eitaa logo
کانال شعر علوی
890 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
40 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
♦️مروری بر آنچه که امین‌پور را «قیصر شعر ایران» کرد 🔹واقعاً چقدر زود دیر می‌شود؛ انگار همین دیروز بود که قیصر شعر ایران در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران قدم می‌زد.
ای درخت آشنا شاخه های خویش را  ناگهان کجا جا گذاشتی؟ یا به قول خواهرم فروغ: «دستهای خویش را در کدام باغچه عاشقانه کاشتی؟!» این قرارداد تا ابد میان ما برقرار باد : چشمهای من به جای دستهای تو...! من به دست تو آب می دهم تو به چشم من آبرو بده من به چشمهای بی قرار تو قول میدهم: ریشه های ما به آب شاخه های ما به آفتاب می رسد ما دوباره سبز می شویم! 🕊🥀 امروزیازدهمین سالگرد درگذشت قیصر شعر فارسی است؛ شاعری که از جنوب آمد و در قلب شعر فارسی نشست. قیصر امین‌پور از جمله شاعرانی‌ست که آوازه‌ی شخصیتش همراه با شعرش در تاریخ ادبیات فارسی جاودانه خواهد ماند. شاد و یادش 🙏
هیچ‌وقت بابت عشق‌هایی که نثار دیگران کرده‌اید و بعدها به این نتیجه رسیده‌اید ذره ای برای عشق شما ارزش قائل نبوده‌اند، افسوس نخورید. شما آن چیزی را که باید به زندگی ببخشید، بخشیدید. و چه چیزی زیباتر از عشق... هر رنج دوست داشتن، صیقلی‌ست بر روح... و با هر تمرین دوست داشتن، روح تو زلال‌تر می‌شود... شل سیلور استاین 🌻️
ماجرای ﺧﺎﮐﺴﭙﺎﺭﯼ حضرت حافظ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺣﺎﻓﻆ از دنیا می‌رود ﺑﺮﺧﯽ ﻣﺮﺩﻡ ﮐﻮﭼﻪ ﻭ ﺑﺎﺯار ﺑﻪ ﻓﺘﻮﺍﯼ ﻣﻔﺘﯽ ﺷﻬﺮ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ می‌ریزند ﻭ ﻣﺎﻧﻊ ﺩﻓﻦ ﺟﺴﺪ ﺷﺎﻋﺮ ﺩﺭ ﻣﺼﻼﯼ ﺷﻬﺮ ﻣﯽ‌ﺷﻮﻧﺪ، به این ﺩﻟﯿﻞ ﮐﻪ ﺍﻭ ﺷﺮﺍﺏ‌ﺧﻮﺍﺭ ﻭ ﺑﯽ‌ﺩﯾﻦ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺤﻞ ﺩﻓﻦ ﺷﻮﺩ. ﻓﺮﻫﯿﺨﺘﮕﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﮐﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ برمی‌خیزند. ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺑﮕﻮ ﻣﮕﻮ ﻭ ﺟﺮ ﻭ ﺑﺤﺚ ﺯﯾﺎﺩ، ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﯿﺎﻥ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ می‌دهد ﮐﻪ ﮐﺘﺎﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻓﺎﻝ ﺑﮕﯿﺮﻧﺪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﺪﺍﻥ ﻋﻤﻞ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ. ﮐﺘﺎﺏ ﺷﻌﺮ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﮐﻮﺩﮐﯽ می‌دهند ﻭ ﺍﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ‌می‌کند ﻭ ﺍﯾﻦ ﻏﺰﻝ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ ‌می‌شود: ﻋﯿﺐ ﺭﻧﺪﺍﻥ ﻣﮑﻦ ﺍﯼ ﺯﺍﻫﺪ ﭘﺎﮐﯿﺰﻩ ﺳﺮﺷﺖ ﮐﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﮔﺮﺍﻥ ﺑﺮ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻮﺷﺖ ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻧﯿﮑﻢ ﻭ ﮔﺮ ﺑﺪ ﺗﻮ ﺑﺮﻭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺵ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﺁﻥ ﺩِﺭﻭَﺩ ﻋﺎﻗﺒﺖ ﮐﺎﺭ ﮐﻪ ﮐﺸﺖ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﻃﺎﻟﺐ ﯾﺎﺭﻧﺪ ﭼﻪ ﻫﺸﯿﺎﺭ ﻭ ﭼﻪ ﻣﺴﺖ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺧﺎﻧﻪ ﻋﺸﻖ ﺍﺳﺖ ﭼﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﭼﻪ ﮐﻨﺸﺖ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮ ﺣﯿﺮﺕ ﺯﺩﻩ می‌شوند ﻭ ﺳﺮﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺰﯾﺮ می‌افکنند. ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺩﻓﻦ پیکر حافظ انجام می‌شود ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﺎﻓﻆ ﻟﺴﺎﻥ ﺍﻟﻐﯿﺐ ﻧﺎﻣﯿﺪﻩ ﺷﺪ
جامه‌ی عزای تو، آرامِ جانِ ماست ؛ اما به حرمت حلول ربیع، جایش را به سپیدجامه‌ای خواهد داد ... فصلِ عاشقی تو برای ما تمام شدنی نیست... ما منتظریم قلبِ عزادارمان، به حلاوتِ قدمهایِ پسر فاطمه، رخت عزا از تن بدر کند. این آرزو می‌ماند و بدرقه‌ی ماه عاشقی! اول ماه سپردم گره ها را به حسین نفس سینه‌زن ڪربُـبلا را به حسین جورعشاق‌ڪشیدن ،هنرمعشوق‌اسٺ درد دادند به ما و دوا را به حسیـن.. 🌺
ناگشته من از بند تو آزاد بجستی ناکرده مرا وصل تو خشنود برفتی آهنگ به جان من دلسوخته کردی چون در دل من عشق بیفزود برفتی
‏خاطراتِ گذشته مثلِ همون وسایلی هستن که تا میخوای بندازیشون دور میگی نه حالا شاید یِ روزی به دردم خورد...
از بایزید بسطامی پرسیدند: علامت محبت خدا چیست؟ بایزید گفت: آنکسی که خدا او را دوست دارد سه خصلت بدو دهد: سخاوتی چون سخاوت دریا🍂 محبتی چون محـبت آفتــاب🌼 و تواضعی چون تواضع زمین🍂🍃
✳ قیصر این شعر را «به دوستان هنرمند» تقدیم کرده است: این حنجره، این باغِ صدا را نفروشید! این پنجره، این خاطره‌ها را نفروشید! در شهر شما باری اگر عشق فروشی است هم غیرتِ آبادیِ ما را نفروشید! تنها، به خدا، دلخوشی ما به دل ماست صندوقچه راز خدا را نفروشید! سرمایه دل نیست بجز اشک و بجز آه پس دست‌کم این آب و هوا را نفروشید! در دست خدا آینه‌ای جز دل ما نیست آیینه شمایید؛ شما را نفروشید! در پیله پروانه بجز کرم نلولد پروانه پروازِ رها را نفروشید! یک عمر دویدیم و لب چشمه رسیدیم این هروله سعی و صفا را نفروشید! دور از نظر ماست اگر منزل این راه این منظره دورنما را نفروشید
"قطار زندگی" سلام ! زندگي مانند سفر كردن با قطار است، به همراه ايستگاه ها، تغيير مسيرها و حوادث!!!!!! ما با تولدمان به اين قطار سوار ميشويم و والدينمان كساني هستند كه بليت اين سفر را برايمان گرفته اند...... ما فكر ميكنيم كه آنها هميشه همراه ما در اين قطار سفر خواهند كرد..... اما در يك ايستگاه آنها از اين قطار پياده ميشوند و ما را در اين سفر تنها ميگذارند....... با گذشت زمان مسافران ديگري وارد قطار ميشوند كساني با اهميت مانند: دوستان،فرزندان و حتي عشق زندگي مان..... بسياري از آنها در طول مسير اين سفر، ما را ترك خواهند كرد و جاي خاليشان در زندگي ما بجا ميماند...... بسياري هم آنچنان بي سر و صدا ميروند كه ما حتي متوجه ترك كردن صندلي و پياده شدنشان نميشويم..... سوار بر اين قطار پر از تجربه ي شادي، غم، روياپردازي، انتظارات، سلام ها،خداحافظي ها و آرزوهاي خوب است..... يك سفر خوب همراه است با كمك كردن، عشق ورزيدن، داشتن رابطه خوب با بقيه همسفران و اينكه مطمئن بشيم تمام تلاشمان را بكنيم تا سفري راحت داشته باشند..... راز اين سفر بسيار زيبا اين است كه: ما نميدانيم در كدامين ايستگاه قرار است پياده شويم. پس بايد به بهترين شكل زندگي كنيم-سازگار باشيم، فراموش كنيم، ببخشيم و بهترين چيزي كه داريم را ارائه دهیم تمامي اينها مهم خواهد بود چراكه هنگامي كه زمان آن برسد كه ما مجبور به ترك صندلي خود بشويم، مي بايست براي آنها كه سفرشان با قطار زندگي ادامه دارد خاطرات زيبايي از خود بجا بگذاریم از شما متشكرم كه يكي از مسافران مهم قطار همراه من بوديد، من نميدونم كه چه وقت به ايستگاه خواهيم رسيد، براي همين نميخواهم فرصت گفتن "متشكرم" را از دست بدهم... امشب شب جمعه هست مسافرانی که همراهمان بودند والآن نیستند فراموش نشوند با قرائت فاتحه ای روحشان را شاد کنیم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
تو تمنای من و جان من و یار منی پس بمان تا که نمانم به تمنای کسی
💫💫⚜⚜💫💫 ⚜ 💫 گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم
تمام خوبی قطار اینست که توقف می کند، اما می گذرد ... به ایستگاهِ بعدی اگر رسیدی، عقب را نگاه نکن ! ✨💫💫✨
بی تو هر شب منم و گوشه تنهایی خویش پای در دامن غم، سر بگریبان ملال وه! چه فرخنده شبی باشد و خرم روزی! که فراق تو مبدل شده باشد بوصال
بنده‌های شاکر زشتیهای دیگران را میپوشانند بدیها رانادیده میگیرند سختیها را بالبخند و امید میگذرانند و باور دارند که پایان شب سیه‌ سپید است چون دلشان را نور خدا گرفته شب خوش🌙
"جمعه"ها بايد يك قلم برداشت آغشته كرد به تمامِ رنگهاى پر از اميد پر از دوست داشتن و كشيد روى هفته اى كه براى خودمان خواسته يا نا خواسته، "سياه و سفيد" كرديم "جمعه" ها را بايد رنگى سر كرد رنگ دوست داشتن رنگِ اميد رنگِ زندگى رنگِ خانواده پاك كنيد تمامِ آنهايى كه رفتند و رنگ بپاشيد روى دلتان كه اگر ذره اى دلشان با شما بود، هيچ وقت رفتن را ترجيح نميدادند! بيخيالِ تمامِ آنهايى كه گوشه ى ذهنتان را اِشغال كردند! ما، مسئولِ رفتارِ آدمها نيستيم، خوبى اگر ميكنيم، بايد براىِ دلِ خودمان باشد... حالا يا قدر ميدانند، يا بى لياقتىِ شان را فرياد ميزنند!
گاهــی حجـم دلــــتنـگی هایــم آن قــــــدر زیـاد میشود که دنیــــا با تمام وسعتش برایـَم تنگ میشود … دلتنــگـم … دلتنـــــگ کسی کـــــه گردش روزگــــارش به من که رسیــــد از حرکـت ایستـاد … دلتنگ خودم … خودی که مدتهــــــــاست گم کـر د ه ام … گذشت دیگر آن زمان که فقط یک بار از دنیا می رفتیم ! حالا یک بار از شهر می رویم یک بـــار از دیار … یک بـــار از یاد … یک بـــار از دل … و یک بــــار از دســــت…
••♥️ ز تو ‌هیچ‌ ڪم ‌نگردد ڪه ‌ز‌ راه ‌دلنـوازی نظری‌ ڪنی‌ به ‌عاشق‌ نه‌ همیشه،، گاهگاهی.. •🌹••~°
مانده‌ام احمد ص پیمبر بود یا عطار عشق بس که سلمان ها، مسلمان کرد با بوی علی ع #قاسم_صرافان
🌹🍀 🍀🌹 🌹جمعه احوال عجيبي دارد 🍀هر كس از عشق نصيبي دارد 🌹در دلم حس غريبي جاري است 🍀و جهان منتظر بيداري است 🌹جمعه، با نام تو آغاز شود 🍀يابن ياسين همه جا ساز شود 🌹جمعه يعني غزل ناب حضور 🍀جمعه ميعاد گه سبز حضور 🌹جمعه هر ثانيه اش يكسال است 🍀جمعه از دلهره مالامال است... 🌹ابر چشمان همه باراني است 🍀عشق در مرحله پاياني است 🌹كاش اين مرحله هم سر مي شد 🍀چشم ناقابل ما تر مي شد... 💚🍃اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🍃💚
🌺 چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من ور بگویم دل بگردان رو بگرداند ز من روی رنگین را به هر کس می‌نماید همچو گل ور بگویم بازپوشان بازپوشاند ز من
‎تنفر میدهیم، تنفر به ما بازمیگردد ‎خشم میدهیم، خشم به ما بازمیگردد ‎از دیگران سوء استفاده میکنیم ‎سوء استفاده به ما باز میگردد ‎هر آنچه که کنیم، به ما باز خواهد گشت ‎بیاییدعشق را سهیم شویم، تااز راههای بی پایان به ما باز گردد این جهان کوه است و فعل ما ندا سوی ما آید ندا ها را صدا
گاهی خودمان را به روز رسانی کنیم !! مثلا دور بریزیم تمام خاطراتی را که تکرارشان چیزی به جز غم و اندوه ندارد و رها کنیم بعضی وابستگی ها را که حال و روزمان را به هم می‌ریزند. افسوس ها را غصه ها را نگرانی ها را و تمام تلخی هایی که بوی کهنگی گرفته اند. گاهی باید یک گوشه ی دنج نشست زندگی را نو کرد و یک "من" تازه ساخت با باورهایی جدید و افکاری رو به رشد باور کن لازم است هر از گاهی خودمان را هم "به روز رسانی" کنیم!
❁ حکیمی را پرسیدند‌ چندین درخت نامور که خدای عزوجل آفریده است و برومند، هیچ یک را «آزاد» نخوانده‌اند مگر «سرو» را که ثمره‌ای ندارد. در این چه حکمت است؟ گفت: هر درختی را ثمره‌ای معین است،‌ که به وقتی معلوم به وجود آن تازه آید، و گاهی به عدم آن پژمرده شود. و سرو را هیچ از این نیست و همه وقت خوشست، و این است صفت آزادگان.
🕊 بی محبت مگذران عمر عزیز خویش را در بهاران عندلیب و در خزان پروانه باش.. 💔‌