eitaa logo
شمیم افق
1.1هزار دنبال‌کننده
20.8هزار عکس
7.5هزار ویدیو
2.5هزار فایل
﷽ ارتباط با ما @mahdiar_14
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸 جلوه های صداقت 🍃 کسی که در «گفتار»، صادق و راست باشد، از «دروغ» پرهیز می کند، چه به شوخی چه جدی. کسی که در «دوستی» صادق باشد، به مقتضیات دوستی پای بند است و ایثار و فداکاری، گذشت نسبت به خطاها، تحمل تندی ها و جفاها، همکاری در گرفتاری ها و نیازمندی ها، همدردی در مشکلات و غمها خواهد داشت. کسی که در «ایمان» صادق باشد، از نفاق و دورنگی و ریا دوری می کند. آن که در «زهد»، صادق باشد، ریاکارانه و از روی مردم فریبی، تظاهر به زهد و ساده زیستی و ترک دنیا نمی کند. 🌼 به قول سعدی: ✨ ترک دنیا به مردم آموزند ✨ خویشتن سیم و غله اندوزند 🌺 آن که در پند و موعظه و تبلیغ و ارشاد صداقت داشته باشد، عملش آینه حرفش و رفتارش شاهد گفتارش خواهد بود و گرنه به قول حافظ: «توبه فرمایان چرا خود، توبه کمتر می کنند؟». و «صدق در عهد» وفای به قول ها و قرارها و تعهدات است. 💠 این گونه صداقت ها، معیار و ملاک مسلمانی و نشانه نزدیکی فکری و عملی به صاحب شریعت، حضرت رسول صلّی الله علیه و آله است، که فرمود: 🌿 «نزدیکترین شما به من در موقف قیامت، کسی است که راستگوتر، امانت دارتر و باوفاتر به پیمان باشد.» ✍️ (لئالی الاخبار، ج 5، حدیث 253) 💠 به فرموده پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله: 🌿 راستی در گفتار، تعهد نسبت به امانت مردم و وفا به پیمان، نشانه صداقت و معیار قرب به آن حضرت است و هر که دروغگو، خائن و بی وفا باشد، از آن رسول صدق و امانت و وفا فرسنگ ها فاصله دارد. 📚 (برشی از کتاب اخلاق معاشرت استاد جواد محدثی) 🆔 @ShamimeOfoq
🌸 صداقت در صحنه اجتماع 🍃 قوام هر جامعه، به اعتماد انسان ها به یکدیگر است. آنچه این بنیان را استوار و مستحکم می سازد، صداقت انسان ها نسبت به هم است و اگر صدق و راستی از جامعه ای رخت بربندد، زندگی ها هم دشوار، ناامن، تلخ و نکبت بار خواهد بود. آیا شما همانطور که می نمایید، هستید؟ آیا آنچه به دیگران نسبت به افکار و روحیات و زندگی خویش «وانمود» می کنید، «بود» زندگی شما هم همان گونه است؟ 🌼 بایزید بسطامی گفته است: ✨ «یا چنان نمای که هستی، یا چنان باش که می نمایی!». و این، یعنی «صداقت». ✨ ای درونت برهنه از تقوا ✨ وز برون جامه ریا داری ✨ پرده هفت رنگ را بگذار ✨ تو که در خانه، بوریا داری 📚 (برشی از کتاب اخلاق معاشرت استاد جواد محدثی) 🆔 @ShamimeOfoq
🌸 صداقت در صحنه اجتماع 🍃 دو چهره ها فاقد صداقت اند. آنان که ظاهر و باطنشان یکی نیست و گفتار و رفتارشان به هم نمی خورد و رو در رو و پشت سر، با دیگران برخوردی متفاوت دارند. در ظاهر و پیش رو، اظهار ارادت و دوستی و اخلاص دارند، اما پشت سر، از غیبت و سخن چینی و تهمت و افشای عیوب و تحقیر و توهین، پروا ندارند. این گر نفاق نیست، پس چیست؟ 💠 امام باقر علیه السلام فرمود: 🌿 «بد بنده ای است آن که دو چهره و دو زبانه باشد، هنگامی که برادر دینی اش را می بیند، در حضورش تعریف و تمجیدش می کند، ولی پشت سر (با غیبت کردن) او را می خورد!» ✍️ (بحارالانوار، ج 73، ص 203) 🌺 دو رویان، هم در دنیا بی آبرویند، هم در آخرت، گرفتار عذاب الهی. زهد دروغی، طاعت ریایی، توبه غیر واقعی، انفاق و خرج کردنهای ریاکارانه، چرب زبانی ها و تملق های مردم فریبانه، گندم نمایی و جو فروشی و... همه نشانه هایی از فقدان «گوهر صداقت» در زندگی اجتماعی است. 📚 (برشی از کتاب اخلاق معاشرت استاد جواد محدثی) 🆔 @ShamimeOfoq
🌸 صداقت در صحنه اجتماع 🍃 ادبیات غنی فارسی، پر است از شکایت ها و نالیدن ها از دست ریاکاران و سالوس بازان و عوام فریبان و دورنگی ها. صورت زیبا به کار نمی آید، سیرت زیبا مطلوب انسانهای کمال طلب است. حتی آنان که چهره ای به ظاهر با ایمان و مذهبی دارند، اما در رفتار اجتماعی، از هیچ نیرنگ و تقلب و تخلف و دروغی پرهیز نمی کنند، آن طاعت و عبادت هم به کارشان نخواهد آمد. 🌼 به گفته سعدی: ✨ طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی ✨ «صدق» پیش آر، که اخلاص به پیشانی نیست 💠 و این مضمون حدیث است که: 🌿 «به رکوع و سجود طولانی اشخاص نگاه نکنید، چون به آن عادت کرده است. بنگرید به راستگویی و امانت داری اش.» ✍️ (اصول کافی، ج 2، ص 105) 📚 (برشی از کتاب اخلاق معاشرت استاد جواد محدثی) 🆔 @ShamimeOfoq
🌸 با صادقان 🍃 قرآن کریم، فرمان می دهد که «با صادقان باشید؛ کونوا مع الصادقین». (توبه، آیه 120) از سوی دیگر از برخی بزرگان و انبیاء، با عنوان «صدیق» و«صادق الوعد» یاد می کند. لقب حضرت زهرا علیهاالسلام نیز «صدیقه» بود. نعمت صداقت نیز، موهبتی است که از سوی خداوند به برخی داده می شود و «صدیقین»، همتراز با شهدا و انبیاء و صالحان به شمار آمده اند. 💠 به فرموده امام صادق علیه السلام، سرلوحه دعوت همه پیامبران در مسایل معاشرتی و اخلاقی، «راستگویی» و «امانت داری» بوده است. 💠 باز از کلام آن حضرت است که: 🌿 «به حضرت اسماعیل، از آن رو «صادق الوعد» گفتند که با کسی در جایی قرار گذاشت و تا مدتی (یکسال هم گفته اند) همانجا منتظر ماند. از این رو خداوند او را صادق الوعد نامید.» ✍️ (اصول کافی، ج 2، ص 105) 📚 (برشی از کتاب اخلاق معاشرت استاد جواد محدثی) 🆔 @ShamimeOfoq
🌸 صداقت سیاسی 🍃 صدق، تنها به عنوان یک خصلت فردی، یا احیانا در معاشرت های خانوادگی و دوستانه نیست. در صحنه اجتماع و فعالیت های سیاسی و عملکرد شخصیت های مشهور هم مصداق و مورد پیدا می کند. گاهی کسانی برای خودنمایی و شهرت طلبی به مبارزه می پردازند، تا خود را به عنوان چهره ای انقلابی بشناسانند. برخی هم از روی تعهد و تکلیف و سوز دینی و شعور انسانی مبارزه می کنند. بعضی فریبکارانه شعار مردم دوستی و حمایت از خلق و دفاع از مظلومین و محرومین می دهند. برخی هم به راستی قلبشان برای مردم می تپد و صادقانه به مردم عشق می ورزند و برای نجات و رستگاری و بهروزی آنان می کوشند. برخی برای جلب حمایت مردم و جذب «آراء»، به وعده دادن می پردازند و مردم را جذب می کنند، برخی هم صادقانه برای ادای وظیفه و خدمت به جامعه در عرصه «انتخابات» شرکت می کنند. چه بسیار از جوانانی که فریب «شعارهای سیاسی» و «حرف های داغ و انقلابی» را خورده و می خورند و جذب کسانی می شوند که فاقد صداقت اند. فعالیت های گروهک ها در اول انقلاب در جذب جوانان و چهره بظاهر انقلابی برخی سران احزاب و سازمان های فلسطینی نیز شاهدی از همین نیرنگ بازی هاست. 📚 (برشی از کتاب اخلاق معاشرت استاد جواد محدثی) 🆔 @ShamimeOfoq
🌷 صداقت سیاسی 🍃 «صداقت سیاسی»، آن است که عملکردها، شعارها، اهداف و جهت گیری فعالان سیاسی، برخاسته از ایمان و الهام گرفته از تعهد و برای کسب رضای الهی باشد و از هر گونه «سیاسی کاری و دروغ و جعل و تهمت و کتمان حقایق» پرهیز شود و استقامت بر سر مواضع حق، دستخوش کشاکش منفعت طلبی و خودمحوری نگردد. کسی که اهداف اصلی خود را در یک عمل سیاسی از دید مردم پنهان می کند و با «مرحله ای عمل کردن»، از جو صداقت عمومی سوء استفاده می کند و موقعیت موجهین را وجه المصالحه امیال و اهداف خویش می سازد و در نهایت، به «خود» بیش از «حق» می اندیشد، «صادق» نیست. صداقت سیاسی آن است که کسی از شعار و منطق «هدف، وسیله را توجیه می کند» بهره نگیرد و در عملکرد سیاسی خود به چارچوب شرع و حق و معیارها و ارزش ها پایبند باشد. تفاوتی که میان «سیاست علوی» و شیوه معاویه بود، ریشه در همین مساله داشت. معاویه برای رسیدن به مقاصد خود از هیچ خلاف شرع و دروغ و تزویر و خیانتی ابا نداشت. اما آنچه دست حضرت علی علیه السلام را بسته بود که نمی توانست همچون امویان رفتار کند، «تقید و تعهد به شرع وحق» و «صداقت سیاسی» بود و آنچه سبب شد آن امام راستین، حتی یک روز هم بر سر کار بودن معاویه را تحمل نکند و علی رغم مصلحت اندیشی های برخی، او را کنار بگذارد، همان صداقت سیاسی بود، و گرنه می توانست تا محکم تر شدن پایه های حکومتش با معاویه معامله سیاسی کند، سپس او را برکنار کند. 📚 (برشی از کتاب اخلاق معاشرت استاد جواد محدثی) 🆔 @ShamimeOfoq
🌸 صداقت سیاسی 🍃 داشتن «مواضع شفاف»، البته در عمل نه فقط در شعار، و پنهانی زد و بند نداشتن، از نمودهای دیگر صداقت سیاسی است. 💠 علی علیه السلام به نیروهای نظامی خویش نامه می نویسد که: وظیفه من در مقابل شما آن است که (جز در مسایل نظامی و اسرار جنگ) رازی را از شما پنهان نکنم و شما را بی بهره نگذارم و حقی را از جای خودش تاخیر نیندازم. شما هم تکلیف اطاعت و فرمانبرداری دارید. ✍️ (نهج البلاغه، صبحی صالح، نامه 50) 🌺 صدق در گفتار و صداقت در کردار، انسان را محبوب دلها و مورد اعتماد مردم می گرداند. برعکس، تصنع و تظاهر و ریا و نفاق و دروغ، هم فرد را در جامعه بی اعتبار و نزد خداوند، مطرود می سازد، هم پیوندهای اجتماعی را می گسلاند و جو بی اعتمادی پدید می آورد. گذشته از آنکه خود انسان های دور از صداقت، دچار شخصیت دوگانه و تضاد شخصیت می شوند و هنگام برملا شدن دروغ و نفاق و ریاکاری آنان، گرفتار رنج و عذاب ابدی وجدان می شوند. اما افراد صادق، درستکار، بااخلاص، هم آرامش وجدان دارند و هم مطمئن اند که چیزی جز آنچه «می نمایند»، نیستند، تا از فاش شدن آن «چهره پنهان» و«خبث درون»، نگران باشند. آن را که حساب پاک است، از محاسبه چه باک است!... 📚 (برشی از کتاب اخلاق معاشرت استاد جواد محدثی) 🆔 @ShamimeOfoq
🌸 مانیتور بیهودگی 🍃 دو سه هفته‌ای بود که برای آن مهمانی به یک دردسر جدّی افتاده بودم. بچّه‌ها و نوه‌های حاج‌حسن انگار دیگر حال و حوصله‌ی با هم بودن را نداشتند و بهانه‌ی خستگی و راه دور و... را می‌آوردند؛ امّا من به‌شدّت عزمم را برای یک دورهمی جمع کرده بودم. به هر ترتیب بود، مهمان‌ها از ساعت 7 به خانه‌ی ما آمدند. همسرم مقدّمات چای و میوه را چیده بود. یک‌و‌نیم ساعت همگی دور هم گفتیم و خندیدیم و خاطره‌گویی کردیم؛ امّا به تدریج هریک از برادرها، شوهرخواهرها و حتّی بچّه‌ها از جمع جدا و در گوشه‌ای با گوشی و تبلت خود مشغول شدند. همسرم به من تذکر داد که ناراحت نشوم؛ چراکه این وضعیت طبیعی است و دامان خیلی از خانواده‌ها را گرفته است. به صورت‌ها نگاه می‌کردم، یکی گوشی را به چشم نزدیک کرده و با دقّت نگاه می‌کرد، یکی می‌خندید و یکی زیر لب می‌گفت: دل ما هم خوشه که زندگی می‌کنیم. چند دقیقه‌ای نگذشته بود که، هرکس از دریچه‌ی مجازی خود برای دیگرانی که اصلاً به حرف او گوش نمی‌سپردند، حرف می‌زد. - «سعید! بیا اینو ببین چطور داره خودکشی می‌کنه... اوووف، اوووف.» - «آقا! شنیدید که... رییس سازمان... یه ویلا داره تو لواسون صد میلیارد.» گه‌گاه هم صدای یک کلیپ می‌آمد که ماجرایش دعوای فلان ستاره سینما با یک فوتبالیست بود یا... بچّه‌ها هم که به مانیتورها خیره شده بودند، گاه از اضطراب بازی، پلک‌ها را به ‌هم فشار می‌دادند و فریاد می‌زدند: «اَه، لعنتی!» مادرم هم در همین زمان در گوشه‌ای نشسته بود و با انگشت‌هایش بازی می‌کرد و حرف نمی‌زد. شایعه و سیاه‌اندیشی و دوری از واقعیّت‌های ملموس و دل‌چسب و بر باد دادن ثانیه‌های با هم بودن و خراش مُداوم روح کودکان، قسمتی از آسیب‌هایی بود که دیدن آن‌ها در جمع ما خیلی سخت نبود. همسرم به شوخی می‌گفت: «شام بعدی را اینترنتی و مجازی می‌گیریم تا بیش‌تر کنار هم باشیم.» مهمانی آن شب به پایان رسید و همگی با چشمانی که از نور مانیتورها خون‌آلود شده بود، از هم خداحافظی کردیم. وقتی همه رفتند، این روایت از امام علی علیه‌السلام را برای همه‌ی مهمان‌ها پیامک کردم که حضرت فرمودند: «هرکس به امور بیهوده بپردازد، امور سودمند را از دست می‌دهد.» * * * 🍃 حقیقت این است که نه از مهمانی و نه از چرخش‌های بی‌پایان در شبکه‌های مجازی فایده‌ای به کسی نمی‌رسید، مگر این‌که: 1️⃣ در واقعیّت زندگی کنیم. 2️⃣ فرصت با هم بودن خانوادگی و فامیلی و حضور در پای صحبت بزرگان فامیل را به سادگی از دست ندهیم. 3️⃣ در عصر انفجار اطلاعات، تعقّل و دانایی را پای شایعات ذبح نکنیم. 4️⃣ سیاه‌نمایی شبکه‌های مجازی، روح را فرسوده و ناامید می‌کند؛ درحالی‌که واقعیّت و حقیقت زندگی، شیرین، سفید و امیدوارانه است. به زندگی روشن نگاه کنیم. 5️⃣ ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خود مقایسه نکنیم و با دیدن نمایش تجمّل در محیط مجازی، زندگی خود را به آتش نکشیم. 🆔 @ShamimeOfoq
🌸 مهمان ناخوانده 🍃 آن شب مادرم حال خوشی نداشت و در اتاق استراحت می‌کرد. پدر هم که دیروقت از محلّ کارش به خانه آمده بود، روی کاناپه دراز کشیده بود و تلویزیون تماشا می‌کرد. خلاصه چراغ خانه کم‌نور بود، طوری که شام را از بیرون سفارش دادیم. همه در عین بی‌حوصله‌گی منتظر شام بودیم که زنگ خانه به صدا درآمد. به خیال رسیدن شام، به سمت آیفون رفتم و گفتم: «بله بفرمایید؟» آقای غلامرضایی با خانواده‌ی شش‌نفره‌اش یاالله‌کنان آمدند به طرف واحد ما. بی‌اختیار گفتم: «ب ب... بفرمایید!» همه شوکه شده بودیم. آخر هیچ کدام‌مان اطّلاعی از آمدن مهمان نداشتیم. خانه به‌هم ریخته و حال بد مادر و بی‌حوصله‌گی من و پدر و یاسمن که فردا امتحان داشت، وضعیت را خراب‌تر کرده بود. لباس‌های نه چندان اتوکشیده، چهره‌های به‌هم ریخته، موهای پدر که حتّی شانه هم نشده بود و... . آقای غلامرضایی امّا شاد و شنگول نشسته بود و چهار کودک شیطان خود را می‌دید و می‌خندید. این صدای خنده با شکستن مجسّمه‌ی کوچک یاسمن که در گوشه‌ی پذیرایی بود، به قهقهه تبدیل شد. مادر، پدر، یاسمن و من که آمادگی این دیدار را نداشتیم، هاج و واج مانده بودیم چه خاکی به سرمان بریزیم. صدای زنگ خانه، حمله‌ی چهار فرزند آقای غلامرضایی به سمت آیفون را به همراه داشت. به‌زور توانستم گوشی را از دست‌شان بگیرم تا پاسخ پیک موتوری که غذا را آورده بود، بدهم. غذا آوردن همانا و نشستن آقای غلامرضایی روی زمین همان؛ مهمان بی‌ملاحظه در برابر چشمان بُهت‌زده‌ی من، شام سه نفره را میان چهار فرزندش تقسیم کرد. بعد از شام، تازه وقت چایی شده بود. خلاصه مهمان‌های ناخوانده ساعت دوازده‌ونیم شب قصد رفتن کردند. دیگر حوصله‌ی بدرقه‌ی آن‌ها را تا در حیاط نداشتم و این اشتباهی بود که هزینه‌اش را فردا صبح بدجور پرداختم. بچّه‌ها تمام کفش‌های همسایه‌ها را از پاگردها به پایین پَرت کرده بودند. صبح زود، صدای غرولند همسایه‌ها بلند بود. تبعات خودخواهی و ‌بی‌ملاحظه‌‌گی آقای غلامرضایی تا یک هفته زندگی ما را مختل کرده بود. شاید او نمی‌دانست که خداوند سبحان حقوق بندگانش را مقدّمه‌ی رسیدن به حقوق خود قرار داده و نخستين وظيفه‌ی انسان براي مهماني رفتن، اين است كه برای حفظ حقوق برادر مؤمن، سرزده و بدون دعوت به خانه‌ی او نرود. اين دستور شرع مقدّس اسلام به منظور حمايت از ميزبان و راحتي و حفظ حقوق اوست. ✅ حقوق صاحب‌خانه ایجاب می‌کند که مؤمن: 1️⃣ با قرار قبلی به منزل مردم مهمان شود. 2️⃣ از رفتاری که باعث زحمت صاحب‌خانه می‌شود، بپرهیزد. 3️⃣ حقوق همسایگانِ صاحب‌خانه را محترم بشمارد. 4️⃣ مدّت زمان مهمان شدن خود را کوتاه کند. 🍃 با حفظ حقوق صاحب‌‌خانه و میزبان، هم حقوق مهمان رعایت می‌شود و هم پیوند میان مؤمنان موجبات رضای خداوند را فراهم می‌کند. 🆔 @ShamimeOfoq
🌸 دو اثاث‌کشی در پانزده روز 🍃 چند روزی هست که به خانه‌ی جدید نقل مکان کرده‌ایم. مستأجری است و همین نقل و انتقالات هر ساله که باید با آن ساخت. قیمت خانه‌های ویلایی، که سر به فلک می‌کشد و پدرجان ما تنها توانایی اجاره‌ی یک واحد آپارتمان را دارد. در این سال‌ها، همسایه‌های زیادی داشته‌ایم که بسیاری از آن‌ها نسبت‌شان با ما از همسایه بودن، به دوستی و روابط خانوادگی تغییر کرده است. مستأجری و تغییر خانه، با همین اتّفاق هم سخت است و هم هیجان‌انگیز؛ سخت از آن جهت که از آن‌ها که به وجودشان عادت کرده‌ایم، دور می‌شویم و هیجان‌انگیز از این جهت است که چشم‌انتظار دوست و همسایه‌ی جدید می‌شویم. خانه جدید گویا برای ما یک اتّفاق تازه است. همسایه‌ی واحد کناری در این چند روز، نه تنها از یک سلام خشک‌وخالی و پاسخ سلامِ ما دریغ می‌ورزد، بلکه کفش‌های یکی از کارگران ما را در همان روز اول به بهانه‌ی رفتن یک لنگه از آن‌ها به روبه‌روی درب آن‌ها، به پایین پرت می‌کند. با خودمان گفتیم که شاید به مرور زمان اوضاع بهتر شود. پدر گفت: «شما از سلام کردن خسته نشوید؛ حتّی اگر جوابی نمی‌شنوید.» در خانه‌ی ما ساعت 11 شب خاموشی است. مادر و پدر کارمند هستند و من هم صبح‌ها به دانشگاه می‌روم؛ امّا ساعت 11 برای همین همسایه، ساعت آغاز فوتبال‌های اروپایی است، آن هم با صدای بلند و گه‌گاه فریاد پدر و پسر به بهانه‌ی گل شدن یا نشدن یک توپ. چند شب اول همین‌طور گذشت؛ امّا دیگر کلافه‌کننده بود. یک شب پدر درِ خانه آن‌ها را زد تا تذکّر بدهد، اما چشم‌تان روز بد نبیند؛ همسایه‌جان با خشم گفت: «مستأجر اندازه‌ی دهان خود باید حرف بزند، من این‌جا صاحب‌خانه‌ام و شما اگر ناراحتید، از این‌جا بروید. تازه کجای کتاب قانون آمده که باید ساعت 11 کَپه مرگ‌مان را بگذاریم؟!» مانده بودیم چه کنیم، به مدیر ساختمان گفتیم و او هم گفت: «ای بابا! چرا این‌قدر زندگی را سخت می‌گیرید» و در آخر، آب پاکی را روی دست‌مان ریخت که کاری از دستش برنمی‌آید. گویا باید از این خانه برویم. پدر به دنبال خانه‌ی جدید، املاکی‌ها را زیرورو می‌کرد. 💠 با خودم فکر می‌کنم که آیا همسایه بغلی می‌داند که به گفته امام علی علیه‌السلام: 🌿 «خانه را بركتى است، بركت خانه به همسايگان خوب آن است» 💠 و پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: 🌿 «رعایت حرمت همسایه، همانند احترام مادر لازم است»؟ نه نمی‌داند. 🌷 کاش او می‌دانست که: 1️⃣ همسایه در آپارتمان‌های فعلی، هم‌چون هم‌خانه‌ی انسان است و باید حقوق او را از این منظر رعایت کرد. 2️⃣ یک سلام و جواب با همسایه، به مهرورزی بیش‌تر در روابط منجر می‌شود. 3️⃣ همسایه‌ی جدید، یک فرصت جدید برای دوستی است، نه یک تهدید برای زندگی. 4️⃣ درک کردن شرایط همسایه، یعنی احترام به سلیقه و آزادی او. 5️⃣ مالک بودن امتیازی برای جفای به همسایه‌ای که مستأجر است، نیست و مطابق قانون، ملکِ در اختیار مستأجر، از جهات بسیاری همچون ملک خود اوست. 🆔 @ShamimeOfoq
📚📚📚 📚 پلشتی که بچه مثبت شد 😊 ✳️ یک کتاب جامع و کاربردی برای آموزش به کودکان ✍️نویسنده: محسن رنجبر 📒 نشر: مهرستان ❇️ ابعاد: ۱۹ × ۱۴ سانتی‌متر 📖 تعداد صفحات: ۱۷۵ صفحه 📄جنس کاغذ: کاهی ✅ مناسب سنین 7 تا 15 سال 📸حتما صفحات داخلی کتاب رو ببینید 👇 https://eitaa.com/tasavir2/1752 🆔 @ShamimeOfoq