eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
29.8هزار عکس
7.9هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
⁉️ 🔷 باز یه لات بود تو مشهده هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود 🔹یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا و غذا خوردن که دید یه ماشین با آرم ” “ داره تعقیبش می کنه 🔺 از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت ”فکر کردی خیلی مردی؟ “ رضا گفت بروبچه ها که اینجور میگن چمران بهش گفت بیا بریم جبهه به بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت 🔸مدتی بعد شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد چند لحظه بعد با ، رضارو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن ”این کیه آوردی جبهه؟ “ رضا شروع کرد به فحش دادن (فحشای رکیک) اما چمران مشغول نوشتن بود وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش ”آهای کچل با تو ام “ یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: ”بله عزیزم چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟“ رضا گفت داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دعوام شد چمران : ”آقا رضا چی میکشی؟ برید براش بخرید و بیارید “ (چمران و آقا رضا تنها تو سنگر) 🔺رضا به چمران گفت میشه یه دو تا بهم بدی؟ ای، چیزی؟ شهید چمران: چرا؟ رضا : من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور ✅شهید چمران :اشتباه فکر می کنی یکی اون که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با بهم جواب میده ... هِی آبرو بهم میده ... تو هم یکیو که هِی بهش بدی می کردی ولی اون بهت خوبی می کرده... منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم تا یکمی منم مثل اون ( )بشم … 🔸 جا خورد رفت و تو سنگر نشست آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی رفت، زار زار می کرد تو گریه هاش می گفت یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟؟؟؟😭 شد... رضا عمرش بود... رفت وضو گرفت ... سر نماز، موقع قنوت صدای گریش بلند شد ....😭😭 وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد... پشت سر صدای هم صدای زمین افتادن اومد... ⚜ رضارو خدا واسه جدا کرد.. فقط چند لحظه بعد از کردن ش.... توبه_و_نماز_واقعی..... " ستار_العيوب" 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
4⃣9⃣2⃣ 🌷 خاطره سرباز عراقی از شهیدی که به آرزویش رسید.... 🌷آخرهای بود که تیر خوردم و خون زیادی ازم رفته بود😪. ایرانی ها ما را محاصره کرده بودند، چشمانم تار مى ديد😑 که متوجه شدم یک داره به سمتم می آد و تیر خلاص می زنه، نفسم را حبس کردم تا نفهمه زنده هستم. تا من رو برگردوند ناگهان نفسم زد بیرون، تا فهمید هستم؛ جلویم نشست و من هم پیراهنم را به نشان اینکه اسیر شده ام جلویش گرفتم. دیدم عربی بلد است، بچه بود. 🌷پرسید: اسمت چیه؟ گفتم: ، علی کاظم. گفت: تو اسمت علی هست و با ما می جنگی؟!🙁 شیعه هستی؟ گفتم: آره. پرسید: خونت کجاست؟ گفتم: نجف... تا گفتم بغض این بسیجی ترکید و در حال گریه بود😢 که گفت: کجای نجف؟ گفتم: اون کوچه ای که تهش به حرم حضرت علی می خوره. دیدم داره گریه می کنه.😭 🌷بهم گفت: اسمت علی هست و هستی، خونت هم کنار حرم حضرت علی، عشــ❤️ـق ما ایرانی ها است؛ بعد داری با ما می جنگی؟؟! سرمو انداختم پایین😔، ولی توبه نکردم🚫. بعد گفت: می دونی آرزوم چیه؟ گفتم: نه. گفت: آرزوم اینه که بشم و به رسم شما من رو دور ضریح خوشگل علی بچرخونن😍 و رو به روی حرم دفنم کنند. 🌷پیراهنی که تو دستام بود را گرفت و پوشید، داشت اشک می ریخت😢 که یهو گفت: برو ! گفتم: چرا؟ گفت: چون شیعه هستی و اسمت هست، برو. پا شدم؛ دویدم، دور شدم اما دیدم که هنوز نشسته و داره گریه می کنه، دویدم و از حال رفتم.... 🌷....چشم که باز کردم دیدم تو بیمارستان هستم🏥. همه اقوام دورم بودند، پدرم گفت: علی کاظم، تو زنده ای؟ تعجب کردم😟، گفتم: آره، چطور؟ گفت:ِ ما تو را کردیم! تعجم بیشتر شد. ادامه داد: دیروز یه جنازه اومد که صورتش کاملاً سوخته بود و نمی شد تشخیص داد، اما تنش بود و تو جیبش پلاک🏷 تو بود. ما هم به رسم اعراب بردیم و دور امام علی چرخوندیم در قبرستان درست رو به روی حرم امام علی دفنش کردیم. 🌷به شدت اشک می ریختم😭، همه تعجب کرده بودند. خودم را انداختم پایین تخت، سجده کردم، گفتم: من کیا را کشتم! خدایا لعنت به من. آخر هم گفتم: خدایا یعنی من را قبول می کنی؟ 🌷 مستجاب الدعوه هستند👌..... راوى: على كاظم 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
لات بود کرد سوریه رفت شد آن هم در پیکرش هم برنگشت چه سعادتی داشتی رفیق...😔 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
📝 💠آنجا كه بايد دل به دريا زد، همين جاست ! روزهای هفته و زخم كهنه و آدمهای بی خيال 😔 ! سلام آقای خوبی!  فرمول ساده حب دنيا = عادات غلط = غفلت از تو😢! خيلي وقت پيش يادم هست؛ عشق خواندم و به دست نسيم 🍃سپردم، نميدانم برايت آورد يا نه ⁉️ ببخش آقا ! با تو هم دير به دير شده است😔. يا صاحب الزمان ! روزهاي نه❌ بي تو است. وقتي كه ميهمان ذهن كوچكم مي شوي ،هنوز قيامتي به پا نشده ام كرده اي آقا😊 ! .. وقتي هواي به سرم مي زند ، حال و هواي را دارم😌.. هميشه هم حسي درونم زنده است👌 كه نمي كني🚫. هر بار دلم مي شكند💔 مي آيم  و باز نمك  مي خورم و نمكدان😔😔... اين روزها چه بشكن بشكني هست درِ ! سرت را به درد آوردم آخر چيزي نداشتم كه اين بار سرم را و بگويم آقا جان آمده ام .ومن خوب مي دانم كه تنها عشقـ❤️ كافي نيست❌ براي آقا! 🏴اللهم عجل لوليك الفرج...     🏴آجرک الله یاصاحب الزمان... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
⭕️ #مطیع_امرولی برهمه واجبست مطیع محض فرمایشات رهبر باشند #دشمنان_اسلام کمر همت بستند تا #ولایت را
8⃣8⃣5⃣ 🌷 💠زیادی گناه 🔰رفتم هیئت رهروان تا بلکه... مجلس خیلی با حال و با صفایی بود .⚡️ اما آنچه می خواستم نشد❌ ! بعد از مراسم رفتم جلو و هیئت را پیدا کردم. می گفتند نامش است. 🔰گفتم: آقا سید من یه سؤال❓ دارم. جلوتر آمد . گفتم : من هر که می روم ، وقتی روضه می خوانند و مداحی می کنند ، اصلا ام نمی گیرد . چه کار کنم⁉️ 🔰 نگاهی به من کرد و گفت : در این مراسم هم که من خواندم باز گریه ات نگرفت⁉️گفتم : ! اصلا گریه ام نگرفت. 🔰رفت توی فکر💭 . بعد با لحن خاصی گفت : می دونی چیه !؟ من زیاده. من . برای همین وقتی می خوانم اشک😭 شما جاری نمی شود❌. 🔰سید این حرف را خیلی گفت و رفت.من تعجب کردم😟 . تا آن لحظه با هر یک از بزرگان که صحبت کرده بودم و همین سؤال را از آن ها پرسیدم ، به من می گفتند : گناهانت🔞 زیاد است. شما آلوده ای برو از گناهانت کن . آن وقت گریه ات😭 می گیرد . 🔰البته من می دانستم مشکل از خودم است ⚡️اما شک نداشتم که این کلام آقا سید ، و درون پاک✨ او را می رساند.از آن وقت مرتب به رهروان می رفتم ، خداوند نیز به من لطف کرد و موقع مداحی اشک من جاری بود. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔴 زمانی که پی در پی زیاد شدند چه باید کرد على بن مهزيار می‌گوید: محضر مبارک حضرت امام محمد تقی علیه السلام نامه‌ای نوشتم و در آن از كثرت زلزله در اهواز شكايت كرده و گفتم آيا صلاح می‌دانيد از آن‌جا به مكان ديگرى منتقل شويم؟ آن‌حضرت در پاسخ نوشتند: «از آن‌جا منتقل نشويد، روزهاى ، و را روزه بگيريد و سپس كرده و لباس‌هاى پاک بپوشيد و روز از منازل بيرون آمده و خدا را بخوانيد و نماييد مسلّماً حق تعالى آن را از شما بر طرف می‌كند». راوى می‌گويد: ما همين كار را كرديم پس ساكت شدند. همچنین امام محمد تقی(ع)فرمود: «هر كس كه از شما است و انابه کرده و خير نمايد. 📙کتاب علل الشرائع، شیخ صدوق، ج 2، ص 555 - 556، انتشارات داوری، قم، چاپ اول، 1385ش. 🌸🌸🍃🌸🌸🍃🌸🌸🍃 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
ساعت حدوداً 6 بعدازظهر، هنوز یک ساعتی به #غروب آفتاب باقی مانده بود که #شهید_رضا_سنجرانی به همرزمش م
😊 یعنی مُو بارها شده به گُفتُم خدایا؛ به ما توفیق نده ...😐 مُو هَمی رِه دوست دِرُم ♥️ با هَمی مدلی که هست ... دوست دِرُم موقع شهادت هَمی طوری شُم ... که تو به بقیه کنی که بابا؛ هر خری می‌تونه درست بشه ... اگر همه بشن که دست نیافتنی میشه ... حاج رضا؛ خیلی دلتنگتیم ... کمکمون کن از گناهان این دوره و زمونه خلاص بشیم ... 🌷 شادی روحش 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
4_523942300229828952.mp3
17.12M
توبه و سربازی امام زمان✅👌☺️ به هیچ وجه از دستش ندید✅😔 #دانلود_واجبه #توبه #یاصاحب_الزمان_عج 👌🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh