eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
👆 این تصویر برای بازی جنگی نیست این تصویرِ رزمایشِ ارتشِ جمهوریِ اسلامیِ ایرانه ✌️🇮🇷 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
این‌ جوریه ‌ڪه میگن: "الرفیق‌ ثم‌ الطَریق" حواستون ‌باشه چه ڪس رو برای رفاقت ‌انتخاب‌ می‌ڪنید...! ♥️ ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
این‌ جوریه ‌ڪه میگن: "الرفیق‌ ثم‌ الطَریق" حواستون ‌باشه چه ڪس رو برای رفاقت ‌انتخاب‌ می‌ڪنید...!
✍ 💠خداوندا، تو را سپاس که مرا از پدر و مادر ، اما و عاشق اهل‌بیت و پیوسته در مسیر پاکی💖 بهره‌مند نمودی. ✍ برشی از وصیت‌نامه
🛑 نامه به کارگزینی برای کم کردن حقوقش! 📃بسمه تعالی اینجانب دارای چهارهكتار زمین زراعتی آبی و خشكه میباشم وحقوق من زیاد میباشد 👈لذا درخواست مینمایم كه در اسرع وقت از ماهیانه من حدود دو هزارتومان كسر نمائید. خداوند همه ما را خدمتگزار اسلام و امام قرار بدهد. 👤ذبیح الله عالی 🚨این نامه رو ‎حقوق نجومی بگیرها بخونند و از خجالت بمیرند. ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✫⇠ #اینک_شوڪران ✫⇠ #خاطرات_شهید_ایوب بلندی به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 4⃣3⃣ #قسمت_سی_وچهارم 📖یک
❣﷽❣ 📚 ✫⇠ به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 5⃣3⃣ 📖با چوب کبریت پلک هایش را از هم باز نگه داشته بود، تا دو ساعت بعد هنوز جای دو تا فرو رفتگی روی چشمهایش بود با همین اش دوباره کنکور شرکت کرد. 📖آن روزها در دانشگاه ازاد تبریز زبان انگلیسی🔠 میخواند. گفتم: تو استعدادش را داری که دانشگاه قبول شوی. ایوب دوباره کنکور داد کارنامه قبولیش که امد برای زهرا پستش کردم📬 او برای ایوب انتخاب رشته کرد 📖ایوب زنگ زد تهران -چه خبر از انتخاب رشته ام؟ -تو کاری نداشته باش طوری زده ام که تهران قبول شی، قبول شد. "مدیریت دولتی دانشگاه تهران" 📖بالاخره چند سال خانه به دوشی و رفت و امد بین تهران و تبریز🚌 تمام شد. برای درس ایوب امدیم . ایوب مهمان خیلی دوست داشت😍 در خانه ما هم به روی دوست و غریبه باز بود 📖دوستان و فامیل برای دیدن ایوب امده بودند. ایوب با هیجان از میگفت. مهمانها به او نگاه میکردند و او مثل همیشه به من♥️ قبلا هم بارها به او گفته بودم چقدر از این کارش میشوم و احساس میکنم با این کارش ب باقی مهمانها بی احترامی میکند. چند بار جابه جا شدم، فایده نداشت😅 📖آخر سر با چشم و ابرو به مهمانها اشاره کردم. منظورم را متوجه شد. یک دور به همه نگاه کرد و باز رو کرد به من. از خجالت سرخ شدم☺️ بلند شدم و رفتم توی آشپزخانه. دوست داشت همه ی حرفهایش من باشم. 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
✫⇠ ✫⇠ بلندی به روایت همسر( شهلا غیاثوند ) 6⃣3⃣ 📖به تلفن های☎️ وقت و بی وقتش از سر کار عادت کرده بودم. حال تک تک ما را میپرسید. هرجا که بود، سر ظهرو برای نهار خودش رامیرساند خانه صدای بی وقت موتورش🏍 هم یعنی تنگ شده و حضوری امده حالمان را بپرسد 📖وقتی از پله ها بالا می امد. اگر خانم نصیری، همسایه مان توی راهرو بود نصف خبرهای خودش و محل کارش را برای او میگفت😅 به بالا که میرسید من میدانستم درباره چه اتفاقاتی از او سوال کنم. 📖دم در می ایستاد و لیوان ابی💧 میخورد و میرفت. میگفتم: تو که نمیتوانی یک ساعت ، اصلا نرو سر کار. شب ها که بر میگشت، کفشش را در میاورد و همان جلوی در با سرو کله میزد. میگذشت، لم میداد کنار دیوار و پشت سر هم میگفت: که چای☕️ و اب میخواهم 🖋 ... 📝به قلم⬅️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
Meysam Motiee Baraye Dokhtaran Shohadaye Modafe Haram_(www.new-song.ir).mp3
3.12M
🎤 مداح: ❁پدرها به شوق تو ای مولا♥️ ★دوباره به میدان کمر بستند ❁ببین را ★که چشم انتظار هستند😭 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
عاقد دوباره گفت: وکیلم⁉️ شکستـ💔 یعنی به امیدی دگر نبود او گفت: با اجازه ، بله😔 مردی که غیر ای مختصر نبود 🌷 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 💫بی تو این ها طاقت من را برده 🌺ساعتم زنگ زده عقربه هایش مرده 💫کاش باور کنی از دوری تو 🌺این دل خسته ام از دوری تو پژمرده🥀 ✨صبحت بخیرشادی بخش زندگیم 🌸🍃 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
میکنه اون شهیدی که موقع گناه، میتونستی گناه🔞 کنی ولی به حرمت باهاش گناه رو کنار گذاشتی...🙂🦋 🌺 ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh