eitaa logo
🍃...تجربه زندگی...🍃
13.9هزار دنبال‌کننده
34.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
7 فایل
عاقلانه انتخاب کن،عاشقانه زندگی کن.... اینجا سفره دل بازه....
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃 رسوای شهر 🌸🍃
🍃...تجربه زندگی...🍃
🌸🍃 رسوای شهر 🌸🍃
هرچی به خونه نزدیکتر میشم ضربان قلبم شدت بیشتری میگرفت... از اتفاق همیشگی میترسیدم..بله باز مادرم رسوایی بار آورده بود..خدایا دیگه نمیتونم دنبال خونه بگیرم آخه هیچ جایی مناسبتر از اینجا نبود که بتونم پیدا کنم با این حقوق کمم...دوباره اهل محل دم در خونمون جمع شده بودند و فحش و ناسزا بار مادرم میکردند. هربار توبه میکرد ولی دوباره هر محله ای که میرفتیم پی شکار میگشت... ۶سالم بود که پدرمو از دست دادم،مادرم بجای مادری کردن هرروز پی مردهای بود که هم نیازشو برطرف کنه و هم بقول خودش تیغشون بزنه بتونه لباس و مانتو طلا بگیره..از همون سن کم کار میکردم،هرکاری که شما فکرشو بکنید..الانم داخل یه فروشگاه پوشاک دو شیفت کار میکردم که بتونم پول بیشتری دربیارم بلکه مادرم دست از این کارهاش برداره ولی هربار با جمعیتی که جلو خونمون جمع شده بودند مواجه میشدم اونروزم مامانم با یکی از کاسبهای محله دیده شده بود و الان زن اون مرد به همراه اهل محل جلو‌خونمون جمع شده بودند و فحش های رک*ی*ک*ی میدادند جوری که هربار با شنیدنشون بدنم داغ میکرد و از اینکه همچین مادری دارم شرمنده میشدم.. رفتم جلو که زن اون آقا اومد دستمو گرفت و گفت شما مادرودختر ه.ر‌.ز.ه هستین یا گورتونو از این محل گم میکنید یا بلایی سرتون میارم که از دنیا اومدنتون پشیمون بشین..نیشگون های محکمی از من بدبخت خسته میگرفت که تمام تنم کبود میشد ولی نمیتونستم اعتراضی کنم چون تنها گناهم این بود که دختر اون مادر بودم.. عجیب اینبار خبری از مادرم نبود..چشم چرخوندم ببینمش که دست در دست با همون مرده دیدمش..نمیدونم چجوری خامش کرده بود که میگفت این زن،زن منه گناهی هم نکردیم،با زن اولم مشکل داشتیم رفتم زن دوم گرفتم،گم شین برین خونه هاتون... دیگه تاب رسوایی بیشتر از این نداشتم...آروم از بین جمعیت خودمو کشیدم بیرون،جایی رو‌نداشتم،رفتم مسجد محله و از خدا گله کردم،برای یتیمیم،برای بدبختیم برای رسوایی..برای مادری که مادر نبود... اونجابود که خدا مسیر زندگیمو تغییر داد..مادر حاج آقای محله منو دید و اومد پیشم و بهم دلداری داد،منو‌میشناخت و می‌گفت خدا گناه هیچ‌بنده ایش به پای بنده ای دیگه نمی نویسه.. ازم خواست امشب رو توی مسجد بمونم..فرداش بود که منو برای حاج علی اکبر پسرش خواستگاری کرد...ازدواجی که باعث تعجب همه شده بود..حاجی محله کجا و دختر ه..ر..ز..ه محله کجا؟؟؟ روزی که زن علی اکبر شدم فکر نمیکردم که روزی بشم حاج خانوم و معتمد محله...حاج خانومی که گره گشای اهل محله و دخترانی مثل خودم باشم..همه ی اینها رو از اعتمادم به خدا و پاداش صبوریم داشتم..منم میتونستم راه مادرمو انتخاب کنم ولی خودم نخواستم آوار زندگی این و اون بشم..همیشه وقتی از علی اکبر میپرسم چی شد اومدی خواستگاری من،میگه اونروز وقتی توی محله نیشگون های اون زن و معصومیت چشمهای تو رو دیدم فهمیدم که نه تنها با مادرت بلکه با کل زنهای دیگه توفیر داری.... ۲۰سال از اون قضیه میگذره،بعد از رسوایی اون روز توی محله مادرم با کاسب محل کلا از اونجا رفتند و من هیچوقت هیچ خبری ازشون نداشتم تا این اواخر که شنیدم توی تصادف چند سال پیش فوت کردند.. دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100
🌸🍃 سلام گفتم بیام یکم باهاتون درد و دل کنم خالی شم. خلاصه میگم سریع تموم شه بچه که بودم بعضی وقتا مامانمو بابام جاهایی که نمیشد با خودشون منو ببردند خونه پدربزرگ پدریم میبردند... ی بار عمم که میشد عمه ی یکی مونده به اخرم منو و ابجی خودشو دوتا پسر عمه هامو اورده بود توخونه... مادربزرگو پدربزرگمم نبودن، خونه فقط ما پنج نفر بودیم اون موقع شش سال بیشتر نداشتم.. و بزرگترین بچه ی اون جمع بودم... عمم مارو دوتایی باهم جفت کرد شاید باور نکنید ولی حتی به خواهر خودش که از من کوچکتر بود رحم نکرد... هر بارم که میرفتیم خونه ی پدربزرگم و پدربزرگ و مادر بزرگم میرفت کارش شده جفت کردن ما و بهمون میگفت چیکارا کنیم و قسممون میداد به کسی نگیم... ی بار مامانم مچ منو و پسر عممو گرفت اصلا باور نمیکرد بهم گفت که چه غلطی کردم... الان من پونزده سالمه و هنوزم حالم از خودم بهم میخوره که چرا به حرفاش گوش میکردم هنوزم به هیچ کس نگفتم به هیچ کس ولی خیلی دلم از عمم پره به این فک میکنم که چرا به خواهر خودش رحم نکرد 😞😭اینو گفتم که به هیچکس اعتماد نکنید هیچکس اسمان جان خواهش میکنم هیچ پیامی بهم نده فقط اگه به نظرت میشد تو کانالت بزاری بزار مرسی ❤️ دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100
🍃...تجربه زندگی...🍃
#درد_و_دل_اعضا 🌸🍃 سلام گفتم بیام یکم باهاتون درد و دل کنم خالی شم. خلاصه میگم سریع تموم شه ب
: به حدی این پیام ناراحت کننده بود که به شخصه حرفی ندارم... ولی لطفا لطفا مراقب افرادی که دچار بیماری روانی و ج..ن...س..ی هستند،باشین،به هرکسی اعتماد نکنید که فرزندانتون رو بهشون بسپرین.. 🌸🍃
🌸🍃 دیدی وقتی پر از نا امیدی میشی بعد یهویی یه خوشحالی میاد تو دلت ؟ اون خداست 😍 بیرون کن از ذهنت فکرهای منفی رو ، خاطراتِ زجرآور رو ، کسایی که علتِ نا امیدی و حالِ بدت شدن رو ... باور کن مثبت اندیشی برات معجزه میکنه ... تو لایقِ آرامش و حالِ خوووب هستی، آرامش رو به خودت و قلبِ مهربونت هدیه بده 😇 یادت نره یه نفر با ماست که جاش تو قلبِ ماست تا اون با ماست نا امیدی خطاست☺️ خداجونم شکرت که هستی 😍🤲 . دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100
🍃...تجربه زندگی...🍃
#آسمان: به حدی این پیام ناراحت کننده بود که به شخصه حرفی ندارم... ولی لطفا لطفا مراقب افرادی که دچ
..ن..س..ی 🌸🍃 سلام آسمان خانم عزیز من دیروز عضو کانال خوب شما شدم... میتونیم بگم جزو بهترین کانالهای ایتاست.. مثل گروه میمونه که تعامل دونفره داشته باشیم.. و اینکه باعث آگاهی بنده شده،تمام مطالبو دارم میخونم.. درباره این پیام باید بگم بله حق با شماست.. اطراف بنده چندین شخص با مریضی ج..ن..سی وجود دارند... خانوم هم هستند... و اینکه دست زدن به بچه ها و دیدن بچه ها براشون لذت بخشه، میخواستم به مادرهای کانال بگم مراقب جگرگوشه هاتون باشین،حتی پیش خاله و عمه هم نذاریدیشون... ممکنه یه رفتار نامناسب تا آخر عمرشون توی ذهنشون بمونه... همکارم معلمه تعریف میکرد:دوستش بچه۳ماهشو میبرده خونه همسایه،خانوم همسایه ازش نگهداری میکرده،خانوم همسایه یه پسر۱۳ساله داشته.. میگفت بعد از۵ماه نوزادم دل درد شدید گرفته،میبرنش دکتر خلاصه متوجه میشن پسر اون خانوم متاسفانه....❌❌❌ خانومها لطفا مراقب باشین... دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100
🍃...تجربه زندگی...🍃
#بلدم_گفتم درآمد دارم 🌸🍃 سلام آسمان عزیز تو فامیل شوهرم اغلب خانوما یه درآمدی واسه خودشون دارن
درآمد میلیونی در ماه دارم 🍃🌸 سلام آسمان جون به این خانم بگین برن دو دوره کلاس عروسک روسی بگذرونن بعد یه پیج داخل اینستاگرام بزنن و بفروشن..درآمدش شاید ماهانه به۲۰تومنم برسه سودش خیلی زیاده 🌸🍃🌸 سلام آسمان خانم.. من قبلا نون شب هم نداشتم حتی۱۰تومنم توی کارتم نبود.. خلاصه به خودم اومدم و شروع کردم کیک خانگی درست کردم،الان هر اسلایسی رو ۳۰تومان میفروشم،میخوام‌ماشین بخرم😍 🍃🌸🍃 آسمان جونم ممنون از کانال خیلی خوبتون.. الان اگر زرنگ باشی میتونی از هر راهی درآمد زایی کنی،گروه واتساپ بزن..مواد آرایشی بهداشتی بزن..یا میتونی بری اینستاگرام ادمین پیج بشی😊خلاصه با هررراهی میتونی درآمد میلیونی داشته باشی.. 🌸🍃🌸 سلام خانوم عزیز میتونی بری زبان عربی یاد بگیری الان کشور پر از عربهاست که برای تجارت و تفریح میان،لیدر میشی کلی پول در ماه بیرون میاری،خواهر من الان همین‌کار رو میکنه،البته ما اهوازی هستیم عربی بلدیم.. دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100
🍃🌸 •شمالیا یه قربون‌صدقه ای دارن که میگن: «چِشمِتون بالاتِر کا نِدارمی...‌ ‌تی می چِش سویی!» یعنی: از چشم‌هام که چیزی‌ مهمتر ندارم... تو ، نور چشم‌های منی!• ♥️ دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100
روز خواستگاری دختره گفت بلد نیستم غذا درست کنم کارای خونه هم طول میکشه یاد بگیرم بچه داریم زیاد بلد نیستم از ظرف شستنم بدم میاد….. پسر گفت: روزه بلدی بگیری؟؟؟ نماز بلدی بخونی؟؟؟؟ قرآن خوندنو دوست داری؟؟؟؟؟ دختره گفت:آره پسره گفت؛ همین بسته، من میخوام نصف دین و زندگیم بشی نه کنیزم پسره گفت: پس اندازم کمه حقوقمم آب باریکه ست خونه و ماشینم زیادی مدل بالا نیست دختره گفت: خدارو میشناسی؟؟؟؟؟ غیـــــــــرت داری؟؟؟؟؟؟ چشمات پاکه؟؟؟؟ اخلاقت خوبه؟؟؟؟؟ ایمانت قوی هست؟؟؟؟؟؟ پسره گفت:آره دخترگفت: همین بسته،بقیه رو خودمون میسازیــــم باهمدیگه میریممم جلــو،مهم اینه… پـــــــــرِ پروازِ همدیگــــــه بشیم سمت خدا دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100
🍃🌸 باز هم رابطه هایی از نوع دوست پسر و دوست دختر و عاقبتی که ختم به خیر نمیشه👇 🍃🌸
🍃...تجربه زندگی...🍃
🍃🌸 باز هم رابطه هایی از نوع دوست پسر و دوست دختر و عاقبتی که ختم به خیر نمیشه👇 🍃🌸
سلام میکنم به همه دل شکسته هاوخیانت دیده ها من دختری ۲۸ساله ام پارسال باپسری اشناشدم که ۳۴سالش بودخیلی دیوانه وارعاشقش شدم بهش علاقه پیداکردم اولاش پسرخوبی بود براخوشحالیم همه کاری میکردمن کنارش واقعاخوش بودم جوری همودوست داشتیم که همه به عشقمون حسودی میکردن همه چی خوب بودروزای خوب وخوشی داشتیم یه اسبم داشت که من عاشق اسبه بودم بهش وابسته شده بودم باوجودخانوادم ک همش واسه بیرون رفتن مشکل داشتم ولی همه سعی وتلاشم میکردم تابتونم حداقل هفته ای ۲بارببینمش وبرم پیش اسبه تابهش میوه بدم وکنارش باشم خلاصه هروزک بیشترجلومیرفتیم من عاشق تروحساس ترولی عشقم اصلاانقدی ک من میخاستمش منونمیخاست من انقدردوستش داشتم هواشوداشتم بهش وفاداربودم هیچ وقت بهش نمیگفتم منوببرفلان جایافلان رستوران یافلان کاروواسم کن همیشه کم توقع بودم هیچی ازش نمیخاستم خودش اگ دوست داشت واسم هدیه میخریدکه البته منم کم نمیذاشتم من باوفاباتعهدبودم بهش حسابی تموم قلبم روحم واسش گذاشته بودم ولی اون خیلی شیطنت داشت متعهدنبود توپیج اینستاش پربودازخانم ودخترایی ک اصلانمیشناخت وقتی بهش میگفتم میگفت توگیرالکی میدی اشکالی نداره اگه فالوداشت ولی میرفت براشون کامنت میذاشت چت میکردیاحتی شماره هاشونوسیومیکردبعدمن یطوری ک میشدومیدیدم میگفت اینادوستای رفیقام هستن خلاصه سراین ک خانم فالوکردن وچت کردن باغریبه هاخودمونی بودنش باهم دعواسختی کردیم وکات کردیم من اصلاسمتش نرفتم تا۲ماه کامل تااینکه خودش برگشت وپیامم دادوبازشروع کردیم ولی اینباردوستیمون فرق داشت خیلی سروسنگین هفته ۱بارهمومیدیدم اصلا به هیچ وجه اجازه نمیدادبرم سرگوشیش نتش جلومن روشن نمیکردتاهمومیدیدم یه دعوادرست میکردتاقهرکنیم تاهفته بعدبازهموببینیم یه مدتی دیدم توپیجش یه خانمی اضافه شده وتمام پست هاش رالایک کرده یه جورای بهش شک کردم رفتم توکوکش ببینم کیه یه حسی بهم میگفت ک باهاشه یه روزصبح خیلی اتفاقی رفتم سراغ پیج دختره دیدم بله اسم دوست پسرمنوبیونوشته فهمیدم ک ایناباهمن خلاصه دعواباهردوتاشون بعددوستم بهم خیلی باافتخارگفت اره باهمیم میخای چیکارومنوبلاک کردورفت باهاش من موندم ویه دنیاحسرت بدبختی اوارگی اشک داغون شدن بیقراری گریه بیتابی دیگه کاریش نداشتم چون میدونستم کناریه خانمی دیگه خوشه سرگرم کارم شدم تادوباره دیدم اومده وپیامم داده بهش گفتم بروباهمونی ک منوفروختی بهش میگفت میخاستی بهم گیرندی تانرم سراغ کسی دیگه دوباره رفت بعد۱ماه دوباره پیامم دادتازه گستاخانه ازدوست دخترجدیدش برام میگفت منم انگارتموم وجودمواتیش میزدن بهش گفتم مگه عشق نداری برودنبال زندگیت گفت بیا اسبوببین منم خیلی دلم برااسب تنگ شده بودخوب وابستش بودم ازیه طرفم دلم براخودشم تنگ شده بودبااینکه میدونستم باکسی تورابطس ولی رفتم که ای کاش قلم پام میشکست وقتی رفتم همه چی عالی بودخوب بودخوش بودکنارخودش کناراسب انگارتازه اشناشده بودیم انگارتازه عاشق شده بودم وقتی کنارش بودم گوشیش روبیصدابودوهی دوست دخترش زنگ میزدومنم هربارمیمردم وزنده میشدم تااینکه گفتم منوبرسون دیگ طاقت نداشتم وقتی برمیگشتیم دیدم روگوشیش پیام اومددوست دخترجدیدش بودخیلی حالم بدشداومدم خونه کارم شده بودفقط گریه که من چی کم داشتم زشت بودم ک رفت سراغ کسی دیگه خییلی نابودشدم داغون شدم تویه روزکل زندگیم به فنارفت من ک اصلاکاریش نداشتم رهاش کرده بودم رفته بودولی بازخودش میومدسمتم بهش گفتم حاضرم ببخشمت بیاتادوباره کنارهم باشیم اون خانمه راول کن اعتنایی نکردوبازم رفت من موندم ویبارحسرت وپشیمونی خاطرات بدوتلخ وشیرین فقط سعی دارم فراموش کنم ولی نمیشه وزنم از۵۸رسیده به ۴۹خیلی دارم عذاب میکشم من نمیگم همه دوستیابه ازدواج ختم میشه نه ولی من میگم توکه منونمیخاستی ورفتی باکسی دیگه پس چرادوباره برمیگشتی وپیامم میدادی هواییم میکردی فقط خدامیدونه چقدربرام زجراوره کسی وکه عاشقش بودم الان کنارکسی دیگه راحت داره خوش میگذرونه حقم نبودجواب عهدووفام بشه خیانت توراخدابرام دعاکنیدازاین عشق بیام بیرون خدایاکمکم کن 🖤🖤🖤 دلانه هات رو برام ارسال کن🍃🌸👇 @Aseman100
🍃...تجربه زندگی...🍃
میخوام طلاق زن داداشمو بگیرم...⁉️ چه دعایی براش بگیرم😳 (عزیزان من به ایشون گفتم ممکنه سوالشون درست
درمورد خانمی که میخوان برای زندگی زن داداششون دعا بگیرن که طلاق بگیره 🌸🍃 سلام آسمان جان من مدت زیادی نیست عضو کانال شدم واز شما بابت ایجاد چنین کانال تاثیر گزاری تشکر میکنم میخواستم درمورد خانمی که از زن داداشش ناراضیه و دنبال دعا و جادو ست که طلاق بگیره نظر بدم .درک کردن زندگی دیگران سخته که بخوایم راحت قضاوت کنیم .من خودم الان ۱۵ ساله ازدواج کردم و شرایط خیلی سختی رو گذروندم وبه این باور رسیدم و کاملا تجربه کردم هرکس هرکاری میکنه جدا از پاداش و عذاب اخروی همین دنیا دقیق همان کار به سرش میاد حالا یاخودش یا فرزندش .(دنیا دار مکافاته) حالا اون خانم چرا فکر می کنید زن داداشتون مقصرند .حالا شما اگه ازدواج کردید اگه به هر دلیلی نمیتونید به مادرتون برسید مقصر اصلی برادرتون هستند که هوای مادرشون نداره .منم یه زمانی ناراحت میشدم تو مضیقه بودم و شوهرم به خانوادش میرسید حتی اگه من میخواستم مانع بشم قبول نمیکردند ولی الان بجایی رسیدم که خدارو به خاطر همین خصلت شوهرم شکر میکنم که دعای پدرو مادرش باعث شده از فقر مطلق لطف خدا شامل حالم شده و صاحبخونه شدم . .هر نری رو نمیشه مرد حساب کرد مرد کسی است که بلد باشه جوری با پدرو مادر و همسرش رفتار کنه که نه سیخ بسوزه و نه کباب .ببخشید اگه زیاد وقتتون گرفتم .با صلوات برمحمد و آل محمد دلانه هات رو برام ارسال کن🌸🍃👇 @Aseman100