خادم حرم
در گوش دلت نوای چاووش حسین
خوشعاقبتی مزد سیهپوش حسین
برگرد و بگو چگونه ما هم برسیم
از خادمی حرم به آغوش حسین
✍🏻 #فاطمه_اسلامی
🏷 #شهدای_حرم_شاهچراغ | #شهید_غلامعباس_عباسی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
حبیب حرم
در ماه حسین پاک و طاهر شد و رفت
در خیمۀ عباس جواهر شد و رفت
آغوش حسین بن علی باز که شد
این مرد حبیب بن مظاهر شد و رفت
✍🏻 #سمیه_خردمند
🏷 #شهدای_حرم_شاهچراغ | #شهید_غلامعباس_عباسی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
ای بادۀ جهل کرده سرمست، تو را
جز باد بگو چه مانده در دست، تو را
با اسلحۀ پُر اینچنین جار نکش
جاروکش این حرم حریف است تو را
✍🏻 #میلاد_عرفانپور
🇮🇷 @Shere_Enghelab
امضا
تو خادمی و به این حرم، حسّاسی
از خون تو، میوزد چه عطرِ یاسی!
در روضه، شهادتت شد امضا، وقتی
دیدند غلامِ حضرتِ عباسی
✍🏻 #عارفه_دهقانی
🏷 #شهدای_حرم_شاهچراغ | #شهید_غلامعباس_عباسی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
لالۀ چلچراغ
یکبار دگر نشست داغی بر داغ
از لالۀ چلچراغ روشن شده باغ
از عرش به فرش، ریسۀ سرخ بکش
ای باغ شهید داده، ای شاهچراغ
✍🏻 #حامد_اهور
🏷 #شهدای_حرم_شاهچراغ | #شهید_محمد_جهانگیری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهید عشق
اندوه من یک شعر بیپایان غمبار است
هر بیت آن از خون دشتی لاله سرشار است
نجوای لبهایی عطشنوش از حرم پیچید
باید شهادت خواست آری مرگ بسیار است
گلدسته هم میدید همراه کبوترها
زخم عمیقی بر تن آن روح تبدار است
در روزگار شبهه، در قحطی ایمان دید
عصیان به دستش تیر دارد، فکر رگبار است
وقتی شهید عشق میشد در حرم تنها
میدید راه دوست راهی سهل و دشوار است
آن راه پایانش شهادت بود و میفهمید
شیرینترین لحظه برای وصل دلدار است
✍🏻 #الهام_نجمی
🏷 #شهدای_حرم_شاهچراغ
🇮🇷 @Shere_Enghelab
شوق پرواز
شوق پرواز در دل ما بود
تا دم مرگ یک نفس ماندیم
همه در راه آسمان بودند
من و یک عده در قفس ماندیم
قسمت آسمانیان پرواز
قسمت ما اسارت و ماندن
با نگاهی که غرق حسرت بود
چقدر داد میزدم: من! من!
ما اسیر و غریب، اما نه
پادگان در اسارت ما بود
گاه باید نرفت و باقی ماند
در ته دره بود و بالا بود
اَلرَّمادی و سامرا، بغداد
هر کجا بود با خدا بودیم
هر نسیم عطر آشنایی داشت
شکر، نزدیک کربلا بودیم
این اسارت هنوز هم باقیست
همه غافل از این که ما هستیم
کوچهها محو در فراموشیست
باز مثل غریبهها هستیم
✍🏻 #محمد_غفاری
🏷 #دفاع_مقدس | #آزادگان_سرافراز
🇮🇷 @Shere_Enghelab
ای انتظار شهیدان
الشام...الشام...الشام... غربتشمار شهیدان
اندوه... اندوه... اندوه... ای شام تار شهیدان
میخواهم ای شام نیلی! آنقدر آتش بگریم
تا عاقبت گم شوم گم، گم در غبار شهیدان
میخواهم آنسان بگریم تا در تَف خون بپیچد
پژواک فریادهای دنبالهدار شهیدان
هیهات هیهات هیهات: بانگ اناالحقّ عشق است
هیهاتگو میروم من تا پای دار شهیدان
ای عشق آلوده دامن! شاید شفیع تو باشم
گر روز محشر برآرم سر از تبار شهیدان
جان بر لب آمد کجایی؟ ای خونبهای من و عشق!
الغوث الغوث الغوث ای انتظار شهیدان
✍🏻 #عبدالحمید_رحمانیان
🏷 #شعر_انتظار | #شهدا
🇮🇷 @Shere_Enghelab
حج ناتمام
آورده است بوی تو را کاروان به شام
پیچیده عطر واعطشای تو در مشام...
هفتاد و یک ستاره که بر نیزه رفتهاند،
صف بستهاند پشت سر تو به احترام...
تو مرگ را به سُخره گرفتی و دیگران
دلخوش به دینِ بیخطرند و مقام و نام
طولی نمیکشد که جهان بشنود که نیست
حجّی قبولتر ز همین حجّ ناتمام
آنقدر دور نیست که دستی به انتقام
تیغ تو را دوباره برون آرَد از نیام
✍🏻 #عزیز_مهدی
🏷 #شعر_عاشورایی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
مسافر من
خورشید به خون نشستهام، آه! رسید
آهِ منِ دلشکسته تا ماه رسید
ای عمّه! کمک کن که ز جا برخیزم
انگار مسافر من از راه رسید!
✍🏻 #سیدمحمد_بابامیری
🏷 #شعر_عاشورایی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
معزّ المؤمنین
سیاست داشت، اما مثل حیدر بود در میدان
که تیغ تیز میدان میدهد سَیّاس را برهان
سراسر عزت و فتح است و باطل کردن نیرنگ
اگر هم بسته باشد مجتبی با دشمنش پیمان..
حسن تنها نه در منزل اسیر حیلۀ زن بود
که بین لشکر خود بود تنها بین نامردان
حسن البته تنها نیست وقتی در کنار او
حسین و زینبش هستند با عباس یک گردان
به بازو حرز حیدر، بر سرش عمامۀ احمد
به روی لب همیشه ذکر مادر داشت تا پایان
بپرس از کوچهها بعد از علیبنابیطالب
کدامین شانه در تاریکی شب میبَرَد اَنبان؟
کسی که گرد فرشش را تبرک میبرد جبریل
نشسته با موالی روی خاک و خورده آب و نان
مُعزّ المؤمنین است او بپرس از مردم نجران
کریم اهلبیت است او بپرس از سورۀ انسان..
✍🏻 #سعید_تاجمحمدی
🏷 #امام_حسن_مجتبی علیهالسلام
🇮🇷 @Shere_Enghelab
سلمان
بیا باران شو و جاری شو و بردار سدها را
به پیکارِ «نخواهد شد» بیاور «میشود»ها را
ببین، کورُش هم اینجا خواب بیداری نمیبیند
به سوی زندگی بشتاب و بگذار این جسدها را
تو را بانگ بلال از دور سوی خویش میخواند
برای خسروان بگذار لحن باربدها را
صدای روشنی میآید از ژرفای نخلستان
سبد بردار پر کن از مناجاتش سبدها را
غریبی در دیار خویشتن؟ مهمان شهری شو
که «اهل بیت» میخوانند آنجا نابلدها را
کرامت را ببین، پیغمبران شهر دانایی
به تدبیر تو میبندند راه عبدودها را
✍🏻 #محمدکاظم_کاظمی
🏷 #سلمان_فارسی
🇮🇷 @Shere_Enghelab