چارشنبهسوری
شب، شب چارشنبهسوری بود
در هر خانه آتشی روشن
شهر، کوچه به کوچهاش شده بود
به نگاه سیاوشی روشن
پدرم شمع نیمهسوزی بود
ناگهان با صدای فشفشهای
زوزۀ توپ در سرش پیچید
باز تا هفت کوچه آنورتر
ضجّههای مکرّرش پیچید
موج افتاده بود روی موج
داد میزد که در محاصرهایم
آن سوی خاکریز ناپیداست
غوطهور در میان خون شدهایم
زیر رگبار دشمن از چپ و راست
سر به دیوار بس که میکوبید
با تمام وجود حس کرده است
بارها جنگ پرمخاطره را
یا علی گفت، از زمین برخاست
رفت تا بشکند محاصره را
بچههای محلّه دورش را...
قهرمانانه دل به دریا زد
هرچه را داشت بر زمین انداخت
تا نفسهای آخرش جنگید
بعد خود را به روی مین انداخت
روی آسفالت دست و پا میزد
یافتم جسم نیمهجانش را
روی زانوی مادرم در خون
قهرمانانه سر برون آورد
باز هم در مصاف خنجر، خون
عشق با او سر جنون دارد
✍🏻 #محمد_شکریفرد
🏷 #جانبازان_اعصاب_و_روان | #چارشنبهسوری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
موشک کاغذی
موشک کاغذی بلند شد و
پدرم را به اشتباه انداخت
پدرم داد زد: هواپيما
بمب روی قرارگاه انداخت
پدر از روی صندلی افتاد
پا شد و گفت يا علی، افتاد
سقف با بمب اوّلی افتاد
او به بالا سرش نگاه انداخت
تانک از روی صندلی رد شد
شيشۀ عينکم ترک برداشت
يک نفر اسلحه به دستم داد
طرفم چفيه و کلاه انداخت
خاکريز از اتاق خواب گذشت
من و او سينهخيز میرفتيم
او بهجز عکس خانوادگیاش
هرچه برداشت بين راه انداخت
::
به خودم تا که آمدم ديدم
پدرم روی دستهايم بود
يک نفر دوربين به دست آمد
آخرين عکس را سياه انداخت
موشک آرام روی تخت افتاد
زنی از بين چند دست لباس
يونيفرم پلنگی او را
توی ايوان جلوی ماه انداخت
✍🏻 #محمدحسین_ملکیان
🏷 #جانبازان_اعصاب_و_روان | #شهدای_جانباز
🇮🇷 @Shere_Enghelab
عید آوردند
خبر رسیده دوباره شهید آوردند
چقدر لالۀ سرخ و سپید آوردند
کنار این همه قحطی، میان این همه غم
خبر رسیده که موج امید آوردند
پر از شکوفه شده این جهان خالی باز
که بعد از آن همه اسفند، عید آوردند
قسم به دامن پاک زنان این صحرا
قسم به عشق که نسلی جدید آوردند
اگرچه خود غزلی عاشقانه و نابند
ولی حماسه و قدرت پدید آوردند
زنان خون جگر خورده پای این بستان
که میوۀ دل خود را نوید آوردند
به رغم آن همه آفت که باغمان دیده است
چقدر خوب که نسلی شهید آوردند
✍🏻 #عاطفه_خرمی
🏷 #تشییع_شهدا | #مادران_شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
چه میدیدی؟
بگو با من که در آن روز و در آنجا چه میدیدی؟
شهید من! میان تیر و ترکشها چه میدیدی؟
همانجایی که میگفتی بیا احمد، بیا احمد
روایت کن که در آن صحنۀ زیبا چه میدیدی؟
نسیم رحمت آنجایی که پس زد پردۀ دنیا
بگو آن لحظهها در عالم بالا چه میدیدی؟
در آن گودال و آن صحرا، میان آتش و خونها
به غیر از صحنههای سرخ عاشورا چه میدیدی؟
چه میدیدی که رفتن را به ماندنها نمیدادی
پس از آن روزها در طالع فردا چه میدیدی؟
بگو، دیروز از آن بالا بلندیهای معبرها
از این آشفته حال و روزهای ما چه میدیدی؟
شهید من! شهید من! که همآغوش امواجی
بگو در بیکرانیهای آن دریا، چه میدیدی؟
✍🏻 #حسن_زرنقی
🏷 #شهید_مهدی_باکری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
14.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نسیم رحمت آنجایی که پس زد پردۀ دنیا
بگو آن لحظهها در عالم بالا چه میدیدی؟
✍🏻 #حسن_زرنقی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از KHAMENEI.IR
50.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | سرودی برای حلبچه
🔺 رسانه KHAMENEI.IR در سالروز بمباران شیمیایی شهر حلبچه توسط رژیم بعث در ۲۵ اسفند ۱۳۶۶، فیلمی از سفر استانی آیتالله خامنهای به کردستان در دوران ریاست جمهوری و اجرای سرود جمعی از دانشآموزان کُرد دربارهی بمباران شیمیایی و کشتار مردم مظلوم حلبچه را منتشر میکند.
💻 Farsi.Khamenei.ir
فرصت پرواز
چرا دیگر نمیلرزد دل من؟
چرا کم عشق میورزد دل من؟
شهیدان! شرمسارم، فکر کردم
به مشتی خاک میارزد دل من
::
نمیارزد به مشتی خاک، حتی
به مقداری خس و خاشاک حتی
دل من سنگ میمیرد مبادا
بماند چشم من نمناک حتی
::
غم خود را به مردم میفروشد
به رنگی از تبسم میفروشد
دل من، فرصت پرواز خود را
به مشتی آب و گندم میفروشد
::
دل من اهل شیون بود یا نه؟
سزاوار شکستن بود یا نه؟
به جای دل، پرستوی غریبی
میان سینۀ من بود یا نه؟
::
نگاهم کی غریب و بیوطن شد؟
دلم کی لالۀ خونین بدن شد؟
سر از آوازهایم کی بریدند؟
گلویم کی شهید بیکفن شد؟
✍🏻 #سیدحبیب_نظاری
🏷 #دفاع_مقدس | #شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از 🚩 هی هات | جهاندار
🌷 ای عکس شهیدی که رویت خاک نشسته
ای سختترین لحظهی این خانهتکانی...
@mehdi_jahandar
کرامت بهار
آه میکشم تو را با تمام انتظار
پر شکوفه کن مرا، ای کرامت بهار
در رهت به انتظار، صف به صف نشستهاند
کاروانی از شهید، کاروانی از بهار
ای بهار مهربان، در مسیر کاروان
گل بپاش و گل بپاش، گل بکار و گل بکار
بر سرم نمیکشی دست مهر اگر، مَکش
تشنۀ محبتاند لالههای داغدار
دستهدسته گم شدند سهرههای بینشان
تشنهتشنه سوختند، نخلهای روزهدار
میرسد بهار و من بیشکوفهام هنوز
آفتاب من بتاب، مهربان من ببار!
✍🏻 #علیرضا_قزوه
🏷 #شعر_انتظار | #شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
12.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 دنبال شهادت همۀ عمر دویدی
گفتی که در این عالم خاکی خبری نیست...
📹 دعای #حاج_قاسم_سلیمانی در جشن تولد ۵۶ سالگی
🗓 یکم فروردین سالروز تولد سردار دلها
🇮🇷 @Shere_Enghelab
خواهش عاشقی
ایستاده کنار مردم شهر
چون همیشه صمیمی و ساده
جنگ، تحریم، سیل، ویرانی
لحظهای از نفس نیفتاده
آه این کربلای چندم اوست
ایستاده هنوز فرمانده
خیل مردان مرد لشکر او
شاید اینبار سوی ما باشد
چشمهای شهیدپرور او
سروها ایستاده میمیرند
ایستاده میانۀ میدان
روبهروی جهان شمر و یزید
مردی از ملت امام حسین
مردی از نسل رازهای رشید
زینبیه چقدر آرام است
او که زانو زده کنار ضریح
او که زانو زده به پای علم
او که زانو زده میان رواق
ایستاده میان صحن حرم
ایستاده عمیق میخندد
نفسی تاب ایستادن نیست
وقت دیدار صبح آدینه
شرح این شوق را روایت کرد
دست خطی کنار آیینه
خواهش عاشقی: مرا بپذیر
از قدمهای او نشان دارد
کوچه و خاکریز و جاده هنوز
در دفاع مقدسی دیگر
مرد و مردانه ایستاده هنوز
ایستاده میان قدس شریف
✍🏻 #سیدمحمدجواد_شرافت
🏷 #حاج_قاسم_سلیمانی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
عمامۀ خونین
در خیالم شد مجسم عالم شیرین تو
روزگار سادۀ تو، حجرۀ رنگین تو
چشم بستم تا هجوم اشک را مخفی کنم
چشم وا کردم بیاموزم کمی از دین تو
درد دین داری و عمری خون دل قوتت شده
داغها جاریست بر پیشانی پرچین تو
بیتعلق، بیریا، در خاک و خون افتادهای
سادگی، آزادگی، افتادگی آیین تو
با خودم میگویم از این دو چه چیزی برتر است؟
خونِ بر عمامه یا عمامۀ خونین تو؟
میرود از سینهات رنج تمام سالها
آن زمانی که میآید عشق بر بالین تو
✍🏻 #سیدهفرشته_حسینی
🏷 #طلبه_شهید | #شهدا
🗓 دوم فروردین؛ سالروز هجوم مأموران ستمشاهی پهلوی به مدرسه فیضیه قم و شهادت جمعی از طلاب و روحانیون
🇮🇷 @Shere_Enghelab