eitaa logo
شعر انقلاب
2.5هزار دنبال‌کننده
480 عکس
146 ویدیو
2 فایل
انقلاب اسلامی ایران در آینۀ شعر ارسال پیام: @Shaere_Enghelab
مشاهده در ایتا
دانلود
نشان سرفرازی رها نمی‌کنم دمی امام و انقلاب را به عشق می‌سرایم این شکوه بی‌حساب را هنوز صبح و روشنی در این دیار زنده است به شب بگو نظاره کن ثبات آفتاب را به رنگ سرنوشتمان، به رنگ آبی حضور پر از نشاط و زندگی‌ست، خط بزن سراب را.. حماسه‌های ما همه، نشان سرفرازی‌اند نشان بده به عالمی، دوام انقلاب را در آن حضور پر ثمر، که فتنه را شکسته بود جهان نظاره کرد آن، شکوه انتخاب را اگر چه کفر می‌خرد، برای میهنم خطر بگو به خصم می‌چشی، لهیب این عذاب را ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
ایرانِ سربلند ای میهن ای دلیل همه افتخارها عزت گرفته از تو همه اعتبارها در فتنۀ خزان نشکستی و محکمی نامت شکوه نغمۀ شور بهارها آغوش باز کرده برای تو آسمان سرچشمۀ زلال همه چشمه‌سارها جانم فدای نام تو ایرانِ سربلند با توست تا همیشه همه اقتدارها ای سرزمین شیرزنان همیشه سرو حتی نبوده مثل تو در روزگارها نه! یک وجب ز خاک تو را هم نمی‌دهیم مبهوت ماست چشم همه شهریارها ما ترک یا بلوچ و عرب، کُرد و ترکمن ما با همیم، ای وطنِ بی‌شمارها ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
لشکر آماده هرچند دشوار است، راه ساده‌ای دارد آبادی این خاک حتماً جاده‌ای دارد هر چند دشمن روی میزش کینه می‌چیند غوغا برای هیچ و... فکر ساده‌ای دارد از گردباد حادثه هرگز نمی‌ترسیم وقتی وطن هر جای خود دلداده‌ای دارد در این زمانه، روزهای سختی و تحریم این خاک در خود مردم آزاده‌ای دارد با شور می‌خواند تمام چاوشی‌ها را هر بار پیروزی فوق‌العاده‌ای دارد ما می‌توانیم و همیشه سرفرازانیم باغ شهیدان لشکر آماده‌ای دارد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهید عشق اندوه من یک شعر بی‌پایان غمبار است هر بیت آن از خون دشتی لاله سرشار است نجوای لب‌هایی عطش‌نوش از حرم پیچید باید شهادت خواست آری مرگ بسیار است گلدسته هم می‌دید همراه کبوترها زخم عمیقی بر تن آن روح تب‌دار است در روزگار شبهه، در قحطی ایمان دید عصیان به دستش تیر دارد، فکر رگبار است وقتی شهید عشق می‌شد در حرم تنها می‌دید راه دوست راهی سهل و دشوار است آن راه پایانش شهادت بود و می‌فهمید شیرین‌ترین لحظه برای وصل دلدار است ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
برای میهن تنها خدا فهمیده عمق باورش را خالی نکرده لحظه‌ای او سنگرش را با خون دل همواره در حفظ وطن بود تیری اگر حتی شکسته شهپرش را اندوه دوری و فراق و صبر بسیار دنیا ندیده شِکوه‌های همسرش را بین هزاران نامه‌اش هرگز نمی‌گفت اندوه‌ها و مشکلات دیگرش را آرامش این خاک در دستان او بود با جان و دل می‌خواست حفظ کشورش را عمری برای میهنش مردانه جنگید حالا وطن بر دوش دارد پیکرش را هرگز نمی‌ارزید دنیا پیش چشمش او از شهادت خواست مزد آخرش را ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
داغ اندوه به جان از این همه غم داریم ای غیرتیان، داغ مگر کم داریم؟ از شاهچراغ، اصفهان تا ایذه... خوزستان، خوزستان ماتم داریم ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
آغاز طوفان هزاران ابر در داغت پر از بغضند و بارانند هنوز از این خبر چشمانمان بی‌تاب و حیرانند تنت را زخم‌ها چون لاله‌زاری غرق خون کردند نفهمیدند در خونت هزاران لاله پنهانند نگاهت عشق را از ذره‌ها تا آسمان می‌برد در آن راهی که عالم را به سوی نور می‌خوانند همیشه علم تو چون خار در چشمان دشمن بود بهارت را خزان کردند و در فکر زمستانند؟ شغادانِ پر از کینه تو را کشتند و سرمستند نمی‌دانند پای خون تو این قوم می‌مانند؟ جهان باید بداند راه تو همواره پابرجاست و دشمن را بگو این بغض‌ها آغاز طوفانند ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
عطر زیارت‌نامه رفتی ولی چشمانِ ما پر بود از باران در زیر برفِ غربت و در فصل یخبندان مثل پدر بودی عزیز و مهربان یعنی با تو نمی‌شد کودکی بی‌تاب و سرگردان.. هر جا که مظلومی تو را می‌خواند، می‌رفتی تا سوریه، تا غزه، تا بغداد، تا لبنان در خاک غمگینی اگر پای تو وا می‌شد باران به باران عشق می‌بارید و الرحمان آن شب که آتش سوخت جان و پیکر ما را عطر شهادت داشت بغض و گریۀ ایران اما فراقت را چگونه تاب آوردیم؟ مایی که لبریزیم از داغت پس از طوفان بعد از تو حتی روزهای مهربانی رفت این دردها هرگز به آسانی نشد جبران عطر زیارت‌نامه از گلزار می‌آید حتما شهیدانند هر شب پیش تو مهمان ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
«ادامه غروب کربلا» کودکان غزه و حلب دختران برچی و هرات و کابل و یمن اهل یک ولایت‌اند! جنگ مشق کودکان خاورمیانه است موشک و فشنگ‌های خیره‌سر جنگ‌های در پی دلیل جنگ‌های بی‌دلیل بمب‌های ناگهانی یزیدیان این زمان بر خطوط روشن حیاط مدرسه خط تیره می‌کشند این، ادامه همان غروب کربلاست رنج‌های کودکان نینواست ✍🏻 🇮🇷 @Shere_Enghelab
سرفرازان دلیرانه وطن در خود هزاران داستان دارد غم و شادی، شرنگ و شهدهای توامان دارد شهیدانش سخن گفتند از آن روز، آن پیمان همان عهدی که جا در قلب‌های مهربان دارد نشسته قلب ما، در پای عهدش سال‌های سال به پای عهد مردی که نشان از آسمان دارد همان مردی، که همراهش سپاهی از شهیدان است همان مردی که در دل داغ باغ ارغوان دارد اگر از دوستان و دشمنان رنجیده اما او صبور و مقتدر همچون دماوندش توان دارد چهل سال است، این کوه تنومندِ فلک‌آسا سرافراز است و بِشکوه و به دل آتشفشان دارد کجا دارند ملت‌ها شبیه سربدارانش؟ کدامین قوم حتی یک «سلیمانی» چنان دارد حماسه، هیبت و شوکت... جوانانش دلیران‌اند وطن، در خود جوانانی ز جنس «آرمان» دارد نمی‌داند جهان راز مگوی سرفرازان را که هر بانوی او از حضرت زهرا نشان دارد روایت می‌کند از عشق، از ایثار مردانش چه بی‌اندازه در تاریخ خود نام‌آوران دارد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
صبح شهادت روایت کرد چشمانت شکوه شیرمردان را غرور کوه‌های غیرت و مردان ایران را نگاهت راویِ فتحِ طلوع صبح سنگرهاست شهادت داد قلبت روزهای سخت طوفان را بگو از دشت‌های سرخ، از سجاده‌های عشق بگو از سبزپوشانی که دانستند باران را بیا تفسیر کن از آیه‌ها صبح شهادت را مضامینی که آرامش دهد غوغای این جان را ببین ماییم و دنیا، روزهامان غرق در غفلت شقایق کو نشانت؟ فتح کن فصل زمستان را ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
شهید عشق اندوه من یک شعر بی‌پایان غمبار است هر بیت آن از خون دشتی لاله سرشار است نجوای لب‌هایی عطش‌نوش از حرم پیچید باید شهادت خواست آری مرگ بسیار است گلدسته هم می‌دید همراه کبوترها زخم عمیقی بر تن آن روح تب‌دار است در روزگار شبهه، در قحطی ایمان دید عصیان به دستش تیر دارد، فکر رگبار است وقتی شهید عشق می‌شد در حرم تنها می‌دید راه دوست راهی سهل و دشوار است آن راه پایانش شهادت بود و می‌فهمید شیرین‌ترین لحظه برای وصل دلدار است ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
کجایید ای مسلمان‌ها؟ فلسطینم، فلسطینم، پر از اندوه انسان‌ها گرفتارم، گرفتارم، کجایید ای مسلمان‌ها؟ نمی‌بینید اطفالم به خون آغشته‌اند اینجا؟! چه رنجی می‌کشم از مَکرِ بی‌پایان شیطان‌ها صدای بغض من را بشنو و فریاد شو با من بخوان والنصر را، این بغض را بشکن به باران‌ها به دوشم می‌کشم نعش جوانان غیورم را ولی مشتم پر از خشمی‌ست، از باروتِ طوفان‌ها کمی آهسته، ای دنیا! صدای بمب‌ها، خاموش! که شاید بشنوی آه دلِ رنجورِ عطشان‌ها منم بیت‌المقدس، من فلسطینم، منم مکه منم حالا نماد کربلای کل دوران‌ها سرافرازم، شهیدم، تا ابد جاوید و پابرجا به زیر آتشِ آل یهود و آل عصیان‌ها ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
روضۀ گوشواره پس از تو رنگ صورتی نشانۀ غمم شده به رنگ بغض و اشک و داغ‌های مبهمم شده منم همان که لهجۀ بهاری شکوفه‌ها بدون تو نوای های های ماتمم شده به یاد بغض‌های سرخ راه کربلا و شام تمام نغمه‌ها تداعی محرمم شده به یاد اشک و غصه‌های دختر سه‌ساله‌اش دوباره گوشواره روضۀ مجسمم شده بخوان دوباره روضه‌ای، به یاد خیمۀ عطش دوباره یاد آتش تو نوحه و دمم شده بخوان دوباره روضه‌خوان، هزار پاره شد دلم بخوان که اشک‌های بر رقیه مرهمم شده ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
سرفرازان دلیرانه وطن در خود هزاران داستان دارد غم و شادی، شرنگ و شهدهای توامان دارد شهیدانش سخن گفتند از آن روز، آن پیمان همان عهدی که جا در قلب‌های مهربان دارد نشسته قلب ما، در پای عهدش سال‌های سال به پای عهد مردی که نشان از آسمان دارد همان مردی، که همراهش سپاهی از شهیدان است همان مردی که در دل داغ باغ ارغوان دارد اگر از دوستان و دشمنان رنجیده اما او صبور و مقتدر همچون دماوندش توان دارد چهل سال است، این کوه تنومندِ فلک‌آسا سرافراز است و بِشکوه و به دل آتشفشان دارد کجا دارند ملت‌ها شبیه سربدارانش؟ کدامین قوم حتی یک «سلیمانی» چنان دارد حماسه، هیبت و شوکت... جوانانش دلیران‌اند وطن، در خود جوانانی ز جنس «آرمان» دارد نمی‌داند جهان راز مگوی سرفرازان را که هر بانوی او از حضرت زهرا نشان دارد روایت می‌کند از عشق، از ایثار مردانش چه بی‌اندازه در تاریخ خود نام‌آوران دارد ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
صبح امید خونی به زمین ریخته و داغ جدیدی افراشته شد پرچم دردانه شهیدی رنجی‌ست مدام و به دلم داغ عظیمی آغشته به خونش شده دستان پلیدی نامش به سر دست گرفته‌ست نسیمی از خشم به جوش آمده طوفان شدیدی ای بیرق خورشید، که الله نشانی داری دل پر خون شده و روی سپیدی.. هر بار تفأل زده ام نام تو آمد ای «نصر خدا» نام تو دارد چه نویدی؟ گویا که در این معرکه از خون شهیدان تابیده شده روزنهٔ صبح امیدی ✍🏻 🏷 شهید والامقام 🇮🇷 @Shere_Enghelab
بنیان مرصوص بنگر شکوه و وسعت موج خروشان را سیلی که از جا می‌کند، بنیان عصیان را این قطره‌ها، این رودهای تا ابد جاری امواج طوفان‌اند این دریای غرّان را این شیرمردان، شیربانوهای ایمانی دارند در چشمانشان نیروی ایمان را آه ای یهودی که به رویت نام صهیون است بنگر شکوه و غیرت فرزند سلمان را این‌ها همه در امتداد رهبر خویش‌اند با خویش آوردند اکنون گوهر جان را صف‌هایشان محکم‌ترین بنیان مرصوص است فریادهاشان می‌کند بنیان شیطان را در آسمان هم، نامشان همواره جاوید است در سورهٔ اسرا بخوان، توصیف ایشان را تا رهبری آزاده چون سیدعلی دارند دشمن نخواهد دید، ویرانی ایران را ✍🏻 🏷 حفظه‌الله | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
سپاه صبح همیشه با هم و در اوج داستان بودید دو تا رفیق، که هم‌راز و هم‌زبان بودید برای باغ گل سرخ، خون‌جگر بودید صدای چک چک بارانِ بی‌امان بودید قلندرانه شب فتنه را سحر کردید سپاه صبح به هر نقطهٔ جهان بودید چه فرق داشت اگر فکه بود یا که حلب؟ جهاد بود و شما قهرمان آن بودید میان هجمهٔ جنگ و هجوم کفتاران برای جبههٔ حق، تیرِ در کمان بودید در این قبیله که از یاوران خورشیدند ستاره‌های شهیدان بی‌نشان بودید کجاست باغ شهادت؟ به ما نشان بدهید شما که وارث آن باغ ارغوان بودید ✍🏻 🏷 | 🇮🇷 @Shere_Enghelab
فصل رسیدن با دست‌هایی خسته و مجروح جنگیدی آن لحظه‌ها جز عشق که چیزی نمی‌دیدی قرآن و تسبیحت، شهادت داد آن لحظه از مرگ، ای مرد خدا هرگز نترسیدی آه ای پرنده در اسارت بوده‌ای یک عمر بال و پرت خونی شد و هرگز نرنجیدی خون گریه‌های کودکان غزه و لبنان هرگز از این غم یک شب آسوده نخوابیدی طوفان‌الاقصی را به راه انداخت چشمانت بر گرگ‌های وحشی صهیون خروشیدی آه ای ذبیح عشق! ای یحیی‌ترین سنوار! وقت حماسه جز صدای عشق نشنیدی فصل رسیدن بود و باید مثل نصرالله همراه با خیل شهیدان نور می‌چیدی ✍🏻 🏷 🇮🇷 @Shere_Enghelab
نذر النگوها به لطف قالی و انگشت زخم و درد بازوها ندارم چیزی از این دار دنیا جز النگوها نسیمی می‌وزد از غزه با خود عطر خون دارد گمانم می‌رود جان از پر و بال پرستوها خبر این است از لبنان، که ای همراه، ای ایران! شکسته پای زیتون‌ها، پریده عطر شب‌بوها النگوهای خود را نذر دست بچه‌ها کردم که شاید مرهمی باشد به زخم بچه آهوها شکسته دخترم هم قُلّکش را تا مبادا جنگ به دستش بشکند قلب کسی را در هیاهوها النگوها به صف! آماده... چون حکم جهاد آمد که از میدان نمی‌ترسند هرگز شیربانوها ✍🏻 🏷 | | 🇮🇷 @Shere_Enghelab