eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
32.4هزار عکس
10.2هزار ویدیو
223 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @MA_Chemistry
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻همسر شهید محرابی: 🌱شهید محرابی لحظه آخری که می‌خواست به جبهه برود به ما گفت قطعاً من شهید می‌شوم و
1⃣1⃣2⃣1⃣ 🌷 💠شب یلدا 🍂دو سال پیش قرار بود برای شب یلدا کرسی بندازیم و کاملا شب یلدا مون برگزار بشه😍 خونه ما گلبهار بود و اونجا خیلی سرد❄️ بود من شوفاژ رو زیاد کردم♨️ و تدارکات شب یلدا رو هم فراهم کردم 🍂 از محل کارشون تماس گرفتن☎️ که برای شب یلدا دعوت کن و من بهشون گفتم مسافت زیاده، مهمان ها رودربایستی تشریف میارن ولی اذیت میشن من به خانه پدرم🏡 و برادرم تماس گرفتم دعوت شون کردم و قرار شد خود هم از خانواده خودشون دعوت کنن. 🍂حسین آقا به من تماس گرفتن گفتن هر کدام از مهمان ها که ماشین🚙 نداشته باشن یا نتوانستند ماشین شون رو بردارند می روم دنبال شون هم می برم شان و هم برمی گردونم شون. من تعجب کردم😟 گفتم این همه راه چه لزومی دارد نگاهی کرد و گفت :کل قضیه شب یلدا فقط به اش است که مستحب است بقیه اش که داستانی بیش نیست 🚫 🌷خوشا زبانی که شهدا را یاد کند با ذکر یک 🌷 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔻همسر شهید محرابی: 🌱شهید محرابی لحظه آخری که می‌خواست به جبهه برود به ما گفت قطعاً من شهید می‌شوم و
🔹چند روز به شون مانده بود و من دلهره😥 عجیبی داشتم. تصمیم گرفتم رو بهشون بگم. 🔸عزمم را جزم کردم و گفتم: اگر رفتین و خداوند رو قسمت تون کرد، محمدمهیار وقتی دیگه را ببینه و جای خالی شما👤 را چی بهش می گذره⁉️ 🔹سکوت کرد و لبخند زد وگفت: شاید شما بتونی با دلم را بلرزونی💓 ولی رو هرگز❌ در آن لحظه خیلی از حرفم زده شدم. 🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
بی‌خوابی رخت استراحتم را فتح کرده است از این پهلو به آن پهلو آرامشی در کار نیست... اما #یاد_تو خیا
✍دستنوشته شهید سلیمانی برای فرزندان شهید مدافع حرم 🌷 انگشتری که به زینب داد و گفت برای شهادتم دعا کن😭😭😭😭😭 عمو بیا انگشترت😭😭 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
خواب #حضرت_رقیه(س) رو دیده بود بی بی فرموده بودن تو به خاطر ما از #گناه گذشتی ما هم شهیدت میکنیم. م
🔸روز عملیات نام کسانی را که قرار بوده است در شرکت کنند خوانده‌اند و اسم "حسین آقا" در فهرست نبوده است🚫 🔹حسین آقا برای گرفتن فرمانده محور، پیش او میرود اما فرمانده مخالفت میکند. همسرم💞 که اصرار را بی‌فایده میبیند به فرمانده میگوید: من بچه‌ی اگر من را به این عملیات نبرید به محض برگشتن به حرم "امام رضا(ع)" میروم و از شما پیش آقا شکایت میکنم😔 🔸فرمانده محور وقتی صحبت‌های را میشنود بالاخره به او اجازه میدهد😍 در همین لحظات یکی از همرزمانشان👤 به بقیه‌ی مدافعان‌حرم میگوید: همه‌ی ما از "مشهد" آمده‌ایم، فردا علیه السلام (ع) است و خوش بحال کسی که فردا شهید شود🕊 🔹هنوز حرف این مدافع‌حرم تمام نشده بود که شهید محرابی به همرزمانش👥 میگوید:" آن کسی که میگویی فردا "شهید" میشود هستم🕊🌷 فردای آن روز، روز شهادت امام رضا در سوریه تیر به قلب ایشان اصابت کرد و در حالی که در "سجده" بودند و آخرین کلمه‌ای که گفتند "یاابالفضل"بود به رسیدند✨ راوی: همسر شهید 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🔸روز عملیات نام کسانی را که قرار بوده است در #عملیات شرکت کنند خوانده‌اند و اسم "حسین آقا" در فهرست
🕊 ❤️ 🍃ما سال پیش از شهادت حسین تمام روزهای ماه رمضان را در جوار شهدا افطار کردیم، شهید محرابی می گفت: نذر کردم برای این که کارهای اعزامم درست بشود این کار را انجام دهم. 🍃سال قبلش که منزلمان در گلبهار بود به مزار ۲ شهیدی که در نزدیکمان قرار داشت می رفتیم. پنجشنبه و شب های قدر را هم می رفتیم بهشت رضا (ع) مشهد. 🍃شب های قدر سر مزار شهدا بلند می گفت: امشب شهادت نامه ی عشاق امضا می شود، می گفت: ببینید شهدا، من از چه راه دوری پیش شما می آیم، اگر واقعا عند ربهم یرزقون هستید حاجت من را هم بدهید. نماز صبح را در جوار شهدا می خواندیم، مزار شهدا را تمیز می کردیم و راه می افتادیم به سمت خانه 🍃از به دنیا آمدن محمد مهیار خیلی خوشحال شده بود، کلی ذوق می کرد. بهش گفتم تو چقدر پسر دوست داشتی و هیچی نمی گفتی، یک نگاهی به محمدمهیار انداخت و گفت: خوشحالی من برای روزی است که اگه من نبودم یک مرد توی خانه باشد. 🍃 تعجب کردم، گفتم کجا به سلامتی می خوای بری؟! گفت: خدا را چه دیدی شاید دعای «اللهم الرزقنا» توفیق شهادت ما هم به زودی اجابت شود. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
★دلتنگ هایت ❣ چهره ات ★دلتنگ حضــورت🌷 ❣دلتنگ خنده هایت ★دلتنگ کردنات ❣هواتــو کردم 😔 دخترکوچک 🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🕊 #همسرانه ❤️ 🍃ما سال پیش از شهادت حسین تمام روزهای ماه رمضان را در جوار شهدا افطار کردیم، شهید مح
🌿روز عملیات نام کسانی را که قرار بوده است در عملیات شرکت کنند خوانده‌اند و اسم آقا در فهرست نبوده است. حسین آقا برای گرفتن فرمانده محور، پیش او میرود اما فرمانده مخالفت میکند😞. 🌺همسرم که را بی‌فایده میبیند به فرمانده میگوید: من بچه‌ی اگر من را به این عملیات نبرید به محض برگشتن به حرم رضا(ع) میروم و از شما پیش آقا شکایت میکنم☝️... فرمانده محور وقتی شهید محرابی را میشنود بالاخره به او اجازه میدهد😍 🌿در همین لحظات یکی از به بقیه‌ی میگوید: همه‌ی ما از مشهد آمده‌ایم، فردا امام علیه السلام (ع) است و خوش بحال کسی که فردا شود🕊 🥀هنوز حرف این تمام نشده بود که شهید محرابی به همرزمانش میگوید:" آن کسی که میگویی فردا #"شهید" میشود من هستم فردای آن روز، روز امام رضا در سوریه تیر به قلب💖 ایشان اصابت کرد و در حالی که در "سجده" بودند و آخرین کلمه‌ای که گفتند #"یاابالفضل"بود به رسیدند✨🕊 راوی:همسر 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌸🥀 ♨️هرجوان ، یا پسر که را اول وقت بخواند شفاعتش میکنم.🌷 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
‍ ‍ 🌸🍃 🌼ب راستی که این نام برازنده .شنیده بودم را از می گیرند و تو این را بهتر میدانستی.خوب میدانستی راه کربلایی شدن از میگذرد و حتما اقتدا به وفای عباس کرده بودی که اینگونه تشنه دفاع از حریم بودی! آری بودی! ☘از مثل امروز روزی که به دنیا آمدی تا دقایق آخر عمرت که ذکرلبت یا_اباالفضل شد.تو چقدر خوب وفا را بلد بودی!و چه خوب بلد بودی هست و نیستت را به خاطر اربابت بگذری؟وفا تا کجا⁉️تا آنجا که ماشین🚕 زیر پایت خرج سفر ات شد.تو معنای واقعی بابی انت و امی و نفسی و مالی شدی.. 🌼راستش را بگو! این همه برای چه بود⁉️ هربار نرفتنت، و به در بسته خوردنت و دوباره و دوباره پا پیش گذاشتنت برای چه بود؟نکند تو اصلا به دنیا آمدی و قد کشیدی برای ! نکند به آمدی که درس امروز ما باشی! ☘که یادمان دهی حرف 💓ـــق تکراری نیست و طالب شهادت بودن هرچقدر در کالبد مردانی از تو بارها و بارها تکرار شود باز هم تکراری نیست!و با همین بیقراری عجیبت امضای آخر را را از امام رضا گرفتی و اسمت رفت توی لیست عملیات و بالاخره آن بیقراری که از بدو تولد با خودت آورده بودی آرام گرفت. 🌼راستی! یادت نرود برات ما را هم از امام رضا بخواهی. 📝نویسنده : 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
‍ ‍ #شهید_امام_رضایی🌸🍃 🌼ب راستی که این نام برازنده #توست.شنیده بودم #برات_کربلا را از #امام_رضا می
🏝،وقتی که 💔می شوم خیلی حس خوبی دارم چون دلتنگی م دو طرفه ست قبلا وقتی می دیدم همه هستند ولی نیستی دلم💗 می گرفت 🏝ولی وقتی نگاه می کردم جز تو کسی را نمی دیدم که زندگی م با اسم خواهر خون خدا گره خورده 🏝تو اصلا برای متولد شدی و قد کشیدی با شهادت آرام مبارک قهرمان من 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🏝،وقتی که #دلتنگ 💔می شوم خیلی حس خوبی دارم چون #مطمئنم دلتنگی م دو طرفه ست قبلا وقتی می دیدم همه هست
🌴یہ‌😍 رۅزشَہادَتِ‌امام‌رِضاشَہیدشُد. 🌳هَرخانمےڪِہ‌چادُربِہ‌سَرڪُنَد ۅَعِفَّٺ‌ۅَرزَد🧕 ۅهَرجَۅانے‌ڪِہ‌نَمازِاَۅݪ‌ۅَقٺ ‌رادَرحَدِتَۅان‌شرۅع‌ڪُنَد✌️ 🌴اَگَردَسٺَم‌بِرِسَدسِفارِشَش‌رابِہ ‌مُۅݪایَم‌اِمام‌حُسِین🏴 خۅاهَم‌ڪَردۅَاۅرادُعامےڪُنَم. 🌷 🍃🌹🍃🌹 @ShahidNazarzadeh
🔰به راستی که این نام برازنده توست. شنیده بودم را از می گیرند و تو این را بهتر میدانستی. 🔰خوب میدانستی راه کربلایی شدن از میگذرد و حتما اقتدا به وفای عباس کرده بودی که اینگونه تشنه دفاع از حریم بودی! آری بودی! 🔰از روزی که به دنیا آمدی تا دقایق آخر عمرت که ذکر لبت شد. تو چقدر خوب رسم وفا را بلد بودی که از هست و نیستت به خاطر اربابت بگذری؟وفا تا کجا؟! تا آنجا که ماشین زیر پایت خرج سفر سوریه ات شد.تو معنای واقعی بابی انت و امی و نفسی و مالی شدی.. 🔰راستش را بگو! این همه بیقراریت برای چه بود؟ هربار نرفتنت، برگشتنت و به در بسته خوردنت و دوباره و دوباره پا پیش گذاشتنت برای چه بود؟ نکند تو اصلا به دنیا آمدی و قد کشیدی برای ! نکند به آمدی که درس امروز ما باشی! 🔰که یادمان دهی حرف تکراری نیست و طالب شهادت بودن هرچقدر در کالبد مردانی از جنس تو بارها و بارها تکرار شود باز هم تکراری نیست! و با همین بیقراری عجیبت امضای آخر را را از امام رضا گرفتی و اسمت رفت در لیست عملیات و بالاخره. آن بیقراری که از بدو تولد با خودت آورده بودی آرام گرفت. 💥راستی! شهادت مبارک یادت نرود برات کربلای ما را هم از امام رضا بخواهی. ✍نویسنده: 🍃به مناسبت سالروز شهادت 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh