eitaa logo
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
537 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
219 فایل
🔺کانال شهدای مسجد حضرت فاطمه الزهرا(س) کوی فاطمیه اهـــــــواز 🔹ارتباط با مدیر کانال @SeyedAmirhosseinHosseini #تصاویر_شهدا #زندگینامه_شهدا #خــــاطــرات_شهــدا #وصیت_نامه_شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓 در ۱۴ تیر ۱۳۵۸؛ فرودگاه اهواز از سوی عوامل مسلح برخوردار از حمایت رژیم بعث عراق مورد حمله موشکی قرار گرفت. در جریان این حمله که در تاریکی صورت گرفت قسمتی از ساختمان اداری فرودگاه اهواز فرو ریخت و اکثر شیشه‌های فرودگاه شکست. مهاجمان با استفاده از تاریکی شب فرار کردند. در پی این حمله پاسداران مستقر در فرودگاه اهواز به سوی مهاجمان آتش گشوده و به تعقیب آنان پرداختند. رئیس ستاد کل ارتش که همزمان سرگرم دیدار از واحدهای ارتش در شهرهای مختلف خوزستان بود گفت که لشگر اهواز برای مقابله با هرگونه ناامنی درون مرزی و برون مرزی آمادگی کامل دارد. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🌷یک مینی بوس و سی شهید ✍🏻 روایت جنایت رژیم بعثی عراق در حادثه اصابت گلوله توپ به یک دستگاه مینی بوس در سالروز این اتفاق تلخ ♦️صبح روز ۱۸ آبان ماه ۱۳۶۰ مصادف با ۱۲ محرم؛ ساعت ۰۹/۴۵ دقیقه؛ ناگهان شش گلوله ی توپ به دزفول اصابت کرد. یک گلوله از آن ها به یک مینی بوس حامل مسافر که از ترمینال شوش دزفول در میدان مثلث (معروف به گاراژ حاج نبی) در حرکت بود؛ اصابت کرد و آنرا منهدم و تمام سرنشینان آن را به جز یک نفر به شهادت رساند. ♦️در این حمله؛ ۳۰ تن شهید و ۱۴ نفر مجروح می شوند. صدای بوق ماشین ها و آمبولانس ها در هوا پیچید؛ آویزان بودن چند کیلو امعاء و احشاء مسافران از لبه ی پنجرها ی شکسته ی مینی بوس؛ نشان از اوج وخامت اوضاع و صحنه هایی تکان دهنده از حمله ی ناجوانمردانه ی متجاوزین بعثی را حکایت می کند. ♦️مردم؛ دور مینی بوس حلقه زده و هر کدام گوشه ای از آهن پاره ها و صندلی های شکسته را گرفته بودند. اجساد؛ کاملاً سوخته لابه لای آن ها گیر کرده بودند. 🌷روایت مینی بوس شهادت را در الف دزفول ببینید👇🏻 🌐https://alefdezful.com/8231 کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
6.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🗓 ۱۹ مرداد ۱۳۶۲ _ سالروز بمباران هوایی گیلانغرب 🎥 ببینید | جانفشانی مردم در بمباران ناجوانمردانه‌ی رژیم بعث به شهر گیلانغرب در این بمباران؛ بیش از ۱۵۰ نفر از مردم بی دفاع شهید و ۷۵۰ نفر مجروح شدند. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
🗓 ۱۹ مرداد ۱۳۶۲ _ سالروز بمباران هوایی گیلانغرب 🎥 ببینید | جانفشانی مردم در بمباران ناجوانمردانه‌ی
✍ فرازی از بيانات حضرت امام خمينی(ره) پس از بمباران خونین گیلانغرب در تاریخ ۱۳۶۲/۰۵/۲۰ 🎙سخنرانی در جمع مسئولان وزارت امور خارجه بازتاب جنایات صدام ۱۳۶۲/۰۵/۲۰ بسم الله الرحمن الرحیم پایداری و استقامت در مقابل جنایات صدام اما راجع به مصیبتی كه به وسیله صدام به ایران وارد شد به همه اهالی ایران بخصوص گیلانغرب و بالاخص به بازماندگان شهدا تسلیت عرض می كنم و از خدای تبارك و تعالی می خواهم كه آن ها را با اولیای اسلام محشور گرداند و به مجروحین این جنایت بزرگ شفا عنایت كند. نكته ای كه می بایست عرض كنم این است كه صدام گمان كرده است با این نحوجنایات می تواند صلح را بر ما تحمیل كند و حال اینكه هر یك از جنایات؛ او را از صلح دور و ما را مصمم تر می كند. ایران كه برای خدا قیام كرده است می بینیم كه چگونه پایداراست و اگر بر فرض باطل كسی خیال می كرد كه باید صلح كرد؛ با این جنایات؛ دیگر هیچ عاقلی چنین فكری نمی كند؛ برای اینكه خانواده های شهدا و اشخاص مصیبت دیده درمقابل آنان می ایستند. الان هم كه مشاهده می كنید همین مصیبت دیدگان هستند كه فریاد "جنگ؛ جنگ" سر می دهند. جنایتكار در اثر زیادی جنایت نمی تواند از جرم فرار كند. ما به او و امثال او و همقطاران او هشدار می دهیم كه هر جنایتی كه می كنند به نامه اعمالشان اضافه می شود و در مقام بازخواست باید جبران كنند. این نحو جنایات اسباب سستی خانواده های شهدا نمی شود. صدام كه در میدان جنگ شكست خورده است؛ با بمباران مردم بیگناه نمی تواند از مسئولیتی كه دارد فرار كند. از قرار اطلاع بمب های خوشه ای در گیلانغرب به كار برده اند؛ این كارها موجب می شود تا هم به جنایاتشان افزوده شود و هم به خساراتی كه باید بپردازند؛ و به فرض كه بماند _كه این فرض هم صحیح نیست_ باید از عهده تمامی این ها برآید و آن هایی كه او را همراهی می كنند باید به محاكمه كشیده شوند و آن روز دور نیست. مجامع بین المللی در خدمت قدرت های بزرگ؛ نه مظلومین آمریكا و امثال آن كه ادعای بی طرفی می كنند و معلوم است كه در جنایات شریكند چه جوابی دارند؟ مجامع بین المللی و حقوق بشر؛ این دست نشاندگان آمریكا و ابرقدرت ها؛ از این جنایاتی كه به بشریت وارد شده است؛ می گذرند. افرادی كه آمدند و دیدند كه چه جنایاتی صدام كرده است و تصدیق كردند و گزارش دادند؛ پس چرا مجامع بین المللی هیچ نگفتند؟ اصلا مجامع بین المللی لفظی است در خدمت قدرت های بزرگ؛ نه در خدمت مظلومین و محرومین. هر ملتی باید خودش در مقابل جنایات بایستد و ایران ثابت كرد كه در مقابل جنایات قدرت ها ایستادگی می كند. مردم ما در مقابل آن رژیم جنایتكار ایستادند و بیرونش كردند و سستی نكردند. امروز هم مردم ما در مقابل این جنایات سستی نخواهند كرد. این جنایات؛ مردم و دولت را مصمم تر و مستحكم ترخواهد كرد و می فهمند كه در مقابل یك چنین جنایتكاری چه مسئولیتی دارند. ملت ایران توجه كنند كه برای اسلام خدمت می كنند و اولیای اسلام شهدای بزرگی را تقدیم خدا كرده اند. والسلام علیكم و رحمه الله و بركاته 📚 منبع: صحیفه امام خمینی جلد هجدهم؛ صفحه ۴۷ 📆 زمان: صبح ۲۰ مرداد ۱۳۶۲ _ 2 ذی القعده ۱۴۰۳ 📍مكان: تهران؛ حسينيه جماران ♦️موضوع: بازتاب جنايات صدام پس از بمباران گيلانغرب حضّار: ولايتی؛ علی اكبر "وزير امور خارجه " _ معاونان و مديران كل وزارتخانه - كارداران و سفرای جمهوری اسلامی ايران در آسيا و اقيانوسيه کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 ببینید | صحنه هایی تلخ از موشک باران صدام بر سر مردم کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
🔹اهواز در دوران جنگ تحمیلی ♦️امانیه _ میدان راه آهن(هجرت) با افزایش حملات بی رحمانه هوایی دشمن به شهرها؛ تعداد سنگرهایی محدود در میادین اصلی و پر تردد شهر ایجاد شده بود تا بتواند جان‌پناهی حداقلی باشد برای مردم بی پناهی که حاضر به ترک شهرهای خود نشده بودند. آژیر خطر که نواخته می‌شد؛ تعدادی که در آن حوالی بودن برای دقایقی در این سنگرها توقف می‌کردند و باز ادامه زندگی می‌دادند. این روزها؛ همین سنگرها گاهاً به عنوان یادگاری از روزهای مقاومت مقدس همچنان ایستاده اند. هر چند جا داشت این سمبل های ایستادگی؛ با تابلو نوشته‌ و یا زیباسازی؛ فرهنگ غنی و موزه‌ای دفاع مقدس را به شایستگی منتقل کند.       ‌ ▫️🌴▫️🌴▫️🌴▫️🌴▫️🌴▫️🌴 🔴 خاطره ای از بمباران اهواز ! ... یک روز ۴۵ هواپیمای میگ و میراژهای فرانسوی برای بمباران اهواز وارد آسمان ایران شدند و بی‌وقفه شهر را کوبیدند. این هواپیماها به صورت کمربند از منطقه‌ی شروع به بمباران کردند و هر چه به ما نزدیک‌تر می‌شدند؛ صدای آن‌ها واضح‌تر می‌شد. من از اتاق عمل پریدم بیرون و وارد محوطه‌ی بیمارستان شدم؛ که پرستار بود؛ حدوداً ۷۰ سال سن داشت؛ وقتی دید من می‌خواهم وارد محوطه‌ی بیمارستان شوم؛ در راهرو؛ برای حفظ جان من نشست روی زمین و پاهای مرا محکم گرفت و اصرار می‌کرد که دکتر بیرون نرو. دو دستم را روی شانه‌های او گذاشتم محکم فشار دادم و پاهای خودم را آزاد کردم. رفتم به پرسنل؛ سفارشات لازم را دادم که نظم و انضباطی برقرار شود. آن روز ۱۰۶ و زخمی داشتیم ... راوی: کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
www.sajed.irآژیر قرمز-زمان جنگ.mp3
زمان: حجم: 224.9K
📢 بشنوید | ؛ که هنگـــام به صدا در می‌آمد ... ⭕️ و مفهوم آن این بود که مردم باید سریع به پناهگاه بروند ... کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
رادیو به جای آهنگ مهر و مدرسه؛ آماده‌ باش و آژیر قرمز و هشدار حمله هوایی را پخش می‌کرد. در فاصله کوتاهی بوی مرگ در تمام کوچه و خیابان‌ها پیچید. پیام افتتاح مدرسه؛ کلاس و درس که همیشه از زبان رئیس آموزش و پرورش شنیده می‌شد این بار با خبر شهادت رئیس آموزش و پرورش همراه بود. _صالحی و سی نفر از همکارانش شروع سال تحصیلی را با خون سرخ‌شان به همه دانش‌آموزان آبادان تبریک گفتند و این چنین بود که مدرسه؛ جبهه و اسلحه جای قلم را گرفت. بوی باروت جای بوی کتاب نو را ... لباس بسیج جای روپوش مدرسه و نیمکت‌ها سنگر شدند. ؛ مشق شد و معلم؛ فرمانده و دانش‌آموز و دانشجو شدند. جنگ همه را غافلگیر کرده بود. آرام و سرزنده و پرتلاش به معرکه جنگ تبدیل شده بود ... هر روز خبر ویرانی یک تکه از شهر به گوشم می‌رسید ... 📚: کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
💠 پـــلاک خـــاکی 💠
💥خاطرات تلخ از روزهای اول جنگ 🎙از زبان بانوی دزفولی ▫️به یاد دارم؛ شهریور ماه سال ۱۳۵۹ بود. برای تحصیل در کلاس چهارم ابتدایی؛ با شوق و ذوق فراوان آماده می‌شدم. زمزمه‌های جنگ به وضوح در خانه‌مان شنیده می‌شد. با رفتن برادرم "حاج احمد" به بیرون از شهر و رفت و آمدهای مشکوک و زمزمه‌های او با پدر و برادر بزرگم؛ به این نتیجه رسیدم که حتماً اتفاقی افتاده است. در آن سال؛ "محمود"؛ برادرم؛ سرباز بود و در شیراز؛ ماه‌های آخر خدمتش را سپری می‌کرد. یک روز در پشت بام خانه؛ مادرم مشغول پختن نان بود؛ کنارش ایستاده بودم. ناگهان صدای مهیبی به گوش رسید. تا آن موقع چنین چیزی ندیده بودیم؛ خیلی هراسان شدیم. طبل جنگ با حمله موشکی رژیم بعث عراق به نواخته شد. تازه دلیل رفت و آمدهای حاج احمد و زمزمه‌هایش را فهمیدم. با حملات خمپاره‌ای و بمباران چیزی در شهر برای مردم تغییر نکرد. اول مهر آن سال مدارس برقرار بودند. در روزهای بعد؛ مسئولان آموزش و پروش کم‌کم متوجه شدند که گِرا گرفتن اهداف عراق؛ برای بمباران در چه مکان‌هایی است. به ناچار محل مدارس را تغییر دادند. دانش آموزان مدرسۀ ما را به مدرسه "مهر" در محلۀ "قلعه" انتقال دادند. حملات دشمن بعثی به شهر شدید شده بود؛ اما اکثر مردم شهر را ترک نکردند و در خانه‌های‌شان ماندند. نامه‌نگاری محمود یک‌ دفعه قطع شد. فقط در نامۀ آخرش به خانواده اشاره کرده بود که: "ما را به خرمشهر می‌برند." تا مدت‌ها خبری از او نداشتیم. حاج احمد هم مرتب با یک جیپ ارتشی از سر کار می‌آمد؛ به ما سر می‌زد و می‌رفت. اوائل جنگ رادیو نبود. زمانی همسایه‌ها از اخبار جنگ مطلع می‌شدند که حاج احمد به خانه می‌آمد. از کوچک و بزرگ به طرف خانه‌مان می‌دویدند و اخبار جنگ را از او می‌‌گرفتند. حاج احمد هم برایشان از رشادت‌های رزمنده‌ها می‌گفت. بعد از استحمام؛ بلافاصله خداحافظی می‌‌کرد و می‌رفت. آمدنش خیلی کوتاه بود؛ اما رفتنش ۱۰ یا ۲۰ روز طول می‌کشید. در این مدت؛ خبری از برادرم محمود نبود. مادرم نمی دانست دلهرۀ بی‌خبری از محمود را داشته باشد یا به فکر حاج احمد و خطرات کار و مسئولیتش در جبهه باشد. تنها چیزی که در چهره‌اش می‌دیدم؛ مقاومت بود. در سال ۱۳۵۹ که عراق موشک زد؛ نمی‌دانم اولین جا کجا بود. پدرم که در آن زمان جوشکار بود به ابتکار خودش زیرزمینِ خانه را پایه‌گذاری کرد و با سقف فلزی پوشش داد تا اگر موشک به خانه‌مان اصابت کرد؛ زیر آوار نمانیم. تعدادی از آشنایان هم به این پناهگاه پناه آورده بودند. نمی‌دانم در آن سال؛ چندمین موشک بود که به دزفول اصابت کرد که به ما خبر دادند: "به خونه خوشروانی موشک خورده." داییِ مادرم بود. در آن حادثه؛ هشت نفر در خانه بودند. دایی؛ زندایی؛ میترا که تقریباً هم سن و سال هم بودیم و پنج تا پسر دایی‌ام‌ که همه یک جا شدند. اجسادشان هم نصف و نیمه پیدا شد. مادرم وقتی خبردار شد؛ به خانه فامیل رفت تا در مراسم‌شان شرکت کند. من را با خودش نبرد. اکثر شب‌ها عادت داشتم توی بغل مادرم می‌خوابیدم؛ اما آن شب تنها ماندم. حملات دشمن بعثی بیشتر شده بود. شاید بدترین شبی بود که در سن ۱۰ سالگی تجربه کردم. هیچ وقت دلهره‌ای که در آن شب ترسناک روح و جانم را آزرد؛ از خاطرم نمی‌رود. 📚 برگرفته از کتاب کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🔥 حمله موشکی به مدارس !!! روایت 📛 در طول هشت سال جنگ تحمیلی؛ صدام جنایتکار بارها به مناطق مسکونی کشورمان حمله کرد و مردم بی پناه رابه خاک و خون کشید. در روز ۲۰ دیماه ۱۳۶۵؛ اینبار نوبت دانش آموزان شهرستان بروجرد بود که آماج موشکباران رژیم سفاک بعث عراق قرار گیرند. این حمله ددمنشانه در تاریخ ۲۰ دی ماه ۱۳۶۵ و به تلافی شکست های پی در پی ارتش صدام در صورت گرفت که منجر به شهادت ۶۸ دانش آموز بیگناه شد. در این روز دانش‌آموزان مانند همیشه با کیف و کتاب راهی مدرسه شده بودند؛ صدای شادی‌های کودکانه و قهقهه‌های آنان شنیده می‌شد؛ ساعت ۱۳ ظهر؛ دانش‌آموزان با نظم و ترتیب برای رفتن بر سر کلاس‌ها به صف می‌شوند که ناگهان صدای انفجار شنیده می‌شود. در این لحظه فقط دود و گرد و غبار از دو و (ع) دیده می‌شود؛ خانواده‌های دانش‌آموزان سراسیمه به محل حادثه می‌روند؛ صدای ناله و شیون مادران شنیده می‌شود؛ هر کدام به دنبال غنچه‌هایی می‌گردند که با جنایت صدام پَرپَر شدند. روز قبل از فاجعه بروجرد؛ یعنی در جمعه ۱۹-۱۰-۱۳۶۵ هواپیماهای رژیم بعث عراق در اولین روز عملیات کربلای ۵ شهر اصفهان را به تلافی شکست از دلاور مردان لشگر امام حسین(ع) و لشگر نجف اشرف و تیپ قمر بنی هاشم(ع) در جبهه های نبرد حق علیه باطل؛ طی ۶ مرتبه؛ با ۱۷ راکت مورد حمله قرار داد.🔥🔥 🌹 در این حملات وحشیانه ۷۰ نفر از شهروندان اصفهانی و حدود ۲۱۵ نفر مجروح شدند. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
15.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 انتشـــار برای اولین بار 🎥 ببینید | فیلم منتشر نشده بمباران مدارس بروجرد در سال ۱۳۶۵ کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra
🗓 ۴ مهر _ روز مقاومت مردم گیلانغرب 🌷چهارم مهرماه مصادف با روز و مقاومت مردم قهرمان در برابر رژیم متجاوز بعثی ♦️روز ایستادگی و مقاومت مردم؛ روزی که یادآور رشادت های دلیرمردان و شیرزنان این شهر در برابر دشمن متجاوز بعثی است که با دست خالی در برابر ارتش تا دندان مسلح عراق ایستادند و حماسه‌ای به یاد ماندنی خلق کردند. ♦️۳۱ شهریور ۱۳۵۹ بود که لشگرهای ۴ و ۱۲ ارتش متجاوز رژیم بعثی پس از تصرف قصرشیرین در روز سوم مهر؛ به منظور تصرف گیلانغرب؛ راه این شهرستان را در پیش گرفتند و می خواستند این دیار را نیز تصرف کرده و به اِشغال خود در آورند. ♦️ساعت پنج بعد از ظهر روز سوم مهر از قصرشیرین خبر رسید ارتش عراق در حال پیشروی به طرف گیلانغرب است ولی مردم این شهرستان با ایستادگی و به دور از هرگونه فرار و ترک دیار خود در قالب نیروهای مردمی متشکل از شهرنشینان؛ روستاییان و عشایر؛ آرایش دفاعی گرفته و آماده نبرد با متجاوزان بعثی شدند. کانال ما را با دوستان خود به اشتراک بگذارید.👇 🆔 @ShohadaMasjidHazratFatimaZahra