eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔰تهران که بود، با ماشین🚗 خیلی این طرف و آن طرف می‌رفت؛ بقول #همسر معززش، بیشتر عمرش توی ماشینش گذشته
می گفت: خواب بود، ولی همه چیز واضح و روشن و طولانی .... می گفت: رزمایش بود محمودرضا هم بود با لباس رزم؛ کلی باهم حرف زدیم، کلی ...‌. آخرش محمود گفت چیزی میخوای ازم؟ گفتم محمودرضا هیچی‌‌... فقط... تو رو خدا بهش زیاد سر بزن.... نگاهم کرد و صورتمو بوسید و گفت بلند شو بریم پیشش اومدیم تو یه خونه متروکه.‌‌، اومد ... بدو همدیگرو بغل کردن بغلش کرد و بوسیدش ما سه تا کنارهم بودیم..... زود بلندشد ؛ رو زانوهاش نشسته بود.... گفت : بچه ها! بخدا ... پیش شما هستم...‌ شما چرا نمیدونین که من کنارتونم....؟ می گفت: هم نوازشمون کرد، هم غفلتمون رو به رومون آورد... 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Page237.mp3
1.02M
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم ✨سوره مبارکه یوسف✨ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
گزیده ای از بیانات امام خامنه ای در دیدار خانواده #شهید_علی_امرایی🌷 #مقام شهید شما خیلی بالاست. از
🍃🌺🍃🌺🍃 🍃از کار کردن ابایی نداشت و با برادر دامادمان به مدارس می‌رفت و در و دیوار مدارس را رنگ می‌کردند و نقاشی می‌کشید و از این راه درآمد خوبی هم داشت اما حتی یک هزاری از درآمد این سال‌های علی را ندیدیم. 🍂لباس تنش راهم خودم برایش می‌خریدم. بعد از شهادتش از طریق کمیته امداد فهمیدیم که او دو خانواده و سه یتیم را تحت پوشش مالی خود داشت و تمام درآمدهایش را خرج آنها می‌کرد. 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍃🌺🍃🌺🍃 🍃از کار کردن ابایی نداشت و با برادر دامادمان به مدارس می‌رفت و در و دیوار مدارس را رنگ می‌کرد
2⃣6⃣2⃣1⃣ 💠شهیدی که به جای حاج قاسم ترور شد. 🔹علی از نیروهای مستشاری سپاه در سوریه بود که در تاریخ اول تیرماه سال ۱۳۹۴ مصادف با پنجم ماه مبارک رمضان بر اثر اصابت موشک به خودرو در شهر درعا با زبان روزه در سن ۳۰ سالگی به شهادت رسید. 🔹دشمنان به جای حاج قاسم ماشین علی را زدند، علی وصیت کرده بود که پیکرش در سوریه به خاک سپرده شود، اما برای برخی این سؤال پیش آمد که چه اتفاقی افتاد که برگشت. 🔸علی به همراه شهیدان حسن غفاری و محمد حمیدی پنجم ماه مبارک رمضان، ساعت ۱۱ صبح با زبان روزه آماده مأموریت شدند. 🔹علی آقا مرتباٌ به دوستانش می‌گفت: «من امروز به شهادت می‌رسم و شب بعدی درمیان شما نیستم.» آن روز دشمن برای ترور حاج قاسم سلیمانی کمین کرده بود. قرار بود که حاج قاسم ابتدا از آن معبر عبور کند، ولی به فاصله یک ساعت علی و شهید غفاری و حمیدی که در خودرو پر از مهمات و سلاح‌های انفجاری سوار بودند، زودتر از معبر مورد نظر عبور می‌کنند و مورد هدف موشک قرار می‌گیرند. 🔸پیکر ارباٌ اربای علی را حاج قاسم از روی انگشتر شناسایی کرد بعد از یک ساعت که خود سردار با همراهانش به محل شهادت بچه‌ها می‌رسد، خیلی متأثر می‌شود و به گفته هم‌رزمان شهید خیلی گریه می‌کند. 🔹حاج قاسم دست علی آقا را از روی انگشترش شناسایی کرد و با وجود اصرار اطرافیان، خودش پیکر‌های ارباٌ ارباٌ شده را جمع کرد. به همین دلیل بخش زیادی از بدن علی همانند وصیتش همانجا در خاک سوریه باقی ماند. 🔸بعداٌ دوسه بار به خواب خانواده آمد و گفت: «قرار نبود این دست هم برگردد، ولی برای نشانه یک دستم برگشت.» بعداٌ که حاجی هم شهید و دستش از بدنش جدا شد، "روضه دست" دوباره برای ما زنده شد 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#کلام_شهید🌷 🌴شهادت نوع #مرگ را عوض میکند #وقت مرگ را عوض نمی‌کند❌ 🌴از مرگ نترسید؛ جوری در زندگی ح
🍃🌸🍃🌸🍃 🌹🍃خیلی زیاد و به طور عجیبی فاطمه را دوست داشت و به همین نسبت فاطمه پدرش را 🌹🍃آقاجواد با توجه به اینکه زیاد ماموریت می‌رفت، کمتر در خانه بود! اما هیچگاه این موضوع از محبتش به فاطمه کم نکرد! همیشه سعی‌اش بر این بود که نبودن‌هایش را جبران کند.... 🌹🍃 از لقمه دهان فاطمه گذاشتن تا بیرون بردن و شب‌ها موقع خواب برایش قصه خواندن... هرطوری که می‌توانست برای او وقت صرف می‌کرد. 🌹🍃پدرش قبل رفتن، اول قصه حضرت رقیه(س) را برایش گفت و بعد در مورد سفرش برای فاطمه توضیح داد. .. 🌹🍃آنقدر فاطمه با این قصه حضرت رقیه(س) انس گرفته بود که برخی اوقات در اوج بی‌تابی‌اش به من می‌گفت: «مامان حضرت رقیه(س) هم مثل من اینقدر گریه می‌کرد؟»... (راوی همسر شهید) 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
می گفت: خواب بود، ولی همه چیز واضح و روشن و طولانی .... می گفت: رزمایش بود محمودرضا هم بود با لباس ر
آنان که خاک را به نظر کنند آیا بود که گوشه ی چشمی به ما کنند⁉️ ... 📎کاش که میشد که هم یه روزی رو سفید شیم 😔 ان شاءالله...🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دنیا اگر گذاشت که تو را فرصت بده به من که تماشا کنم تو را😍 پیچیده‌ای شبیهِ ... شبیهِ شعر هی فکر💭می‌کنم که چه معنا کنم را⁉️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🍂🍃🍂🍃🍂🍃 دنیــ🌎ـا رو کسی میتونه کنه که هیـچ به دنیا نداره❌ 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ♨️فیلم منتشر نشده از مراسم اعطای درجه سرتیپی به توسط رهبر معظم انقلاب♥️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸محكم بغلش كردم و گفتم: اگر مارو نديدى، حلال كن دارم مى رم . خنديد😄 و گفت: تو هم حلال كن تو ميرى مكه منم ميرم 🔹ببينيم كدوممون به خدا ميرسه🕊 آب زمزم و تسبيح📿 آورده بودم براش با كلى واسه تعريف كردن. 🔸پيچيدم تو كوچشون🏘 پارچه سر در ميخكوبم كرد پاهام شل شد و تكيه دادم به ديوار😔 شادی روحش 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
دلم‌هواے .. #شلمچہ کردہ   سرزمین‌ #عشق سنگرهاےنــ✨ـور لالہ‌هاے🥀خونین خاک #مقدس‌جبهه ڪه..↓ بوے #بهش
🔔🔔 💢بِهش گُفته بودَم چِرا اومَدی ⁉️ گفت: همینطوری اومدم خوش بگذرونم. اومدم تا راحت دلم میخواد انجام بدم. هر خلافی رو که میخوام اینجا راحت انجام بدم😕 ولی نمیدونست که نیومده🚷 و دعوتش کردن. 💢 کردن تا بگن رفیق♥️ خلاف کیلو چنده اینجا !؟ دعوتش کردن که بیاد شهدا رو ببینه و بشنوه که بخاطرش چند هزار👥 جوون هم سن سال خودش جون دادن😔 💢دعوتش کردن تا بیاد ببینه و بشنوه که تو سرمای استخون سوز بهمن ماه❄️ والفجر ۸ تو اون رودخانه وحشی بر سر بچه های لشکر ۲۵، لشکر ۳۱ عاشورا، لشکر فجر بر سر ها و ... چه ها گذشت😭 💢دعوتش کردن تا ببینه و بشنوه چه محشری بود کربلای ۵ تو ، بشنوه از اون نفس زدن های اخر بچه رزمنده بر اثر گازهای شیمیایی☠ از تنگی نفس، از پاهای رفته بر زیر شنی و بال بال زدن بچه ها، بشنونه که کربلای ۵. سر یه طرف افتاده بود دست یه طرف و پا یه طرف😭 که اون صحنه ای بود برای خودش ... ✍پ ن: یادمان باشد که هزاران شهید "خرج من و تو" شده اند و تا ابد بهشون مدیونیم ..😔✋ 📆فروردین۹۸ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4_5852964505075581852.mp3
6.64M
احساسی 🌴دلم به تلاطم مثل کارونه 🌴به یاد شلمچه یاد مجنونه 🎤 👌فوق زیبا 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
‌🔸رفته بود عکاسی📸 عکس جدید گرفته بود. عکس را گرفته بود دستش به این و آن نشان می داد. ازم پرسید: «این عکس ؟» گفتم: خیلی. از مادر هم پرسید. 🔹روبه همه مون کرد و گفت: می دونید چه وقتی این عکس میشه⁉️ و خودش جواب داد: «وقتی روی تابوت⚰ قرار بگیره.» همون عکس رو گذاشتیم روی ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
❣﷽❣ 📚 #وقتی_بیایی ✨نگاهی به زیبایی های ظهور✨ 🔻شادی دلها ✳️بدی و انحراف راهی قبرستان شده ها باقی نم
❣﷽❣ 📚 ✨نگاهی به زیبایی های ظهور✨ 🔻طعم واقعی زندگی ✳️گنج های زیرزمینی استخراج شده با دستان بین مردم تقسیم می شود به حدی که دیگر کسی خود را محتاج نمی بیند❌ مردم قصه دادن صدقه را دارند چرا که هیچکس را قبول نمی کند ✳️مردم جایی برای مصرف پول های خویش ندارند. دغدغه ی نان و نام، جایی بین انسانها ندارد✘ مردم که شاهد مرگ انسان ها از شدت و فقر در دوران غیبت بودند آرزویی جز بازگشت فقرا به دنیای ندارند تا طعم واقعی زندگی را در زیر سایه امام مهربانی♥️ به کشند و همگان شاهد عملی شدن وعده پیامبر رحمت هستند که فرمود امت من در میان عجل الله به آن چنان نعمتی می‌رسند که هرگز مانند آن دارای نعمت نبوده‌اند ✳️زیباست که فردی به خزانه وارد شده پولی را درخواست می کند و شما کیسه او را پر از پول کرده💰 و بخشش را تمام می‌کند اما آن شخص پشیمان شده به علت عدم نیاز به پول ها را بر می گرداند اما خزینه دار می گوید ما چیزی را که دادیم پس نمی گیریم. 📝نویسنده: ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
چگونه عبادت کنم_19.mp3
10.64M
؟ 19 🤲 💢حس آخر یک عبادت باکیفیت؛ شبیه حس شنا توی یه رودخانه‌ست! وقتی تمام شد؛ سبکیِ طهارت، و رهایی از چرک‌های گناهانِ ساعات قبلت رو، باید حس کنی. 👆 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه خوش گفت پیرِ جماران: 🔰انسان تا خودش را نسازد دیگران را بسازد☝️ (ره) تسلیت باد🏴 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🎥 #کلیپ 💯شهیدی که لباس های شهید حسین معز غلامی🌷 را در خواب برای #مادرش اورد #شهید_حسین_معزغلامی #خ
▪️از مراسم سالگرد خسته و کوفته😪 و با زبون برگشته بود خونه، لباساشو عوض کرده بود و راه افتاده بود که تولد محمدپارسا رو تبریک بگه به جونش ▪️اما بیمارستان رو رفته بود و فکــ💭ـر کرده بود همون بیمارستانی که به دنیا اومده👶 اونم به دنیا اومده! ▪️وقتی تماس📞 گرفت که چرا اسم آبجی جون تو لیست نیست❌ و متوجه شدیم که اشتباهی رفته، هممون از خنده روده بر شدیم😂 حق داشت اشتباه کنه، به فاصله نه روز🗓 دوبار شده بود. ▪️بچه ها انگار عجله داشتن که حتما جونشونو ببینن و باهاش عکس📸 داشته باشن! حالا ما موندیم و رسیدن تو راهی که داییشو ندیده😔 و عکس یادگاری هم باهاش نداره🚫 خدا کنه که بچه ها داییشونو ادامه بدن 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh