eitaa logo
🍃...تجربه زندگی...🍃
13.9هزار دنبال‌کننده
34.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
7 فایل
عاقلانه انتخاب کن،عاشقانه زندگی کن.... اینجا سفره دل بازه....
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃...تجربه زندگی...🍃
#گفتمان_اعضا 🌸🍃🌸🍃 سلام در جواب این خانم دقیقا میشه بگین کجای رسم دستمال بده خیلیم خوبه دخترهایی ک
🍃🌸🍃🌸 وای آسمااان جون درجواب خانومی که میگه من برای پسرام شب خاستگاری رسم دستمال میزارم خانوم لطفا اگه رسم دستمال گذاشتی حتما پسرات رو هم ببر ازمایش که مطعن شی پاک هستن... پسرات انقد امامزادن که گول بخورن؟ متاسفانه شما مادرایی که انقد سنگ پسراتونو به سینه میزنید بچهاتون بدتر از بقیه پسرا از آب درمیان درضمن باید بهت بگم توی علم پزشکی چیزی به نام ب..ک...ا..ر..ت وجود نداره و اون زاده ی ذهن تخیلی شما و امثال شماهاست و خونریزی فقط بخاطر اسیب به بافت رحمه چنین چیزی وجود نداره اصلا بعدشم دختر بودن و نبودن عروستون به شما هیییییییچ ربطی نداره و بین پسر و عروستونه والله من قبلا نامزد داشتم و جدا شدم وقتی بعد ها با مادرشوهره الانم راجع دکتر بردن من حرف میزدیم که منو نبردن دکتر مادرشوهرم گفت بمن ربطی نداشت این قضیه.. بین شما و پسرم بوده!وای که قربونش برم انقد ماهه شاید فکرکنی من خرابم نه خانوم من یک خانوم طلبه هستم و خیلی چیزا برام مهمه ولی کوته فکری شما و امثال شما اعصاب ادمو بهم میریزه اون دختر اگه عقل داشته باشه وقتی شما شب خاستگاری رسم دستمال گذاشتی میفهمه چه مادرشوهر عفریطه ای داره گیرش میاد و همون اول جواب منفی رو میده!!!!!!به خودت بیا لطفا عقده های خودتو سر دختر مردم خالی نکن! 🍃...@Sofreyedel...🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
#پاسخ_اعضا 🍃🌸🍃🌸 وای آسمااان جون درجواب خانومی که میگه من برای پسرام شب خاستگاری رسم دستمال میزارم خ
🌸🍃🌸🍃 سلام در جواب اون خانمی که گفتن رسم دستمال درسته و دو پسر دارن باید عرض کنم که این رسم، رسمه بسیار غلطی هست، اگه شما به دختری که قراره برا پسرتون برین خواستگاری اعتماد ندارید فکر کردید اونا به پسرتون خیلی اعتماد دارند؟ اگر شما به پسراتون اعتماد دارید اونا هم به دختراشون اعتماد دارن دومن این رسم بسیار غلطه چون ممکنه یک سری از دختر ها از نوزادی... نداشته باشند، و یا ارتجاعی باشه و اصلا خون نیاد لطفا شیوه تفکرتون رو اصلاح کنید و دراین زمینه مطالعه کنید. بنده خودم پسر دارم و هرگز چنین کاری رو انجام نمیدم 🍃...@Sofreyedel...🍃
دل چو بستم، به خدا... حَسْبی اللّه و کَفیْ.... 🌹💕 💕دلبرانه💕 🍃...@Sofreyedel...🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
#پاسخ_اعضا 🌸🍃🌸🍃 سلام در جواب اون خانمی که گفتن رسم دستمال درسته و دو پسر دارن باید عرض کنم که این ر
🍃🌸🍃🌸 سلام. خانمی که گفته بودن رسم دستمال خیلی هم خوبه. خیلی فکر بسته ای دارین. خیلی شرم آوره که پشت در اتاق بایستن و منتظر دستمال باشن. اگه خیلی پسرتون رو دوس دارین سعی کنین از خانواده مومن و آبرومند براشون زن بگیرین. و اگر بازم شک دارین قبل از عروسی ازشون بخواین برن پیش دکتر زنان برای معاینه تا خیالتون راحت بشه که پسرتون گول نمیخوره. پدر من خودش پیشنهاد داد که من و همسرم بعد از عقد بریم پیش دکتر زنان. از طرفی شما خودت هم پسراتو جوری تربیت کردی که دخترای مردم رو گول نزنن و تا قبل عروسی پاک پاک باشن؟ یه مطلب دیگه هم اینه که الان دکترا میگن بعضی دخترا ممکنه اصلا خونریزی نداشته باشن. پس دکتر زنان مطمئن تره. 🍃...@Sofreyedel...🍃
🌸🍃 این روزها بدجور هوایِ یک جایِ دنج به سرم زده جایی شبیهِ خانه‌ی مادربزرگ که صبحش بویِ سادگی می‌دهد و شب بساطِ آوازِ جیرجیرک‌ها میانِ حیاطش پهن است می‌شود کنارِ حوض نشست و با عطرِ گل‌هایِ گلدانِ لب پریده‌ی شمعدانی‌اش مست شد می‌شود روی تخت چوبیِ کهنه‌اش لم داد و با صدای قارقارِ خش دار و جانانه‌ی کلاغِ بی پروایِ روی درخت عشق کرد می‌شود ساعت‌ها نشست و زندگیِ مورچه‌هایِ سرخوشِ تویِ باغچه را تماشا کرد می‌شود کودکانه شاد بود، می‌شود نفس کشید من برایِ دلخوشی‌ام نه ثروت می‌خواهم، نه عشق من با همین چیزهای ساده خوشبختم... . ‌ حال دلتون همیشه خوب 🍃...@Sofreyedel...🍃
(۵) - چخبرااااا آروم و با استرس جوابشو دادم: - سلامتی. تعحب کرد واقعا! من انقدر اروم صحبت کرده بودم؟؟ جلل خالق! یه دختر شر و شیطون الان دست و بالش میلرزید! سریع خودمو جمع و جور کردم و گفتم: - من میخوام برم خونمون. علی دستپاچه شد: - نه نه کجا؟ مامانت اینا ک نیستن.یکم بمون. مرغم ی پا داشت: - ن میخام برم میان نگران میشن ببینن نیستم. از اون روز من با مادر علی ارتباط داشتم. زنگ میزدیم و شوخی میکردیم. ۲ سال از رابطه منو علی میگذشت و من هر روز بیشتر ب اون وابسته میشدم!😔 ی روز بهم گفت الان ک مامانم میدونه چرا نمیزاری مال هم باشیم تا اگر پدر و مادرت مخالف ازدواجمون بودن از من شکایت کنی تا بزارن بهم برسیم!بین خودمون صیغه میخونیم.. اولش اصلا معنی حرفش رو متوجه نشدم.تا نشست روبرومو گفت: - بزار مال خودم بشی.. وقتی منظورش رو فهمیدم با خودم گفتم راست میگه! اگر بابام نزاره چی؟؟ قبول کردم و قرار شد هفته برم خونش... ادامه دارد...... 🍃...@Sofreyedel...🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
#پاسخ_اعضا 🍃🌸🍃🌸 سلام. خانمی که گفته بودن رسم دستمال خیلی هم خوبه. خیلی فکر بسته ای دارین. خیلی شرم
🍃🌸🍃🌸 سلام،برا رسم مسخره دستمال برا من تمام کسایی که از طایفه شوهر اومده بودن تالار اومدن تو خونه برا رسم دستمال که اصلا سالن جا نداشت،بعدش زندایی پدر شوهرم با عروسشون عمه شوهرم اومدن دستمالو دیدن،به غمم گفتم عمه مادر شوهرمو با مادرش صدا کن اون این مسخره بازیو راه انداخته تا ببینن ،عمم که رفت بهش گفت بیا ببین گفت من همینطوری قبولشون دارم،ولی تا ۱۵ سال بعد عروسیمونم هی میگفت ما که ندیدیم،دفعه آخر از بس حرص خوردم گفتم اونیکه باید میدید دید( یعنی شوهرم) لازم نیست دیگران ببینن، دیگه از اون به بعد چیزی نگفت،بعدم برا دختراش و عروس بعدی گفت رسم نیست،درصورتیکه عروس بعدیش ،۸ سال با برادر شوهرم دوست بود،۳ سال با دوست برادرم دوست بود ،هی دائم وانمود میکرد اونا خیلی خوبن،در صورتیکه هیچ کدوم خدا رو نمیشناسن 🍃...@Sofreyedel...🍃
گشایش_بخت 👈 اگر دختری در خانه مانده را بنویسند✍ و در بطری سر باریکی بگذارند و در خانه قرار دهند✨ 📚 درمان با قرآن ۷۶ 🍃...@Sofreyedel...🍃
🌱 مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است. به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد. به این دلیل، نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت. دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده ای وجود دارد. این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو: ابتدا در فاصله 4 متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله 3 متری تکرار کن. بعد در 2 متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد. آن شب همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق پذیرایی نشسته بود. مرد به خودش گفت: الان فاصله ما حدود 4 متر است. بگذار امتحان کنم، و سوالش را مطرح کرد ... جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و همان سوال را دوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت و به درب آشپزخانه رسید. سوالش را تکرار کرد و باز هم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و گفت: " شام چی داریم؟" و این بار همسرش گفت: "مگه کری؟! برای چهارمین بار میگم؛ خوراک مرغ!" "گاهی هم بد نیست که نگاهی به درون خودمان بیندازیم شاید عیب هایی که تصور میکنیم در دیگران است در واقع در خودمان وجود دارد ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌💕💕 🍃...@Sofreyedel...🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
#پاسخ_اعضا 🍃🌸🍃🌸 سلام،برا رسم مسخره دستمال برا من تمام کسایی که از طایفه شوهر اومده بودن تالار اوم
🌸🍃🌸🍃 سلام آسمان عزیز من همیشه فقط خواننده مطالبتون بودم الان از حرف این عزیز خیلی حرصم گرفت گفتم بنویسم درباره این رسم دستمال عزیزی نوشته که پسر بزرگ نکردم که گول بخورن خواهر خوبم اگر توکلت به خدا باشه و پسرات خودشون خوب باشن و دنبال ناموس مردم نباشن خدا هم کمکمشون می کنه وگرنه به قول خودت که گفتی دخترای الان هزار تا کلک بلدن خیالت راحت این رسم هم واقعا مزخرفه خدا رو شکر استان ما از این رسمای مزخرف نداریم بنده خودم هم هم دختر دارم هم پسر البته هنوز کم سن و سالن 🍃...@Sofreyedel...🍃
میروی از پیشِ چشم اما زِ خاطر،هیچوقت 🍃...@Sofreyedel...🍃
🌸🍃🌸🍃 سلام خانمای گل وادمبن عزیز من دخترم ۱۵ سالم یه زن داداش شیطان گیرمون افتاده بود دختر با ۱۰ تا پسر دوست بود ما خبر نداشتبم داداشم باهاش نامزد کرد بعد از ۳ ماه زن داداشم منو با یه پسری اشنا کرد تو روبیکا منم قبول کردم باهاش دوست بشم بعد مامان بابای زن دادشم خونه نبودن الکی به داداشم گفت بود منو خاهر شوهر‌مخوایم بریم خونه داداشمم قبول کرد بعد رفتیم خونه زن داداشم گفت بیا با پسر قرار بزاریم بریم بیرون الان موقشع منم خر قبول کردم من ندانستم زن داداشم از پسرا عکس داره میترسید پسرا بیان عکس رو به داداشم نشان بدن زندگیش خراب بشه منو برده بود سر قرار تا از منم با پسر عکس بگیری خدا خخخیلی به من رحم کرد داداشم یه دفع زنگ زده گوشی من متم جواب دادم گفت کجاین الکی گفتم رفتیم خوراکی بخریم گفت ۳ ساعت رفتین خوراکی بخریم تا ۳ دقیقه نباین میکشمتان همونجا من اژانس گرفتم امدم زن داداشم قبول نمیکرد میگفت ول کن داداشتو بیا بریم بگردیم‌...واقعا حضرت فاطمه منو نجات داده اگر عکس داشتم بیچاره می شدم...داداشم هبچ وقت زنگ نمیزده ولی ایندفع خدای بود زنگ زد هر چقدر بگم خدای شکرت بازم کمه...رن داداشمم طلاق دادیم رفت خخیلی بی ابرو بودن ماهم فامیلا شهید بودیم😔mهستم از تهران 🍃...@Sofreyedel...🍃