#سبک_زندگی #داستانک_سبک_زندگی #داستان_کوتاه #خشم 🌸 روی خشمت آب خنک بریز! 🍃 در منطقه ای به دور از های و هوی، سایه درختی را آشیانه کردیم و بساط را پهن نمودیم. ساعت به ساعت حضور مردمی که قصد تفریح و استراحت داشتند، بیشتر می شد. اما نه! انگار کسی قصد بر هم زدن این آرامش و شادی مردم را دارد. از دور با صدای ممتد بوق پیش می آمد. گاهی فریادهایی هم از دل گرد و خاک شنیده می شد. جلوتر آمد. با همان داد و فریاد از ماشین پیاده شد و به سمت خانواده ای که مشغول چیدن وسایل بودند، رفت. ـ مگر نمی بینید دارم بوق می زنم؟! اینجایی را که شما می خواهید بنشینید، هر هفته ما میایم همین جا! این همه جا! بروید جای دیگری. ـ آخه عزیز من! مگر اینجا را خریده ای؟ بعدش هم، ما وسایلمان را پهن کرده ایم. لطف کن این هفته یه جای دیگه رو انتخاب کن. رعایت نکردن حق تقدم در رانندگی، عدم توجه به مردم در صف خرید، رانندگی پرخطر، معطل کردن دیگران در پمپ بنزین یا جلو زدن از دیگران در صف نانوایی، بانک و... مورد تأیید هیچ انسان عاقل و فرهیخته ای نیست. اما بدتر از همه اینها، از دست دادن کنترل در مواجهه با این موارد و انجام رفتارهای پرخاشگرانه است. پرخاشگری، رفتاری است که منجر به آزار و درد می شود؛ دردی که هم دامن پرخاشگر را می گیرد و هم اعصاب طرف مقابل را به هم می ریزد. این نوع رفتارها می تواند با تغییر در لحن و نگاه آغاز شود و با بددهنی و توهین و ناسزا ادامه پیدا کند و در نهایت اگر شخصی برای میانجی گری پیدا نشود و مردم مشغول نگاه کردن به صحنه یا فیلم برداری نباشند، می تواند به راهروهای دادگاه، زندان یا ... خاتمه پیدا کند. صبر، حلم و بردباری بهترین صفات برای درمان یا مقابله با این رفتارهاست. در قرآن دو واژه «حلم» و «کظم غیظ» به عنوان دو خصلت ارزشمند مطرح شده اند که هر دو به معنی تسلط بر اعصاب و کنترل احساسات و خویشتن داری است. می توان خشم را مدیریت کرد و مالک آن بود. قطعاً هر کسی ممکن است در جامعه با این گونه رفتارها مواجه شود. آنچه می تواند این تنش را پایان دهد و برای انسان گرفتاری به دنبال نیاورد، نوع عکس العملی است که در مقابل رفتارهای خشن و انسان های پرخاشگر می توان داشت. امام باقر عليه السلام می فرماید: «هر که خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند در روز قیامت از گناه او درگذرد». 👌 اما چند مهارت سودمند برای آنکه بتوانیم آب سردی بر خشم خود و دیگران بریزیم: ـ از وارد شدن به بحث و جدل دوری کنید. ـ در بحث ها طرف خود را با کلمه «تو» مورد خطاب قرار ندهیم. ـ گاهی سکوت، طرف مقابل را از تب و تاب می اندازد. ـ اجازه دهیم طرف مقابل در کمال آزادی حرف خود را بزند. ـ در مشاجره عقاید طرف مقابل را محترم بشماریم. ـ مسائل اختلافی را پیش نکشیم. ـ با ملایمت و نرمی سخن بگوییم. ـ فضای ذهنی و روانی خود را برای شنیدن و دریافت رفتارهای نابجا و خلاف انتظار آماده سازیم. ـ ذکر «لا حول و لا قوّه الّا بالله» را زیاد بر زبان جاری سازیم. ـ هنگام احساس عصبانیت، تغییر وضعیت دهیم و از آن محیط دور شویم. 🆔 @ShamimeOfoq

#سبک_زندگی #داستانک_سبک_زندگی #داستان_کوتاه #زبان #خوش_زبانی 🌸 همیشه زبان سرخ نیست 🍃 جمع همه جمع بود که از راه رسید. همه ساکت شدند. بعضی به یکدیگر خیره شده بودند و برخی سعی می کردند خود را مشغول کاری نشان دهند. ـ سلام. صبح شما بخیر. ببینم، امروز حالتان چطور است؟ یکی جواب داد: اگر تو ما را به حال خودمان بگذاری، حال ما بد نیست. دیگری صدا را بلند کرد و گفت: تو را به خدا قسم می دهم که رعایت حال ما را بکنی... هر چه که می کشیم از دست توست. رفتار تو موجب پاداش و عذاب ما می شود. پس خدا را در نظر داشته باش و رعایت ما را بکن. امام صادق علیه السلام فرمود: «روزی نیست جز آنکه هر عضوی از اعضای تن در برابر زبان فروتنی کنند، و بگویند: تو را سوگند به خدا مبادا به سبب تو مشمول عذاب شویم». زبان اصلی ترین وسیله ارتباط انسان ها با یکدیگر به شمار می آید و به همان میزان که می تواند در خدمت همسر، فرزندان، همکاران و... باشد، توانایی دارد آرامش دیگران را سلب کند، بین انسان ها جدایی بیندازد، دل ها را بشکند و ... زبان، شاهد و راهنمای عقل است و زیبایی باطن و درون انسان را آشکار می سازد. زبان، ترازوی سنجش انسانیت، ترجمان راز دل، حقیقت انسان، نشان دهنده کمال و معرفت، مترجم اندیشه انسان، کمال و رتبه مرد، معیار نادانی و خرد انسان است. زبان را می توان فعال ترین عضو بدن دانست که بیش از هر عامل دیگر بر انسان حاکمیت دارد. خطر زبان افسارگسیخته از بمب اتم هم بیشتر است؛ زیرا می تواند دل ها را ویران سازد، آبرو ها را به یغما ببرد و چهاردیواری گرم خانواده را فرو ریزد. آفات و گناهانی که از زبان برمی خیزد، بسیار است و می توان آن را به گفته بعضی به صدها رسانید، مانند: تهمت، دروغ، غیبت، سخن چینی، گواهی به باطل، خودستایی، اشاعه فحشاء و نشر اکاذیب، بیهوده گفتن، ناسزاگویی، خشونت زبانی، اصرار بیجا، تکدی گری، چاپلوسی، مسخره کردن دیگران، آزاررسانی به دیگران با زبان، کفران نعمت، تبلیغ باطل و تشویق به گناه، وعده دروغ و... با کنترل زبان و گفتار، انسان در نظر دیگران پخته تر، باهوش تر، مؤدب تر، سخن دان تر، باملاحظه تر و دلپذیرتر جلوه کرده و مورد پذیرش و احترام همگان قرار خواهد گرفت. کنترل زبان را باید تمرین کرد. ـ بر زیان آور بودن بددهانی اقرار کنیم. انسان با بددهانی قادر به جلب احترام و تحسین دیگران نخواهد بود و فقط می تواند ارعاب کند و بترساند. ـ از حذف بددهانی های جزیی، غیرجدی و اتفاقی شروع کنیم. ـ مثبت اندیش باشیم. ـ شکیبایی در اتفاقات را تمرین کنیم. ـ با شرایط پیچیده و دشوار کنار بیاییم. ـ برای واژه های رکیک یک معادل مؤدبانه بیابیم. ـ واکنش ها و پاسخ های خود به دیگران را مدیریت کنیم. ـ نظرهای خود را مؤدبانه بیان نماییم. ـ پیش از سخن گفتن فکر کنیم. ـ با اصلاح اشتباهات گذشته، به تدریج خوش زبانی را تمرین کنیم. ـ ببینیم در کدام شرایط بیشتر دشنام می دهیم؛ شیوه رفتار خود را نسبت به آن موقعیت تغییر دهیم. 🆔 @ShamimeOfoq

#سبک_زندگی #داستانک_سبک_زندگی #داستان_کوتاه #همسایه 🌸 چهاردیواری همسایه 🍃 اگر هر ایرادی در رفتار داشته باشیم، اما «همسایه آزار» نیستیم؛ نه سر و صدایی داریم، نه محیط ساختمان را آلوده می کنیم، نه فرزندانمان اهل همسایه آزاری هستند، نه میهمانی های پر رفت و آمد داریم، نه کاری می کنیم که حقوق همسایگان را رعایت نکرده باشیم. اما متأسفانه همسایه های ما این طور نیستند. یکی از همسایگان در منزل برای فرزندش جشن عروسی گرفت. آخر خانه جای این کارهاست؟! تا آخر شب چندین بار تذکر دادم. حتی به چند تا از میهمانانشان گفتم: بگویید کمتر شلوغ کنند. اما انگار نه انگار. واحد بالایی تازه بچه دار شده اند. صدای گریۀ بچه تمامی ندارد. چند بار به حدی صدای بچه زیاد بود که رفتم و در زدم و گفتم: ما که خواب نداریم به کنار، حداقل ببینید بچه چه مشکلی دارد. آن یکی ساعت ده صبح شروع کرده به تعمیرات و سر و صدا. انگار نه انگار که استراحت می کنیم. یک صبح تا ظهر کودک همسایۀ کناری گریه می کرد و پا به زمین می کوبید و عروسک می خواست. سرسام گرفتم. اگر فرزندتان را تربیت نمی کنید که برای یک عروسک این طور رفتار نکند، حداقل برایش بخرید تا آرام بگیرد و مزاحم ما نباشد. دیگر خسته شدم. با صاحب خانه اش تماس گرفتم و شکایت کردم. او هم با مستأجرش تماس گرفت و ابلاغ کرد که زودتر تخلیه کند. همۀ این بی مبالاتی ها و بی مسئولیتی ها و همسایه آزاری ها به کنار، امروز با روحانی مسجد وارد گفتگو شدم تا بخواهم بیشتر دربارۀ حقوق همسایگان صحبت کند؛ باور نمی کنید! بعد از کلی حرف و توضیح شرایط ساختمان، به رعایت نکردن حقوق همسایه متهم شدم! حاج آقا می گفت: «درست است که همسایه آزاری حرام و رعایت حقوق همسایگان واجب است، اما واجب تر از آن، شناخت حقوق همسایگان است. درست است که رعایت سکوت، پاکیزگی، آرامش و ... جزء حقوق همسایگان است، اما به همان میزان، درک شرایط، سختی ها و پیشامدهای ناگهانی، حفظ آبرو در غیبت، عیب جویی نکردن، بخشیدن اشتباهات و ... هم از حقوق همسایه است». لازم ترین مهارت همسایه داری، «صبر» است. 💠 پیشوایان دینی ما چنین فرموده اند که: «خوش همسايگى فقط اين نيست كه آزار نرسانى، بلكه خوش همسايگى اين است كه در برابر آزار و اذيت همسايه صبر داشته باشى». 🆔 @ShamimeOfoq

#سبک_زندگی #داستانک_سبک_زندگی #داستان_کوتاه #فرزندآوری #رشد_جمعیت 🌸 خاطر جمع باش! 🍃 از قدیم هم گفته اند: «یکی کمه، دو تا غمه، سه تا که شد خاطر جَمعه». بعضی ها که اصلاً اعتقادی به این قضیه ندارند و کلاً می گویند: چرا بی جهت و بدون دلیل سر خودمان را شلوغ کنیم؟ اصلاً ما مگر چند سال است که ازدواج کرده ایم؟ می خواهیم چند سال اول را خوش بگذرانیم و تفریح و گردش داشته باشیم. انگار کسانی که بچه دارند، دیگر نه تفریح دارند و نه مسافرت و نه شادی و نشاط. زیباترین پدیده ای که انسان می تواند از خود به یادگار بگذارد، فرزندی است که یاد و خاطره انسان را زنده نگاه می دارد. 💠 پيامبر خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: عيسى بن مريم علیه السلام بر گورى گذشت كه صاحب آن عذاب مى شد. سال بعد نيز بر همان گور گذشت و ديد كه ديگر عذاب نمى شود. گفت: خداوندا! پارسال که از اين گور می گذشتم، صاحبش عذاب مى شد؛ اما امسال ديگر عذاب نمى شود؟ خداوند به او وحى فرمود: «فرزند صالحى داشت كه بزرگ شد و راهى را ساخت و يتيمى را پناه داد و من او را به سبب آنچه فرزندش انجام داد، آمرزيدم». فرزند صالح می شود میراثی ماندگار؛ میراثی که منفعتش هم به والدین، هم به دیگران و هم به گذشتگان او می رسد. انسان می تواند با تربیت شایسته فرزندان، بعد از مرگ هم از فواید و برکات آن بهره مند باشد. 👌 چند امتیاز برای کسانی که دارای فرزندان زیادی هستند: 1️⃣ بهترین یادگاری: فرزند می تواند یکی از چیزهایی باشد که انسان را با آن به نیکی یاد کنند. امیرالمؤمنین عليه السلام می فرمایند: «فرزند صالح، زيباترين يادگار نيك است». 2️⃣ استجابت دعای فرزند صالح برای والدین: امام صادق عليه السلام می فرمایند: «پنج دعا است كه از درگاه خداوندگار در پرده نمى ماند: دعاى پيشواى عادل، دعاى مظلوم، دعاى فرزند نيك براى پدر و مادرش، دعاى پدر نيك براى فرزندش، و دعاى مؤمن براى برادرش در غياب او». 3️⃣ ادامۀ فیض و حسنات برای والدین (پس از مرگ)، به خاطر دعای فرزندشان برای آنها؛ پيامبر خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند: «هرگاه انسان بميرد، رشته عملش قطع مى شود (و دیگر حسناتی برای او ثبت نمی شود) مگر سه چيز كه دنباله دارد: 1. صدقة جاريه؛ 2. دانشى كه مردم از آن بهره مند شوند؛ 3. فرزند نيكوكارى كه برايش دعا كند». 🆔 @ShamimeOfoq

#سبک_زندگی #داستانک_سبک_زندگی #داستان_کوتاه #ماهواره 🌸 امواجی که با زندگی ام بازی می کند 🔹 عزیزم چی شده؟ این روزها خیلی پکری؟ مشکلی داری؟ نه! چیزی نیست! اما من می دونم یه چیزی هست! نه عزیزم! یه مسئله کاریه، یه موردی تو کارخونه هست که باید حل بشه، من باید یه پیشنهاد خوب آماده کنم، این روزا دارم روی طرحش فکر می کنم، همین! خب، شکر خدا! من نگران بودم که نکنه مشکلی داری؟! حمید حاشا می کرد و مسئله را به حاشیه می کشاند، اما مریم با حس زنانگی اش خوب فهمیده بود که شوهرش، دچار مشکل خاصی شده است و دارد از همسرش مخفی می کند. مریم مواقعی که همراه شوهرش به کوچه و خیابان یا مهمانی می رفت، وجود مشکل را روشن تر می دید. برخورد حمید با زنان دیگر، نگاه های ویژه وی به برخی از آنها و... مریم چنین سابقه ای از همسرش ندیده بود و همین مسئله او را خیلی نگران می کرد. یک مرد خوب و سربه زیر، اما حالا ... 🔸 در بسیاری موارد، سبب اصلی این پدیده ها از درون خانه ها برمی خیزد. البته منظور خانه هایی است که تحت سلطه «امواج خانمان سوز ماهواره ها» است. ممکن است کسی بگوید: مگر ما انسان نیستیم؟ مگر ما نیاز به اطلاع از وضعیت دنیا نداریم؟ حالا برخی کانال ها مبتذل است که ما با آنها کاری نداریم، ما فقط از قسمت های خوبش استفاده می کنیم. این هم یک تکنولوژی است که باید مورد استفاده قرار گیرد. 🔷 چه جوابی می توان به این سؤالات داد؟ در انسان بودن همه ما و تکنولوژی بودن دستگاه دریافت امواج یا همان ماهواره شکی نیست. در اینکه همه می توانیم از تکنولوژی استفاده کنیم، تردیدی نیست؛ اما: 1️⃣ تکنولوژی ها دو نوع هستند: برخی فقط سخت افزارند و هیچ پیام و مطلب نرم افزاری و فکری فرهنگی مهم و اساسی ندارند؛ مثل خودرو، هواپیما و چرخ گوشت. اما نوع دیگری از تکنولوژی اساساً برای تولید محتوا ایجاد می شود و بدون در نظر گرفتن محتوایش، هیچ کاربرد دیگری ندارند، مثل تلویزیون، ماهواره و اینترنت. کار اصلی این نوع تکنولوژی «انتقال پیام» است و اگر این کار را انجام ندهند، به هیچ کار دیگری نمی آیند. 2️⃣ گاه کسی می تواند خودش را کنترل کند و هیچ مشکلی برایش پیش نمی آید؛ ولی توجه ندارد که پسران، دختران و حتی همسر او هم در همین خانه زندگی می کنند. آمار روابط غیر مجاز دانش آموزان یا جستجو در علل برخی خیانت های جنسی شاهد خوبی برای این مطلب است. 3️⃣ امام باقر علیه السلام می فرمایند: «وقتی به سخن کسی گوش می دهی، اگر او سخن خدایی می گوید، در حال عبادت خدا هستی؛ و چنانچه او سخن شیطانی می گوید، در حال عبادت شیطان هستی». 4️⃣ خوب است در پاسخ این سؤالات کمی فکر کنیم: ـ چرا در برنامه های ماهواره ای از زیبایی، اندام و حرکات تحریک آمیز زنان به شکل گسترده ای استفاده می شود؟ ـ چرا این همه شبکه مبتذل ماهواره ای وجود دارد؟ ـ آیا ذات انسان ها مبتذل است و دوست دار ابتذال؟ 5️⃣ یک ملاک خوب برای استفاده از تکنولوژی: آیا فلان فیلم ما را به فرزندانمان نزدیک تر می کند؟ آیا با وجود آنتن ماهواره، همسرمان از با ما بودن لذت می برد؟ آیا پخش فیلم های فلان شبکه ماهواره ای، معنویت، آرامش، و اعتماد اعضای خانواده به یکدیگر را زیاد می کند؟ اگر این طور است، پس خانه من به ماهواره خوشامد می گوید، ولی ... 🆔 @ShamimeOfoq

#سبک_زندگی #داستانک_سبک_زندگی #داستان_کوتاه #تقوا_در_فضای_مجازی #سواد_رسانه #فضای_مجازی 🌸 از جاده مجازی تا شهر مجازی 🍃برق گرفتگی یعنی جریان یافتن برق در بدن انسان. در این فرایند، اینکه چقدر جسم ورزیده ای داشته باشیم یا اینکه بخواهیم فقط یک لحظه سیم برق را لمس کنیم و قصد نگهداشتن آن را داشته یا نداشته باشیم و ... هیچ کدام در اصل قضیه تأثیرگذار نیستند. جریان در رساناها خصوصیت ذاتی برق است و آنچه در برق گرفتگی مؤثر است، «قابلیت برق گرفتگی» در ماست، نه زمان، مکان، قصد و نیت و ... در مورد خطرهای بی تقوایی هم همین قاعده برقرار است. آنچه در به تباهی رفتن نفس ما مؤثر است، قابلیت انحراف و دوری از خداست که در ما وجود دارد؛ چه بدانیم، چه ندانیم؛ چه بخواهیم، چه نخواهیم؛ چه ما را بشناسند، چه نشناسند؛ چه فضای حقیقی باشد، چه مجازی! تقوا که مهم ترین وظیفۀ بندگان خداست، یعنی نگه داشتن خود از هر آنچه زیان اخروی دارد؛ یعنی در هر فضا و مکان و وضعیتی، انسان باید مواظب باشد عملی که در محضر خداوند به ضرر او تمام می شود، انجام ندهد. در مقابل تقوا، وسوسه های شیطانی است که سوگند خورده ما را گمراه کند و برای عمل به وعدۀ خویش، از هیچ تلاشی دریغ نمی کند و برای آلوده ساختن بشر به معصیت، آن را با لباس های مختلفی می آراید. یکی از این لباس ها، این خصوصیت فضای مجازی و شبکه های اجتماعی است که انسان فکر می کند با برداشته شدن یک سری حصار ها در این فضا، برخی رفتارها دیگر منعی ندارد یا قابل توجیه است. گاهی فکر می کنیم دیده یا شناخته نشدن، مانع آن است که گناه، گناه باشد. گاهی چنین تصور می کنیم که فضای مجازی یا شبکه های اجتماعی خدایی ندارد که ناظر باشد. برای ما که وجود مدیر کافی نت ما را ملزم می سازد صحیح رفتار کنیم، اما اندکی آزادی ما را تغییر می دهد، شاید بهتر باشد بیشتر به خدا فکر کنیم تا به خود یادآوری کنیم که «عالَم، محضر خداست»، چه مجازی باشد چه حقیقی! دور نیست روزی که بپرسند: «أَلَمْ يَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ يَری؛ آیا ندانست که خداوند (همۀ اعمالش را) می بیند؟». مواظب شبکه های اجتماعی باشیم. 🆔 @ShamimeOfoq

#سبک_زندگی #داستانک_سبک_زندگی #داستان_کوتاه #حیا 🌸 هوای چشم مردم را داشته باش! 🍃 مادربزرگم نود سال زندگی کرد و هیچ کس تا روز آخر حیاتش نتوانست به چشمان او خیره شود. می گفتند: «خانوم باجی چشماشم نجیب و باحیاست». تا حالا چشم در چشم به کسی نگاه نکرده، لابد تأثیر همین مادربزرگم بود که تکه کلام مادرم در هر بی ادبی، کلمه «بی حیا» بود. در هر فرهنگی پرورش یافته باشیم، هر دینی داشته باشیم، هر سبکی را برای زندگی برگزیده باشیم، در هر نقطه ای از این کره خاکی سکونت داشته باشیم و با هر میزان آزادی که زندگی کنیم، باز هم ناگزیر چارچوب هایی را در انتخاب لباس و پوشش خود رعایت می کنیم؛ چه از لحاظ شخصیتی خود را مقید به کلاس خاصی بدانید و چه جامعه مواردی را به ما تحمیل نماید. یکی از عواملی که در انتخاب این چارچوب برای پوشش و لباس، نقش تعیین کننده دارد، اصل حیاست. حیا نه چیزی برساخته از دین یا جامعه، که امری کاملاً فطری و انسانی است. بگذارید برای ارجاع به فطری بودن آن، شما را تا آنجا که می شود به عقب بازگردانم؛ به داستان بزرگ ترین پدر و مادرمان. آدم و حوا اولین انسان های خلق شده نیز این صفت را در خود داشته و در رفتار خود منعکس کرده اند. زمانی که شیطان این دو را فریفت و باعث شد به درختی که نباید، نزدیک شوند و از میوه ای که نباید، بخورند، اولین اتفاقی که برای ایشان رخ داد، این بود: «بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما؛ برهنگی هایشان بر آنان آشکار شد». آدم و حوا عکس العمل نشان دادند: «طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّه؛ شروع به چسبانیدن برگ [های درختانِ] بهشت بر خود کردند». یعنی بدون وجود دستوری از جانب خداوند (تشریع) یا جبر و الزامِ اجتماعی، و حتی در حالتی که هیچ ناظر خارجی ـ جز خداوند ـ وجود نداشت، بلافاصله پس از اینکه متوجه برهنگی خود شدند، فطرتشان، ایشان را واداشت تا با برگ های درختان، برای خود حجابی فراهم آورند و به اقتضای اصل حیا، خود را بپوشانند. 💠 امام علی علیه السلام در روایتی علاوه بر توجه دادن به اصل بودن حیا، پیوند میان حیا و عفاف را چونان ریشه و میوه دانسته و فرموده اند: 🌿 «اَصلُ المُرُوَّه الحَياءُ وَ ثَمَرَتُهَا العِفَّةُ؛ 🌷 ريشۀ جوانمردی حيا و ميوه اش پاكدامنى است». بنابراین عفاف و درنتیجه حجاب، ثمره بلاواسطه و قطعی وجود صفت حیا در آدمی است. 👌 نکتۀ جالب توجه و حائز اهمیت در نسبت میان حیا و حجاب، نظر به اصل و فرع آن دو است. اگر در آدمی حیا اصل قرار گیرد، حجاب جایگاه خود را به درستی پیدا می کند و انسان را از آلودگی ها مصون می دارد. اما چنانچه این نسبت معکوس شود، یعنی حجاب به جای حیا بنشیند و حیا به حاشیه رود، با انسان هایی مواجه می شویم که حجاب ظاهری را رعایت کرده اند، ولی در رفتار، گفتار و نگاه خود، واجد عفت نیستند و به جای دفع آلودگی ها، آنان را به خود جذب می نمایند. برای رسیدن به مرحله حیا، گام نخست تلاش در راه کسب درآمد حلال است. لقمه حرام دریچه ای به روی وقاحت است. در گام دوم باید حجاب چشم را رعایت کرد. گاهی سنگفرش خیابان بسیار زیباتر از چهره بزک کرده آدم هاست. گام سوم محجبه شدن است. برای زنان که گفته اند و می گویند، اما برای یک مرد پرهیز از پوشیدن لباس تنگ و کوتاه است. در گام چهارم، تلاش برای ایجاد حیای قلبی و فکری است. می توان با عبادت و هوشیاری، کنترل فکر را برعهده گرفت و مانع از تصورات گناه آلود شد و به تبع آن قلب را مصون داشت. گام نهایی در ایجاد حیا، نگهداری و حفاظت از قلب و چشم و جان با ایجاد حجاب پوششی و فکری است. گناه های کوچک هم انسان را در ارتکاب به گناه های بزرگ بی حیا می کنند. 🆔 @ShamimeOfoq

#سبک_زندگی #داستانک_سبک_زندگی #داستان_کوتاه #نماز 🌸 این پرواز افسانه نیست! 🍃 یک پرواز خوب، به هواپیمایی سالم، خلبانی کارآزموده و جوی مناسب نیاز دارد. چنانچه هریک از این شرایط نباشد، حتی اگر سقوط هم نکنیم، حداقل پرواز خوبی نخواهیم داشت. یک عقاب زمانی تیزپرواز است که تشنه و گرسنه نباشد، تنش زخمی یا روحش آزرده نباشد. در غیر این صورت، با آنکه عقاب است، تیزپرواز نیست. 🌷 نماز معراج مؤمن است. روح مؤمن در حال نماز پرواز می کند و در آسمان عبودیت اوج می گیرد. این افسانه نیست، حقیقتی است که بندگان مخلص خدا همیشه در حال تجربه و لذت بردن از آن هستند. 🍃 آدمی هر قدر در طول روز خوب زندگی کند، بهتر می تواند پرواز نماید. کمک به پیرزن یا پیرمردی تنها، حتی به اندازه شنیدن درد دلشان، پرسیدن احوال همسایه طبقه پایینی، دادن چهار پنج تا شکلات به بچه هایی که توی کوچه بازی می کنند و... نماز بندگان خدا را خوشمزه و دل چسب می نماید. چشم و گوش و زبان و دلی که در طول روز در خدمت غیر خداست، نمی تواند ظرف چند دقیقه با خدا ارتباطی لذت بخش برقرار سازد. خدای متعال از ما بیش از توانمان انتظار ندارد. اگر به قدر توانمان تلاش کنیم، او هم به ما نمازی خوشگوار، نشاط انگیز و بامعنویت هدیه خواهد داد. 👌 چند راه حل ساده برای رسیدن به یک نماز دل چسب: ـ در طول روز به قدر توان به دیگران کمک کنیم. ـ از گناه بپرهیزیم و مواظب قلب و اعضا و جوارح خود باشیم. ـ احکام نماز را خوب یاد بگیریم و در عمل هم مراعات کنیم. ـ قبل از نماز به حجت خدا و امام زمان عجّل الله تعالی فرجه که هادی و پرورش دهنده اعمال صالح ما هم هست، توسل کنیم و از ایشان برای خواندن نمازی پربار یاری بطلبیم. ـ نماز خوب بستگی بسیار زیادی به وضوی خوب دارد. پس وضویی درست و همراه با حضور قلب بگیریم. ـ خدای متعال به مؤمنانی که برای عبادت او جمع شده اند، عنایت خاصی می کند. پس هرمقدار که می توانیم تلاش کنیم نمازمان را به جماعت بخوانیم. نماز جماعت (گذشته از ثواب بی نهایتش) هم سبب خواندن نماز در اول وقت می گردد و هم مانع بروز برخی اشکالات فقهی در عبادتمان می شود. 🆔 @ShamimeOfoq

#سبک_زندگی #داستانک_سبک_زندگی #داستان_کوتاه #امر_به_معروف #حق_الناس 🌸 مراقب همدیگر باشیم 🍃 اسباب بازی های فرزند کوچک خانواده وسط اطاق و روبروی تلویزیون پخش شده است. صدای تلویزیون دارد گوش فلک را کر می کند. فرزند اول خانواده سرش توی کتاب است و گاهی هم با دستش ضربه ای آبدار به پشت سر برادر کوچک تر می زند. پدر خسته و کوفته روبروی تلویزیون کز کرده و از زور بی خوابی فوتبال نگاه می کند. مادر مانده است با این بازار شام چه کار کند و... این خانه نیاز به تذکر، آگاهی بخشی، آموزش، امر به معروف و نهی از منکر دارد تا فرزند کوچک تر با آرامش بازی کند، فرزند بزرگ تر در محیطی آرام مطالعه نماید، مادر با همکاری پدر به امور آشپزخانه برسد. همان طور که مرگ، فقط برای همسایه نیست، حق الناس هم فقط برای دیگران نیست. رعایت حقوق مادّی و معنوی دیگران موجب آرامش و ثبات خانواده می شود. شاه راه رسیدن به این آرامش مراقبت اعضای خانواده از یکدیگر است. 👌 مراقبت یعنی اینکه زن، شوهر، مادر، پدر، فرزندان، خواهران و برادران که زیر یک سقف زندگی می کنند، مواظب رفتار همدیگر باشند تا خانه از هوایی پاک و بانشاط برخوردار شود. خانه بزرگ اجتماع نیز نیازمند مراقبت اعضایش از یکدیگر است. مراقبت اعضای خانواده از یکدیگر همان امر به معروف و نهی از منکر می باشد. امر به معروف و نهی از منکر غفلت اجتماعی و فردی را مدیریت می کند. به هر میزان که جهل و غفلت کمتر شود، آرامش، بیشتر می شود. 💠 حضرت علی علیه السلام فرمودند: 🌿 «هر كس امر به معروف كند، به مؤمن نيرو مى‏ بخشد و هر كس نهى از منكر نمايد، بينى منافق را به خاك ماليده و از مكر او در امان مى‏ ماند». 🔹 بنابراین به یاد داشته باشیم: ـ انسان ها ممکن است در طول روز اشتباهاتی داشته باشند. به دیگران این اجازه را بدهیم که اشتباهات ما را به ما تذکر دهند. ـ بهترین و اثرگذارترین نوع امر به معروف و نهی از منکر، رفتار نیک و پسندیده است. ـ رفتار بد را با رفتاری مشابه یا بدتر پاسخ ندهیم. بلکه عیوب دیگران را در کادویی بپیچیم و زیبا و دل چسب به دیگران هدیه دهیم. ـ در صورتی امر و نهی کنیم که مفسده نداشته باشد. به طور مثال موجب ازهم پاشیدگی خانواده نشود. ـ سطح آگاهی و مهارت خود را نسبت به چگونگی ایجاد ارتباط سالم خانوادگی بالا ببریم تا در مواقع امر به معروف و نهی از منکر بدانیم کدام رفتار مناسب تر است. ـ بر اساس شرایط روحی، جسمی، خانوادگی و سن و سال یکدیگر، روش امر به معروف و نهی از منکر را مشخص کنیم. ـ به دنبال کشف عیب دیگران نباشیم؛ زیرا این مسئله موجب تجسس در زندگی دیگران می شود. 🆔 @ShamimeOfoq

#سبک_زندگی #داستانک_سبک_زندگی #داستان_کوتاه #غیرت #غیرت_دینی 🌸 سر وجدان کلاه نمی رود 🍃 در یک مسابقه مهم فوتبال، یکی از بازیکنان، با تکروی، سناریوی خودش را بازی می کند و به دیگر هم تیمی های خود بی توجه است. یکی از مسافران داخل اتوبوس دود و دم راه می اندازد. در خیابان یک طرفه راننده ای فلاشرزنان در جهت خلاف رانندگی می کند. در ماه مبارک رمضان، جوانی بطری آب معدنی را وسط خیابان و بدون توجه به مردم روزه دار، سر می کشد. در تمام این موارد، همگی یک حس مشترک داریم. همه احساس می کنیم که عده ای پا روی خط قرمز ها گذاشته اند و حقوقی را پایمال می کنند. حسی در درونمان می گوید: باید کاری کرد! این یعنی غیرت! «غیرت یک حس اجتماعی و نوعی است و فایده و هدفش متوجه دیگران می باشد. غیرت نوعی پاسبانی است که آفرینش در وجود بشر نهاده است. غیرت یک شرافت انسانی است، نسبت به پاکی و طهارت جامعه». در یک جامعه عقلانی نمی توان بی توجه بود و احساس مسئولیت در برابر ناهنجاری ها، یعنی غیرت دینی. منشأ امر به معروف و نهی از منکر هم همین غیرت دینی است. همیشه غیرت دینی در برخورد با دیگران نیست، انسان در زندگی فردی اش نیز باید نسبت به آبرو، شأن و شخصیت خود، مالی که به دست می آورد، تربیت فرزندان و ... غیرت داشته باشد. ممکن است با موارد متعددی مواجه شود که نیازمند اعمال غیرت دینی است، مثلاً: - در برخی انتخاب ها مثل انتخاب برخی لوازم زندگی، خوراک و پوشاک، غیرت دینی به من اجازه نمی دهد چیزی را برگزینم که با وجدان، عقل و ارزش های دینی منافات دارد. البته هرچه انتخاب مهم تر باشد، غیرت هم شدیدتر است. - اگر من سواد و مطالعه کافی ندارم، غیرت دینی به من اجازه نمی دهد در فضاهای مجازی و رسانه ای پای سخن کسانی بنشینم که به صورت صریح و آشکار ارزش ها و عقاید مرا زیر سؤال می برند. - غیرت دینی به من اجازه نمی دهد شیوه زندگی، رفتار و گفتار خود را با شیوه دشمنان خدا یا افراد لاابالی تنظیم کنم؛ چراکه تشبّه به آنان در دین خدا کار پسندیده ای نیست. 💠 رسول مهربانی صلی الله علیه و آله فرمود: 🌿 «هر کس خود را شبیه قومی کند، پس او یکی از آنان شمرده می شود». 🆔 @ShamimeOfoq

#سبک_زندگی #داستانک_سبک_زندگی #داستان_کوتاه #قرآن #انس_با_قرآن 🌸 آیه ها جاری می شوند 🍃 عبدالله بن مسعود، غلام و صحابی جلیل القدر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و از خادمان قرآن کریم بود. در مرضی که بر اثر آن درگذشت، عثمان بن عفان به عیادتش رفت تا از وی تفقد و دلجویی کند. عثمان پس از احوالپرسی، به ابن مسعود پیشنهاد داد که اجازه دهد سهم وی را از بیت المال بیشتر کند. عبدالله نپذیرفت، خلیفه گفت: پس بگذار این سهم اضافه برای دخترانت باشد. عبدالله بن مسعود در جواب این پیشنهاد گفت: «آنها نيازى به آن حقوق و عطا ندارند، چون من آنها را فرمان دادم كه سوره واقعه را بخوانند و به آن مداومت ورزند؛ زيرا من از پيامبر شنيدم كه می فرمود: هر كس سوره واقعه را هر شب بخواند، هرگز نياز و تنگدستى و فقر به او نرسد». 🍃 این گره گشایی فقط مخصوص سوره واقعه نیست، حق این است که هر سوره، بلکه هر آیه از کتاب خدا، دردی یا دردهایی از ما دوا می کند یا درجه ای بر درجات ما می افزاید. در روایت وارد شده است که به اهل بهشت گفته خواهد شد: «اقرأ وَ ارقَ» یعنی هرچه از آیات الهی را که بلدی بخوان و به تعداد همان آیات، در درجات بهشتی ات، بالا برو. 🍃 قرض ها، بیماری ها، آرزوها و هزاران مشکل دیگر وجود دارد که می توان با استفاده از قرآن کریم، آنها را حل کرد. البته باید توجه داشت که قرآن برای این چیزها نازل نشده است و قرار نیست از این کتاب مقدس فقط برای اهداف زندگی دنیوی استفاده کنیم. اما به هر حال یکی از معجزات قرآن کریم همین آثار اعجاب انگیزی است که در زندگی انسان ها برجا می گذارد. قرآن مثل کتاب های دیگر نیست. کتاب های دیگر را می خوانیم و می فهمیم، فرقی هم ندارد در چه حالی مطالعه کنیم، نشسته یا خوابیده، با لباس تمیز یا کثیف، باوضو یا بی وضو. اما قرآن کتاب خداست، کتاب خدا را نمی توان به هر شکلی و در هر حالی خواند. 🍃 ما معمولاً برای تلاوت قرآن، ابتدا وضو می گیریم، سپس با احترام آن را برمی داریم، می بوسیم، رو به قبله می نشینیم و با آرامش کامل قرائتش می کنیم. گاه حتی برای اینکه کلمات خدا را با دهانی تمیز و خوشبو ادا کنیم، قبل از تلاوت قرآن، مسواک می زنیم. تلاوت قرآن به قدری بابرکت و مفید است که حتی فقط صرف تلاوت آن، در زندگی ما اثر می گذارد و ما را با برخی عادات خوب بهداشتی آشنا و مأنوس می سازد. 🍃 البته مؤمنان همواره تلاش می کنند علاوه بر تلاوت آیات الهی، مفاهیم ارزشمند آن را هم به خوبی بفهمند و پیام های قرآن را درک کنند. آنها گاه سواد این کار را ندارند، اما در عین حال از هر راهی برای این کار استفاده می کنند: از کسی سؤال می کنند، در کلاس های تفسیر شرکت می کنند یا از درس های تقسیر قرآن اساتید، در رادیو یا تلویزیون استفاده می کنند. به هرحال تلاش می کنند هرچه بیشتر و بهتر، آیات قرآن را بفهمند. آنان در مرحله سوم، قرآن را در زندگی به کار می بندند و به آن عمل می کنند. عمل به قرآن چیز پیچیده ای نیست. آنان فقط همان دستورهای فقهی و اخلاقی قرآن را جدی می گیرند و از آن تجاوز نمی کنند. دروغ نمی گویند، غیبت نمی کنند، نگاه نامشروع نمی کنند و خلاصه، احکام اسلامی را رعایت می کنند. در این مرحله است که اثرگذاری قرآن در زندگی ایشان به اوج می رسد. 🍃 پس اثرگذاری قرآن در زندگی، وابسته به این است که مؤمن چقدر با آن کتاب مقدس انس گرفته باشد، چقدر به آن ایمان داشته باشد و تا چه حدی آن را در زندگی به کار بندد. 🆔 @ShamimeOfoq

#سبک_زندگی #داستانک_سبک_زندگی #داستان_کوتاه #زیارت #زیارت_با_معرفت 🌸 ایستگاه آرامش 🍃 دل شکسته از خیلی چیزها و سرگردان در بسیاری از تصمیم گیری ها، حال و روز خوشی نداشتم. دل شکسته و ناراحت خیابان ها را گز می کردم. روزی یکی از مسافران سر صحبت را باز کرد و پرسید: «چیزی شده؟ مشکلی داری؟». نگاهی به قد و قیافۀ او انداختم؛ عادی تر از من و مردمان خیابان بود و انگار می خواست وقتش را پر کند. با خود گفتم: «طرف اونقدر مشکل نداره که می خواد با مشکلات من سرگرم بشه! ولی بد هم نیست. حداقل سبک می شم». شروع کردم به گفتن و درد دل کردن. گاهی حرف مرا قطع می کرد و نظری بی ربط می داد و نصیحتی می کرد. کاملاً مشخص بود که درد مرا نمی فهمد و نفَسش از جای گرم بلند است. بعد از کلی حرف زدن، انگار باری از دوشم برداشته و سبک شدم. لحظۀ خداحافظی گفتم: «داداش دستت درد نکنه. شنیدی و سبک شدم. اما خدایی اش نفَست از جای گرم در میومدها. شنیدنت بهتر از گفتنت بود». خندید و قبل از خداحافظی گفت: «شاید بهتر باشه به یه مشاور مراجعه کنی». خیلی زود دوباره همان دغدغه ها دلم را آشوب کرد؛ انگار این حرف ها فقط مُسکّنی کم اثر بود. پیشنهاد مراجعه به مشاور مدام در سرم تکرار می شد. دیگر مطمئن شده بودم که مواجهه با این مشکلات کار خودم نیست. با یکی از دوستان تماس گرفتم و از او برای انتخاب یک مشاور کمک خواستم. گفت فردی را می شناسد که در این زمینه دوره های متفاوتی دیده، استاد دانشگاه، صاحب نظر و نویسنده است. خیلی از او تعریف کرد. با خود گفتم: «چی بهتر از این! طرف رفته چندین سال درس خونده تا مشکلات من رو حل کنه. چرا به ذهن خودم نرسید؟!». روزی که به دفتر مشاور مراجعه کردم، باورم نمی شد که او همان مسافر بی درد من باشد. با گشاده رویی از من استقبال کرد. از همان ابتدا جذب اخلاقش شدم و احساس آرامش داشتم. انگار عوض شده بود. وقتی حرف می زدم، باحوصله می شنید و در مواردی راهنمایی می کرد. با من از ریشه های مشکلاتم گفت. برنامه هایی در زمینۀ رفتار به من داد و قرار شد باز هم به او مراجعه کنم. خواستم بگویم: «این حرف ها را چرا در تاکسی نگفتی؟» که گفت: «البته این حرف ها رو همون روز هم به شما گفتم. فقط کافیه خودت بخوای». همان روز؟! چرا من یادم نبود؟! شناختن او به عنوان یک مشاور و متخصص باعث شد تازه چشم و گوشم باز شود و حرف های او را بشنوم و دقت او را ببینم. آرامشی را که با آن جلسۀ مشاوره به دست آوردم، هیچ گاه از دست ندادم و این سرآغاز رفاقت من با بهترین دوستم شد. 🍃 حکایت زیارت های ما نیز چنین است؛ خیلی اوقات به زیارت می رویم، نماز و دعایی می خوانیم، درددل و گریه ای می کنیم، اما نه ایراد کار را می فهمیم، نه توبۀ ماندگاری، نه تغییر پایداری ... فقط برای زمانی کوتاه تخلیۀ روحی شده ایم. مهم ترین دلیل آن است که زیارت و اهل بیت علیهم السلام را درست نشناخته ایم. اینکه به «زیارت بامعرفت» توصیه شده ایم، به همین دلیل است. زیارت بامعرفت، ما را متوجه مقام می کند؛ دیگر مُسَکّن نیست، داروست. وقتی بدانیم در محضر چه کسانی هستیم، بیشتر به خود و به اعمالمان فکر می کنیم، دقیق تر متوجه ریشۀ مشکلات می شویم، به تغییرات بنیادین فکر می کنیم، لطف و عنایت آنان را درک می کنیم، مطمئن می شویم که می شنوند و می بینند، پس حیا می کنیم و ... وقتی با این معرفت زیارت کردیم، طبیعی است که آثار آن ماندگار و فراتر از آثار سطحی خواهد بود. اثر طبیعی و ماندگار زیارت بامعرفت، «امنیت ایمانی» و نهایتاً سعادت است؛ چه اینکه گفته اند: «مَن زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الجَنَّةُ». 🆔 @ShamimeOfoq