eitaa logo
🌱""هیئت نوگلان شمیم یاس"''🌱
80 دنبال‌کننده
125 عکس
50 ویدیو
0 فایل
هیئت دختران ۷ تا ۱۲ سال @slotfi @hoval_habib
مشاهده در ایتا
دانلود
حدیث کسا😇🦋 بسم الله الرحمن الرحیم سلام من فاطمه هستم، دختر پیامبراسلام، حضرت محمد صل‌الله‌علیه و آله. می‌خواهم ماجرای یک روز که پدرم به دیدارم آمده بودند را تعریف کنم. یک روز پدرم به خانه ما آمدند. با لبخند به من سلام کردند و من هم با خوشرویی و خوشحالی جواب سلام شان را دادم. پدرم گفتند :«کمی احساس ضعف می کنم.» من هم گفتم : «خدا نکنه مریض بشید بابا جونم، خدا حفظتون کنه.» پدرم گفتند: «فاطمه جونم، برام کسای یمانی (عبای یمانی) را بیار، لطفا روم بنداز کمی استراحت کنم.» من هم سریع کسا (عبا) را آوردم و روی پدرم انداختم و همینطور به ایشان نگاه می کردم که صورتشان مثل ماه می‌درخشید. @Shamime_yas01
حدیث کسا😇🦋 ✨ مدتی گذشت و فرزندم حسن وارد خانه شد. گفت: «سلام مامان جون» من هم گفتم: «سلام پسر خوبم، نور چشمم، میوه‌ی دلم» حسن گفت: «چه بوی خوبی میاد مامانی، انگار بوی عطر بابابزرگم پیامبر خداست.» گفتم: «بله عزیزدلم، بابابزرگ زیر کسا هستند.» حسن با خوشحالی به سمت پدربزرگش رفت و گفت:«سلام بابابزرگ عزیزم، پیامبر خوب خدا، اجازه هست من هم زیر کسا بیام؟» پدرم گفتند: «سلام نوه‌ی عزیزم، مهربونم و بخشنده ترینم، بله بفرما.» حسن هم خودش را زیر عبا کنار پیامبر جا داد. @Shamime_yas01
حدیث کسا😇🦋 ✨ کمی بعد، پسر دیگرم حسین وارد خانه شد. گفت: «سلام مامان جون» گفتم: «سلام پسرخوبم، عزیزدلم، نورچشمم، میوه‌ی دلم» حسین گفت: «چه بوی خوبی میاد مامانی، انگار بوی عطر بابابزرگم پیامبر خداست.» گفتم: «بله عزیزدلم، بابابزرگ و برادرت زیر کسا هستند.» حسین با خوشحالی به سمت پدربزرگش رفت و گفت:«سلام بابابزرگ عزیزم، بهترین بنده‌ی خوب خدا، اجازه هست من‌هم زیر کسا بیام؟» پدرم فرمود: «سلام نوه‌ی عزیزم، سلام بهترین کمک کننده و بهترین نجات دهنده مردمم، بله بفرما.» حسین هم کنار پیامبر و برادرش زیر کسا رفت. @Shamime_yas01
حدیث کسا😇🦋 ✨ .همسرم, علی ابن ابیطالب هم از راه رسید. با خوشرویی گفت:« سلام عزیزدلم، دختر پیامبر خدا» من هم گفتم:«سلام همسر خوبم، امیرالمومنین» همسرم، علی علیه‌السلام، گفت: «چه بوی خوبی! انگار بوی عطر برادرم و پسرعموم، پیامبر خداست!» گفتم: «بله عزیزدلم، پدرم همراه دو پسرمون زیر کسا هستند.» همسرم هم با خوشحالی به سمت آنها رفت و گفت: «سلام به همگی، سلام پیامبر خدا اجازه هست من‌هم با شما زیر کسا باشم؟» پدرم گفتند:«سلام برادر عزیزم، تو جانشین من هستی، بله شما هم بفرما زیر کسا.» همسرم علی علیه‌السلام هم زیر کسا رفت @Shamime_yas01
حدیث کسا😇🦋 ✨ من هم دوست داشتم همراه بقیه زیر کسا باشم، برای همین به سمت آنها رفتم. گفتم: «سلام پدر عزیزم، پیامبر خوب خدا، من هم اجازه دارم با شما زیر کسا باشم؟» پدرم گفتند: «سلام دختر عزیزم، جون دلم، تو همه وجودم هستی، بله بفرما زیر کسا کنار ما.» من هم زیر کسا رفتم. حالا که همه خانواده ۵ نفره مان زیر عبا جمع شدیم، پدرم دو طرف پارچه‌ی کسا را دور ما گرفتند و دست‌شان را به سمت آسمان بلند کردند و گفتند: «خدای مهربون، این افرادی که زیر کسا باهم هستیم، اهل بیت من و افراد نزدیک و دوستداشتنی من هستند، اینها همه‌ی جان و وجود من هستند، اگر چیزی اینها را ناراحت کند، من هم ناراحت می‌شوم، هرکسی اینها را دوست داشته باشه، دوست من هم هست و هرکسی دشمن شون باشه دشمن من هم هست. من و اینها یکی هستیم. خدایا! درود و برکت و محبت و خوشنودیت را برای ما بفرست و من و اهل بیتم را از بدی ها پاک کن. @Shamime_yas01
حدیث کسا😇🦋 ✨ خدای عزیز و بزرگ فرمودند:«ای فرشته های من! این را بدانید که من همه چیز رو به خاطر عشق و محبت به این ۵ نفر که زیر کسا هستند، آفریده ام. یعنی آسمان و زمین و ماه تابان و خورشید درخشان و دریاها و هرچیزی که در دریاها هستند، همه رو به خاطر دوستی اینها آفریدم.» یکی از فرشته های خوب خدا به نام جبرئیل پرسید: «خدایا چه کسانی زیر کسا هستند؟» خداوند عزیز و بزرگ فرمود: «آنها خانواده پیامبر و اهل بیت او هستند، یعنی فاطمه، پدرش، همسرش و دو پسرش» جبرئیل گفت:«خدایا به من اجازه می‌دهید زیر کسا بروم؟» خداوند فرمود: «بله اجازه داری.» جبرئیل هم کنار کسا آمد و گفت: «سلام پیامبر خوب خدا، خدای بزرگ برای شما سلام فرستاد و فرمود: من همه چیز را به خاطر محبت و دوستی شما آفریدم، یعنی آسمان و زمین و ماه تابان و خورشید درخشان و دریاها و هرچیزی که در دریاها هستند . همه چیز را به خاطر دوستی شما آفریدم. و به من هم اجازه داد که زیر کسا بیایم. آیا شما هم به من اجازه می‌دهی زیر کسا بیایم؟» پدرم گفتند:«بله فرشته‌ی خوب خدا بفرمایید زیر کسا» و جبرئیل هم پیش ما، زیر کسا آمد. @Shamime_yas01
حدیث کسا😇🦋 ✨ جبرئیل یک پیام ویژه‌ی قرآنی از خدا برای پدرم خواند. جبرئیل به پدرم گفت: «خداوند بدی ها و زشتی ها را از شما و اهل بیتت دور کرد، شما و خانواده ات را کاملا پاک گرداند.» علی علیه‌السلام گفت: «ای پیامبر خدا، این نشستن ما زیر کسا چه اهمیتی دارد؟» پدرم گفت: «به خدا قسم، اگر در جمعی از دوستان ما، این داستان حدیث کسا تعریف شود، خداوند رحمت و برکت را همراه فرشته‌‌ها برایشان می فرستد و اگر کسی در آن جمع ناراحت باشد، خدا ناراحتی او را برطرف می‌کند.» همسرم، علی علیه‌السلام، گفت: «به خدای کعبه قسم که با این حرف شما، یعنی ما و شیعیان و دوستان ما رستگار و خوشبخت هستیم.» @Shamime_yas01