eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
32.4هزار عکس
10.2هزار ویدیو
223 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
 #دوکوهه قطعه‌ای از خاک کربلاست #دوکوهه حکایت سینه‌هایی که سپرگلوله💥 شد اینجا را با #شبهایش 🌙می شن
⚜بارها که بر قبور آسمانی قدم می گذارم ، زمزمه ای🎶 شیرین با بی نشانی تو از زبان من جاری می شود. ⚜نمی دانم که در نجوای خود با خاک چه زمزمه کردی که این چنین آغوش محبتش💖 را برایت گشود و اکنون با گذشت سالها میل بر پس دادن ندارد ! ⚜نمی دانم که دل پاکــ❤️ و آسمانی ات چگونه به پیوند🎗 خورد که چنین تجلی نور حق تعالی حتی تو را از نشانه ها به دور ساخت . ⚜نمی دانم چه بر جان چشاندی که چنین مست گشتی که حتی برای پیکر پاکت⚰ مأوایی بهتر از و بی نشانی نیافتی🚫 . ⚜نمی دانم که در دامان شب هایت🌙 چه ذکری سر دادی که حتی عشق عالم  امکان ، گشت و تو را با تمام وجود از آن خود ساخت💞 . ⚜شاید با دردِ ماندن سوخته بودی که چنین پاداشی نصیب شد ،تصورم این است تو آنقدر با درد ماندن ساخته بودی که افلاکیان برای پرواز🕊 عروج آسمانیت شرافت خود را نزد پروردگار عالمیان به ضمانت نهادند✅ و این را خودم از زبان مأوایت که خاک بود شنیدم. ⚜ با من سخن گفت :از غربت شهدا 🌷 ، از اشک شوقشان ،از مستانه شان ،از ناله های سوزناکشان😭 . گفت و شنیدم 🎧 گفت و باریدم😭😭 . 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊 به‌مناسبت سالگردشهدای یگان صابرین ۱۳ شهریور سال ۹۰ ۱۳ تن از رزمندگان یگان ویژه #صابرین درحین مبا
🔰 به مناسبت سالگرد شهدای یگان صابرین 🌷قله «جاسوسان» در ارتفاعات مرزی بین جمهوری اسلامی ایران و عراق قرار دارد که مدت‌ها به محل گروهک‌های و خصوصاً گروهک تروریستی تبدیل شده بود. در سال 90 جمهوری اسلامی ایران تصمیم بر این ارتفاعات گرفت که این مأموریت به‌عهده نیروی زمین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که اکنون به تیپ ویژه صابرین تبدیل شده، گذاشته شد. 🌷طی این  که در شهریور سال 90 انجام شد، دلاورمردان این یگان در اوج و و تحمل سخت‌ترین شرایط اقلیمی و جوی، موفق به رسیدن به سنگر این عناصر تروریستی شده و در 13 شهریور سال 90، 13 نفر از نیروهای این یگان طی درگیری با عناصر پژاک ضمن از بین بردن بقایای این گروهک تروریستی به درجه رفیع نائل شدند. 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#از_گمنامی_نترس از اینکه #اسم و #رسمی نداری از کارهای کرده ات به نام دیگری از تنهایی ات درعین #شلوغی_ها غمگین مباش که #گمنامی اولین گام برای #رسیدن است 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
✍️ #همسر_شهید ﺩﻏﺪﻏﻪ ﺁﻗﺎ ﻣﺤﺴﻦ ﺑﺮﺍﯼ #ﺗﺮﺑﯿﺖ ﻋﻠﯽ ﭼﻪ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﺗﻮﻟﺪ ﻭ ﭼﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﻮﻟﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﺯﯾﺎﺩ ﻭ ﻋﺠﯿﺐ ﺑﻮﺩ.
🌷پاداش #گمنامی 📝 روزی که برای پذیرش #خادمی اومده بود، ما شرایطی رو برای خادمی بیان کردیم. محسن همه اون‌ها رو دارا بود. در اونجا محسن دو درخواست داشت.اول گفت: «حاجی منو پشت هیئت بذارید که توی دید نباشم!» مورد دوم این بود:هر چی کار سخته، بدید به من.✌️ محسن نمی‌خواست بین ۸۰۰ نفر در هیئت دیده بشه، خدا هم گفت حالا که نمی‌خوای دیده بشی، من به کل عالم نشونت می‌دم. 😊👌 راوی:حجت‌الاسلام‌ لقمانی
گفت #عاشقی را چگونه یاد گرفته ای؟! گفتم: از آن #شهید_گمنامی که معشوق را حتی به قیمتِ از دست دادن هویتش، خریدار بود. #گمنامے 🍃 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🕊❤️🕊❤️🕊❤️🕊 " #پلاکش " را برای ما جا گذاشت ، تا روزی بدانیم ، از #جنس ما بود ... " هویتش " #خاکی بود ! اما " دلش " را به #آسمان زد ... #گمنامی راز #عجیبی است ...! 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
مجموعه رفتارهاش نشون می داد که انسان ایه.! وقتی شهید رو برای تدفین به می آوردند از تابوت جدا نمیشد.! می دوید و کار می کرد. خلوت که میشد می نشست به با شهید و عقده های دلش رو باز می کرد رفتاهاش رو زیر نظر داشتم حالاتش برام بود و آموزنده. توی کارهاش که دقت می کردم حق داشتم بهش بگم تو شهید می شی😌 این حرفم رو که می شنید، هر بار میخندید و می گفت: من کجا و کجا؟ من و شهادت دو واژه از همیم.! 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
همهٔ مخالفان، با همین ولایت است که درافتاده‌اند نمی‌خواهم بگویم با ولایت فقیه ؛ ولایت اعم از ولایت ف
🍃ما همه ظاهریم ! اسیر #من و #منیت ها! باطن شهدا بودند و نیت ها! وای بر ما و بر #منیت ها! #شهید_آوینی: گمنامی برای شهرت پرست ها دردآور است؛ اگر نه همه اجرها در #گمنامی است 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
سادگی #نگاهت آنگاه که بر عمق جانمـ❤️ می نشیند.. شرم حضورم را در سکوت #چشمانت میبینم و وجودم سراسر پ
4⃣7⃣8⃣ 🌷 💠شهيد گمنام(ابراهیم هادی) 🔰قبل از   برگشت. پيكر شهيد⚰ هم بر دوشش بود. خستگي😪 در چهره اش موج مي زد. برگه را گرفت. بعد از نماز به همراه حركت كرديم. 🔰خسته بود و خوشحال. مي گفت: يك ماه قبل روي ارتفاعات عمليات داشتيم . فقط همين شهيد🌷 جا مانده بود. حالا بعد از آرامش منطقه؛ لطف كرد و توانستيم او را بياوريم🚐 🔰بعد از اينكه پيكر شهيد🌷 را به تهران رسانديم خبر رسيد ديگري در راه است قرار شد فردا شب🌙  از جلوي مسجد حركت كنيم. بعد نماز📿 با رفقا مشغول صحبت بوديم. جلو آمد. او را شناختم بود كه ابراهيم از بالاي ارتفاع آورده بود 🔰سلام كرديم و جواب داد. همه ساكت بودند انگار مي خواهد چيزي بگويد. سكوتش را شكست. ممنونم زحمت كشيدي⚡️ولي پسرم ....پيرمرد مكثي كرد و گفت: پسرم از دست شما ناراحت است😔 از چهره هميشه خندان ابراهيم رفت. 🔰چشمانش گرد شده بود😧 از تعجب؛ بغض گلوي پيرمرد را گرفته بود😢: ديشب را در خواب ديدم. مي گفت: در مدتي كه ما و بي نشان بر خاك جبهه افتاده بوديم هر شب زهرا (س) به ما سر مي زد ⚡️اما حالا..... ديگر چنين خبري براي ما نيست❌ 🔰مي گويند: مهمانان ويژه حضرت زهرا هستند. دانه هاي  درشت از گوشه چشمان ابراهيم غلط ميزد😢 و پايين مي آمد. مي توانستم فكرش را بخوانم💬 گمشده اش را پيدا كرده  بود؛ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿 🔴نديدم سرش را پايين بياورد 🔶در عمليات #كربلاي5 كه بيش از 20 شبانه روز طول كشيد، يك مرتبه
ديروز از هرچه بود گذشتيم، امروز از هرچه بوديم! آنجا پشت بوديم و اينجا در پناه ميز! ديروز دنبال بوديم و امروز مواظبيم ناممان گم نشود! جبهه بوي مي داد و اينجا ايمانمان بو مي دهد! ! بصيرمان باش تا گرديم و بصيرمان کن تا از برنگرديم! و کن تا نگرديم 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷از همان روز ڪہ او رفـت ؛ زمستـــان آمد بعـــدِ او بهمن و اسفند چه فرقـی دارند ؟!🍃 #شهید_محمد_معا
7⃣8⃣9⃣ 🌷 😁محمد یک انسان بسیار بااخلاق، صبور و خلاق بود و همه او را به‌عنوان یک میدانی قوی می‌شناختند. در عملیات ضربه‌هایی که محمد به تکفیری‌ها👹 وارد کرد اصلاً قابل وصف نیست❌ 🔰از آن‌ها زیادی گرفت ولی دشمن کوردل همیشه دنبال جوانان ماست تا آن‌ها را کند و بتواند به‌اندازه یک نفر👤 هم که شده از یاران ولایت کم کند. 🔰همه دوستانی که در این راه به رسیدند🕊 دوستان و ولایت بودند. الآن در این شرایط مملکت به این بچه‌ها نیاز داشتیم ولی دست تقدیر خواست شهادت🌷 نصیبشان شود. 🔰احمدی از دقایق مکالمه‌اش📞 با این شهید و نحوه چنین می‌گوید: همیشه همدیگر را "داداش" صدا می‌زدیم☺️ این سری وقتی به مأموریت رفت به او گفتم: «زود برگرد، می‌خواهیم دور هم👥 باشیم.» گفت: «باشد...» 🔰دیدم دیگر صدایش نمی‌آید📵 زمین و‌ آسمان را به هم دوختم تا ببینم . او را پیدا کردم ولی دیگر وقتی که شده بود😔 بیشتر از یک هفته🗓 بود که از او اطلاع نداشتیم. 🔰شنیدم مورد شناسایی گروه‌های قرار گرفت و از اهمیت جایگاه ایشان باخبر شدند و در صدد حذف⭕️ ایشان برآمدند. متأسفانه تیر💥 مستقیم به ایشان اصابت کرد💔 🔰از سال 2011 که جنگ شروع شد، به سوریه رفت‌وآمد داشت. هر جایی از منطقه که پا می‌گذاشت، آنجا را آباد و رسیدگی می‌کرد👌 پشت فرماندهانی که محمد با آن‌ها کار می‌کرد به و سخت‌کوشی او گرم بود. 🔰محمود بیشترین اثر را روی محمد گذاشت چون بیضایی هم‌دوره‌ای👥 او بود. و روزهایی که بچه‌های تهرانی به مرخصی می‌رفتند، شهرستانی‌ها با هم می‌ماندند و مدتی را کنار یکدیگر💞 می‌گذراندند. 🔰محمود و محمد هر دو شهرستانی بودند. وقتی شهید شد، اصلاً بنیانمان از هم پاشید💔 و ناراحتی بر ما که اطرافیان او بودیم، غلبه کرد. احساس کردیم ما . شهید مرتضی که از دوستان صمیمی ما بود و اکثر شهدایی که در این راه به شهادت رسیدند، همراه ما بودند. 🔰هر کدام از این بچه‌ها در حد لشکر و یا فرمانده سپاه هستند ولی چون در غربت شهید🌷 می‌شوند و کسی از فعالیت‌های آنان چندان خبری ندارد، در می‌مانند. حتی در شهر هم کسی نمی‌دانست محمد چه‌کاره است 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸 #شهادت میخواهد دلمــ❤️ 🔹شهادتی به دور از #شهرت 🔸شهادتی🌷 همراه #گمنامی 🔹ز #مادر(س) گمنام میخواهم #شبتون_شهدایی🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh