«وفای به عهد»
بعد سالهای سال آمدم
به عهد خود وفا کنم
کاش میشد آن جهاد رفته را قضا کنم
گرچه دور بود و
دیر شد ولی
آمدم
تا مگر برای قلب خود
اقامۀ عزا کنم
✍🏻 #علی_داودی
🏷 #شعر_عاشورایی |#ماه_محرم
🇮🇷 @Shere_Enghelab
لهجۀ کوفی
چقدر گریه سرودم چقدر نامه نوشتم
به شوق آمدنت روزها چکامه نوشتم:
«درختها همه پربار و میوهها همه تازه»
برای دعوت تو، بیت بیت چامه نوشتم
در آرزوی تو خواندم شهادتین اذان را
به اذن قامت تو، صد غزل اقامه نوشتم
از آن عبای پیمبرنشان، نشانه گرفتم
از آن محاسن مکّی، از آن عمامه نوشتم
چه شرحها که به لفظ خواص سوی تو راندم
چه نامهها که به خواهش به رسم عامه نوشتم
از این طرف به تو از درد کوفه گفتم، از آن سو
به شام, نامه به شوق کنیز و جامه نوشتم
به شیوۀ مدنی «السّلام» گفتم و تبریک
سپس به لهجۀ کوفی «مَعَ السّلامه» نوشتم
شتاب کن پسر مصطفی، فَلا تَتَأخَّر
که من همان شَبَث ربعیام که نامه نوشتم
✍🏻 #محمد_مرادی
🏷 #شعر_عاشورایی | #نفاق
🇮🇷 @Shere_Enghelab
پنجرۀ ظهور
آدینه، خلاصهایست از آه حسین
آیینهای از ادامۀ راه حسین
از ندبه و عهد و آلیاسین، راهیست
بر پنجرۀ ظهور خونخواه حسین
✍🏻 #محمدحسین_انصارینژاد
🏷 #شعر_انتظار | #شعر_عاشورایی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
مرحبا بِناصرنا
چه دور ماندهام از کاروان کربوبلا
چقدر فاصله دارم ز دوستان شما
مرا ببخش فقط ادعاست عاشقیام
جداست راه من از راهتان، جداست، جدا
چقدر فاصله دارم ز دعبل و عمّار
کجاست لایق من، «مَرْحَباً بِنَاصِرِنَا...»
دلم گرفته، کجایند «اِبنِ تَیهان»ها
«خُزَیمه»ها، سر و جان دادههای دشت بلا؟
کجاست آن شهدایی که وصفشان فرمود
امام متقیان: اینَ؟ اینَ؟ اینَ؟... کجا؟
برادران وفادار من کجا هستند؟
مجاهدان شهید و بصیر راه خدا؟
پیام اصلی این خطبه در همین جملهست
«خطاست خانهنشینی، امام خوانده تو را»
زمان زمانِ نشستن، زمان ماندن نیست
نهیب میزند از هر طرف زمانه به ما..
خوشا به بخت و به اقبالشان که با دل و جان
تمام هستی خود را نمودهاند فدا
چقدر منتظر ما نشسته برگردیم
چرا من و تو نباشیم با امام؟ چرا؟
✍🏻 #مریم_سقلاطونی
🏷 #شعر_انتظار | #بصیرت
🇮🇷 @Shere_Enghelab
عجب تشرّف سبزی
حسین آمد و آزاد از یزیدت کرد
خلاص از قفسِ وعده و وعیدت کرد
سیاه بود و سیاهی هرآنچه میدیدی
تو را سپرد به آیینه، روسپیدت کرد
چه گفت با تو در آن لحظههای تشنه حسین؟
کدام زمزمه سیراب از امیدت کرد؟
به دست و پای تو بارِ چه قفلها که نبود
حسین آمد و سرشار از کلیدت کرد
جنون تو را به مرادت رساند ناگاهان
عجب تشرّف سبزی! جنون، مریدت کرد
نصیب هرکس و ناکس نمیشود این بخت
قرار بود بمیری، خدا شهیدت کرد
نه پیشوند و نه پسوند، حرّ حرّی تو
حسین آمد و آزاد از یزیدت کرد
✍🏻 #مرتضی_امیری_اسفندقه
🏷 #شعر_عاشورایی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
در رکاب ولی
حبیب باش که یک عمر روسپید شوی
و با تمام وجود عاشق و مرید شوی
حبیبوار خودت را به نینوا برسان
که در رکاب ولی زمان شهید شوی
امام، تشنهٔ لبیک صادقانهٔ توست
مباد ریزهخور سفرهٔ یزید شوی
مباد دل به زر و سیم این جهان بندی
دچار وسوسهٔ وعده و وعید شوی
دل از امام زمانت جدا مکن ای دوست
اگرچه از همهٔ خلق ناامید شوی
زمین هزار امیّه در آستین دارد
حبیب باش که در کربلا شهید شوی
✍🏻 #مریم_سقلاطونی
🏷 #شعر_عاشورایی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
از جنس حبیب
در وقت نیاز، کاش حاضر باشیم
قرآن نرود بر نی و ناظر باشیم
حتی اگر اهل کوفه هستیم، ای کاش
از جنس حبیب بن مظاهر باشیم
✍🏻 #وحید_اشجع
🏷 #شعر_عاشورایی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
زیباییِ خدا
روی گل محمدی از اشک، تر شدهست
با ما مصیبتیست که عالم خبر شدهست
با ما مصیبتیست که ورد زبان شده
با ما مصیبتیست که خونِ جگر شدهست
دشمن به فتنه سنگر تصویر را گرفت
لشکر نبردهایم و نبردی دگر شدهست
آن سوی خندهها همه دندان گرگ بود
اینک زبانشان به دهان نیشتر شدهست
از هیچ زادهاند و پی هیچ زیسته
شیطان بر این جماعت ابتر، پدر شدهست
نمرود تیر بسته به زیبایی خدا
زیبایی خدا، به خدا بیشتر شدهست
هم مصحف شریف درخشید باز هم
هم آتش جهنمشان شعلهور شدهست
عالم هنوز در صلوات است و همچنان
این رایت نبیست که بر بام، بَر شدهست
✍🏻 #میلاد_عرفانپور
🏷 #قرآن | #بصیرت
🇮🇷 @Shere_Enghelab
شاهد...
ما آمدهایم سرفراز از میدان
چون نخلی سربلند بعد از طوفان
گفتید که احراق حرم افسانهست
شاهد: یک نخل سوخته؛ اردستان
::
نخلی که در آغوش عزاداران بود
میسوخت ولی همیشه در باران بود
آن شاهد اشکها که خاکستر شد
یک نخل نبود کل نخلستان بود
✍🏻 #حامد_اهور
🏷 #نخل_سوخته
🇮🇷 @Shere_Enghelab
در آتش...
آن شوق تمام را چرا سوزاندند؟
تصویر خیام را چرا سوزاندند؟
این نخل ستایشگر سیصد سالهست
این پیرغلام را چرا سوزاندند؟
✍🏻 #عباس_همتی
🏷 #نخل_سوخته
❗️حریق عمدی نخل با قدمت ۳۰۰ ساله در محله کوشک (اردستان) و اهانت به اعتقادات مردم، موجب جریحهدارشدن دل عزاداران حسینی گردید.
🇮🇷 @Shere_Enghelab
فدایی عمو
این كیست از خورشید، مولا، ماهروتر
بیتابتر، عاشقتر، عبداللهروتر
میگفت من دست از حسینم برندارم
اِلا شود بازویم از خون وضو، تر
میگفت ای شمشیرها دستم مگیرید
مرگ ار جگر دارد بیاید روبهروتر!
میگفت و با دست عمویش عهد میبست
چشم زمین از حسرت این گفتگو، تر
وای آن گلوی ناز، سیراب عطش بود
شد عاقبت از دست آن صاحب سبو، تر
آنجا حسین افتاد و اینجا كودكی ناز
افتاد در دست یزیدی تندخوتر...
در عالم ای شمشیرها پیدا نكردید
آیا كسی نزد خدا با آبروتر؟!
✍🏻 #عبدالحمید_رحمانیان
🏷 #شعر_عاشورایی
🇮🇷 @Shere_Enghelab
حیات طیبه
...چه خوب، مرگ خریدار زندگانی توست
حیات طیبه تصویر نوجوانی توست
چه قد کشیده درون تو شوق رزم ای ماه
که هست قامت جوشن برای تو کوتاه
به پای شوق تو پای رکاب هم نرسید
کسی شبیه تو دست از جوانیاش نکشید
لبت به تلخی دنیا حلاوت افزوده
که شهد، شاهد شیرینزبانیات بوده
چقدر از نفست دشت عطرآگین شد
چقدر از سخنت کام شهد شیرین شد...
تمام حُسنِ حَسنزاد خویش را بردار
برو به جمع شهیدان «اولئکَ اَلاَبرار»
برو به بحر رجز بین دشت طوفان کن
به موج عشق بزن، مرگ را هراسان کن
رجز بخوان که شود زنده کوفۀ اموات
که گوش هلهلهها کر شود از این آیات
برای عقل مگر نقشی از جنون بکشی
برو که معرکه را هم به خاک و خون بکشی
برو به کوری چشمان مست هلهلهها
بدوز چشم خودت را به تیر حرملهها
بگو به تیغ که از فرق ماه ما پیداست!
که فرق آل علی با بنیامیه کجاست!
که ننگ نام کجا، عزت قیام کجا!؟
حسینِ صبح کجا و یزیدِ شام کجا!؟...
بگو حسین ندارد دمی سر سازش
به پا نکرده در این دشت خیمۀ خواهش...
برو که رفتن تو ماندگار خواهد شد
پس از تو لشکر دشمن غبار خواهد شد
گرفتهاند فقط نیزهها تو را در بر
حسین میچکد از پیکر تو سرتاسر
چقدر کام زمین تشنۀ شهادت توست
تو میروی و دلم کشتۀ حکایت توست...
✍🏻 #جعفر_عباسی
🏷 #شعر_عاشورایی
🇮🇷 @Shere_Enghelab