زمان:
حجم:
453.7K
خیال سبز عشقی مبتلا کرده است جانم را
زده رنگ تعلق زیر و بالای جهانم را
فلسطین زادهای هستم که اسرآئیل دلتنگی
گرفته ذره ذره مرز بندی های آنم را
چه ها کردست با من عشق این توفیق اجباری
شبیه کار در معدن که میگیرد توانم را
"شب تاریک، موج عشق، دریایی چنین حائل
به هم میریزد انگاری بساط خانمانم را
مسیر عاشقی سخت است اما وعدهی ساحل
مهیّا کرده امّیدِ بهاران در خزانم را
#مهتاب_بهشتی
#غزل_عاشقانه
سبد رزق من امروز پر از باران است
و دلی تنگ که دنبال تو سرگردان است
چقدر سهم من از حوصله، امروز کم است
شدهام مرغی و بی تو همه جا زندان است
شمع در باد، شبیه است به ویران شدنم
حضرت نوح بیا، در دل من طوفان است
تن احساس، تبر خورده جراحت دارد
دم عیسایی تو نسخهی این درمان است
جمعه ها سوگلی خستهی هر تقویمند
جمعه هم چشم به راه قدم مهمان است
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
ای بغض هایت ترجمان سورهی آه
تنهایی ات بی فاطمه، سهم دل چاه
نور خدا، بدرالدجا، بعد از محمد
روشن ز انوار تو حتی چهرهی ماه
ذاتت احد، اسما زیبایت مکرر
عالیترین هارونِ با موسای همراه
ای کعبه زایشگاه و کوفه مقتل تو
ای بودنت نعمت، نبودنهات جانکاه
میراث دار رنج ختم المرسلینی
بی رهبریت مذهب عشق است گمراه
#مهتاب_بهشتی
#غزل_آیینی
به #غدیر مدیونیم
8.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا گفتگو از حاجت و جود و مراد است
دل راهی مشهد، در باب الجواد است
آیینه ای تا بیکران دریا نشان که
از سینهاش، تاساحل ما، امتداد است
پر میکند باران رزقش کاسه ام را
مصداق لطف و شرحِ احسانِ زیاد است
موسی نسب باب الحوائج کسوت است او
آقای ما، شهزادهای خورشید زاد است
ای دل چرا با این همه اوصاف دشمن
با حضر۵ت آقای خوبان در عناد است؟
#مهتاب_بهشتی
#غزل_آیینی
#مناسبتی_شهادت
پر کرده یادت، وسعت آدینه ها را
مست تجلی کردهای، آیینه ها را
تا نرگسانه, عطر دیدار تو گل کرد
از باورش بیتاب کردی، سینه ها را
باران من, با دستهای مهربانت
شستی تو از روی جهانم کینه ها را
در راه تو ما ادعای عشق داریم
بنگر تو در این چشم، ردّ پینهها را
ما کوله باری از تعلق خسته داریم
تیمار کن این زخمِ از دیرینهها را
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
ما وارثان ابرهای بیقراریم
تقدیر ما این است بی تو، خون بباریم
از بس که باریدیم چشم جاده خیس است
با ابر و باران تا رسیدن همقطاریم
همراه تو در انتقام از زخم کوچه
چشم انتظار رقص سرخ ذوالفقاریم
ما در قنوتی سبز از جنس توسل
تقویم ها را تا ظهورت میشماریم
عمریست با نسل شقایق های عاشق
آدینهها ما وعدهی دیدار داریم
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
#لوکیشن_ساختمان_شیشه_ای
وقتی مقرر باشد که اوج بگیری، سکوی پروازت میتواند همان مکانی باشد که حسب کار کارمندی، روزهای متمادی (و شاید گاهی اوقات با اکراه)آمدن و رفتنت را ثبت میکردی و خبر نداشتی میشود حتی تحت لوای کار کارمندی، با خدا عشقبازی کرد و چنان دلبرانه و عاشقانه قدم در این وادی گذاشت و خودی نشان داد که خدا خودش بی واسطه خریدارت شود.
ما اشک میریزیم برای دوستانی که از دست دادیم برای مظلومیتشان برای فرصت هایی که میتوانستیم بیشتر کنارشان باشیم و از وجودشان استفاده کنیم اما گرفتار زنگ تفریح دنیا شدیم و باختیم، ما اشک میریزیم اشک ریختنی که سوز و سازش دعای کمیل و زیارت عاشورا و ندبهی جبهه را تداعی میکند، ما برای دوستانمان که پروانه شدن از پیلهی دنیا روزیشان شد اشک میریزیم اما فی الواقع برای خودمان است که ضجّه میزنیم.
برای غفلتمان برای جاماندنمان.
آنها هر روز در محضر خدا بودن را ثبت میکردند و ما کارمند بودنمان را.
گوارای وجودشان پاداش عشق ورزیدنهایشان.
#مهتاب_بهشتی
#به_یاد_همکاران_عزیزی_که_پروانه_شدند
#شهادت_رسم_مردان_خداست
☆☆ما چشم به راه پسر فاطمه هستیم☆☆
ما از تبار اشک و از قوم انتظاریم
از نسل نخل هایی، پیوسته سربداریم
موجیم و باد ما را اینگونه میشناسد
در اشتیاق ساحل، هرلحظه بیقراریم
در ما اگر زمستان یک عمر رخنه کرده
دل بستهی شکوه و سرسبزی بهاریم
باریده چشمهامان پای قرار جمعه
با ابرهای بیدل انگار وعده داریم
ما را به خاطر آور تاریخ خاک خورده
نسلی بجای مانده از عشق یادگاریم
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
ܭߊࡅ߭ߊܠܙ_ܩߊ_ܝߊ_ܢ̣ܘ_ߊܢܚ݅ࡅ߳ܝߊܭ_ܢ̣ܭَܥ̇ߊܝࡅ࡙ܥ❣↶
╭━━⊰•❀🦋🌤️📙❀•⊱━━╮
@Sheroadab_alavi
╰━━⊰•❀⏳🌤️🕯❀•⊱━━╯
امروز با گریه گره خورده است اشعارم
امروز هم از داغ هجرانت عزادارم
اتراق کرده ابر باران زای در چشمم
آب و هوای شرجیم، پیوسته میبارم
ای کاش میشد در چنین اوضاع بغرنجی
سر بر سریر حضرت عشق تو بگذارم
این حجم دلتنگی میان دل نمی گنجد
بگذار از اسرار این دل پرده بردارم
حال جهانم بی تو انگاری زمستان است
تب کردهام حال و هوای درهمی دارم
از راههای رفتهات ای کاش برگردی
دارم مسیر جمعه را امیّد میکارم
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
16.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در مکتب ما عشق مماشات ندارد
جز حضرتتان قبلهی حاجات ندارد
صیقل زده بر سینهی ما سختی ایام
آیینه شده، خواهش مرآت ندارد
دلدادهی عشقیم و دلِ سوختهی ما
جز سرخی خون شیوهی اثبات ندارد
جان بر کفی ماست ره آورد از این راه
غیر از کفن این مرحله سوغات ندارد
#مهتاب_بهشتی
#آرزوی_شهادت
#تا_پای_جان_ایستادهایم
16.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلیل دلخوشی هایم، مضمون عاشقی هایم، تلفیق کوه و اقیانوس، انعکاس خندهی خورشید در زلال دریا، تفسیر قهر و آشتی آسمان، زیباترین غزل بندگی در بارگاه خدا، مثنوی صلابت، ترجیع بند حسین(ع) شناسی، قصیدهی معرفت به ذات حق، رهبر فرزانه و پدر مهربانم، سلام.
چقدر حال این روزهایم خوب است
با چشمهای بارانی لبخند نقش بند چهرهام شده است.
چقدر مفتخرم به این که تحت زعامت شما گذران عمر میکنم.
اگرچه این روزها در کشورم جنگ است اما شما مرا و هزاران چون بندهی حقیر را به صلح تحت لوای حق دعوت کردید.
چقدر توکلتان را دوست دارم آنجا که از معیت الهی برایمان گفتید به هنگام عبور حضرت موسی و یارانش از دریا.
چقدر حظ کردم انجا که فرمودید بیرق ابوالفضل عباس تنها لوای دلدادگیتان است.
چقدر آن همه صلابت و آن قدمهای محکمتان را دوست دارم، سایه اتان بر سرم مستدام.
ان شاالله این عشق و ارادت مرا هم به معرفت برساند.
(مست از شراب لعل آن پیر نکته دانم
عاقل ترین خراب دلدادهی جهانم
سر را به رسم تحفه بردم که می بگیرم
می داد بی توقع ساقی مهربانم...
#مهتاب_بهشتی
#کس_نبیند_ملالتان_آقا
#ما_نمردیم_خون_دل_بخوری)
در بساط انتظارم جز نفیر آه نیست
در مسیر اشتیاقم جلوهای از ماه نیست
سالها بغض من از چشم غزلهایم چکید
هیچ دردی چون جدایی، اینقدر جانکاه نیست
در میان نخلهای مدعی در عاشقی
محرم رازی شبیه سینهی یک چاه نیست
ازجهان خالی از یاد تو تا وقت حضور
جز توسلهای باران زای چشمم راه نیست
من یقین دارم که نزدیک است وقت عاشقی
لحظهای شیرین تر از آن جمعهی دلخواه نیست
#مهتاب_بهشتی
#غزل_انتظار
الهی به حق باب الحوائج حضرت علی اصغر(ع) عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان ان شاالله