eitaa logo
『مُدافِـ؏ـان‌حَࢪیم‌ِآل‌اللّٰھ』
1.4هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
38 فایل
⊰بِ‌ـسْمِ‌ࢪَبِ‌بابڪ..!🎗⊱ •• ⊰جور؎زندگۍڪن‌ڪہ‌اگردیدنت‌ بگن‌این‌زمینۍنیست‌،شھید‌میشھ⊱ •• ⊰اطلـٰاعـات‌ڪانالـ↓⊱ ➜‌" @etelatmoon " •• ⊰خـٰادم‌ڪانالـ↓⊱ ➜‌" @Alllip " •• ⊰مدافـ‌؏ـان‌حࢪیم‌آل‌اللّٰـھ🎗⊱
مشاهده در ایتا
دانلود
『مُدافِـ؏ـان‌حَࢪیم‌ِآل‌اللّٰھ』
هرڪسےیڪ‌دلبرِجانانہ‌‌دارد‌من‌طُ‌را💙:)))!
⊰•💙🔗•⊱ . امام‌زمان‌‌ اگرغایب‌می‌شود ابتدادردل‌هاغایب‌می‌شودوبعد ازآن‌در جامعه‌ واگرظاهرمی‌شود ابتدابردل‌هاظاهرمی‌شود وبعدازان‌برجامعه... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌السَّلامُ‌عَلَیک‌یاخَلیفَةَ‌اللهِ‌فےارضِھ^^! . ⊰•💙•⊱¦⇢ ⊰•💙•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
|ـب‌ـسم‌رب‌‌بابڪ••♥️ |ـصب‌ـح‌ـتون‌بخیـر••🎗
⊰•💙⛓📘•⊱ . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌- تابِ‌دلتنگے‌ندارد آن‌كِ‌مجنون‌می‌شود :)) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ⊰•📘•⊱¦⇢ ⊰•📘•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『مُدافِـ؏ـان‌حَࢪیم‌ِآل‌اللّٰھ』
_
delemon tang shode....mp3
2.6M
⊰•🖤⛓🎙•⊱ . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بازبـرجانم‌فراقت‌پادشاهےمےڪند! 🙂💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ⊰•🎙•⊱¦⇢ ⊰•🎙•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
جہت زیبایے ڪانال🙂💫
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🤍🔏 پارت۸۶ بعد از این که ماهان از خرید آمد دیگر از آشپزخانه بیرون نیامد. هر دفعه که سفارش را به آنجا می‌بردم تا به خانم تفرشی یا الماسی بدهم می‌دیدم که سرش داخل دفترچه‌اش است و کمبود اقلام را یادداشت می‌کند و گاهی هم از خانم الماسی از مقدار ملزومات مانده می‌پرسد. با خودم فکر کردم وقتی این همه کار داشت چرا از صبح جای خانم نقره کار می‌کرد. سعید صدایم کرد و گفت: –خانم حصیری امروز که اینجا خلوته، خودتون میتونید میزهارو جمع کنید من زودتر برم؟ مادرم زنگ زده باید برم خونه کمکش. پدرم کرونا گرفته تنهایی از پسش برنمیاد. برای دکتر بردن به کمک نیاز داره. –بله من انجام میدم شما بفرمایید. انشاالله پدرتون هر چه زودتر حالشون خوب بشه. از شانس من دقیقا بعد از رفتن سعید کافی شاپ کمی شلوغ شد. دو گروه سه چهار نفره آمدند که هیچ کدام ماسک نداشتند و در دو میز چهار نفره نشستند. آقای غلامی چند جعبه ماسک خریده بود و گفته بود اگر کسی ماسک نداشت از ماسکها بدهیم تا استفاده کند. روی هر میز یک جعبه ماسک گذاشتم و گفتم: –ببخشید،میشه خواهش کنم ماسک بزنید. ولی هیچ کدامشان ماسک نزدند. سوالی نگاهشان کردم. همه‌شان آقا بودند. بعضی‌ها جوان و نوجوان، دو نفر هم مسن‌تر. یکی از پسرها گفت: –ما اعتقادی به ماسک نداریم. آن یکی گفت: –مسخره بازیه. آن که از همه مسن‌تر بود گفت: –خانم اینا که اصلا ویروس رو نگه نمیدارن. آن که به نظر میرسید از همه کوچکتر است گفت: –ما که الان می‌خواهیم غذا بخوریم ماسک می‌خواهیم چیکار؟ حرفهایشان که تمام شد. گفتم: –بله درست می‌فرمایید، اگر ماسک صد در صد جلوی ویروس رو میگرفت توی دنیا این همه آدم به خاطر این بیماری از بین نمیرفتن. ولی به نظر من ماسک یه کار رو خوب انجام میده اونم این که وقتی ماسک داریم طرف مقابلمون بدون استرس و با آرامش باهامون حرف میزنه. یعنی یه جورایی این مهربونی ما رو نسبت به آدمهای دیگه نشون میده. این که اضطراب اونها برای ما مهم هستش و ما نمی‌خواهیم نقشی توی بیشتر شدن استرسشون داشته باشیم. همان پسر نوجوان گفت: –خب استرس نداشته باشن مگه تقصیر ماست. به طرفش برگشتم. –خب وقتی عزیزترین کس آدم جلوی چشمش مریض بشه یا بمیره، دیگه این مریضی براش یه غول بزرگ میشه و حتی از اسمش هم میترسه. همه سکوت کردند. گفتم: –من الان میام سفارشتون رو میگیرم. وقتی خواستم از روی پیشخوان دفترچه‌ و روان نویس را بردارم. آقا ماهان را دیدم که با لبخند نگاهم می‌کند. دفترچه را برداشتم. –من واسه مشتریها سخنرانی میکنم که ماسک بزنن اونوقت شما بدون ماسک اینجا جلوی چشمشون ایستادید. نوچ نوچی کردم و ادامه دادم: –بدآموزی دارید. لبخندش جمع نمیشد. ماسکش را از جیبش درآورد. –رفته بودم دست و صورتم رو بشورم درش آوردم. ماسکش را روی صورتش تنظیم کرد. –شما حالا حالاها حرف نمیزنید، وقتی هم حرف میزنید آدم دهن باز میمونه. نگاهم را پایین انداختم. –ببخشید من باید برم. وقتی برگشتم دیدم به جز آن پسر نوجوان بقیه ماسک زده‌اند. لیلافتحی‌پور 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🤍🔏 پارت۸۷ وقتی برگه‌ی سفارشها را به طرف آشپزخانه می‌بردم آقا ماهان به طرفم آمد. –بدین به من. –نه ممنون، خودم انجام میدم. دستش را عقب کشید. –شما امروز جای چند نفر میخواهید کار کنید؟ سعید هم که رفت. تا خواستم حرفی بزنم دونفر دیگر وارد کافی شاپ شدند. ماهان حق به جانب نگاهم کرد. –دوباره مشتری اومد و کسی هم داخل سالن نیست. کاغذ را به طرفش گرفتم و تشکر کردم. کاغذ را گرفت. –شما تو سالن باشید من خودم سفارشات رو براشون میارم. از کنار پیشخوان که رد شدم اقای غلامی صدایم کرد. پیش خودم گفتم: –"لابد اینم میخواد بگه من دارم میرم بیا پشت صندوق بشین." مقابلش که ایستادم آرام گفت: –اینقدر با ماهان یکی‌به دو نکن. سرت به کارت باشه. با تعجب گفتم: –من یکی به دو نکردم. خودش هی میگه میخوام بیام کمک کنم. غلامی اخم کرد. –تو خودت یه کاری کن که بره دنبال کارش‌،‌ خودش کلی کار داره. –باور کنید من گفتم ولی... حرفم را برید و جور بدی نگاهم کرد. –همه چی دست خود شما دختراس، پسر مردم چه تقصیری داره، با ناراحتی نگاهش کردم. گفت: –برو کارت رو انجام بده. آنقدر از حرفش ناراحت شدم که با همان اخم کنار پیشخوان ایستادم و به ماهان گفتم: –آقا ماهان میشه بزارید خودم کارها رو انجام بدم تا دوباره از آفای غلامی حرف نشنوم. ماهان با تعجب نگاهی به آقای غلامی انداخت و رفت. یکی از آن چند نفری که ماسک نزده بودند موقع رفتن روی تخته سیاه کافی شاپ نوشت. "منطقی و مهربان" آقای غلامی توجهش جمع نوشته‌ی آنها بود. با دیدن جمله‌ی نوشته شده با اخم به نویسنده‌ی مطلب نگاه کرد و بعد به طرفم آمد. –این مشتری چرا باید اینو بنویسه؟ شانه‌ایی بالا انداختم. –من چه میدونم. پوزخند زد. –شما چه میدونید؟ اخم کردم و به طرف آشپزخانه رفتم و زیر لب گفتم: –به همه شک داره. نمی‌دانم شنید یا نه. بالاخره ساعت کاری‌ام تمام شد. وقتی به ایستگاه مترو رسیدم پیامکی برایم آمد. از بانک بود. پولی به کارتم واریز شده بود. همینطور متعجب به صفحه‌ی گوشی‌ام نگاه می‌کردم و با خودم فکر می‌کردم که کسی که به من بدهکار نیست پس این پول از کجاست؟ همه‌ی گزینه‌ها را در ذهنم حلاجی می‌کردم که نادیا با ذوق و شوق زنگ زد و گفت که تابلوی پروانه را به قیمت خیلی خوب فروخته. با خوشحالی گفتم: –پس این پولی که پیامکش برام امده پول اونه؟ –آره، گفتم که می‌فروشم. –خیلی کارت خوب بود. آفرین خواهر فعالم. سهمت محفوظه‌ها خیالت راحت. خندید و گفت: –مامان میگه فعلا پول کارهای اولمون رو باید وسایل بخریم. یعنی یه جورایی سرمایه‌ی کار کنیم. –باشه، پس من تو مسیر میرم برای تابلوهای بعدی وسایل و قاب می‌خرم. –دستت درد نکنه، فقط آبجی یه مقدارش رو پیش خودت نگه دار کارتت خالی نباشه، یه وقت لازم میشه. خندیدم. –قربون تو آبجی فهمیدم برم. –راستی یه طرح عالی برای قاب بعدی به فکرم رسیده به نظرم خیلی قشنگه. –چه طرحی؟ –یه ماهی هفت رنگ که دم چند باله داره و تنش کوچیک باشه ولی نصف تابلو رو دمش پر کنه به نظر عالی میشه. –اگه دوختش رو خوب دربیاریم به نظر منم قشنگ میشه. حالا من تو ذهنم یه طرحهایی دارم. –چه طرحهایی؟ –شعر، یا متن‌های کوتاه بنویسیم بعدش جواهر دوزیش کنیم. –یعنی قشنگ میشه؟ –اگه با گلدوزی تلفیق بشه آره، البته باید امتحانش کنیم، اگه مشتری داشت ادامه میدیم. لیلافتحی‌پور 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⊰•💛⛓🌿•⊱ . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اگہ‌اینوببینۍعاشق‌پیاده‌روۍاربعین‌میشے♥️🌱 ح‌ـسین‌همـ‌ه‌هسٺـے‌من! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ⊰•💛•⊱¦⇢ ⊰•💛•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『مُدافِـ؏ـان‌حَࢪیم‌ِآل‌اللّٰھ』
¹¹💚⃟🌱خـانوـم‌مبیـنا ¹²💚⃟🌱خـانوـم‌محـدثـ‌ه‌ڪرد؎ امـروز‌بـ‌ه‌نیـٺ‌‌ایشـون‌خوانـده‌شـد✅ ان‌شـاءالله‌هرح
¹³💚⃟🌱خـانوـم‌‌فـاطمـ‌ه‌زهـر‌عطـایۍ ¹⁴💚⃟🌱خـانوـم‌فـاطمـ‌ه‌براٺے امـروز‌بـ‌ه‌نیـٺ‌‌ایشـون‌خوانـده‌شـد✅ ان‌شـاءالله‌هرحـاجٺے‌دارن‌ .. از‌خود‌سـیدالشـھدا‌بگیـرن🦋 🤍
⊰•🖤📓•⊱ . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‏بایاددخٺـر؎ڪ‌ه‌بـ‌ه‌خاڪ‌خرابـ‌ه‌خُفت خاڪی‌سـ‌ت‌قبـرخاڪی‌ات‌ا؎ماه‌پنجمین! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ⊰•📓•⊱¦⇢ ⊰•📓•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
|ـب‌ـسم‌رب‌‌بابڪ••♥️ |ـصب‌ـح‌ـتون‌بخیـر••🎗
⊰•🤍🕊👀•⊱ . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌دِل‌بٍھ‌ڪسـۍ‌بِـبـنـدڪِـھ‌‌دِل‌ڪَنـدن‌ یـٰآدِت‌بـدِھ‌؛ دِل‌ڪَنـدن‌ـاَز‌این‌دُنیـٰآ..🕶!' ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ⊰•🕊•⊱¦⇢ ⊰•🕊•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⊰•♥️⛓🔏•⊱ . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عاشـق‌آن‌است‌ڪ‌ه‌دل‌را، حـرمِ‌یارڪند!🤍 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ⊰•♥️•⊱¦⇢ ⊰•♥️•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii
『مُدافِـ؏ـان‌حَࢪیم‌ِآل‌اللّٰھ』
¹³💚⃟🌱خـانوـم‌‌فـاطمـ‌ه‌زهـر‌عطـایۍ ¹⁴💚⃟🌱خـانوـم‌فـاطمـ‌ه‌براٺے امـروز‌بـ‌ه‌نیـٺ‌‌ایشـون‌خوانـده‌شـد✅
¹⁵💚⃟🌱خـانوـم‌حنـانـ‌ه ¹⁶💚⃟🌱خـانوـم‌گنـدمے امـروز‌بـ‌ه‌نیـٺ‌‌ایشـون‌خوانـده‌شـد✅ ان‌شـاءالله‌هرحـاجٺے‌دارن‌ .. از‌خود‌سـیدالشـھدا‌بگیـرن🦋 🤍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⊰•☁️⛓🕊•⊱ . ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عݪےجان‌ما‌ڪفن‌پوشان‌بٺازیم؛ اگࢪ‌فࢪمان‌دهےما‌سࢪ‌ببازیم..! بده‌حڪم‌جهادم‌ٺا‌ببینے..؛ چگونہ‌محشࢪےڪبرےبسازیم😎:)! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. ⊰•☁️•⊱¦⇢ ⊰•☁️•⊱¦⇢ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ ➜‌ @Shahidbabaknourii