eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
27.8هزار عکس
6.2هزار ویدیو
204 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 آیت‌الله محمد صدوقی🔴 ✅آیت‌الله محمد در سال ۱۲۸۸(شمسی) دیده به جهان گشود؛ ❎وی در سال ۱۳۰۹(شمسی) به عزیمت نمود و به تحصیل و تدریس علوم دینی پرداخت و از همان ابتدا آشنایی وی با آغاز شد؛📌 ✅وی در دورانی که مبارزات مسلحانه خود را علیه رژیم دیکتاتوری آغاز نمودند، حمایت های بسیاری را انجام داد؛📌 ❎شهید صدوقی کسی بود که وقتی قلدر در شهریور ۱۳۲۰ با ماشین مخصوص خود از ایران فرار میکند و در سر راه خود در یکی از دهات اطراف به باغی که آیت‌الله صدوقی در آن اقامت داشته اند، برای استراحت وارد میشود، این شهید آن خائن(رضا پهلوی) را با خفت و خواری از باغ بیرون میکند؛📌 ✅شهید صدوقی در حدود سال ۱۳۳۰(شمسی) بنا به خواهش مراجع عظام قم، برای رهبری مردم خطه کویر و جنوب به استان می‌رود و با شروع عظیم درسال های ۴۱ و ۴۲(شمسی) به بعد از آن، مبارزات خود را ادامه میدهد؛📌 ❎شهید صدوقی را به جرأت می‌توان سرسخت‌ترین و پر‌قدرت‌ترین مخالفان خطوط و و و امثال اینها دانست؛📌 ✅سرانجام شهید صدوقی در📆 دهم ماه مبارک مصادف با یازدهم تیر ماه سال۱۳۶۱ پس از اقامه🤲 ، به دست کوردل به رسید.😭😭😭😭😭 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
♡شاهرخ ضرغام♡ 🍃خیلی کوچک بود که سایه روی سرش سایه انداخت، از همان موقع تا وقتی که قد کشید و با آن هیکل درشتش بر و بازویی برای خودش بهم زد و شد یکه بزن محله، به اندازه پلک زدنی گذشت. 🍃از همان بچگی هم قید درس و مدرسه را هم وقتی معلم کلاس فقط به کلاس نمره قبولی داد، زد و همین اتفاق شد بهانه ای برای آشکار شدن گوهر و زیر بار نرفتن او... 🍃شاخ و شانه کشیدن و چاقو کشی هایش که با قرار گرفتن او در کنار دوستانی از همین جنس، باعث شد تا محل شود. 🍃روزها را در شب می کرد تا آن جا که شده بود نگهبان آنجا. یکی از روزهای همین ایام چشمش افتاد به خانمی که برای اجاره خانه و خرج فرزندانش مجبور به ایستادن پشت میز کاباره و از درآمد آنجا بود. به غیرت مردانه اش برخورد، رگ گردنی شد و ضربانش بالا گرفت. زن را راهی خانه کرد و خودش خرج آن خانواده بی سرپرست را داد. 🍃شاهرخ که دل در گرو مردانگی و داشت، از و دربار هم که کارشان جز ظلم و زور نبود تنفر داشت اما از آن طرف دلداده بود که مظهر همان مردانگی و آزادگی بود. محرم که می شد با همان هیکل درشت و ُاُبهتی که داشت میان دار میشد و با یاحسین هایش دیگر کسی جرئت نمی کرد آن هیئت را از عزاداری منع کند. 🍃این دلدادگی و مشتی گری لطف را هم درپی داشت که وقتی در کنار دعای روز و شب مادر شاهرخ قرار گرفت سبب شد تا به یک باره با حرف های حاج آقای هیئت بیدار شود و رَه صدساله را یک شبه برود. در توبه کرد و اشک ندامت ریخت بر گذشته ی سیاهش. 🍃 عاشق شد تا آنجا که عشق او را با جمله ی «خمینی فدایت شوم» روی سینه اش کرد. گوش به فرمان امام جانش را کف دست گرفت و از مبارزه با داخلی تا جبهه های جنگ با دشمن خارجی رفت. بسیجی شد و ملحق شد به گروه . 🍃در جبهه دست همه رفقای قدیمی اش را که همه از داش های تهران بودند را گرفت و گروه را تشکیل داد. همان گروهی که دشمن با شنیدن نامش رعشه به جانش می افتاد و می ترسید. 🍃آدم خوارها در جهاد نفس و جهاد تن آنقدر پیشرفت کردند که به گروه پیشرو معروف شدند. پایان قصه گروه پیشرو هم شد. . 🍃آری! شاهرخ، پاک شد و خاک شد. حال از او نامی مانده به بزرگی و پیکری که هنوز هم در آغوش به امانت مانده است. ✍نویسنده : 🕊به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۱ دی ۱۳۲۸ 📅تاریخ شهادت : ۱۷ آذر ۱۳۵۹ 📅تاریخ انتشار : ۱۶ آذر ۱۴۰۰ 🥀مزار شهید : مفقودالاثر🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh