eitaa logo
🌹معرفی شهدای شهرستان خوی🌹
428 دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
4.7هزار ویدیو
36 فایل
کانال معرفی شهدای شهرستان خوی🌷 به حول و قوه الهی در راستای معرفی شهدای پرافتخار شهرستان شهید پرور خوی ایجاد شده است. #کپی_آزاد🌹باصلوات بر ظهور حضرت مهدی(عج) جهت ارتباط با یکی از مدیران کانال به منظور مطرح کردن انتقاد و پیشنهادهای خودتان↙ @karbobala_72
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀🕊💐🌹💐🕊🥀 با ادب و احترام به روح بزرگ و .... به احترام شما بال و پر بسته می ایستم بازگشتتان به وطن وشهر و دیار مبارک نمی دانم چه بنویسم که درشأن و منزلت شما باشد!!!! هر چند زبان غاصراست ، اما.... من از نسل سوخته هستم و وظیفه دارم بگویم هر چند اندک..... همه باید بدانند که شما از بدو تولد آسمانی بودید . اصلا آمده بودید که عروج را به مردمان سرزمینم یاد بدهید . قلب های شما همچون آیینه صاف .... نگاهتان همچون آب زلال و پاک .... و هدفتان فقط وفقط خدا و اسلام و دفاع از این سرزمین .... مگر چند سال از عمر شما می گذشت که ... در دل شب آنگونه خالصانه و با چشمانی اشکبار با معبود راز و نیاز می کردید ؟؟ ای کبوتران بسته ... بشکند دست عدو که به کدامین گناه شما را بستند . هرچند که روح بزرگ شما آسمانها را طی می کرد !!! وقتی شنیدم می خواهید بیایید یکباره قلبم آتش گرفت و تمام دوران دفاع مقدس از جلوی چشمانم عبور کرد ... دلم آتش گرفت از -غربت شما ... از دل سوخته ی شما اما بدانید از شما سر افرازم . ای کاش من هم آن دوران در صف شما بودم ... ولی افسوس .... وظیفه داریم و باید یاد کنیم دلاوری های شما را ... یادکنیم قلب سوخته ی خانواده های شما را ... آن زمان که از فراق شما سوختند باید یاد کنیم که سراسیمه و با تمام وجود به سوی جبهه های نبرد عزیمت می کردید . یاد باد آن دوران ، همیشه ... اکنون که آمده اید ، خوش آمدید ... قدم بر دیدگان ما می گذارید ... باشد که آمدنتان درسی باشد برای همه آیندگان ... کبوتران بال و پر بسته ، ما رو حلال کنید . ما رو کنید ... هر لحظه حامی ما وجوانان ما باشید که خدای نکرده به بیراهه نروند ... ... ای تاریخ .... ای محفل شهر ها و دیار... گوارای وجودتان روح بزرگتان همنشین روح انبیاء و اولیاء خدا وآقا اباعبدالله الحسین وآقا ابالفضل العباس علیهم السلام .... جسم خسته از سفر برگشته شما آرام در سرزمینمان ایران اسلامی در جوار یکتای بی همتا شادِ شاد گرامی پر رهرو ....
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 اتفاقی نیست نمیشوے اگر شبیه ترین به نباشی خود را لابلای تاریکے شب گم ‌ڪردند ڪه عاقبت خدا پیدایشان ڪرد و شدند پیدا شده یار خودت را شبیه‌ترین ڪن تا ڪنند بسم‌الله ما دادیم که زیباست روح
🕊🌴🌹🍀🌹🌴🕊 ، چیز عظیم و حقیقت شگفت آوری است. ما چون به مشاهده عادت کرده ایم و گذشتها و ایثارها و عظمتها و وصایا و راهی که آنها را به رساند، زیاد دیده ایم، عظمت این حقیقت نورانی و بهشتی برایمان مخفی میماند؛ مثل عظمت خورشید و آفتاب که از شدّت ظهور، برای کسانی که دائم در آفتابند، مخفی میماند. در دوران گذشته، وقتی که یک نمونه از این نمونه های امروز ما، از تاریخ صدر اسلام معرفی میشد و شرح حال او بیان می گردید، تغییر واضح و شگفت آوری در دلها و جانها و حتی در نیّتها به وجود میآورد. هر یک از این ستارگان درخشان، میتواند عالمی را روشن کند. بنابراین، حقیقت حقیقت عظیمی است. اگر این حقیقت، به وسیله کسانی که امروز در قبال مسؤلیت دارند، زنده بماند، حفظ و تقدیس گردد و بزرگ نگاه داشته شود، همیشه تاریخ آینده ما، از این ایثار بزرگی که آنان کردند، بهره خواهد برد. همچنان که تاریخ بشریّت، هنوز از خون به ناحق ریخته سرور تاریخ، حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السّلام بهره می برد؛ چون کسانی که وارث آن خون بودند، مدبّرانه ترین و شیواترین روشها را برای زنده نگهداشتن این خون به کار بردند. گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون ، از خود کمتر نیست. رنج سی ساله امام سجّاد علیه السّلام و رنج چندین ساله زینب کبری سلام الله علیها از این قبیل است. رنج بردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهم السّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفه ای داریم . شادی روح و
💢 میبینی ؟!؟ علی اکبرهای دفاع مقدس برای به میدان رفتن و می‌ریختند و و داوطلبانه راهی کارزار می‌شدند...
هدایت شده از شهیدانه
در عشق اگر چه منزل آخر است تکلیف اول است زیستن ... جایتان در قاب عکس خادمان محرم امسال خالی بود حاج 💠 ، مجموعه ای برای روایت شهادت 🆔 @shahidaneh_khoy
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 مادر بالای سرش قرآن گرفت، او از زیر قرآن رد شد و از مادر خداحافظی کرد. مادر پشت سر فرزندش کاسه ای آب ریخت تا فرزندش دوباره به آغوشش باز گردد، دوباره عطر تنش را ببوید و طعم مادری را بچشد، اما نمی دانست که این دیدار آخر آنهاست، قدم هایی که فرزندش از در خانه برمیدارد و او از پشت نظاره گر است، آخرین قدم برداشتن هاییست که از فرزندش می بیند. چندی بعد خبر فرزندش به گوشش می رسد و این داغ همیشه بر سر دل او خواهد ماند که دوباره فرزندش را در آغوش بکشد و دوباره عطر تنش را ببوید. مادران را می گویم، همان ها که روزی قرآن به دست فرزندشان را بدرقه کردند اما نمی دانستند این بدرقه آخرین بدرقه شان است. شادی روح و
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹 بیچاره دستی که گدای نیست بر گریه قسم مدیون چشمی که عزای نیست 🏴 هفتم صفر سالروز امام حسن مجتبی علیه السلام ( به روایتی ) تسلیت باد 🏴 خشنودی حضرتش
چـه مــی فــهمیم چیســت؟! و همــنشینش کیـسـت؟! تـمام جســت و جومـان حـاصلــش بــود: شهادت       اتــفـاقــی            نــیـست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️روایت دیدنی رهبر از لحظه‌ای که انسان شهید میشود 🌷 💫 ‌‌‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‎‎‌‎
🌹🕊🕊🌹🕊🕊🌹 پس از ، تعدادی از فرماندهان برای اعلام حضوری این خبر به حضرت عازم تهران شدند که در بین راه هواپیمای C_۱۳۰ حامل آنها سقوط می‌کند. در این سانحه دردناک هوایی فرمانده سپاه خرمشهر فرمانده نیروی هوایی ارتش قائم ‌مقام فرمانده سپاه پاسداران رئیس ستاد مشترک ارتش وزیر دفاع و نماینده در شورای عالی دفاع که همگی از فرماندهان ارشد جنگ و طراحان و مجریان عملیات بودند به همراه چند تن از افسران و همراهان به رسیدند.
🌷🕊🥀🌹🥀🕊🌷 🌹 🕊 دلم برای پر میزند آی رفقا کنید ساقی سبو بر لب هر مست نداد نوبت ما که رسید را بست نداد حال خوش بود کنار آه دریغ بعد یاران حال خوشی دست نداد شادی روح و
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊 من خودم بہ این رسیده ام و با اطمینان و یقین مے گویم : هرڪس شده خواستہ ڪہ بشود . ، فقط دست خودش است شادی روح و
🌹🌺💐🕊💐🌺🌹 یک واژه و راهِ تمام نشدنی است ... و آنقدر دست یافتنی است که هرکس می تواند، آرزویش را داشته باشد و امیدش را هم به دل، که حتما به آن دست خواهد یافت ... و اما...هر آرزویی ... بهایی دارد ... بعضی ها با پول به آرزوهایشان می رسند و ما با جان ... و جان دادن، لایق شدن می‌خواهد خالص و مخلص شدن می‌خواهد ... سختی و درد کشیدن می خواهد! و همه ی اینها ... خلاصه می شود در زندگی کردن... زندگی کنیم می شویم... این گونه زیستند ... و اینگونه شدند ...
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 آمدنی نیست رسیدنی است باید آنقدر بِدَوی تا به آن برسی اگر بنشینی تا بیاید همه السابقون می‌شوند می‌روند و تو جا می‌مانی..! شادی روح و
🌺💐🌹🕊🌹💐🌺 به میگویند مرگ حق است، روزی در خانه همه را می زند، خدا را شکر کن که فرزندت را لایق دانست، او اکنون پیش خداست و پیش او روزی میخورد. اما آنها از دل مادر چه خبر دارند ؟ آنها از غم وجود او چه خبر دارند؟ آنها چه می دانند در وجود مادر چه می گذرد؟ مگر آسان است؟ حالا در نظر بگیریم بزرگترین سعادت یعنی نصیب شده باشد ولی او را از دست داده، تمام وجودش را از دست داده، چگونه صبر کند؟ چگونه با این غم کنار بیاید؟ این صحبتی است که غیر از مادران کسی دیگر آن را درک نمی کند. شادی روح و و و که آسمانی شده اند
💐🌷🌹🕊🌹🌷💐 ای ... عاشقانه شربت را نوشیدید و ما ملتمسانه نیازمند زیبای شماییم گاهی که ما اسیران رویا، از غفلت بیدار شویم ای پوشان بی ادعا از خسته شده ایم ، دلمان حال می خواهد .. تازه، با نسیمی از شما
🌺💐🌹🕊🌹💐🌺 ڪه می‌شوی میوه دلت که در برابر چشمانت قد می‌کشد، قد رشیدش را که می‌بینی و در دلت برایش «لاحول ولاقوة الابالله» می‌خوانی ... باید برای عاقبت بخیریش هم دعا کنی و عاقبت بخیری یعنی ... شادی روح و و و که آسمانی شده اند
🌹🥀🕊🌴🕊🥀🌹 نباش دلت که باشد پر را نمیابی همانند باش تا در طریق گام بگذاری پر بزنی و در آسمانش کنی آنگاه دستانت به می رسد 🕊 🕊🌹 🕊🌹🕊
🌴🌹🕊🥀🕊🌹🌴 مزدی بود که خدا برای مجاهدات بی شمار این بنده برگزیده اش قرارداده بود . در آبان سال ۱۳۶۳ به همراه برادرش كه مسئول اطلاعات و عمليات تيپ ۲ لشكر علي ‌بن ابيطالب (ع) بود جهت شناسايي منطقه عملياتي از کرمانشاه به سمت حركت مي‌كنند . در آنجا به برادران مي‌گويد : من چند ساعت پيش خواب ديدم كه و ، شديم ! موقعي كه عازم منطقه مي‌شوند، راننده‌شان را پياده كرده و مي‌گويند : خودمان مي‌رويم . حتي در مقابل درخواست يكي از برادران ، مبني بر همراه شدن با آنها ، برادر به او مي‌گويد : تو اگر بشوي ، جواب عمويت را نمي‌توانيم بدهيم ، اما ما دو اگر بشويم جواب را مي‌توانيم بدهيم . فرمانده محبوب بسيجيها ، ، سرانجام پس از ساليان طولاني دفاع در جبهه‌ها و شركت در عمليات و صحنه‌هاي افتخارآفرين ، همراه با برادرش در درگيري با ضدانقلاب ، شربت نوشيدند و روح بلندشان از اين جسم خاكي به پرواز درآمد تا در نزد پروردگارشان ماوي گزينند . 🌹 🕊 شادی روح و
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 طلوعی دوباره است ... که تو را میخواند و در رگهای جاریست می گوید برو و میخواند بیا ... آنگاه در آغوش و "الله" جای میگیری سلام برشما که خدا شد و شما را کرد با ما را هم کنید
🌱🌷🌱 به نام خداوند مردان جنگ🌷 لقمه نان خشکی برداشتند و جانشان را گذاشتند !🌱 بی ادعای بی ادعا این تمام  سهـمشان بود از سفره ی انقلاب✨ رزقک‌
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹 عاشقند... معشوقشان شاگردند... معلمشان است معلمند... درسشان است مسلحند... سلاحشان است ... مقصدشان است مستحکمند... تکیه گاهشان شادی روح و
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 خاطره تکان دهنده از و ایثار یک در شب مرحلهٔ سوم عملیات والفجر۴ ستون نیروهای گردان مالک، به چند رشته سیم خاردار حلقه ای دشمن رسیدند که راه گردان را سَد کرده بود آنجا یکی از برادرها وقتی می بیند خطر اِتلاف وقت و عقب ماندن گردان مالک از سایر گردان ها، دارد عملیات را تهدید می کند با شکم روی سیم های خاردار حلقوی می خوابد و به بچه های گردان مالک می گوید : برادرها ، معطل نکنید ، پایتان را روی من بگذارید و از اینجا رد بشوید بچه بسیجی ها، از سر ناچاری پذیرفتند و همگی پا بر روی پشت آن برادر گذاشتند و از آنجا عبور کردند بر اثر فشار تدریجی وارد آمده بر سیم های حلقوی این سیم ها به زمین نزدیک می شوند و مینی که دشمن در زیر سیم های خاردار کاشته بود عمل می کند و زیر شکم آن برادر منفجر می شود و می کند . در تمام ارتش های دنیا ، نیروهایی که انگیزهٔ بدون معرفت عمیق دارند وقتی به میدان جنگ می آیند ، می بینی کُپ می کنند و از جای خودشان تکان نمی خورند و از گلوله می ترسند . شناخت می خواهد که انسانی داوطلبانه روی مین بخوابد . سینه اش را بگذارد روی سیم خاردار تا دیگران از روی بدن او ، رد بشوند شوخی نیست . ۱۳ آذر ۱۳۶۲ منبع : کتاب به روایت همت، ص۹۵۴
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 ، ۱۴ ساله است که تنها به جرم داشتن و شرکت در راهپیمایی علیه مورد خشم منافقین قرار گرفته و در شب اول فروردین سال ۱۳۶۱ وقتی از مسجد بازمی‌گشت، منافقین او را ربودند و با گره زدن چادرش او را کردند و به رساندند. پیکر مطهر ، سه روز بعد پیدا شد و با غرقِ به خون ۳۶۰ عملیات در اصفهان تشییع و در به خاک سپرده شد .