"انا مجنونک"
بگذار از عشقی بگویم که سالهاست من عهد شکستم و او همچنان وفادار و نرفت. من رفتم او منتظر من ماند.
از عشقی بگویم که او من را صدا زده است نه من اورا !!
اری عاشق من بی سرپا شده است و من هنوز در حیرت جمال و شکوه و مهربانی او ماندم.
هروز هروز برایم دری از عظمتش باز میشود، دری که من را تا خدا میبرد.
دلتنگش که میشوم. بلکه دلتنگی من نیست او دلتنگ به من است.
بعضی وقتا میمانم من کیستم که اینقدر عهد شکستم، دلشکستم، هرزگاهی سر از بیراههها در آوردم چرا بازم منتظر است؟و منرا صدا میزند؟
عشق را فهمیدم. آن هم از عشق پاکش که بیصدا وارد قلبم شد. مجنون شدم او لیلی...
ولی بازم فاصله آمد و بازم فاصله من را ریخت بهم.
آری روسیاهی دلم تو را از من گرفته است، ولی با این همه هنوز شعله عشقات در دلم روشن نگهداشتی!!
کاش همان دختر بچه ۸ ،۹ ساله بودم هرزگاهی به خوابش میآمدی و در دشت سرسبز پر از گلهای وحشی بازی با او میکردی! چه شد؟ هرچه بزرگ میشدم دیر سر زدی؟
بیا سر بزن به من که اینبار دل پر از آه دارم. یا من را به دیارت ببر دوری دیگر بس است.
#الهام_موسوی
#نویسنده
#نویسندگی
#ادبیات
#فارسی
#نوشتن
#متن
#یاحسین
#تکست
#شعر
#شاعر
#خدا
#الله
#مناجات
#شعر_کوتاه
#دلنوشته
#غزل
#داستان
#دلتنگی
#بغل
#باران
#عکاسی
#تنهایی
#عشق
#عاشقانه
#پاییز
#خوزستان
#شوق_پرواز
#کپی_با_ذکر_نام_نویسنده_و_تگ_مجاز_است
@ShugheParvaz