eitaa logo
شعر هیأت
10.5هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
181 ویدیو
15 فایل
🔹انتخاب شعر خوب، استوار و سالم، تأثیرگذار و روشن‌گرانه همواره دغدغه ذاکران و مرثیه‌خوانان اهل معرفت و شناخت بوده است. 🔹کانال «شعر هیأت» قدمی کوچک در راستای تحقق این رسالت بزرگ است.
مشاهده در ایتا
دانلود
علیه‌السلام 🔹عروةُ الوُثقی🔹 صاحب اسرار «سُبْحانَ الّذي أَسْرى‏» علی‌ست... بین آیات الهی، آیت کبری علی‌ست «قُلْ هُوَ اللَّهُ أحَد» تفسیری از اخلاص اوست در کمال بندگی یکتای بی‌همتا علی‌ست حافظ جان علی «فَاللَّهُ خَيْرٌ حافِظا» حافظ قرآن به «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا» علی‌ست آیت الکرسی به اسم اعظمش مستمسک است ای مسلمانان به قرآن «عُروةُ الوُثقی» علی‌ست... سِیرْ در «ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْض» کُن چشم دل وا کن ببین پیدا و ناپیدا علی‌ست... «اُدْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ» در مقام قاف قرآن جنت الاعلی علی‌ست از «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني‏ آدَمَ» بپرس تا بدانی در وفای عهدِ حق «اَوْفی» علی‌ست آسمان «رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَيْنا مائِدَه» سفره‌دار «اَنْتَ خَیْرُ الرّازقین» مولا علی‌ست نور علمش «عَلَّمَ الْإِنْسانَ ما لَمْ يَعْلَمْ» است «عَلَّمَ القرآن» علی و «عَلَّمَ الاَسما» علی‌ست لوح محفوظ خدا، «مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ» در دو عالم «يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفی» علی‌ست در طریقت، رایت «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيل» رهنمای «اَلّذِينَ جاهَدُوا فينا» علی‌ست اختر تابندۀ «إِنَّ عَلَيْنا لَلْهُدى‏» ماه ظلمت‌سوز «وَ اللَّيْلِ إِذا يَغْشى‏» علی‌ست... نوح، ایمن ماند از طوفان به یمن نام او باء «بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» علی‌ست روح رحمان، قلب قرآن، جان یاسین، نفس فجر صاحب قدر و معارج، شاهد إسری علی‌ست عمره و حج و طواف و کعبه و رکن و مقام زمزم و سعی و صفا و مروه و مسعی علی‌ست «یا علی و یا عظیم و یا غفور و یا رحیم» یا الهی! مظهر اسمائک الحسنی علی‌ست یاد او «تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَر» کند در نماز قرب ذکر الله اکبر یا علی‌ست سجده، راز سر به مُهری بود و آخر فاش شد رازدار «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَی» علی‌ست بشنو از احمد حدیث «حیثما دار» علی تا ببینی هر طرف رو آورد حق با علی‌ست تیغش «أَنْزَلْنَا الْحَديد» و ضربتش «بَأْسٌ شَديد» بهترین توصیف فتحش «لا فتی الا علی»ست ذوالفقار، اثبات حق و نفی باطل می‌کند بی‌گمان فاروق اعظم در جهان تنها علی‌ست... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3923@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹دردانهٔ کعبه🔹 ذره ذره همه دنیا به جنون آمده بود روح از پیکرهٔ کعبه برون آمده بود روشنا ریخت به افلاک حلولش آن روز کعبه برخاست به اجلال نزولش آن روز عشق او بر دل سنگی‌‌ِ حرم غالب شد قبله مایل به علی بن ابی‌طالب شد از دل خانه علی رفت و حرم با او رفت کعبه در بدرقه‌اش چند قدم با او رفت قفس کعبه شکسته‌ست دم پرواز است برو از کعبه که آغوش محمد باز است آینه هستی و با آینه باید باشی خانه‌زادِ پسر آمنه باید باشی همهٔ غائله‌ها گشت فراموشِ نبی کودکی‌های علی پر شد از آغوش نبی مستی اهل سماوات دوچندان شده است عطر گیسوی علی خورده به تن‌پوش نبی تا بچیند رطب تازه‌ای از باغ بهشت رفته دردانهٔ کعبه به سر دوش نبی که نبی بوده فقط این همه سرمست علی که علی بوده فقط آن همه مدهوش نبی چشم در چشم علی، آینه در آیینه حرف‌ها می‌زند اینک لب خاموش نبی دور از من مشو، ای محو تماشای تو من نگران می‌شوم از دور شدن‌های تو من من به شوق تو سکوتم، تو فقط حرف بزن وحی می‌ریزد از آهنگ لبت، حرف بزن می‌نشینم به تماشای تو تنها، آری هر زمان خسته‌ام از مردم دنیا، آری بر مکافات زمین با تو دلم غالب شد همهٔ دهر اگر شعب ابی‌طالب شد خوب شد آمدی ای معنی بی‌همتایی بی‌تو هر آینه می‌مردم از این تنهایی دین اسلام در آن روز که بازار نداشت یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت اول آن کس که خریدار شدش حیدر بود باعث گرمی بازار شدش حیدر بود وحی می‌بارد و من دوخته‌ام دیده به تو تو به اسلام؟ نه! اسلام گراییده به تو در زمین دلخوش از اینم که تویی همسفرم از رسولان دگر با تو اولوالعزم‌ترم می‌رود قصهٔ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1341@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹چه بنویسم؟🔹 چه بنویسم؟ که شعرم باب میلم در نمی‌آید دلم می‌خواهد اما آه... از من برنمی‌آید مرا بگذار و بگذر ای غزل! دیوانۀ سرکش! از او گفتن، به این از هرچه کم کمتر نمی‌آید شنیدم با صدای او خدای او سخن می‌گفت در این ساحت سکوتم من، صدایم در نمی‌آید چه بنویسم؟ که خرما بر نخیل و دست ما کوتاه که نام او بلند است و به این دفتر نمی‌آید «امیرالمؤمنین» واژه‌ست؟ نه، پیراهنی زیباست ببین! بر قامتی جز قامت حیدر نمی‌آید به شوق روی پیغمبر سه روز آذین شده یثرب ولی بیرون دروازه‌ست پیغمبر، نمی‌آید علی باید بیاید تا محمد گام بردارد که پیغمبر به همراه یکی دیگر نمی‌آید علی باید بیاید تا کنار مصطفی باشد علی باید بیاید تا محمد، مرتضی باشد که دنیا بی‌علی شهری‌ست بی‌قانون، خبر داری؟ محمد بی‌علی، موساست بی‌هارون، خبر داری؟ بدون او در این طوفان چگونه زنده می‌مانی؟ محمد بی‌ علی، نوح است بی‌کشتی، نمی‌دانی! بلاگردان او در بدر و در احزاب و خیبر بود علی جان محمد یا محمد جان حیدر بود؟ محمد با علی وقتی می‌آید، وقت طوفان است فرار از دستشان کار مسیحی‌های نجران است... علی آری علی... مردی که در افلاک، نامی بود شنیدم بارها هم‌سفرۀ مردی جذامی بود... چه بنویسم؟ که دیگر کاری از من بر نمی‌آید از او گفتن به این از هرچه کم کمتر نمی‌آید همین ابیات درهم را تو می‌بینی خبر دارم همین کم را همین کم را تو می‌بینی خبر دارم 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3715@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹آیینۀ حق🔹 لب باز کردی تا بگویی اَوّلینی آری نخستین پیرو حبل‌المتینی عاشق‌ترین آغوشِ دنیایی و باید در چهرۀ او عشق را تنها ببینی وا می‌کنی آغوش خود را عاشقانه مضمون برای شعر من می‌آفرینی حالا خودت هم ایستادی سمت قبله وقتی چنین محو امیرالمؤمنینی لب باز کردی تا بگویی وصف او را سخت است اگرچه واژه از جنّت بچینی ای کعبه! تو با حق و حق با توست آری حالا که با آیینۀ حق هم‌نشینی 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3717@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹قسیم النار و الجنة🔹 خدا می‌خواست تا تقدیر عالم این چنین باشد کسی که صاحب عرش است، مهمان زمین باشد خدا در ساق عرش خویش جایی را برایش ساخت که حتی ماورای دیدۀ روح‌الامین باشد خدا می‌خواست از رخسارۀ خود پرده بردارد خدا می‌خواست تا دست خودش در آستین باشد علیٌ حُبّه جُنَّه، قسیم النار و الجَنَّه خدا می‌خواست آن باشد، خدا می‌خواست این باشد علی را قبل از آدم آفرید و در شب معراج به پیغمبر نشانش داد تا حق‌الیقین باشد به جز نام علی در پهنۀ تاریخ نامی نیست که بر انگشتر پیغمبران نقش نگین باشد به جز او نیست دستاویز محکم در دل طوفان به جز او نیست وقتی صحبت از حبل‌المتین باشد مرا تا خطبه‌های بی‌الف راهی کن و بگذار که بعد از خطبۀ بی‌نقطۀ تو نقطه‌چین باشد مرا در بیت‌بیت شعرهایم دستگیری کن غزل‌های تو بی‌اندازه باید دلنشین باشد غزل لطف خداوند است اهل دل خبر دارند غزل خوب است در وصف امیرالمؤمنین باشد 📝 🌐 shereheyat.ir/node/218@ShereHeyat
هدایت شده از KHAMENEI.IR
22.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 رهبر انقلاب: برای زندگی امروز باید از امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) درس بگیریم 💻 @Khamenei_ir
علیه‌السلام فرازی از یک 🔹ای دست خدا!🔹 ماه اسفند فراز آمده، سرخوش، سرشار این چه ماهی‌ست چنین روشن و آیینه‌تبار؟!... شستشو می‌کند این ماه، زمین در باران تا نباشد به کدورت نفسِ خاک، دچار تا نیفتد نظر روشن نوروز به گَرد تا نگیرد نفسِ سبزِ بهاران ز غبار... چشم و گوش همه باز است در این ماهِ زلال بی‌خبر نیست در این ماه کسی از اسرار کَم کَمَک می‌رود از یاد، سکوتِ دی‌ماه خوش خوشَک می‌رسد از راه، هیاهوی بهار... سال دیگر نکند سرد بیفتی؟ برخیز! سال دیگر نکند زنده نباشی؟ هشدار!... قُمری زمزمه‌خوان خیمه زده پُشت حصیر هُدهُدِ پیر برون آمده از کُنجِ حِصار... حیف باشد که در این ماه نخوانیم سرود حیف باشد که در این ماه بگیریم قرار... هیچ‌کس نیست در این ماه گرامی آرام هیچ‌کس نیست در این ماه مطهّر، بی‌کار... کیست آن‌کس که مرا می‌بَرد این ماه، به اوج؟ آن‌که برداشته از خاطرِ مجروحم بار این صدای نَفَسِ روشن و پاکیزۀ کیست این صدایی که مرا می‌برَد آن سوی حصار... آن‌که این‌گونه مرا می‌کِشد از خویش، برون آن‌که انداخته این ماه، مرا از همه کار... آن‌که آمیخت مرا با نفَس روشن صبح آن‌که آموخت مرا در دلِ شب، استغفار حیف باشد که در این ماه نگویم: حیدر حیف باشد که در این ماه نگویم: کرّار می‌کند شیر، مرا مدح علی در اسفند بهتر از مدح علی چیست در این ماه‌بهار؟ با علی نیست مرا دلهرۀ تنگی گور با علی نیست مرا دغدغۀ روزِ شمار... از دلِ بی‌کَسم ای یار نبی! پای مکش از سرِ خسته‌ام ای دست خدا! دست مَدار زندگی می‌کنم و زندگی‌ام از تو پُر است قسمتَم باد تو را موقعِ مُردن، دیدار... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2620@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹قطره‌ای از دریا🔹 آمدم باز کنم چشم پر از باران را و به عطر نجف آغشته نمایم جان را آمدم در طلب سورۀ والشمس و ضحی یک دل سیر تماشا کنم این ایوان را آدم و نوح و محمد به حرم آمده‌اند تا به الگوی علی شرح دهند انسان را آیه آیه همه جا مدح علی می‌خواندند ای دل غافل من باز بخوان قرآن را أَفَمَنْ كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ؟ جز علی کیست که روشن کند این برهان را خواستم شمّه‌ای از رزم علی بنویسم نتوانم که به تصویر کشم طوفان را او که از بدر و احد، خیبر و خندق آمد تا به شمشیر دودم مسخ کند شیطان را... شاخص عدل الهی بُوَد و می‌سنجند به ترازوی مساوات علی، میزان را... آنچه گفتیم فقط قطره‌ای از دریا بود من‌که نشناختم آن وسعت بی‌پایان را 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4535@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹فصل‌الخطاب🔹 بر روی دوشت کیسه کیسه کهکشان بود منظومه‌هایی مملو از خرما و نان بود سهم کبوترهاست خوشه خوشه پروین عمری زمینِ زیرِ کشتت آسمان بود در کوچۀ بی‌انتهای حسن خلقت باید به دنبال بهشتی جاودان بود در فکر مردم با چه حالی صبح کردی؟ «حی علی خیرالعمل» وقت اذان بود از شمع بیت‌المال پرسیدم به من گفت: سهم خودت از آن فقط زخم زبان بود فصل‌الخطاب هر قضاوت بود حکمت فصل‌الخطاب غزوه‌ها شمشیرتان بود شمشیر تو روی سخن با دشمنان داشت لبخندت اما دستگیر دوستان بود لبخند، اشک شوق ایتام است، لبخند هر روز و شب بر سفرۀ تو میهمان بود لبخند را خانه‌نشین کردند و با اخم گفتند با مردم نباید مهربان بود هرچند انسانیت از ما رو گرفته اما به قدر وسع انسان می‌توان بود 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4536@ShereHeyat
ای مهر تو دلگرمی هر طفل یتیم! ای خوانده تو را به چشم تر، طفل یتیم دلتنگ توییم یا علی! هر شب و روز آن‌گونه که در روز پدر، طفل یتیم 📝 @ShereHeyat
🔹بهاری که در راه است...🔹 دوباره روزهای سال شمسی رو به پایان است ولی خورشید من در پشت ابر تیره پنهان است ندارد غیر فرشی کهنه و یک قاب آیینه ببین خانه‌تکانی در دل ساده چه آسان است نبود امسال هم بابا سر سفره، نمی‌داند، که من گرمای دستش را... ولی او در پی نان است حواسش هست اما با من و دلواپسی‌هایم دم رفتن به مادر گفته عیدی لای قرآن است و کفش کهنه‌ام را در مسیری تازه می‌پوشم وگرنه کفش نو در راه بی‌مقصد فراوان است عدالت چون درختی خشک هر شب خواب می‌بیند بهاری را که در راه است یوسف را که زندان است 📝 🌐 shereheyat.ir/node/4538@ShereHeyat
با زمزمۀ سرود یارب رفتند چون تیر شهاب در دل شب رفتند تا زنده شود رسالت خون حسین با نام شکوهمند زینب رفتند #سیدحسن_حسینی ✅ @ShereHeyat