بازم استاد پناهیان از اون حرفایِ قشنگ زد. میگه: ما خدا رو انتخاب نمی‌کنیم؛ این خدا هست کـه وقتی خَلقمـون کـرد، مـا رو بـرای بندگیِ خودش انتخاب کرده! پس این بندگیتم اتفاقی نیست خوبِ من؛ حالا هِی بگو خدا دوستم نداره☺️

بابت وقفه پیش اومده پوزش میطلبم 🌷🌷

ولی امسال خوش خیال نباشید که روحانی پیامک نده. شماره یَک یَکتون رو توی گوشیش ذخیره کرده ممکن پیامک بده و بگه روحانی ام، رییس جمهور قبلی.😁😂😂

سلام خدمت اعضای کانال (هادی دلها،ابراهیم هادی–صاحب دلم مهدویت_ شــوق پرواز) در این ساعات آخر سال و قرن بنده حقیر موسوی اگه باعث ناراحتتون شدم حلال بفرماید امیدوارم سال پر برکت و پر از سلامتی برای شما عزیزان دارم سر ساعت تحول سال برای تعجیل فرج و سلامتی مولا امام زمان عج دعا بفرمایید بنده حقیر هم از دعای خیرتون بی نصیب نذارین التماس دعای شهادت دارم.

‍ 🌹 #سوره_یاسین 🌹 #صوت‌یوسف_کالو 🍃🌺🍃🌺🍃 🌸 خواندن سوره یاسین

سال و قرن جدید همگی مبارک امیدوارم سالی پر از شادی و سلامتی و پر برکت براتون باشه 🌹🌹🌹

🎶 مناسب برای ادیت #موسیقی #موزیک

شب است. آری شب است. صدای هیاهوی خانه هست؛ اما من غرق خلوت خود هستم. غرق کاغذ، آهنگ بیکلامم! که شاید این حال به هم گره‌ خورده را راهی پیدا کند. وباز کند همه گره‌ها را ! خدایا روح زمین گیر مرا باز بخوان! بال شکسته ماندن تا به کی؟ روح جانم شوق دارد. شوق رسیدن ، شوق پرواز دارد. من را برسان به خیل پرستوهای عاشق در آسمانت. #شوق_پرواز #سیده_الهام_موسوی #داستان #نویسنده #نویسندگی #ادبیات #فارسی #نوشتن #متن #تکست #شعر #شاعر #شعر_کوتاه #دلنوشته #غزل #‌انتظار #منتظران #داستان #دلتنگی #‌باران #عکاسی #تنهایی #‌عشق #‌عاشقانه #کربلا #شوق_‌پرواز #مهدویت #کپی ⛔️ @ShugheParvaz

﷽ ━━━━💠♥️💠━━━━ إِلَهِی إِنْ‌حَرَمْتَنِی فَمَنْ ذَاالَّذِی یَرْزُقُنِی وَ إِنْ خَذَلْتَنِی فَمَنْ ذَا الَّذِی یَنْصُرُنِی ؛ خدایا، اگر بی‌بهره‌ام کنی، کیست که روزی‌ام دهد؟ و اگر مرا وانهی و یاری‌ام نرسانی، کیست که یاری‌ام کند؟ ━━━━💠♥️💠━━━━ #مناجات_شعبانیه #ماه_شعبان @ShugheParvaz

💠از طرف محسن عباسی ولدی به ...💠 . باسمه تعالی انّا لله و انّا الیه راجعون آقای کتاب‌رسانِ کتاب‌باز! هنوز در آغاز بودی، پرواز آن هم این قدر بی‌خبر، خوب نیست رفیق! یک بار دیده بودمت؛ ولی سلامت نفست، چنان عیان بود که حاجتی به بیان نداشت و برای همین هم بود که مهرت ناخواسته بر دل می‌نشست. امشب کتاب‌ها را که ورق می‌زنم، از لابلای موسیقی کاغذها، آهنگ گریه به گوش می‌رسد. کتاب‌ها عزای عمومی اعلام کرده‌اند. آقای کتاب‌رسان! «تنها گریه کن» بهانه‌ات را گرفته و تنها در گوشه‌ای نشسته و اشک می‌ریزد. «دریا دل» دارد از دل دریایی‌ات برای کتاب‌ها حرف می‌زند. «نمک‌گیر» دارد برای کتاب‌ها می‌گوید که راز روضه‌های یک‌شنبه‌ای کتاب‌فروشی‌ات این بود که نمک‌گیر سفرۀ حسین علیه السلام شده بودی. «چای عراقی» یخ زده و دارد با بهت از سفرهای اربعین تو برای کتاب‌ها می‌گوید. «جهاد با نفس» دست به سینه دارد فکر می‌کند به رفتنت و مرور می‌کند زیرپاگذاشتن‌های نفست را. «مردی که تعطیلی نداشت» می‌گوید: «دوست داشت وقتی که زنده بودی، کسی دربارۀ تعطیلی نداشتنِ تو کتابی بنویسید». «کیمیای وصل» می‌گوید: وقتی از دانشگاه وارد حوزه شدی و بعد هم شدی کتاب‌رسان معرفت مردم، هوای وصل در سرت بود؛ نه هوای کتاب‌فروشی! کتاب‌ها به «تشکیلات بهشتی» گفته‌اند سراغت را از آن سوی آسمان بگیرد و برایمان خبری بیاورد از هم‌نشینانت. آنها می‌دانند که «پرواز تا بی‌نهایت» آرزوی تو بود و «کیمیای سعادت» را جستجو می‌کردی. همۀ کتاب‌ها شهادت می‌دهند که تو در سرزمین کتاب برای خودت سردار و سالاری بودی، «خداحافظ سالار!». محسن عباسی ولدی قم: شهر بانوی کرامت .