🌷شهید نظرزاده 🌷
🍁🌳🍁🌳🍁🌳🍁 🌷ای #شهدا....! 🍃شنیده ام #شب 🌙جمعه، #زانو به زانو می نشینید؛ 🌷مادر می آید 🍃و خودش برایتان
🌸#حاج_اسماعیل_دولابی
( معلم اخلاق #شهید_ابراهیم_هادی )
🍃هر وقت #کسی شما را اذیت کرد
و ناراحت شدید به #کسی نگویید
فقط (استغفار)کنید؛ هم برای خودتان
و هم برای کسی که شما را
اذیت کرده استبگو: #بیچاره کار بدی کرده است.
🌸اگر فهم داشت نمی کرد.وقتی استغفار می کنی #خداونددوست دارد. قلبت💓 باز می شود.این قلب یک جوری است که اگر کسی به او خوبی کند،از او #تشکر نکند ناراحت می شود.اگر کسی هم اذیتش کرد ناراحت می شود.
🍃 در این جا باید #استغفار کرد تا قلب
انسان باز شود. آن وقت می بینیکه چقدر بزرگ شده ای. گر دو مرتبه این کار را کردیدیگر غم نمی تواند شما را بگیرد.
چون راهش را #بلد هستی
#شهید_ابراهیم_هادی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#شهید_امام_رضایی🌸🍃 🌼ب راستی که این نام برازنده #توست.شنیده بودم #برات_کربلا را از #امام_رضا می
🏝،وقتی که #دلتنگ 💔می شوم خیلی حس خوبی دارم چون #مطمئنم دلتنگی م دو طرفه ست قبلا وقتی می دیدم همه هستند ولی #تو نیستی دلم💗 می گرفت
🏝ولی وقتی #دقیق نگاه می کردم جز تو کسی را نمی دیدم
#خوشحالم که زندگی م با اسم خواهر خون خدا گره خورده
🏝تو اصلا برای #شهادت متولد شدی
و قد کشیدی با شهادت آرام #گرفتی
#میلادت مبارک
قهرمان من
#شهید_حسین_محرابی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
•[💛.🌙]•
←°• #شهیدانه💚🍃•°→
🍁بار #دیگر لالهها 🌷از خاک روییدن گرفت #غنچه،پیراهن👕شکافانداخت،خندیدن😄 گرفت
🌿نغمه داوود سر دادند #مرغان🕊 چمن عطر گل🌸 در کوچههای شهر #پیچیدن گرفت
#هفته_دفاع_مقدس_گرامی_باد❤
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💢شب آخر که قرار بود #کمیل بره محل کارش. به من گفت #بابا منو میبری ترمینال⁉️ گفتم چرا که نه، آره پسرم
#عاشقانه_شهدا💞
⚜همسرم
#شهید ڪمیل خیلے #با_محبت بود☺️
مثل یہ مادرے ڪہ از بچہ اش مراقبت میڪنہ از من #مراقبت میڪرد...
یادمه تابسـتون 🌴بودو هوا #خیلے_گرم بودخستہ بودم،
🔅رفتم #پنڪہ رو روشن ڪردم
وخوابیدم😴«من بہ گرما خیلے حساسم»خواب بودم و#احساس ڪردم هوا خیلے گرم شدہ و متوجہ شـدم برق رفته بعد از چند #ثانیہ احساس خیلے #خنڪے ڪردم🌱 و به زور چشمم
رو باز ڪردم تا #مطمئن بشم برق اومدہ یا نہ...
⚜دیدم #ڪمیل بالای سرم یه ملحفہ رو گرفتہ و مثل پنڪه بالای سرم مے چرخونہ تا #خنڪ بشم😇
ودوبارہ چشمم بسته شد ازفرط خستگے... شاید بعد نیم ساعت تا #یکساعت خواب بودم و وقتے بیدارشدم دیدم ڪمیل #هنوز دارہ اون #ملحفه رو مثل پنڪہ روے سرم مے چرخونه تا خنڪ بشم...😳😢
🔅پاشدم گفتم
#ڪمیل توهنوز داری مےچرخونے⁉️
خستہ شدی گفت:#خواب بودی و برق رفت و تو چون به گرما #حساسے
میترسیدم از گرمای زیاد از خواب بیدار بشے ودلم💗 نیومد
#شهید_کمیل_صفری_تبار🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌸بـسْمِ رَبّ الْـشُّـهَـداءِوَالْـصِّـدّیـقـیـن
🥀 "إن تُطِيعُوهُ تَهتَدُوا“
🌱هدايت، در #سايه اطاعت است.
🗯تپش قلب💜 ما از #خون آنان است
عقل به ماندن میخواند و عشق به رفتن
#رنج مفاتح الخزائن غیب است رمزی است بین خدا و #عشاق خاکریز اکنون #رنگ دیگری است
🖇سنگری دیگر باید #بنا کنیم
دین خود بر دین ادا باید کنیم کو کجا #تصویر مردان😍 رشید شیر مردان بلا جوی #شهیدباز گردید
💭ای تکاورهای جنگ ☄#شجاعان ای دلاورهای جنگ جبهه ی فرهنگ را احیا کنیدوارث #خون شقایق 🌺ها گوش کن
#شهدا مانده اند مبادا فراموش کنیم خون پاک آلاله 🌷ها را
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
راضی به رضای تو_45 - @ostad_shojae.mp3
10.45M
#راضی_به_رضای_تو ۴۵
🌸#حرف_آخر
إن الّذین آمنوا و عملوالصالحات، سیجعل لهم الرحمن ودّا
🍃برای نفوذ به قلب دیگران، و جلب رضایت اونا ،لازم نیست خودتون رو به زحمت بندازید!
🌸 این قانون دنیاست؛
اونایی که حقیقتاً خدا رو از خودشون راضی کردند، قطعاً محبت شون در قلب دیگران نفوذ میکنه.
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید همت🍂
هدیه #حضرت زهرا بود...،😍
🎙 حاج حسین یڪتا
#شهیدانه 🕊
#شهیدابراهیم_همت🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی ⛅️#افتاب_در_حجاب 5⃣3⃣#قسمت_سی_پنجم 🏴پرتودوازهم🏴 💢خودت را #فقط_به_خدا بس
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
6⃣3⃣#قسمت_سی_ششم
💢درست همان جا که #گمان مى برى #انتهاى وادى مصیبت است ، #آغاز مصیبت تازه اى است....
مگرنه #بچه_ها در محاصره دشمن🐲 اند؟ مگر نه اسب🐎 و خود و سپر و شمشیر 🗡و نیزه و #قساوت ، مشتى زن و کودك را در #محاصره گرفته ⁉️
مگر نه #آفتاب_عصر، همچنان به قوت ظهر بر سر خاك ، آتش🔥 مى ریزد؟
اصلا مگر نه هر داغدار و مصیبت دیده اى به دنبال #سرپناهى مى گردد،
🖤 به دنبال گوشه اى ، ستونى ، دیوارى ، سایه اى تا غم خویش را در بغل بگیرد و با #غصه خویش سر کند؟
پس این #خیمه_ها فرصت مغتنمى است که بچه ها را در سایه سار آن پناه دهى و به التیام دردهایشان بنشینى.
اما هنوز این اندیشه ات را تمام و کمال ، به انجام نرسانده اى... که ناگهان صداى #طبل و #دهل ، صداى #فریاد و #هلهله ،
💢صداى #سم_اسبان و #بوى_دود، #دودآتش و #مشعل در روز، دلت را فرو مى ریزدوتن#بچه_هاى_کوچک_داغدیده را مى لرزاند.تا به خود بیایى و سر بر گردانى... و چاره اى بیندیشى....،
#آتش از سر و روى #خیمه_ها بالا رفته است... و حتى به #دامان تنى چند از #دختران و #کودکان گرفته است...
🖤باور نمى کنى...
این مرتبه از #پستى و #قساوت را نمى توانى باور کنى.... اما این صداى #ضجه بچه هاست.. این آتش🔥 است که از همه سو زبانه میکشد و این دود است که #چشمها را مى سوزاند و نفس را تنگ مى کند... و این حضور چهره به چهره دشمن است و این صداى #استغاثه و نواى بغض آلود بچه ها ست که :
عمه جان چه کنیم ؟ به کجا پناه ببریم ؟
💢و این #سجاد است که با دست به سمتى اشاره مى کند و به تو مى گوید:
_✨عمه جان ! از این سمت فرار کنید، بچه ها را به این بگریزانید.کدام سمت ؟
کدام جهت ⁉️ کدام روزنه از آتش و دشمن ، خالى است ؟در بیابانى که #دشمن بر #همه_جاى آن چنگ انداخته ،... به سوى کدام مقصد، به امید کدام مامن ، فرار مى توان کرد؟
و چه معلوم که #دشمن از این آتش ، سوزانده تر نباشد.
🖤اینکه تو #مضطر و مستاصل مانده اى و بهت زده به اطراف نگاه مى کنى،...
نه از سر این است که خداى نکرده خود را باخته باشى... یا توان از کف داده باشى ،بل از این #روست که نمى دانى از کجا #شروع کنى ، به کدام کار اول همت بگمارى ،... کدام #مصیبت را اول سامان دهى ، کدام زخم را اول به مداوا بنشینى.اول جلوى هجوم دشمن را بگیرى ؟ به #مهار کردن آتش فکر کنى ؟
به گریزاندن بچه ها بیندیشى...
💢به خاموش کردن آتش #لباسهایشان بپردازى ؟ کوچکترها را که نفسشان در میان آتش و دود بریده از خیمه 🏕بیرون بیندازى ؟ #ستون خیمه را از فرو افتادن نگه دارى ؟ به آنکه گلیم از زیر بیمارت به یغما مى کشد هجوم کنى ؟
تنها حجت بازمانده خدا را، امام زمانت را از معرکه در ببرى ⁉️مگر در یک #زینب چند دست دارد؟
🖤چند چشم ؟ چند زبان ؟ و چند دل ؟
براى سوختن و #خاکستر شدن ؟
بچه ها و زنها را به سمت اشاره 👈#سجاد، فرمان گریز مى دهى !
اما... اما آنها که آتش به دامن دارند نباید با این فرمان بگریزد و #آتش را مشتعل تر کنند. به آنها مى گویى بمانند...
و با دست به خاموش کردن #آتشهایشان مى پردازى ، اماان #آتش که یک شعله نیست ، #ازیک_سونیست .
💢تا یک سمت را با تاول #دستها خاموش مى کنى ، سمت دیگر لباس 👕دیگر گر گرفته است.از این سو، ستون خیمه در آتش مى سوزد و بیم فروریختن خیمه ⛺️و آتش مى رود. از آن خیمه هاى دیگر بچه ها با #استیصال تو را صدا مى زنند.آنکه چشم به#گلیم_بسترسجاد داشته است ، گلیم را از زیر تن او کشیده و او را بر زمین افکنده و رفته است.در چشم به هم زدنى ، بچه هاى مانده را به دو بال از #خیمه مى تارانى ،...
🖤#سجاد را در بغل مى گیرى و از خیمه بیرون مى زنى.به محض خروج شما،.. #خیمه فرو مى ریزد #آتش ، هستى اش را در بر مى گیرد.#سجاد را به فاصله از آتش مى خوابانى،...
#بچه_هاى_آتش_گرفته را به شن و خاك هدایت مى کنى... و به سمت خیمه دیگر #مى_دوى... در آن خیمه ، بچه ها از #ترس به آغوش هم #پناه برده اند و مثل بید مى لرزند. بچه ها را از خیمه بیرون مى کشانى و به سمت #بیابان مى دوانى.آتش🔥 همچنان #پیشروى مى کند...
#ادامه_دارد....
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
💫🥀🍂💫🥀🍂💫🥀🍂💫
💥نمی دانم
چه می خواهم #بگویم
غمی💔 در استخوانم
می گدازد...
💥وداع #جانسوز همسر #شهید
مدافع امنیت
#شهید_جواد_آرمش 🌷
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌼مهدی جان (عج) 💚
🍂ای #زیباترین فصل
🌼فصل ظهور تـــ❣ــو
🌼پاییز هم آمد
🍂برگها بر سرم #باریدند
🌼اما تــ✨ــــو باز نیامدی
🌼ای غائب از نظر!
🍂پاییز را با #ظهور تـ💥ــــو
🌼دوست #تر می دارم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🍁سخت اسـت #امّــا ...
گذشتنــد از هر #آنچہ ڪہ
#قلبــشان💓 را وصل زمیــڹ میڪـرد !
🍁این_قانــون_پـــرواز_اسٺ🕊
گذشتـــڹ براے رهــا شـدڹ ...
#سلام_صبحتون_شهدایی🌸🥀
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - ویژه شهادت امام حسن مجتبی.mp3
6.46M
🏴 #شهادت_امام_حسن_مجتبی(ع)
👌 #پادکست بسیار شنیدنی
🎤حجتالاسلام #دارستانی
🎤 #حسین_سیب_سرخی
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
#خاطرات_شهدا🌷
🖇کارهایش را روی #نظم و انضباظ انجام می داد و برای بیت #المال اهمیت و حساسیت خاصی قائل بود. نحوه برخورد و سلوک او با اقوام و دوستان و #همکاران باعث شده بود که مورد علاقه و احترام همه باشد. نسبت به والدین خود احترام و محبت وافری داشت و هیچگاه جلوتر از آنها قدم بر نمی داشت.
🖇بنا به اظهارات #همرزمانش، وصیتنامه اش 📝را همزمان با بمباران☄ مسجد 🕌جامع #خرمشهر نوشت. او همواره به مادرش می گفت:
"شما باید مانند مادر وهب باشید، اگر من به راه اسلام نرفتم، #شیرتان را حلالم نکنید."
#شهید_سید_کاظم_کاظمی🌷
#شادیروحاماموشهداصلوات🌱
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
Page341.mp3
628.5K
🔻طرح تلاوت روزانه قرآن کریم
✨سوره مبارکه حج✨
#قرائت_صفحه_سیصدو_چهل_یکم
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
•|👀|•
#ـۺاٻدٺلنگر |📲
🍀یڪجاسوس#اسرائیلے
اجیرشد#شهیدچمرانوترورکنہ !
بعدازیڪهفتہتعقیبومراقبٺ
عاشق❤️رفتاروڪردارشونشد (:
🍀انصافاًیڪهفتہ#مراقبماباشن
چطورمیشہ؟!🤔
عاشــــقدینومذهب#مامیشنیا ... ؟!
#کجاےکاࢪیم¿
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
2⃣4⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷 📝دل نوشته #شهید حججی در محرم🏴 سال ۹۵:👇 🥀🌱یا رب #الحسین علیهالسلام 🔰خدایا
#تلتگرانه💥
🌀مانتو هر #چقدر هم بلند و گشاد باشد...
🌀آخرش #چادر نمیشه...
میراث خاکی #حضرت زهرا(س)چادر هست❤️:)♡°....
#شهید_محسن_حججی🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#تلتگرانه💥 🌀مانتو هر #چقدر هم بلند و گشاد باشد... 🌀آخرش #چادر نمیشه... میراث خاکی #حضرت زهرا(س)چاد
1⃣5⃣3⃣1⃣#خاطرات_شهدا🌷
🌸 #نحوه_اسارت
#شهید_محسن_حججی
🔰داعش جلو و جلو تر آمد. #بالاخره #پایگاه را گرفت و به آتش کشید.🔥
خشاب های محسن تمام شده بود. نفس هایش هم به #شماره افتاده بود.😔
تشنه و بی جان و بی توان پشت خاکریز افتاد.به حالت نیمه بیهوش.
🔰داعشی ها او را دیدند. به طرفش رفتند. #رسیدند بالای سرش.
دست هایش را از پشت، با #بند_پوتین هایش بستند.او را بلند کردند و به طرف ماشین🚍 بردند. خون هنوز داشت از #پهلویش خارج میشد.😭تشنگی فشارش را لحظه به لحظه بیشتر میکرد.
محسن را سوار ماشین کردند و با خود بردند.
🔰چادر ها و خیمه 🏕های پایگاه چهارم، داشت در #آتش می سوخت و آسمانش🌫 مانند غروب عاشورا🏴 شده بود…محسن را بردند طرف شهر "القائم" عراق. تا برسند آنجا، مدام توی ماشین به سر و #صورتش میزدند و فحشش میدادند.
🔰به #شهر القائم که رسیدند، محسن را بردند توی اتاقی و با او مصاحبه کردند.
محسن نگاه به #دوربین📸 کرد و محکم و قرص گفت: "محسن حججی هستم. اعزامی از اصفهان. #شهرستان نجف آباد. فرمانده ی تانک هستم و یک فرزند دارم."💪🏻اول او را از #گردن آویزان کردند و بعد #شکنجه ها شروع شد.
🔰شکنجه هایی که #دیدنش ،مو را بر تن انسان سیخ میکرد…
خوب که زجر کشش کردند، او را پایین آوردند. سرش را #بریدند و دست هایش را جدا کردند. بعد هم پایش را به عقب یک #ماشین بستند و توی شهر چرخاندند تا مردم #سنگبارانش کنند.😭
#شهید_محسن_حججی 🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌾این ۵ نفر آخرین #نفراتی هستند که از پُل خرمشهر گذشتند تا در برابر #تانکهای عراقی بایستند. نامشان در جایی ثبت نیست اما تکاوران #شهید؛
🌾#داریوش باقری،منصور پوراحمد،جهانریز دهقان،علیاکبر رجبی،علیرضا صناعی سده،#سیدمصطفی طباطبایی،محمدباقر ارجمند و محمد علی سیدمومنی؛ روی همین خاک افتادند
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh
🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺
📖قرآن، از تو #شرمندهام؛ حتی آنان که تو را میخوانند و تو را میشنوند، آنچنان به پایت مینشینند که خلایق به پای #موسیقی هر روزه نشستهاند. اگر چند #آیه از تورا بخوانند، مستمعین فریاد میزنند #احسنت..! گویی مسابقه نفس است.
📖قرآن، من شرمندهام اگر به یک #فستیوال مبدل شدهای حفظ کردن تو با شماره صفحه، خواندن تو از آخر به اول یک #معرفت است یا #رکوردگیری؟ ای کاش آنان که تو را حفظ کردند، حفظ کنی تا اینچنین تو را اسباب #مسابقات هوش ندانند.❌
🔆خوشابهحال هر #کسی که دلش💓 #رحلی است برای تو؛ آنان که وقتی تو را میخوانند، چنان #حظ میکنند که گویی قرآن همین حالا بر ایشان #نازل شده است..آنچه ما با #قرآن کردهایم، تنها بخشی از #اسلام است که به صلیب #جهالت کشیدهایم."
✍دل نوشته ای از
#شهید_محسن_حاجی_حسنی_کارگر
#ایام_شهادت🌷
🍃🌹🍃🌹
@ShahidNazarzadeh