eitaa logo
🌷شهید نظرزاده 🌷
4.3هزار دنبال‌کننده
28.5هزار عکس
6.7هزار ویدیو
206 فایل
شرایط و حرف های ناگفته ما 👇 حتما خوانده شود همچنین جهت تبادل @harfhayeenagofte ارتباط با خادم 👤 ⇙ @M_M226 خادم تبادلات @Ma_chem
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷شهید نظرزاده 🌷
ڪاری ڪن اے شهید‌🌷 بعضے وقتـ ها نمیـدانم در گـرد و غبار #گنـاه این دنیـا چه ڪنم مـرا جدا ڪن از زمیـن
 🌙⭐️🌙⭐️🌙⭐️🌙⭐️🌙 شب هایم🌔 رابه چه تعبیرکنم؟ که #شب آرامش نگاه تو را برایم زمزمه می کند آرام بخواب که من بی قرارم بیدارم تا تو آرام بخوابی🌷 #شهید_وحید_نومی_گلزار #شبتون_شهدایی🌙 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣ ازبس که #کريمی تو هردم به تومينازم ردّم مکن اي آقا من #عاشق پروازم #پروازحقيقی هست ذکر و دم #يامهدی عج عشق است همين جمله دور ازهمه #بامهدی عج 🌺 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#باد_صبحے بہ هوایت ز گـلستان‌ برخاست ڪہ تو خوشتر ز #گل و تازه ‌تر از #نسرینے #مدافع_حرم #شهید_وحید_نومی #سلام_صبحتون_شهدایی🌺 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
🌷 #طنز_جبهه 7⃣9⃣ 💠پسر فداکار😂 🔸موقع #خواب بود كه یكى از بچه ها سراسیمه آمد تو #چادر و رو به دیگران
🌷 8⃣9⃣ 💠مـــرغ هـای تـخـریـبـچـی😂 🌿اوضاع بد جوری بهم ریخته بود. هرچه بیشتر میگذشت سوزناکتر میشد. دو ماه بود که در خط مقدم بودیم و ماشین یا دیر به دیر به خدمتمان مشرف میشد یا نان و پنیر و انگور و هندونه برامون میاورد. 🌿جوری شد بود که طعم غذای داشت از یادمون میرفت. داشت یادمون میرفت که چه شکلی است یا ران مرغ کدام است و سینه اش کدام. چلو کباب چه مزه ای دارد و با لیمو ترش چه طعمی پیدا میکرد. 🌿در آن شرایط که میخوردیم به پیشنهاد یکی از بچه ها سعی میکردیم با رجوع به خاطرات گذشته یاد غذاهای و پرچرب و چیلی را زنده کنیم و روحیمون ضعیف نشود 🌿تا اینکه خدای مهربان نظری کرد و در عین ماشین تدارکات از زیر اتش توپ و خمپاره دشمن سالم به مقصد رسید و ما با دیدن پاتیل های و از همه مهم تر به خودمان سیلی می زدیم که خوابیم یا بیدار. 🌿اما وقتی سر سفره نشستیم با دیدن مرغ های بی ران و بال به فکر فرو رفتیم که آنها را از کجا گیر آوردند.😂😂قدرت خدا از هر ده تا مرغ یکی ران نداشت.😁 🌿گر چه بچه ها دو قاشوقه می خوردند و دم نمیزدند. اما همین که شکم ها شد دهن ها به کار افتاد. من رودروایسی را گذاشتم کنار و به ماشین که مهمونمون شده بود گفتم: «ببینم حاجی جون می شود بپرسم این مرغ های بی ران و بال مادر زاد معلول بودند یا در جنگ به این روز افتادن؟» 😁😉 🌿بچه ها که داشتند بعد از ناهار میخوردن خندیدن. راننده کم نیاورد و گفت: «راسیاتش اینا رو از جمع کردن!» زدم به پرویی و گفتم: حدث میزدم هستن چون هیچکدوم ران درست و حسابی ندارند!» 😂😂 کمی خندیدیم و باز خدارو شکر کردیم که مارو از نعمتاش نکرده. منبع: کتاب رفاقت به سبک تانک.📚 😁 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
یاد ِ تو ای #شهید همچنان در #قلبهایمان می تپد ... #شهید_مرتضی_عطایی🌷 بر سرمزار #شهيد_محمدحسين_محمدخاني 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
دلم می‌خواست خطبه عقد را امام خمینی(ره) بخوانند، این، یکی از آرزوهایی بود که زوج‌های جوان در آن روزها داشتند😍. به حاج همت پیشنهاد کردم از دفتر #امام وقتی بگیرند. ولی قبلذاز اینکه حرفم کامل شود حاجی از من خواست صرف ‌نظر کنم🚫. او گفت: " راضی نیستم روز قیامت جوابگوی این سؤال باشم که چرا وقت مردی را که متعلق به یک میلیارد مسلمان است به خودت اختصاص دادی." #شهید_ابراهیم_همت @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
دلم می‌خواست خطبه عقد را امام خمینی(ره) بخوانند، این، یکی از آرزوهایی بود که زوج‌های جوان در آن روزه
5⃣7⃣4⃣ 🌷 🔰می خواستم برم زیارت امام حسین(ع)همسرم سه ماهه بارداربود التماس واصرار که منو هم ببر🙏،مشکلی پیش نمی آید هرجوری بود کرد . 🔰باخودم بردمش .⚡️اما سختی سفربه شدت کرد .وقتی رسیدیم کربلا اول بردمش دکتر🤒.دکتر گفت :احتمالاً .اگرهم هنوززنده باشه ،امیدی نیست❌ چون علایم حیاتی رو نداره😔. 🔰وقتی برگشتیم مسافرخونه خانم گفت من این داروها رونمی خورم🚫 ! بریم . هرجوری که میتونی منو برسون به . زیربغل هاش رو گرفتم وبردمش کنار ضریح . 🔰تنهاش گذاشتم 👤ورفتم یه گوشه ای واسه .باحال عجیبی😭 شروع کرد به زیارت .بعد هم بلند شدورفت تادم درحرم🕌 . 🔰صبح که برای بیدارش کردم . با خوشحالی😃 بلند شد وگفت : چه خواب شیرینی الان دیگه ندارم 🚫.بعد هم گفت :توی یه خانمی رودیدم که نقاب به صورتش بود ،یه بچه زیبا👶 رو گذاشت توی آغوشم . 🔰بردمش پیش همون . 20 دقیقه ای معاینه کرد .آخرش هم باتعجب😧 گفت :یعنی  چه ؟ موضوع چیه؟دیروز این بچه بود ،ولی امروزکاملاً وسالمه😍! 🔰اونو کجا بردید؟کی این خانم رو معالجه کرده⁉️ باور کردنی نیست، !؟ خانم که جریان رو براش تعریف کرد ساکت شد🔇 ورفت توی فکر💭. وقتی بچه به دنیا اومد اسمش روگذاشتیم 🌸<<محمد ابراهیم همت >> 🌸                                                                                  🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#شهادتـ همین است دیگر بہ ناگہ #پنجره ای باز مےشود بہ ‌سمت ِ‌بهشتـ‌ ... مهم تویے!!!ڪہ ‌چقدر از #دلبستگےهای ِ‌این ‌طرف ِ‌پنجره دل ‌ڪَنـده‌ای 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
﷽ بسم الله الرحمن الرحیم ﷽ با عرض سلام و ادب به شما خیرین محترم✋ ♨️به استحضار می رساند: 👈بمناسبت فرارسیدن ایام مراسم عزاداری🏴 (ع) توسط (هیئت محبان جواد الائمه مشهد) برگزار میگردد. ♨️لذا در صورت تمایل به مشارکت در برگزاری هیئت و 🌯عزاداران لطفا وجه هدیه خود را به شماره کارت💳👇 💳6037/7011/5677/9453 👈علیرضا دهقان بانک کشاورزی واریز نمایید. ♨️ضمنا لازم به ذکر است چنانچه وجوهات به برسد وجه باقی مانده صرف مجالس و امورات دیگر خواهد شد. ☎️شماره ی راهنما: 09159677572 (علیرضادهقان) 📱آیدی ایتا↙️ @alireza71 : 📆 از دوشنبه(۱۹شهریور) تا جمعه(۲۹شهریور) ساعت ۲۰:۳۰ : 🚪مشهد، حجاب ۲۱، بیت شهید نظرزاده(علامت پرچم) 👈با حضور خواهران و برادران هیئت محبان جوادالائمه(عليه السلام) 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🏴 اقامه عزای دهه اول محرم🏴 🗓دوشنبه ۱۹ الی جمعه ۳۰ شهریورماه 🕣 شروع مراسم ساعت ۲۰:۳۰ 🚪مشهد،حجاب۲۱، بیت شهید نظرزاده #خواهران_و_برادران 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
یاد ِ تو ای #شهید همچنان در #قلبهایمان می تپد ... #شهید_مرتضی_عطایی🌷 بر سرمزار #شهيد_محمدحسين_م
از #گـل شنیـدم بـوی او #مستـانه رفتم سـوی او تا چون #غبـــارکـوی او در کوی جان #منزل کنم ... #شهید_مرتضی_عطایی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
از #گـل شنیـدم بـوی او #مستـانه رفتم سـوی او تا چون #غبـــارکـوی او در کوی جان #منزل کنم ... #شهید
6⃣7⃣4⃣ 🌷 💠شهید عطایی درباره همراهےاش با شهید صدرزاده میگوید: ⚜ با شروع درگیری های تصمیم گرفتم برای دفاع از حرم عمه🕌 سادات به سوریه بروم. راه های مختلف را بررسی کردم تا از طریق یکی از دوستان با آشنا شدم و با مدارک جعلی به سوریه رفتم ☺️و در انجا عضو به فرماندهی سید ابراهیم شدم. ⚜در کنار در عملیات های مختلفی در سوریه از جمله در ✓تل قرین، ✓تدمر و ✓جنوب حلب شرکت کردم و مدتی هم گردان عمار بودم و بعد از شهادت🌷 سیدابراهیم مدتی فرمانده گردان عمار بودم ... ⚜رشادت های در درگیری های ✓تل قرین، ✓تدمر، ✓دیرالعدس، ✓بصرالحریر، ✓القراصی و ✓خان‌طومان به عنوان جانشین تیپ عمار لشکر نام او را به کلمه ای رعب آفرین برای تکفیری ها👹 تبدیل کرده بود. ⚜در نهایت پس از رشادت های فراوان و چند بار مجروحیت های گوناگون، جانباز سرافراز در ۲۱ شهریور ماه سال ۱۳۹۵ و همزمان با در منطقه لاذقیه به مقام رفیع شهادت🌷 نائل آمد و به یاران شهیدش پیوست. (ابوعلی) 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین فیلمی که صبح روز عرفه توسط (شهید مرتضی عطایی) گرفته شده... تو که آخر گره رو وا میکنی.... پس چرا امروز و فردا میکنی... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
🌷شهید نظرزاده 🌷
💫 از زبان #مادر شهید مجید قربانخانی💫 #شهید_مدافع_حرم... 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
مجید یک نیسان داشت که با آن کار می‌کرد و روزی‌اش💰 را در می‌آورد. پشت دخل نان🍪 بربری هم می‌رفت تا اگر مستمندی را می‌شناسد، نان #مجانی به دستش بدهد. آقا مجید از آن دست بچه‌های جنوب شهری لوطی مسلکی بود که دست خیرش زبانزد است. #شهید_مجید_قربانخانی 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔔🔔 🌷من پی ردِّ نگاه می‌گردم... 💢میان زرق و برق های این شهر رنگین با دروغین📛 محاصره گشتیم. بی دلیمان به دادمان رسید: ماسکـ😷ـهای را بزنید که هوای زمانه گناه آلوده🔞 است. 💢عده ای کردیم و بیمار🤒شدیم . عده ای ماندیم و بی تاب شدیم! دل ندا داد:ظلمتی🌚 بیش نیست، به خیره شوید! 💢افسوس که عده ای محو نوری کاذب شدیم😔 و محو آسمان! سرهامان رو به آسمان بود های غرور و تکبر😈 به ستایش مان نشستند که خاک های بی آلایش را از یاد ببریم 💢و باز هشدار دل:رو به خاک کنید... دریغا که سنگفرش های مرمرین تجمل چشم های مان را خیره کرد. سنگفرش ها آیینه ای شدند . عده ای به خود نگریستیم👀 و اندکی به ! رفتیم و هوایی شدیم... برگشتیم و دریغا😔!  دریغا که هوایی ماندیم ! 💢و سکوت، هم صحبت مان شد... و خاک، همدم نگاهمان اشک😭، محرم رازمان ، مرهم زخم هایمان... دیوانگی ، گناه مان🔞... عاشقی جرممان... و بی دلیـ💕، مشاهدمان... و عزلت پناهمان... و این شد سرآغاز: 💢آری... رفقای هوایی! بگذارید زنجیرهای⛓ سنگین نگاه ها انزوای تان کند. بگذارید فلسفه نواندیشی ها آهن و دود پوسیده تان بپندارد. 💢بگذارید شوید و در کثرت غفلت ها نادیده گردید😊. بگذارید جدا از شوید و بمانید، ⚡️اما تن به عقلانیت دوران تردید ها و فراموشی ها نسپارید📛. 💢آری...اندک همراهان ! اینجا ماندن را گریزی نیست، بگذارید ها پایبند زمینـ🌎 بمانند ، اما روحمان را قفسی نیست🚫 جز هایمان! 💢چشم هایتان را تا روح بال بگشاید🕊... رفقای هوایی! این پایان دلتنگیـ💔 هاست بگذارید داستان تنهایی تان ی آدمیان شود!هرچند پایانش را خوش نپندارند⭕️! اینجا را گریزی نیست... و رفتن را نیز!و اگر در جستجوی عروجی، راه یکی است: چشم هایت را به روی زمین 🌎ببند... تا ... 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#یاحسین❤️ قیامت بی حسین #غوغا ندارد #شفاعت بی حسین معنا ندارد #حسینی باش که در محشر نگویند چرا پرونده‌ات #امضا ندارد 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
هدایت شده از پستهای روز
4_5793908498597151722.mp3
5.37M
من کجایی ای دوای دردم پی تو هر کجا میگردم تورو تو گم کردم ... 🎤🎤 با صدای 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
#يزيديان می ‌پنداشتند كه ندای هل من ناصر #سيدالشهدا {علیه السلام} در صحرای #كربلا مدفون خواهد شد غافل كه حيات تاريخی انسان از #خون_شهيد است و خداوند خَميرهٔ وجود #مؤ‌منين را از خاک كربلا و خون شهدايش سرشته است و تا شب و روز باقی است، اين #پيوند_تاريخی كه مؤ‌منين را به عاشورا پيوند می دهد در عمق #فطرت ‌ها بيدار خواهد ماند. #شهید_ظهر_عاشورا #شهید_وحید_نومی🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید نظرزاده 🌷
#يزيديان می ‌پنداشتند كه ندای هل من ناصر #سيدالشهدا {علیه السلام} در صحرای #كربلا مدفون خواهد شد غ
7⃣7⃣4⃣ 🌷 💠به روایت پدر شهید 🔰هشت ماه از رفتن در تلاش بود که بتواند از ایران🇮🇷 اعزام شود. ⚡️اما چون اعزام رسمی نیروها وجود نداشت، از هیچ طریقی به نتیجه برسد. من هم جدی نمی گرفتم و تصور می کردم که مدتی بعد حال و هوای جهاد از سرش خواهد افتاد😊.پیش هر کسی می شناخت رفته بود و در آخر گفته بودند که اگر اولویتی هم باشد با است 🔰بعد از اینکه از ایران ناامید شد😞 همراه عمویش یک ماه مانده به سال ۹۳ به عراق رفت.در عراق با فردی که در یکی از گردان ها بود آشنا شدبلاخره توانست✌️ در یکی از پذیرش شود. 🔰در مدت کمی هم که در بود بر حسب نبوغ نظامی و رشادتی که از ویژگی های منحصر رزمندگان ایرانی است✊، خیلی زود بین عراقی شناخته شده می شود✔️.در آنجا نمی توانست بیکار بنشیند، رزمندگان عراقی به گونه ای بودند که می شدند که داعش👹 حمله کند سپس آنها دفاع👊 نمایند که همیشه نسبت به این مسئله منتقد بود. 🔰تا اینکه فرماندهشان به او گفته بود اگر بیست مرد جنگی داشتم، مطمئن باشید که منتظر حمله ی داعش نمی ماندم❌. پیش می آمد که بسته های امدادی ها که برای داعش از بالگرد هایشان🚁 می انداختند به دست نیروهای می رسید☺️، آنها بسته ها را به وحید می دادند که نحوه ی کاربرد ابزارها را برایشان کند؛ وحید زبان را در خواند بود تسلط کامل به آن داشت👌. 🔰دو روز مانده تا همرزمانش به وحید گفتند بیایید تا شروع عملیات به زیارت امام حسین (علیه السلام)🕌 برویم و برگردیم، او قبول نکرد🚫 و گفت امروز همین جاست و من جای دیگری نمی روم. 🔰وحید در آن مقطع بود، صبح روز عاشورا هم مسئولیت حراست از یک معبر را بر عهده داشت. او در بالای یک پشت بام مستقر می شود و از گروه ۲۰ نفری داعش👹 که از آن نقطه قصد نفوذ داشتند، ۱۲ نفر را به واصل می کند👊. 🔰کم کم داعش ها خودشان را به می رسانند و با پرتاب نارنجک💣 در مرحله ی اول او را از ناحیه ی زخمی می کنند. سپس وقتی وحید می خواسته جایش را عوض کند تیربار💥 را می بنندد و او را به می رسانند. 🔰بعد از شهادت وحید🌷 داعشی ها حملات را بیشتر کردند چون می خواستند به پیکر وحید⚰ دست یابند و تبلیغات شوم رسانه ای خود را انجام دهند😏. که متوجه این مسئله می شوند، تلاش می کنند که پیکر به دست داعشی ها نیفتند📛 که در این درگیری منطقه ی وسیعی از را از دست داعشی ها پاکسازی می کنند✌️. 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
#شهادت را لیاقت لازم نیست❌ معرفت لازم است. منتهای #آرزوی هر انسانی رسیدن به کمال است که راه گریز و سریع آن #جهاد در راه اوست... #شهید_محمودرضا_بیضایی🌷 🌹🍃🌹🍃 @shahidNazarzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا