eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
6.9هزار ویدیو
207 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
نگاهش که میکنی انگار #قرآن تفسیر میشود!#لبخند که می زند میشود خود آیه«اشداء علی الکفار رحماء بینهم».
📝 🔶گاهی زندگی یک آدم میشود معنی یک آیه...گاهی نگاهش که میکنم محال است لبخند بزند و حال دلم❤️ عوض نشود!خنده اش انگار فرق دارد...!نه با دهان،که از عمق می خندد!با تما وجود و از ته قلبش!از عمق چشمانی که پر از مهربانیست و از ته قلبی که خدا در آن خانه🕋 کرده! 🔷و مگر میشود از عمق چشمانش بخندد و خنده اش خدایی نباشد😍 وقتی همیشه سفارشش این بوده که گاهی یک ♨️نگاه حرام را از انسان سلب میکند! 🔶 انگار آب است روی آتش🔥 دلم!نگاهش که میکنم دلم قرص میشود😌،وجودم آرام میگیرد و قلبم گواهی میدهد به ،به لبخندش که به کارهایم میخندد😄 و به چشمانش که مثل همیشه بدرقه راهم است!نگاهش که میکنم حال دلم خوب میشود!و آنوقت است که حتی در هم به رویش لبخند میزنم☺️! 🔷نگاهش که میکنی انگار جز مهربانی کردن بلد نیست❌...گاهی باورم نمیشود صاحب این لبخند همان کسی است که نامش لرزه😖 به اندام ارتش تا دندان مسلح می انداخت!صاحب این لبخند همان کسی است که برای سه روز در عراق جشن و پایکوبی کردند🙁!همان کسی که اولین لشکر را بنیانگذاری کرد✓! 🔶همان که خط شکن بودو هیچ لشکر و خطی در مقابلش تاب مقاومت نداشت🚫!همان که می گفتند یک دانشگاه !!آری،همان دلاور  همان شیرمرد خط شیر و همان فرمانده جوان جبهه ! 🔷به راستی که او مصداق اشداء علی الکفار است وقتی،فرماندهان می گفتند:نامش که می آمده دعا دعا می کرده اند که مقابل او و لشکرش نباشند😏 چرا که می دانستند می آید و میزند و هیچکس هم جلودارش نیست👊! 🔶و به راستی که است وقتی صدایش میکنند فرمانده قلبها❤️!وقتی شب عملیات در تاریکی شب🌙 رزمندگانش را می بوسد!وقتی غواص هایش🏊 را مثل جانش دوست دارد!وقتی عکس هایش عجین شده و وقتی هنوزم که هنوز است لبخندش دل را می بَرد😍!!! 🔷آری  به راستی که  تفسیر آیه "اشداء علی الکفار رحماء بینهم است"!👌👌 نگاهش که کنی جز لبخند چیزی نمیگوید🚫 اما همین یک لبخند پر از حرف های نگفتنیست! 💥راستی مهم نیست اگر چشمانم خیس اند😢...لبخند میزند وقتی نگاهتان میکنم😊! ...! 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بسم رب الشهدا والصدیقین🌷 ما دنیایی را #جدی گرفته‌ایم که شما به آن #خندیدید و رفتید ... #شهید_حسین_
0⃣5⃣8⃣ 💠 آرامش شهدا 🌾فرمانده ها شلوغ می کردن سر به سر میذاشتن باز ساکت بود؛ کاظمی گفت: حاجی! حالا همین جا صبحونمونو🌯 می خوریم، یه ساعتی⏰ می خوابیم، بعد هم هرکسی 🌾گفت؛ من خط با بچه های مهندسی قرار گذاشتم, زاهدی بلند شد رفت بیرون سوار ماشین شد🚙، بعد فرو کردش توی گِل. چهار چرخ ماشین توی گل بود. 🌾گفت؛ حالا اگه میتونی برو! از روی صورتش پاک شد. بدون اینکه حرفی بزنه، رفت سوار شد🚙. دنده عقب➡️ گرفت. ماشین از توی گل درآمد رفت. فقط میکردیم ⭕️وقتی همه اش برای باشه آرامش داریم؛ شبیه 🌷 رفتار کنیم 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
برای ⇜وقتی دور هم جمع می‌شیم 👥 ⇜وقتی قرمـز❣ دونه می‌کنیم ⇜وقتی برای هم، فال حافظ 📖 می‌گیریم وبا شادی، رسیدن یه فصل جدید رو تبریک میگیم یاد هم باشیم که دیروز در معراج شهدا بعد از ماه‌ها روی تابوت فرزند⚰ شهیدش نوشت: ✍«تو همانی که دلم لک زده را...» الهی همیشه عالی باشه، فال و حال 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#صبــح آمده ... باز کن پنـجره را تا تو را با طنازی #لبخندش به #صبح _بخیری عاشقانه💞 پیوند دهد😍 #شهید_محمدتقی_سالخورده #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
با هر بار نگاه کردن به #لبخندش ته دلت قند آب میشه😍 و کلی #ذوق می‌کنی ... لبخندش انگار آب💧 است روی #آتش دلمــ❤️ــان! #شهید_رسول_خلیلی #سلام_صبحتون_شهدایی 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_روح_الله_طالبی_اقدم راوی: #پدر_شهید مادرش با رفتنش به سوریه مخالفت میکرد. یک روز #جنایات داع
محال است بہ #لبخندش نگاه کنی و حال دلت♥️ عوض نشود لبخندش فرق دارد چون از #عمق_وجود مے خندد..😍 #شهید_روح_الله_طالبی_اقدم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍ #یاد_خوبان ✨میثم با ورودش به سپاه، اعلام کرد که میخواهم ازدواج کنم. به دلیل فصلی بودن شغل پدر و ک
6⃣2⃣2⃣1⃣ 🌷 🔹 که خیره شدم تو صورتش وقتی بود که انگشتر فیروزه شو💍کردم دستش سر سفره ی عقد😍. نذر کرده بودم قبل ازدواج ،به هیچ کدوم از نگاه نکنم🚫 تا خودش یکی رو واسم پسند کنه. 🔸حالا اون شده بود جواب  من، مثل بچگیم بود. با چشایی درشت و و مشکی😉 هر که میشد، میگفت بریم النگویی، انگشتری💍، چیزی بگیرم برات. 🔹میگفتم: بیشتر از این نکن❌ به قدر کافی بال و پرمو بسته. عاشق کشی❤️، دیوانه کردن مردم آزاری، یک جفت چشم مشکی و اینقدر کارایی⁉️ میخندید و مجنونم میکرد💞 🔹دلش دختر میخواست👧دختری که تو سالگی،با شیرین زبونی صداش کنه، یه روز با یه جعبه شیرینی🍩 اومد خونه سلام کرد و نشست کنارم👥 به تکون تکون افتاد. 🔸مگه میشه دختر جواب رو نده⁉️ لبخندی کنج لباش نشست. از همون مست کننده اش.یه  گذاشت دهنم😋 گفتم: "خیره ان شاءالله❗️ 🔹گفت: وقتش رسیده به وفا کنیم اشکام بود که بی اختیار میریخت😭 "خدایایعنی به این زودی فرصتم تموم شد؟" نمی خواست بودنشو با گریه کم رنگ کنه. ولی نتونست🚫 جلو بغضشو بگیره😢 🔸گفت:"میدونی اگه مردای ما اونجا نمی جنگیدن، اون ، به یزد و کرمان هم رسیده بودن وشکم زنان میدریدن؟!💔میدونی عزت تو اینه که مردم بیرون از خاکشون🇮🇷 واسه بجنگن..؟ 🔹گفتم: میدونم ⚡️ولی تو این هیاهوی شهر که همه دنبال مارک و ملک و جواهرن، کسی هست که قدر این  بدونه❓باز مست شدم از ❤️. گفت: لطف این همینه. 🔸تو تشییعش⚰ قدم که بر میداشتم، و زمانی که رو تخت بیمارستان🛌 واسه اولین بار❣ دادن دستم، همون جمله رو زیر لب تکرار کردم😔 راوی:همسر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
⚜شَفَتُ الجَنَّةَ مَرَّتَینِ مَرَّه بِعیونِها وَ مَرَّه بضحکة ها ... بهشت را دیدم، یک بار در چشم‌هایش😍 و یک بار در ... ..... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh