eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
یکی از دوستان و همرزمان شهید حسین ولایتی فر نقل می کرد که: وقتی در آن سر و صدا و شلوغی و #هیاهو هم
تو تبریز دوره عمومی با هم درباره تست های سپاه صحبت می کردیم. وقتی من رفتم برای پزشکی یک دکتر بود که خیلی میگرفت؛ یعنی تقریبا هرکس قبل از من رفت داخل رو کرده بود. تا اینکه نوبت من شد، منم رفتم داخل. تا نشستم همون دکتره که میگفتن خیلی ، گفت: اوه اوه واستا ببینم تو چقدر قیافت شبیه ! بیا دفترچت رو بگیر و برو.دفترچم رو چک پزشکی امضا کرد و اومدم. دکتر تو فاصله یه باز و بسته کردن در و نشستن روی صندلی با دیدن چهره ای که یه همیشه نشسته بود یه گوشه اش، همه چیز رو تا آخر فهمیده بود... راوی: سیدجواد ژیان اخوان 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بسم رب الشهدا والصدیقین🌷 ما دنیایی را #جدی گرفته‌ایم که شما به آن #خندیدید و رفتید ... #شهید_حسین_
0⃣5⃣8⃣ 💠 آرامش شهدا 🌾فرمانده ها شلوغ می کردن سر به سر میذاشتن باز ساکت بود؛ کاظمی گفت: حاجی! حالا همین جا صبحونمونو🌯 می خوریم، یه ساعتی⏰ می خوابیم، بعد هم هرکسی 🌾گفت؛ من خط با بچه های مهندسی قرار گذاشتم, زاهدی بلند شد رفت بیرون سوار ماشین شد🚙، بعد فرو کردش توی گِل. چهار چرخ ماشین توی گل بود. 🌾گفت؛ حالا اگه میتونی برو! از روی صورتش پاک شد. بدون اینکه حرفی بزنه، رفت سوار شد🚙. دنده عقب➡️ گرفت. ماشین از توی گل درآمد رفت. فقط میکردیم ⭕️وقتی همه اش برای باشه آرامش داریم؛ شبیه 🌷 رفتار کنیم 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
روز سوم عمليات بود. آن روز،‌ نماز ظهر را به او اقتدا كرديم. سر نماز عصر،‌ يك حاج آقاي روحاني آمد.نما
#کلام_شهید #روشنفکران ما به این انقلاب بسیار لطمه زدند، زیرا نه آن را شناختند و نه رنج و زحمتی را متحمل شدند و هرکدام به این نونهال آزاده #ضربه زدند. ولی خداوند #مقتدر است. اگر هدایت نشدند مطمئنا #مجازات خواهند شد. #شهید_ابراهیم_همت🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🕊یڪ چفّیہ . . . چندتڪہ استخوان آوردہ اند تحفہ ای از قد وبالای یلان آوردہ اند😭 #ورود_پیڪرهای_مطهر۷۲_شهید #سلام_بر_گمنامان_خوشنام #خوش_آمدید🕊🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_761524149989408947.mp3
9.83M
🎵 دلـــــم گرفتــــه بازم تو شهر مهمونیه 😔 ✅پیشنهاد دانلود 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
moghaddam-shahid-gomnam.mp3
831.3K
⭕️شهید گمنام .... 💠 مهدی مقدم 👌 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
#هادی_دلها ❤️🍃 #حضرت_علی علیه السلام در بيان احوالات يكی از دوستانشان كه او را #برادر خود خطاب می
💠 مراقبه قبل از تولد به گفته مادرش، « #مراقبه‌ها درموردهادی پیش از تولدش آغاز شد. از همان کودکی راهش مشخص بود. #نمازشب می‌خواند در قنوتش شهدا را دعا می‌کرد». خانواده‌اش می‌گویند کسی که همه‌اش زمزمه یا حسین(علیه السلام) روی لب دارد #عشقش به اهل بیت مشخص می‌شود. به همین خاطر شهید ذوالفقاری #مداح هیئت رهروان شهدا و عاشق هیئت موج‌الحسین بود. کمدش پر بود از عکسهای #حاج_همت، #شهید_دین‌شعاری و #ابراهیم_هادی. می‌گفتند بیشتر وقتش برای بسیج و کار فرهنگی برای #شهدا بود. و آخر عشقش به #طلبگی ختم شد. نجف را انتخاب کرد و از این راه به #شهادت رسید....| . #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری🌷 #شهید_مدافع_حرم 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
به ٺنش پیراهن آبے💙 و صورٺ چون‌ ماه🌙 آسمانے تر🌠 از این چه دارد دنیا 👌👌 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهادت همین است دیگر... به ناگه پنجره‌ای باز می‌شود به ‌سمت #بهشت مهم تویی!! که ‌چقدر از #دلبستگی‌
💥روزهای دلتنگی دگر #باران نبارد ای کاش 🌨🌨 آری برای جان سپردن #دوری ات ڪافیست ... #شهید_عبدالمهدی_کاظمی🌷 #عشق_قیمت_نداره 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💥روزهای دلتنگی دگر #باران نبارد ای کاش 🌨🌨 آری برای جان سپردن #دوری ات ڪافیست ... #شهید_عبدالمهدی_ک
1⃣5⃣8⃣ 🌷 💠غسل شهادت 🔰امسال حال عجیبی داشت. همه کارها و رفتارهایش متفاوت شده بود. غسل شهادت🌷 می‌کرد. می گفت: تو شاهد باش که من هر روز می‌کنم. به عشق رسیدن به شهادتـ🕊. بود. زیارت عاشورا📖 می‌خواند و حدیث کسا! 🔰مدام با خودش زمزمه می‌کرد. روضه می‌خواند، روضه حضرت زهرا(سلام الله علیها) و حضرت ابوالفضل(علیه السلام)! یک روز به من گفت: همسرم💞 می‌خواهم حرفی بزنم، ولی باید به برویم. گفتم: «چرا قم⁉️ این همه راه برای یک حرف. خب همین جا بگو. 🔰گفت: «نه❌ باید برویم قم.» خیلی ناراحت بود كه همراهی‌اش نكنم. به قم كه رسیدیم اول رفتیم ، بعد قرار شد فلان ساعت دم درب اصلی حرم🕌 همدیگر را ببینیم. بعد از قرارمان، مرا به شیخان قم برد.اول شروع کرد درمورد آخرت صحبت كند؛از اینكه دنیــ🌎ـا زودگذر است، اینكه اگر آدم عمر نوح هم داشته باشد، باید راهی آن دنیا شود. 🔰من فقط گوش می کردم و تعجب کرده بودم😟 از حرف هایی که می‌زد. حرفش به قبرستان شیخان و در آنجا كه رسید، گفت: همسرم من در این قبرستان دو گرفته‌ام. الان هم آمدم یک حاجت دیگرم را بگیرم. گفتم: «چه حاجتی❓» مکث کرد! 🔰گفتم: «من هستم، باید بدانم. بگو😊» فکر کردم الان درمورد خانه🏡 و... می‌خواهد حرف بزند. دوباره پرسیدم: «چه دارید؟» گفت:« ...!» گفتم: چرا شهادت⁉️ ان شاءالله سایه‌ات سالیان سال بالای سرمان باشد.. 🔰بعد از اینكه حاجتش را عنوان كرد، شروع كرد از حضرت زینب(سلام الله علهیا) برایم بگوید. گفت: «خودم را كه اینجا هستم😔 و مورد جسارت واقع شده است.» ‌گفت: «سوریه خط مقدم كشور ماست، اگر ما برای دفاع👊 آنجا حاضر نشویم، این همه شهید پایمال می‌شود.» 🔰این صحبت ها قبل از شهادتش🌷 بود. من به او گفتم: «فکر بچه‌هات ، فکر من را کردی⁉️ خودت می‌دانی تا الان چقدر از شهید آوردند. آنجا امن نیست❌ » به من گفت: همه این حرف‌ها را قبول دارم، ⚡️ولی روز قیامت چطور به خانم حضرت زهرا(سلام الله علیها) نگاه کنم؟ 🔰حضرت زینب(سلام الله علیها) است در سوریه. تو نباید مثل زنان کوفی باشی🚫 که پشت مسلم را خالی کردند.» بعد گفت: می‌خواهم مثل باشی و عاقبت بخیرم کنی✅ از من هم خواست اگر به شهادت رسید زندگی کنم. گفت: «اگر کربلا زنده شود، اجازه نمی‌دهی من در رکاب امام حسین(علیه السلام) باشم؟ 🔰گفتم: «اگر شوی.» نگذاشت جمله‌ام تمام شود، گفت: قرار نیست هركسی سوریه می‌رود شهید شود⭕️ یكی را می‌شناسم 15 بار رفته و سالم برگشته😊 خلاصه با هر دلیل و برهانی بود، . [راوی:همسرشهید] 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh