نرسیدم...
دوباره ماه محرم رسید و من نرسیدم
به خیمۀ تو... نه! حتی به خویشتن نرسیدم
گذشت سالی و در کاروان یوسف زهرا
به چشمروشنی از بوی پیرهن نرسیدم
به مقتل تو رسیدند و سوختند شهیدان
مرا چه شد که به لبّیکِ سوختن نرسیدم؟
دم غروب، سراسیمه گشتم آه دوباره
به آن سری که جدا مانده از بدن نرسیدم
به تن لباس ریا کردم آه، یک سر سوزن
به بوریای تو ای شاه بیکفن! نرسیدم
دوباره بر سر نی، سیبهای سرخِ رسیدهست
دوباره ماه محرم رسید و من نرسیدم
✍🏻 #میلاد_عرفانپور
🏷 #شعر_عاشورایی | #ماه_محرم
🇮🇷 @Shere_Enghelab
«وفای به عهد»
بعد سالهای سال آمدم
به عهد خود وفا کنم
کاش میشد آن جهاد رفته را قضا کنم
گرچه دور بود و
دیر شد ولی
آمدم
تا مگر برای قلب خود
اقامۀ عزا کنم
✍🏻 #علی_داودی
🏷 #شعر_عاشورایی |#ماه_محرم
🇮🇷 @Shere_Enghelab
دوباره ماه محرّم...
دوباره ماه محرّم، دوباره بوی حسین
دوباره بر سر هر كوچه گفتوگوی حسین...
حسین، وارث كشف و شهودِ غار حراست
چه های و هوی محمّد، چه های و هوی حسین
نبستهاند به روی حسین، هرگز آب
فرات، آب ننوشید از گلوی حسین
فرات، تشنۀ لبهای تفتهجوشَش بود
فرات، آب شد از شرم، روبهروی حسین
قتیل قبله همیشه به یاد میمانَد
بیا كه مُهر نماز است، خاک كوی حسین
چنین كه در دل من، داغ كربلا جاریست
شهید میشوم از هُرم آرزوی حسین
طلوع میكند آخر طلیعۀ موعود
مسیر قبله عوض میشود، به سوی حسین
✍🏻 #مرتضی_امیریاسفندقه
🏷 #شعر_عاشورایی |#ماه_محرم
🇮🇷 @Shere_Enghelab
محرم متفاوت
غم بزرگ، غم مهربان، غم متفاوت
حدیث زخم و نمک، سوز و مرهم متفاوت
تمام آینهها اسم اعظماند خدا را
تو ای شکستهترین اسم اعظم متفاوت..
کسی که عشق تو را دارد و کسی که ندارد
دو آدماند ولی در دو عالم متفاوت
صفوف سینهزنانت مُنظماند و مشوّش
منظماند و پریشان، منظم متفاوت
تو با تمام جهان فرق میکنی، تو که هستی؟
ضریح و تربت و آیین و پرچم متفاوت
چگونه میکشی و زنده میکنی، دل و جانم
فدای چشم تو، عیسی بن مریم متفاوت
تو آمدی که جهان را از این ستم برهانی
خوش آمدی به جهان ای محرم متفاوت
✍🏻 #مهدی_جهاندار
🏷 #شعر_عاشورایی | #ماه_محرم
🇮🇷 @Shere_Enghelab
نرسیدم...
دوباره ماه محرم رسید و من نرسیدم
به خیمۀ تو... نه! حتی به خویشتن نرسیدم
گذشت سالی و در کاروان یوسف زهرا
به چشمروشنی از بوی پیرهن نرسیدم
به مقتل تو رسیدند و سوختند شهیدان
مرا چه شد که به لبّیکِ سوختن نرسیدم؟
دم غروب، سراسیمه گشتم آه دوباره
به آن سری که جدا مانده از بدن نرسیدم
به تن لباس ریا کردم آه، یک سر سوزن
به بوریای تو ای شاه بیکفن! نرسیدم
دوباره بر سر نی، سیبهای سرخِ رسیدهست
دوباره ماه محرم رسید و من نرسیدم
✍🏻 #میلاد_عرفانپور
🏷 #شعر_عاشورایی | #ماه_محرم
🇮🇷 @Shere_Enghelab
مطیع حکم علمدار
بخوان به شیوهٔ نو امسال
حماسه و غمِ توأم را
زمانه بر سر جنگ است آی
بکوب طبل محرم را
بکوب طبل محرم را
نمانده راه مراعاتی
به عرصه آمدهاند اینک
یزید و شمر کراواتی
رجز بخوان و بیا با ما
حبیب و جعفر و عون اینجاست
رژیم حرمله آنسویند
زهیر و عابس و جون اینجاست
یهود تیرهٔ صهیونی
اگرچه رذلترین رذل است
به جان شیعه هراسی نیست
که کار دست ابالفضل است
علم به دوش علمدار است
امیر ماست به هنگامه
امیر ما که نخواهد داد
به شمر غزه اماننامه
سکوت، نقطهٔ پایان نیست
که شیعه تشنهٔ پیکار است
چه در هجوم، چه آتشبس
مطیع حکم علمدار است
چه با هجوم، چه آتشبس
زمان کشتن این دیو است
رجز بخوان و بیا با ما
نشانه قلب تلآویو است
بزن بزن که تو فریادی
هوار باش چنان سجیل
کم از اصابت موشک نیست
صدای «مرگ بر اسرائیل»
حسین فاطمه تنها نیست
تو نسل رستم دستانی
بزن به شیوهٔ نو فریاد
بزن بزن که تو ایرانی
قریبِ موعد مشایهست
بیا دوباره علم بردار
در امتداد حرم، امسال
به سوی قدس قدم بردار
به دست شمر و سنان اینک
که خون مردم ما جاریست...
بکوب طبل محرم را
هوا هوای عزاداریست:
حسین فاطمه تنها شد
غریب و خسته و بیکس بود
به خاک تشنهٔ گودالی
اسیر خولی و أخنس بود
حسین فاطمه تنها شد
تنش به ریگ بیابان بود
در آن میانه زنی تنها
بهسرزنان و پریشان بود
حسین فاطمه تنها بود
ولی دوباره نخواهد شد
به جز ازالهٔ اسرائیل
نبرد چاره نخواهد شد
✍🏻 #محمد_میرزایی_بازرگانی
🏷 #شعر_پایداری | #ایران_اباعبدالله | #ماه_محرم
🇮🇷 @Shere_Enghelab
این محرم
این محرم فرق دارد، این محرم حنجریم
نیزهها باید بدانند از همه دنیا سریم
این محرم کربلا آمد به استقبالمان
پس محال است آنکه از خون شهیدان بگذریم
هر محرم نوحهخوان بودند آرام اشکها
این محرم فرق دارد، با رجزها تندریم
دسته زنجیرزن بودیم تا یک سال قبل
در مصاف اشقیا امسال اما لشکریم
پای روضه قد کشیدیم این مرام موجهاست
پس کجا کوتاه میآییم، دریاباوریم
ما شهید بن شهیدیم و در این پژواکها
پرچم هیهات را تا قله با هم میبریم
روضه بییاوری خواندیم و عمری سوختیم
در نهیب عصرِ یک «هل من معین» دیگریم
یال اسب بیسوارش... حال ما را هم بپرس
بوی پیراهن شنیدیم این محرم مضطریم
✍🏻 #زهرا_سپهکار
🏷 #شعر_پایداری | #ایران_اباعبدالله | #ماه_محرم
🇮🇷 @Shere_Enghelab
محرم متفاوت
غم بزرگ، غم مهربان، غم متفاوت
حدیث زخم و نمک، سوز و مرهم متفاوت
تمام آینهها اسم اعظماند خدا را
تو ای شکستهترین اسم اعظم متفاوت..
کسی که عشق تو را دارد و کسی که ندارد
دو آدماند ولی در دو عالم متفاوت
صفوف سینهزنانت مُنظماند و مشوّش
منظماند و پریشان، منظم متفاوت
تو با تمام جهان فرق میکنی، تو که هستی؟
ضریح و تربت و آیین و پرچم متفاوت
چگونه میکشی و زنده میکنی، دل و جانم
فدای چشم تو، عیسی بن مریم متفاوت
تو آمدی که جهان را از این ستم برهانی
خوش آمدی به جهان ای محرم متفاوت
✍🏻 #مهدی_جهاندار
🏷 #شعر_عاشورایی | #ماه_محرم
🇮🇷 @Shere_Enghelab
نرسیدم...
دوباره ماه محرم رسید و من نرسیدم
به خیمۀ تو... نه! حتی به خویشتن نرسیدم
گذشت سالی و در کاروان یوسف زهرا
به چشمروشنی از بوی پیرهن نرسیدم
به مقتل تو رسیدند و سوختند شهیدان
مرا چه شد که به لبّیکِ سوختن نرسیدم؟
دم غروب، سراسیمه گشتم آه دوباره
به آن سری که جدا مانده از بدن نرسیدم
به تن لباس ریا کردم آه، یک سر سوزن
به بوریای تو ای شاه بیکفن! نرسیدم
دوباره بر سر نی، سیبهای سرخِ رسیدهست
دوباره ماه محرم رسید و من نرسیدم
✍🏻 #میلاد_عرفانپور
🏷 #شعر_عاشورایی | #ماه_محرم
🇮🇷 @Shere_Enghelab
«وفای به عهد»
بعد سالهای سال آمدم
به عهد خود وفا کنم
کاش میشد آن جهاد رفته را قضا کنم
گرچه دور بود و
دیر شد ولی
آمدم
تا مگر برای قلب خود
اقامۀ عزا کنم
✍🏻 #علی_داودی
🏷 #شعر_عاشورایی | #ماه_محرم
🇮🇷 @Shere_Enghelab
دوباره ماه محرّم...
دوباره ماه محرّم، دوباره بوی حسین
دوباره بر سر هر كوچه گفتوگوی حسین...
حسین، وارث كشف و شهودِ غار حراست
چه های و هوی محمّد، چه های و هوی حسین
نبستهاند به روی حسین، هرگز آب
فرات، آب ننوشید از گلوی حسین
فرات، تشنۀ لبهای تفتهجوشَش بود
فرات، آب شد از شرم، روبهروی حسین
قتیل قبله همیشه به یاد میمانَد
بیا كه مُهر نماز است، خاک كوی حسین
چنین كه در دل من، داغ كربلا جاریست
شهید میشوم از هُرم آرزوی حسین
طلوع میكند آخر طلیعۀ موعود
مسیر قبله عوض میشود، به سوی حسین
✍🏻 #مرتضی_امیریاسفندقه
🏷 #شعر_عاشورایی |#ماه_محرم
🇮🇷 @Shere_Enghelab