eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.4هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
7.8هزار ویدیو
211 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسیدم:‌ علی تو ؟ گفت: راستش رو بگم⁉️ گفتم: خب پس جواب مشخص شد😢 گفت: ناراحت نمی‌شی؟ گفتم: معلوم شد دیگه. گفت: در مقایسه با مردهای دیگه خیلی ، اما اگه منظورت اون خوش‌بختی ایده‌آله، خوب اون خوشبختی فقط با به دست می‌آید. دعا کن به اون خوش بختی♥️ برسم. می‌دانم من حالا واقعا خوشبخت است. به روایت: همسرشهید 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
📜فرازی از #وصیتنامه ✍ #همسر فداکار و مهربانم آن‌قدر در حق من لطف، گذشت و ایثار کردی و آن‌قدر از خوا
🍁تکیه گاهم اگر باشی به تمام تلخی های دنیا لبخند می زنم و غمـ💔ـی ندارم ... 🍁منحنی لبخندت😍 هزار را درمان می کند ... آرامش معنا پیدا می کند♥️ 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🍁تکیه گاهم اگر #تـو باشی به تمام تلخی های دنیا لبخند می زنم و غمـ💔ـی ندارم ... 🍁منحنی لبخندت😍
9⃣3⃣2⃣1⃣ 🌷 🔰جلسه اول که باهاشون کلاس داشتیم انقد ما رو خندوندن که داشتیم روده بر می شدیم از خنده😄 هیچ وقت فکر نمی کردم تو هم استادی انقدددددر اهل شوخی و بگو بخند باشه. سال اول "تجوید و احکام" رو پیششون خوندیم. تسلطشون رو فوق العاده بود👌 هر مسأله ای رو از هر مرجعی سوال می کردیم مسلط بودن. 🔰سال بعد هم باهاشون کلاس داشتیم. حاج آقا دهقان جزء مدرس های تندخوانی توی کشور بود و دائما تو استان های مختلف به صورت پروازی دعوتشون می کردن💌 کلا آدم پرکاری بودن. با اینکه جوون بودن ولی تو زمینه های زیادی تخصص داشتن. سال سوم هم هفته ای سه روز باهاشون داشتیم. تو کارگاه هرجلسه بدون استثنا سرکلاس فلافل🍔 می خوردیم! یعنی هرجلسه تا میومدن تو کلاس می گفتن خب امروز نوبت کیه بانی بشه⁉️ خودشون هم جلسه آخر واسه همه بچه ها کباب با دوغ خریدن و نشستیم وسط خوردیم😋 🔰اسم هرکس رو سرکلاس بلد نبود بهش می گفت ! به منم همیشه می‌گفت رمضانی!😅 هی می گفتم رمضانی چرا استاد؟ من مرادی هستم می گفت نمی دونم من دوست دارم به تو بگم ! طوری که دیگه خیلی از بچه های کلاس هم به من می گفتن "غلامحسین رمضانی" 🔰اونقدر سرکلاسای ایشون بهمون خوش می گذشت که وقتی فهمیدم سال باهاشون درس نداریم واقعا ناراحت شدم😔 هیئتی مشتی بود. از های حاج علیرضا پناهیان اون موقع که قم بودن. به حاج آقای عرفان هم خیلی ارادت داشتن و باهاشون عقد اخوت👥 بسته بودن. 🔰حاج آقا عرفان روی منبر تو مسجد امام فوت کردن و شام اربعین ایشون روی منبر تو شهید شدن🕊 استاد عزیزم! فقط یه جمله می تونم بهت بگم: حق استادی رو در حقمون تموم کردی، گوارای وجودت 🌷نسأل الله منازل الشهدا🌷 این دو بیت هم تقدیم استاد عزیزم: 🔹میهمان بر سفره ی نعمت شدی 🔸پاسبان خانه ی شدی 🔹مثل جابر عزیز 🔸اربعین آمد تو هم دعوت شدی♥️ 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
narimani-navadiha-ir_c7d10.mp3
7.17M
🎵 🌴میگفت میخوام برم بشم فدای زینب 🌴یه عمره که شنیدم از غمای زینب 🎤🎤سید رضا 👌👌 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
*السَلامُ علی مَن تَهَیَّج قَلبُها لِلحُسَین* 🕊سلام بربانویی که، قلبش از جای کنده شد برای حسین... دل به دل راه دارد💕 یعنی دو نفر خیلی باید باشند، که این جمله حال دلشان شود از آن عشق ها که مصداق بیتِ: ↵عشق آنست که بخورد شلاقی ↵درد تا مغزِ سر و جانِ برود باشد. امروز بانوی دمشق بود و روز میلاد سردار دلهـ♥️ــا آن روزها "ولادت عمه جان" بود و روز پر کشیدن🕊 سردار دلها این یعنی دل به دل راه دارد💞 باید بفهمی که مشعل عاشورا بود و سردار ما مشعل او♥️ این جهان جهانی است که باید روشن شود ✘نه با خورشید که با با باقیات الصالحات👌 این جهان باید آبیاری شود نه با باران که با خـ❣ـون باید روزی بزرگ شوی، آنقدر بزرگ که بچه یتیم ها در سایه ات مهربانیِ بی دریغ و ابهت مردانه امام علی(ع) را ببینند. یکی شوی مثل با رفیق باش تا دلت به دلش راه پیدا کنه اون موقعست که 🕊🌷 🌙 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🔅ای ساربان غمگین مباش 🌼خوش روزگاری 🔅یا درد و غمـ💔 طی میشود 🌼یا میرسد 🔅ای ساربان آهسته ران 🌼قدری تحمل بیشتر👌 🔅این کشتی 🌼آخر کناری میرسد 🌸🍃 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃ای گر بگذری 🌾بر کوی مهرافشانِ دوست♥️ 🍃 ما را گو سلامی 🌾دل همیشه 🌺 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
مداحی آنلاین - نیازمند پرثروت - حجت الاسلام عالی.mp3
1.66M
♨️نیازمند پر ثروت بسیار شنیدنی👌 🎙حجت الاسلام 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🚩ایام وفات (سلام الله علیها) 💺سخنران: حجت الاسلام ساجدی 🎤مداح: کربلایی مهدی حسین پور کربلایی محمدعلیزاده کربلایی حسین شیرمحمدی 📆زمان: پنجشنبه( ۲۲ اسفند)-ساعت۱۹ 🚪مکان: ؛حجاب۲۱بیت شهیدنظرزاده(علامت پرچم) خواهران برادران (علیه السلام) 🍃🌷🍃🌷 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
#علی_ولی_الله 🔰هادی ماجرای اقامتش در #نجف را اینگونه تعریف کرد:↯↯ وقتی رفتم نجف ✘نه پولی داشتم ✘نه
🔆 نجف اشرف مزار مطهر شهید مدافع حرم بزرگوار شهدای مدافع حرم از سمت راست : پدر 🌹شهید قربانی پدر 🌹شهید راه چمنی پدر 🌹شهید ذوالفقاری پدر 🌹شهید میر دوستی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🔸 بود. تمام روضه‌ها را از بَر بود. انگار قسمت بود که همه روضه را از بر باشد؛ روزی به کارش می‌آمد. مخصوصا روضه (ع)🖤 🔹ماشین که منفجر💥 شد، همه مات و مبهوت مانده بودند. همین دو دقیقه‌ی قبل به رویشان لبخند زده و گفته بود: «اگر خدا بخواد همینجا، همین جلوی مقر رو روزیم می‌کنه» حالا چطور می‌توانستند باور کنند😢 ماشینی که جلوی چشمانشان می‌سوزد، رفقایشان است؟! 🔸صدایش که از شدت دورگه شده بود را در گلو انداخت و فریاد زد: «خودتون رو جمع و جور کنید! همه ما ...» رفت داخل مقر و دو تا پتو آورد! پهن کرد روی زمین تا گلهای پرپر اش🥀 را جمع کند. 🔹خب! فرمانده بود. اجازه نمی‌داد کسی جز خودش سربازانش را جمع کند. گل‌هایش🌷 را که از روی زمین جمع کرد هر کدام را بغل کرد. آنها را و بوسید. زیر گوششان نجوایی کرد که نکند ما را فراموش کنید😭 🔸اما، امان از آن لحظه‌ای که می‌خواست برخیزد! باز هم : « الان انکسر ظهری... اکنون کمرم شکسـ⚡️ـت» کمرش خم شده بود. دیگر نمی‌توانست راست بایستد🚫 ۳ روز بیشتر طاقت نیاورد.پر کشید سوی ،سوی 🕊 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh