پرسیدم: علی تو #خوشبختی؟
گفت: راستش رو بگم⁉️
گفتم: خب پس جواب مشخص شد😢
گفت: ناراحت نمیشی؟
گفتم: معلوم شد دیگه.
گفت: در مقایسه با مردهای دیگه خیلی #خوشبختم، اما اگه منظورت اون خوشبختی ایدهآله، خوب اون خوشبختی فقط با #شهادت به دست میآید. دعا کن به اون خوش بختی♥️ برسم.
میدانم #علی من حالا واقعا خوشبخت است.
به روایت: همسرشهید
#شهید_علی_تجلائی🌷
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📜فرازی از #وصیتنامه ✍ #همسر فداکار و مهربانم آنقدر در حق من لطف، گذشت و ایثار کردی و آنقدر از خوا
🍁تکیه گاهم اگر #تـو باشی
به تمام تلخی های دنیا لبخند می زنم
و غمـ💔ـی ندارم ...
🍁منحنی لبخندت😍
هزار #درد را درمان می کند ...
آرامش #با_تـو معنا پیدا می کند♥️
#شهید_محمدحسن_دهقانی
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍁تکیه گاهم اگر #تـو باشی به تمام تلخی های دنیا لبخند می زنم و غمـ💔ـی ندارم ... 🍁منحنی لبخندت😍
9⃣3⃣2⃣1⃣ #خاطرات_شهدا 🌷
🔰جلسه اول که باهاشون کلاس داشتیم انقد ما رو خندوندن که داشتیم روده بر می شدیم از خنده😄 هیچ وقت فکر نمی کردم تو #حوزه هم استادی انقدددددر اهل شوخی و بگو بخند باشه. سال اول "تجوید و احکام" رو پیششون خوندیم. تسلطشون رو #احکام فوق العاده بود👌 هر مسأله ای رو از هر مرجعی سوال می کردیم مسلط بودن.
🔰سال بعد هم #مطالعه_موفق باهاشون کلاس داشتیم. حاج آقا دهقان جزء #بهترین مدرس های تندخوانی توی کشور بود و دائما تو استان های مختلف به صورت پروازی دعوتشون می کردن💌 کلا آدم پرکاری بودن. با اینکه جوون بودن ولی تو زمینه های زیادی تخصص داشتن. سال سوم هم هفته ای سه روز باهاشون #کارگاه_نحو داشتیم. تو کارگاه هرجلسه بدون استثنا سرکلاس فلافل🍔 می خوردیم! یعنی هرجلسه تا میومدن تو کلاس می گفتن خب امروز نوبت کیه بانی بشه⁉️ خودشون هم جلسه آخر واسه همه بچه ها کباب با دوغ خریدن و نشستیم وسط #کلاس خوردیم😋
🔰اسم هرکس رو سرکلاس بلد نبود بهش می گفت #غلامحسین! به منم همیشه میگفت رمضانی!😅 هی می گفتم رمضانی چرا استاد؟ من مرادی هستم می گفت نمی دونم من دوست دارم به تو بگم #رمضانی! طوری که دیگه خیلی از بچه های کلاس هم به من می گفتن "غلامحسین رمضانی"
🔰اونقدر سرکلاسای ایشون بهمون خوش می گذشت که وقتی فهمیدم سال #چهارم باهاشون درس نداریم واقعا ناراحت شدم😔 هیئتی مشتی بود. از #هیئتی های حاج علیرضا پناهیان اون موقع که قم بودن. به حاج آقای عرفان هم خیلی ارادت داشتن و باهاشون عقد اخوت👥 بسته بودن.
🔰حاج آقا عرفان روی منبر تو مسجد امام #کرمان فوت کردن و شام اربعین ایشون روی منبر تو #سوریه شهید شدن🕊 استاد عزیزم! فقط یه جمله می تونم بهت بگم: حق استادی رو در حقمون تموم کردی، #شهادت گوارای وجودت 🌷نسأل الله منازل الشهدا🌷
این دو بیت هم تقدیم استاد عزیزم:
🔹میهمان بر سفره ی نعمت شدی
🔸پاسبان خانه ی #عصمت شدی
🔹مثل جابر #حاج_دهقان عزیز
🔸اربعین آمد تو هم دعوت شدی♥️
#شهید_محمدحسن_دهقانی
#شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
narimani-navadiha-ir_c7d10.mp3
7.17M
🎵 #صوت_شهدایی
🌴میگفت میخوام برم بشم فدای زینب
🌴یه عمره که شنیدم از غمای زینب
🎤🎤سید رضا #نریمانی
#بسیار_زیبا_و_دلنشین👌👌
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
*السَلامُ علی مَن تَهَیَّج قَلبُها لِلحُسَین*
🕊سلام بربانویی که، قلبش از جای کنده شد برای حسین...
دل به دل راه دارد💕
یعنی دو نفر خیلی باید #عاشق_هم باشند، که این جمله حال دلشان شود
از آن عشق ها که مصداق بیتِ:
↵عشق آنست که #یوسف بخورد شلاقی
↵درد تا مغزِ سر و جانِ #زلیخا برود
باشد.
امروز #روز_وفات بانوی دمشق بود
و روز میلاد سردار دلهـ♥️ــا
آن روزها "ولادت عمه جان" بود و روز پر کشیدن🕊 سردار دلها
این یعنی دل به دل راه دارد💞
باید بفهمی که #زینب_کبری مشعل عاشورا بود و سردار ما مشعل او♥️
این جهان جهانی است که باید روشن شود ✘نه با خورشید که با #عمل
با باقیات الصالحات👌
این جهان باید آبیاری شود
نه با باران که با خـ❣ـون
باید روزی بزرگ شوی، آنقدر بزرگ که بچه یتیم ها در سایه ات مهربانیِ بی دریغ #حضرت_زینب و ابهت مردانه امام علی(ع) را ببینند.
یکی شوی مثل #حاج_قاسم
با #عمه_سادات رفیق باش
تا دلت به دلش راه پیدا کنه
اون موقعست که #شهید_میشی🕊🌷
#شهید_قاسم_سلیمانی❣
#شبتون_شهدایی🌙
🍃🌹🍃🌹
@shahidNazarzadeh
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
🔅ای ساربان غمگین مباش
🌼خوش روزگاری #میرسد
🔅یا درد و غمـ💔 طی میشود
🌼یا #غمگساری میرسد
🔅ای ساربان آهسته ران
🌼قدری تحمل بیشتر👌
🔅این کشتی #طوفان_زده
🌼آخر کناری میرسد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃ای #صبا گر بگذری
🌾بر کوی مهرافشانِ دوست♥️
🍃 #یار ما را گو سلامی
🌾دل همیشه #یادِ_اوست
#شهید_سیدمجتبی_علمدار
#سلام_صبحتون_شهدایی 🌺
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
#روضه_هفتگی
🚩ایام وفات #حضرت_زینب
(سلام الله علیها)
💺سخنران:
حجت الاسلام ساجدی
🎤مداح:
کربلایی مهدی حسین پور
کربلایی محمدعلیزاده
کربلایی حسین شیرمحمدی
📆زمان:
پنجشنبه( ۲۲ اسفند)-ساعت۱۹
🚪مکان:
#مشهد؛حجاب۲۱بیت شهیدنظرزاده(علامت پرچم)
خواهران برادران
#هیئت_محبان_جواد_الائمه
(علیه السلام)
🍃🌷🍃🌷
@ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#علی_ولی_الله 🔰هادی ماجرای اقامتش در #نجف را اینگونه تعریف کرد:↯↯ وقتی رفتم نجف ✘نه پولی داشتم ✘نه
🔆 نجف اشرف
مزار مطهر شهید مدافع حرم #شهید_محمدهادی_ذوالفقاری
#پدران بزرگوار شهدای مدافع حرم از سمت راست :
پدر 🌹شهید قربانی
پدر 🌹شهید راه چمنی
پدر 🌹شهید ذوالفقاری
پدر 🌹شهید میر دوستی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh
🔸 #مداح بود. تمام روضهها را از بَر بود. انگار قسمت بود که همه روضه را از بر باشد؛ روزی به کارش میآمد. مخصوصا روضه #علی_اکبر(ع)🖤
🔹ماشین که منفجر💥 شد، همه مات و مبهوت مانده بودند. همین دو دقیقهی قبل #روحالله به رویشان لبخند زده و گفته بود: «اگر خدا بخواد همینجا، همین جلوی مقر #شهادت رو روزیم میکنه»
حالا چطور میتوانستند باور کنند😢 ماشینی که جلوی چشمانشان میسوزد، #قتلگاه رفقایشان است؟!
🔸صدایش که از شدت #بغض دورگه شده بود را در گلو انداخت و فریاد زد:
«خودتون رو جمع و جور کنید! همه ما #عاشق_شهادتیم...» رفت داخل مقر و دو تا پتو آورد! پهن کرد روی زمین تا گلهای پرپر اش🥀 را جمع کند.
🔹خب! فرمانده بود. #غیرتش اجازه نمیداد کسی جز خودش سربازانش را جمع کند. گلهایش🌷 را که از روی زمین جمع کرد هر کدام را بغل کرد. آنها را #بویید و بوسید. زیر گوششان نجوایی کرد که نکند ما را فراموش کنید😭
🔸اما، امان از آن لحظهای که میخواست برخیزد! باز هم #روضه:
« الان انکسر ظهری... اکنون کمرم شکسـ⚡️ـت» کمرش خم شده بود. دیگر نمیتوانست راست بایستد🚫 ۳ روز بیشتر طاقت نیاورد.پر کشید سوی #شهیدان ،سوی #سالار_شهیدان🕊
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
#شهید_روح_الله_قربانی
🌹🍃🌹🍃
@shahidNazarzadeh