گریه😭 سر می‌دادند. بودند، کاری نمی‌شد کرد و با اینکه با خودشان کرده بودند از همه چیز دل بکنند، اما حسابی هم شده بودند. تا ساعاتی⏰ دیگر باید از موانع سخت، میادین مین و از زیر آتش🔥 دشمن رد می‌شدند و حماسه‌ای دیگر را در تاریخ رقم می‌زدند 🔰حسابی توجیه شده بودند که برای شهر مهران (برگ برنده صدام در جنگ که خیلی به آن می‌نازید) باید بجنگند. با بچه‌های لشگر سیدالشهدا👥 همراه بودم. الحق و الانصاف بچه‌های تبلیغات سنگ تمام گذاشته بودند. درست کرده بودند تا بچه‌ها از زیر آن رد شوند. 🔰حاج علی فرمانده لشگر هم با اکثر بچه ها مصافحه می‌کرد، نه بچه‌ها از او دل💞 می‌کندند نه او از بچه ها، انگار برای می‌رفتند😍 رسیدن به عشق🕊 آذین بندی‌ها هم به این گمانه دامن می زد، حسابی چراغانی🎊 کرده بودند، در رشته لامپ‌ ها مشخص است 🔰روحانی جوانی در حالی که رزم بر تن دارد و قرآن📖 به دست گرفته بچه‌ها را از زیر قرآن رد می کند. در این میان نشسته و برای بچه‌هـا اسفند دود می‌ کند"در عکس پشتش به ماست" سنش کم بود، چون چادر ما⛺️ نزدیک بچه‌های بود، بارها و بارها دیده بودمش 🔰خیلی اصرار کرده بود تا او را هم به همراه دیگر بفرستند، اما سنش کم بود به گمانم 12سالش📆 بود. این آنقدر زاری کرده بود که هم خودش خسته شده بود هم بچه‌های ستاد، قبل از اعزام، درست پشت چادر ما صدای گریه‌ 😭اش را شنیدم 🔰از چادر بیرون زدم، دیدم گوشه‌ ای کز کرده و بر چهرهٔ آسمان سیمایش جاری است😢 رفتم و کنارش نشستم، با اینکه می‌دانستم علت چیست, از او پرسیدم: چرا گریه می‌کنی⁉️ خیلی ساده در حالی‌که احساس می کردم تمام گلویش را پر کرده است و به سختی می توانست حرف بزند گفت: 🔰می خواهم با بچه ها به خط مقدم بروم، اما ، می گویند سنم کمه. دست روی شانه اش گذاشتم و گفتم: خب اولاً که گریه نمی کند✘ ثانیا تا اینجا هم که با بچه‌ها آمدی خیلی ها آرزویش را دارند و نتوانسته اند بیایند🚷 گفت: به مادرم گفتم که کند تا من به خط مقدم بروم، اگر نگذارند بروم "نذر مادرم" ادا نمی شود ❌ 🔰با این واقعا کم آوردم، مانده بودم چه بگویم، گفتم: اگر دعای مادر پشت سرت باشد، نذر او هم ادا می شود✅ حالا در آخرین غروب وداع با یاران، به او گفته بودند فعلا اسفند دود کند🌫 تا ببینند بعد چه می شود، به نظرم می رسید یک جورایی سرکارش گذاشته بودند. 🔰درمرحله دوم در شهر مهران باز هنگام غروب🏜 دیدمش, سوار بر پشت تویوتا، تعجب کردم، تفنگ کلاش به شانه اش بود، برای  لحظه ای نگاهمان به هم تلاقی کرد، صورت زیبایش آسمانی تر شده بود، زد و دستش را به سمتم دراز کرد✋ دویدم تا خودم را به ماشین🚍 برسانم، نرسیدم، دستم به او نرسید. دور شد، لحظاتی بعد در غبار دود انفجار💥 گم شد ادا شده بود ...🕊🌷 📸به روایت عکاس دفاع مقدس 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
❣ 🌳سلام ای معنی آیات قرآن 📖 ✨بیا با هم ببندیم و پیمان 🌳در آن لحظه که هنگام شد ✨اشاره کن سر راهت دهیم جان♥️ 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🥀 بستن باشهیدان 🍂کار احساس است و عشـ♥️ـق 🥀بهر ماندن بر سر 🍂 بصیرت👌 لازم است 🌷 💔 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌴دل بشر که به سخن در می آید، دیگر نمی توان محصورش کرد. سرشت پاک بشر که لب به شکوِه می گشاید، دیگر نمی توان جلودارش بود. 🌴بی تابی هایش آخر چنان جان گداز می شود، که های زمین و آسمان از فغانش در هم می پیچند. فریاد می‌کشد که آهای اهل زمین! تا چه ؟ تا به ؟ 🌴ناله می‌زند که آهای بی خبران! چه نشسته اید و در مغروق گشته اید که نمی دانید مردی ، در کنج عالم ، غم در جان دارد و چشمان ملیحش، برایتان از نم لبریز می شوند😔 🌴شیون می‌کند که آهای غرق شدگان! مگر شما نبسته بودید؟ مگر شعر و شعارتان، و ایمان و مولایمان نبود؟ مگر نبودید؟ پس چه شد؟😓 🌴"اَلعَجَل" هایتان، تا چه اندازه از عمر لحظه های سرد و این جهان کاست؟ "اَلغَوث" هایتان، را کجا به ساحت عمل آوردید؟ "اَلعَفو" هایتان، بندهای کدام لغزش و را از وجودتان گسست؟😞 🌴آه می‌کشد که آهای ! چه نشسته اید که همین نشستن، روزی دچارتان خواهد کرد. پس برخیزید‌. برخیزید و شبنم اشک را از مژگانش برچینید. ✍پ.ن: آری! باید برخواست. باید برخیزیم. برخیزیم و با هرآنچه در طاقت مان است، زمین و را برای آمدنش مهیا کنیم❤️ ✍️نویسنده: 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
❣ 🌳سلام ای معنی آیات قرآن 📖 ✨بیا با هم ببندیم و پیمان 🌳در آن لحظه که هنگام شد ✨اشاره کن سر راهت دهیم جان♥️ 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍃وحی بر نازل شد که رسالتت را تمام کن.مردم را صدا کرد که هرکس جلوتر رفته بازگردد و هرکس عقب است خود را برساند.همه جمع شدند، دست رفیق و یار با وفایش را در دست گرفت و گفت: ... 🍃همه گفتند ، کردند اما عده ای در دلهایشان کینه علی جوانه زد. بعد از پیامبر انکار کردند آنچه را دیده و شنیده بودند .دست بیعتشان شد شمشیر ظلم . 🍃از ظلم هایی که به (ع) و فاطمه(س) کردند بگذریم اما ، داغ بزرگی شد بر دلمان که روز به روز تازه تر می شود و غمش سنگین است وسنگین.آنان به امام زمانشان کردند. 🍃حال، ما مانده ایم در دنیایی که چشم هایمان از دیدن امام زمانمان ناتوان است و دل هایمان دست کمی از چشم هایمان ندارد.می ترسم از روزی که باید در مقابل یاری جواب پس بدهم و دستانم خالی باشد و زبانم سنگین شود از عهدهایی که باید جامه ی عمل می پوشید اما..... 🍃کاش کسی بود همه را جمع می کرد و از مهدی می گفت.شاید همه بیعت می کردند اما ۳۱۳ یارباوفا می ماندند پای با امام زمانشان و تمام می شد سایه سنگین . 🍃آقاجان،صدای پای به گوش می رسد.ما که شرمنده ایم اما بخاطر لب تشنه بیا.... .. ✍نویسنده : 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♡مِنَ المومِنینَ رِجالُ صَدَقوا ما عهَدُواللهُ عَلَیه فَمِنهُم مَّن قَضی نَحبَه وَ مِنهُم مَّن یَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبدِیلا♡ 🍃حکایت مردانیست چون ... آفریده می‌شوند برای پایبندی به هزار و اندی سال پیش؛ آن هنگام که تیرِ دشمن، قامتِ خونِ خدا را نشانه می‌گرفت، سعید نامی، با جان از امامش حفاظت کرد. سعید بن عبدالله، روی دستان امامِ زمانش جان سپرد در حالی که بدنش آماجِ تیرهای دشمن شده بود. 🍃هزار و اندی سال بعد؛ پسری زاده شد، تا بعدها سپر امام زمانش باشد...سعید کمالی. شاید الگوی او نیز در فداکاری و ایثار، باشد...! که واپسین لحظات اخر از سَروَرش پرسید: "آیا من وفا کردم؟" هدفش، رضای خدا بود...به طوری که حقوق تدریسش را برمی‌گرداند تا فقط برای رضای خدا کار کرده باشد🌺 🍃محاسبه می‌کرد...شاید برای آنکه دست و پایِ نفسِ سرکش؛ بال و پرِ پریدنش را نبندد!! بود و رُک!هیچ گاه بالابودن درجه نظامی‌اش باعث نشد احترام به رفیق بزرگتر را فراموش کند. نه او را به نام کوچک می‌خواند و نه جلوتر از او حرکت می‌کرد💕 🍃چشمانش را حفظ می‌کرد می‌خواست با آنها؛ صورت آسمانی امامش را ببیند. نقطه وصلش را کنار یافته بود. روز درگیری داوطلبانه به قلبِ میدان زد...او از همه چیز دل بریده بود. سعید راه که نه؛ گویی پرواز می‌کرد به سمت ملکوت. 🍃کسی چه می‌داند! شاید آن زمان که به بالینش آمده بود، مثل سعیدبن‌عبدالله، از وفاداری اش پرسیده و پاسخ ارباب، لبانش را به لبخند آذین بسته باشد. سعید را کربلای آسمانی کرد... 🍃آری؛ "از مومنان مردانی هستند که به آنچه با خدا پیمان بستند صادقانه کردند. برخی از آنان پیمانشان را به سرانجام رساندند [به شهادت نائل آمدند] و برخی از آنان [شهادت را ] انتظار می‌برند و هیچ و تبدیلی در پیمانشان نداده اند." ؛ وفادار به عهد🥀 ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱۹ شهریور ۱۳۶۹ 📅تاریخ شهادت : ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵.خانطومان سوریه 📅تاریخ انتشار : ۱۸ شهریور ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : ساری 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✨بسم الله الرحمن الرحیم 🍃"ارزش و انسان به اختیاری بودن آن است، همین امتیاز است که انسان را به مقام والا می رساند و مسجود می سازد. برای به رسیدن زمان و مکان مشخصی وجود ندارد و انسان برای خدا در هر لحظه و هر مکانی که می تواند باید این کار را انجام دهد." 🍃راست میگفتی؛ برای به خدا رسیدنِ تو زمان و مکان محدودیتی نداشت، فرقی نمیکرد کردستان باشی و درگیر جنگ با ها، یا ارتش باشی و در حال آموزش. هر جا که بودی بوی خدارا استشمام و بر سر و پیمان هایت استواری میکردی. 🍃کم کم حس کردی، ها سکوهای بلندی برای پرتاب به سوی خدا هستند؛ پادگان ارتش را رها کردی و به سمت جنوب پر کشیدی؛ مجروح میشدی اما نمیگذاشتی منطقه خالی از حضورت باشد. آنچنان جانانه به پای این خاک میکردی که برای بدست آوردنِ سر تو تعیین کرده بودند؛ از بس بودی و بی باک... 🍃جسارتت را هم خدا خریدار شد و منطقه ی عین خوش همان سکوی پرتاب تو شد، تورا به پرتاب کرد و همانکه دستت به دست خدا رسید، شهید نامیده شدی💚 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱٣۴۰ 📅تاریخ شهادت : ۱۰ آبان ۱٣۶۱ 📅تاریخ انتشار : ۱۰ آبان ۱۴۰۰ 🕊محل شهادت : عین خوش 🥀مزار شهید : گلزار شهدای رهنان 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌸 بسته ام که در راه شهیدان🌷 باشم چادر مشکی من رنگ شهادت دارد ♥️ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh