eitaa logo
سوز و ساز | مجتبی حاجی پور
1.3هزار دنبال‌کننده
281 عکس
147 ویدیو
2 فایل
🔺 اینجا مطالب و محتواهایی رو از خودم و دیگران براتون به اشتراک میذارم. امیدوارم به دردتون بخوره. درخدمتم | @SoozosazAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
666.6K
🎵سبک مولودی علیه السلام 🔺هیئتی/ تک، شور امشب دل من، توی شلوغی دلا گم شد مشهد رو که دید، یه دفعه ای پر از تلاطم شد (2) 🔸گنبدت، منو یاد کاظمین می ندازه تُو دلم، نقش حرم حسین می سازه 🔹کشته مرامتم سلطان مست ذکر نامتم سلطان خلاصه غلامتم سلطان یا علی، موسی الرضا مولا (4) وقتی که میخوام، یه گوشه ی دل شما باشم باید دوباره، مشغول ذکر یا رضا باشم (2) 🔸زائر معصومه و رضا که بی حد شد بهترین جاده دنیا قم تا مشهد شد 🔹تو حرم تا وقتی جون دارم نوکر و خادم زوارم به والله خیلی دوسِت دارم 🔹کشته مرامتم سلطان مست ذکر نامتم سلطان خلاصه غلامتم سلطان یا علی، موسی الرضا مولا (4) پر در میارم، از مسجد اعظم تا گوهرشاد میگه دل من، ولادتت آقا مبارک باد (2) 🔸کف زنون، دستا به سمت آسمون بالاست عیدی کو؟ عیدی ما برات کربلاست 🔹هر کی که امشب اومده هیئت از امام رضا داره دعوت زهرا بهش میگه خدا قوت 🔹کشته مرامتم سلطان مست ذکر نامتم سلطان خلاصه غلامتم سلطان یا علی، موسی الرضا مولا (4) با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
634.5K
🎵سبک مولودی علیه السلام 🔺هیئتی/ تک، شور گدا اومد پیشت، با دل پر حاجت آخه میدونه که، کار توست اجابت صحن اسمال طلا، آقا کنار تو چه صفایی داره، نماز زیارت 🔸دلا زیر پای تو، کبوتر هوای تو آهوی این دل من، رمیده در سرای تو قربون جلال تو، خونم آقا حلال نو قربون لهجه ی مشهدیه خادمای تو 🔹من خودم رو بردم از یاد تا نشستم کنار پنجره فولاد یا رضا جان، یا رضا جان (2) حرفامو می شنوی، تو میدی جوابم می زنه نقاره، با دل بی تابم چشامو بستم و، خودمو می بینم صحن انقلابم، با حال خرابم 🔸من میخوام رو بزنم، نعره ی یاهو بزنم بیام و با مژه هام، صحنتو جارو بزنم همه آرزوم اینه، تُو شبای ولادتت بیام و رو به روی، ضریح تو زانو بزنم 🔹به چه اسمی، چه حروفی قربون اسمت آقا چقدر رئوفی یا رضا جان، یا رضا جان (2) ما رعیتیم و، آقا تویی سلطان مشهد نگینه، بهشت و رضوان به بیان چه حاجت، چیزی که عیونه گل شهر ایران، حرم خراسان 🔸هر دلی پر کشیده، سمت خراسان رسیده دم باب الجوادت، مثل یه کوهِ امیده صحن گوهرشادتون، سنگا رو گوهر میکنه گنبد طلائیهِ، شما شبیه خورشیده 🔹آقا حج، فقرایی مکه، مروه، تو برام سعی و صفایی یا رضا جان، یا رضا جان (2) با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
758.3K
🎵سبک مولودی علیه السلام 🔺هیئتی/ تک، شور از راه رسیده، یک گل خوشبو نغمه شادی به هر جا و به هر سو صحن دلا رو بزنید باز آب و جارو بَه بَه، اومد، ضامن آهو تا به مدینه دلا رو برسونید با عرض حاجت، تُو این خونه بمونید تا صبح با شادی همه اینو بخونید بَه بَه، اومد، ضامن آهو 🔸دلا امشب خرابه و آباده قرعه مستی به دلا افتاده قراره ما هیئتی ها امشب تُو حرم پشت پنجره فولاد آقام (۲) یا رضا یا سلطان شب شب ِ شادی، شب عشق و جنونه خورشید عشقمون توی آسمونه صاحب امشب ولی نعمتمونه امشب، روزی، خیلی زیاده روزی ما هست سر سفره ی آقا با چه زبونی بگیم به اهل دنیا بهشت و جنت همش مال شماها اصل، جنت، باب الجواده 🔸نداریم مهربون تر از این آقا ندیدیم با کرم تر از این دریا خودش و خواهرش شدن تُو ایران یه نماینده از علی و زهرا آقام (۲) یا رضا یا سلطان با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
320K
🎵سبک مولودی علیه السلام 🔺هیئتی/ شور مهرت در فطرت ما خورشید رحمت ما ای ولی نعمت ما 🔸ای روح و روان من، السلطان ابالحسن السلطان ابالحسن... نام تو ذکر لبم روی تو ماه شبم بنگر بی تاب و تبم 🔸ای آرام جان من، السلطان ابالحسن السلطان ابالحسن... ثامن الائمه ای تو مولای همه ای فرزند فاطمه ای 🔸ای تاب و توان من، السلطان ابالحسن السلطان ابالحسن... عالمِ آل عبا کن رزق اهل ولا عرفه کرب و بلا 🔸یار مهربان من، السلطان ابالحسن السلطان ابالحسن... با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام ای عرشیان به شهر خراسان سفر کنید شب را در این بهشت الهی سحر کنید با زائرین این حرم الله سر کنید مدح رضا چو آیة قرآن ز بر کنید «عید بزرگ شیعة آل پیمبر است میلاد هشتمین حجج الله اکبر است» ای دل بگیر جان و به جانان نظاره کن بر چهرة حقیقت ایمان نظاره کن یک لحظه بر تمامی قرآن نظاره کن در دست نجمه نجم فروزان نظاره کن «میلاد پاره ی تن زهرا و احمد است شمس الشموس عالم آل محمد است» این مظهر جمال خداوند اکبر است آیینة تمام نمای پیمبر است خورشید نجمه یا مه افلاک پرور است قرآن روی سینة موسی ابن جعفر است «بر خلق آسمان و زمین مقتداست این جان رو نما دهید که روی خداست این» روشن هزار سینة سینا به نور او چشم هزار موسی عمران به طور او صف بسته اند خیل رسل در حضور او دل بحر بی کرانه ای از شوق و شور او «ریزد برات عفو خدا از نظاره اش دوزخ بهشت می شود از یک اشاره اش» هر قامتی که سرو لب جو نمی شود هر صورتی که وجه هوالهو نمی شود هر پادشه که ضامن آهو نمی شود هر کس که نام اوست رضا، او نمی شود «در طوس پارة تن احمد بود یکی آری رئوف آل محمد بود یکی» ای خلق خاک پای تو یا ثامن الحجج جان جهان فدای تو یا ثامن الحجج قرآن پر از ثنای تو یا ثامن الحجج ایمان بود ولای تو یا ثامن الحجج «دین را به جز ولای تو اصل و اصول نیست تهلیل بی ولای تو هرگز قبول نیست» گردون هماره دور زند در طریق تو خورشید خشت گوشة صحن عتیق تو با آن همه کرامت و لطف دقیق تو خود را شمرده اند گدایان رفیق تو «دستی که دست لطف خدا می شود تویی شاهی که خود رفیق گدا می شود تویی» یکسان بود به وقت عطای تو خاص و عام فرقی نمی کند به درت شاه یا غلام سلطان ندیده ام ز گدا گیرد احترام پیش از سلام زائر خود را کند سلام «پیوسته دست بر سر زوار می کشی تو کیستی که ناز گنه کار می کشی» پاییز بوستان دل ما بهار توست در شهر طوسی و همه عالم دیار توست گل بوسة امام زمان بر مزار توست شیعه به هر کجا که رود در کنار توست «چشم و چراغ و محفلم اینجاست یا رضا هر جا سفر کنم دلم اینجاست یا رضا» شرمنده ام از این که بپرسند کیستم از ذره کمترم نتوان گفت چیستم در پرتو کرامت خورشید زیستم روزی که نیستم به کنار تو نیستم «با یک دم تو صبحدم عید می شوم در آفتاب صحن تو، توحید می شوم» گل از نسیم صبح بهشت تو بو گرفت خورشید پیش روی تو از شرم رو گرفت ماه از فروغ خشت طلایت وضو گرفت بی آبرو ز خاک درت آبرو گرفت «من دور گندم کرم تو کبوترم ردّم نکن که از همه بی آبروترم» ای نقش دیده و دل ما جای پای تو روح الامین کبوتر صحن و سرای تو مضمون بده که از تو بگویم برای تو "میثم" کجا و گفتن مدح و ثنای تو «راهم بده که ذاکر ناقابل توام انگار اینکه خاک ره دعبل توام » شاعر/ غلامرضا سازگار با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
798.3K
🎵سبک مولودی علیه السلام 🔺هیئتی/ تک گنبد زرد و طلايى تو خورشيد تابان اين منظومه است فداى تو، كه يكى از، فدائيات حضرت معصومه است (2) 🔸دور تا دور صحن و سرات دور تا دور بهشته توى صف غذاى حضرتيت پره فرشته يا رضا يا رضا، يا رضا يا رضا (2) 🔹سرش سلامت كه يادم داد بابام هر موقع حاجت مهمى ميخوام ميرم و از باب الجوادت ميام 🔹حضرت سلطان على ياعلى بركت ايران على ياعلى شاه خراسان على ياعلى ميون صحنت پره مهمونه عرش خدا گوشه ى ايوونه من خودم اين، جا و دلم، پائينِ پاى نقاره خونه (2) 🔸پرسه زدم تُو حرمت عارف كامل شدم با يه توسل به شما بود که متأهل شدم يا رضا يا رضا، يا رضا يا رضا (2) 🔹سقاخونه ات شعبه اى از علقمه است آب حرم درمون درد همه است شامل لطف مادرت فاطمه است 🔹حضرت سلطان على ياعلى بركت ايران على ياعلى شاه خراسان على ياعلى از حرمت گدا دارا برگشت فلج اومد رو دو تا پا برگشت هركى زيارتت اومد، با براتِ كرب و بلا برگشت (2) 🔸زيارت شماس كه جزء زيارات خاصه كرب و بلامو مى گيرم از صلوات خاصه يا رضا يا رضا، يا رضا يا رضا (2) 🔹آمدم اى شاه پناهم بده کنج حرم جا و مکانم بده خط امانى ز گناهم بده 🔹حضرت سلطان على ياعلى بركت ايران على ياعلى شاه خراسان على ياعلى با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
603.8K
🎵سبک مولودی علیه السلام 🔺هیئتی/ تک دار و ندار نوكرا از، كرم سلطانه دلی كه تُو سينمه امشب، حرم سلطانه سلطانه، سلطانه، سلطانه 🔸علی ابن موسی الرضا مدد پاره ی تن مصطفی مدد ميشه كاری كنی دل منم بشه زائر كربلا مدد 🔹آرزومه كه دلم آقا - نشه هيچ موقع جدا از تو ميگيرم تُو (شب، شام) ميلادت - يه برات كربلا از تو ذكر لبهام، يا امام رضا مدد آقام آقام، يا امام رضا مدد خوشا به حال اون کسی که، شده باز مهمونت شب زيارتیه دل باز ميره تا ايوونت قربونت، قربونت، قربونت 🔸من به قربون اولاد توأم بنده ام ولی آزاد توأم امشب آقا همش حس ميكنم دم پنجره فولاد توأم 🔹سرِ اين سفره بخر امشب - اين گدای سر به راهت رو تو رضايی راضی شو آقا - كه ببينم روی ماهت رو نور چشمام، يا امام رضا مدد آقام آقام، يا امام رضا مدد كيه كه ندونه ميميرم واسه تو ای يارم شب ولادت تو ميگم آقا دوسِت دارم دلدارم، دلدارم، دلدارم 🔸شب من با تو شیدايی ميشه دل من با تو دريايی ميشه اگه از دست تو عیدی بگیرم شور و حال من تماشایی میشه 🔹دل من باز شده دیوونه - آخه امشب شب بارونه جای ما خالی تُو صحنت، از راه دور داره می خونه تویی مولام، يا امام رضا مدد آقام آقام، يا امام رضا مدد 🔺نکته | اگه خواستید سبک بعدی را ادامه این شعر اجرا کنید، به جای بیت آخری👆 بیت 👇را بخوانید. 🔹دل من باز شده دیوونه - آخه امشب شب بارونه وقتشه كه بخونیم با هم- شعر بلبل داره می خونه با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
517.4K
🎵سبک مولودی علیه السلام 🔺هیئتی/ تک، شور امشب شب بارونه، بلبل داره میخونه عشاق رضا مژده، میلاد آقامونه 🔸از قدیم قدیما، دل کبوتر صحن عتیقه از دلم بپرسی با تموم خادماش رفیقه علی مولا، علی علی علی موسی الرضا (3) من خار و تو ریحانی، من گدا تو سلطانی من ظلمت اندوهم، تو شاه خراسانی 🔸نوکر تو هستم، افتخار زندگیم همینه صحن و سرات آقا نگین کشور ایران زمینه علی مولا، علی علی علی موسی الرضا (3) با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
580.2K
🎵سبک مولودی علیه السلام 🔺هیئتی/ تک، شور دلبر و دلدار کيه امام رضا سرور و سالار کيه امام رضا دل شده ديوونه ی امام رضا تشنه ی سقاخونه ی امام رضا 🔸بخند تا دنيا بهت بخنده برو به صحنش شبيه پرنده هر کسی دلبر شده خوب ميدونه بايد به دلبر ما دل ببنده 🔹دلبر و دلدارم، سيد و سرور رضا عليه آلاف التحيت والثناء امام رضا، آقا دوسِت دارم (3) دلم فقط مال کيه امام رضا هميشه دنبال کيه امام رضا قبله ی هفتمم کيه امام رضا امام هشتمم کيه امام رضا 🔸بزرگترين ميکده ی شيعه ها شده حريم عشق سلطان رضا هر کی دلش هر چی ميخواد بخونه ولی بهشت کجا و مشهد کجا 🔹دلبر و دلدارم، سيد و سرور رضا عليه آلاف التحيت والثناء امام رضا، آقا دوسِت دارم (3) هر دل شيدا چی ميگه امام رضا آهوی صحرا چی ميگه امام رضا هر دل بی شفيع ميگه امام رضا مسافر بقيع ميگه امام رضا 🔸از مدينه اومده کشور من تا پا بذاره به روی سر من تو حرمش برای اولين بار نماز و يادم داده مادر من 🔹دلبر و دلدارم، سيد و سرور رضا عليه آلاف التحيت والثناء امام رضا، آقا دوسِت دارم (3) تو شادی و تو غم ميگم امام رضا به دور کعبه هم ميگم امام رضا کيه به دل صفا ميده امام رضا برات کربلا ميده امام رضا 🔸دلم صفا از قدمش گرفته چه توشه ها از قدمش گرفته دستای سيد علی رو می بوسم چون که غبار حرمش گرفته 🔹دلبر و دلدارم، سيد و سرور رضا عليه آلاف التحيت والثناء امام رضا، آقا دوسِت دارم (3) با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
426.6K
🎵سبک مولودی علیه السلام 🔺هیئتی/ تک ای سلطان سلام، ای سلطان درود دستم را بگیر، فی یوم الورود 🔸آهوی دل من، رمیده سوی تو آبرو گرفتم، ز آبروی تو بوسه می زنم بر - غبار کوی تو (3) یاعلی علی علی، علی موسی الرضا (3) امشب هر چه باد، می گیرم مراد نیت می کنم، تُو باب الجواد 🔸من هر آنچه دارم، کرامت شماست کل هست و بودم، محبت شماست این نفس کشیدن - ز دولت شماست (3) یاعلی علی علی، علی موسی الرضا (3) از ایوون طلا، می ریم کربلا تا پایین پا، با اذن رضا 🔸خوش به حال هرکس، که زائر تو شد در شب ولادت، مسافر تو شد خانه ای گرفت و - مجاور تو شد (3) یاعلی علی علی، علی موسی الرضا (3) با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
507.8K
🎵سبک مولودی علیه السلام 🔺هیئتی/ تک ستاره می باره، تُو خونه ی موسی صدای ملائک، می رسه از بالا 🔸امشب، يه خورشيدِ، جهان آرا، درخشيد دنيا، تُو روياهاش، بازم خواب، علی ديد 🔹دلبر آسمونيه سلطان رفيق همزبونيه سلطان امام مهربونيه سلطان - مدد سلطان يا ثامن الائمه یا مولا (3) مدد مولا ترانه ی نجمه، دل و می کشونه داره برا آقا، لالايی می خونه 🔸بازه، در جنت، زمانی که، می خنده بختِ، دل شيعه، با اين آقا، بلنده 🔹اونیکه خاکم و سرشت سلطان به خط ايروني نوشت سلطان می بره مارو به بهشت سلطان - مدد سلطان يا ثامن الائمه یا مولا (3) مدد مولا اومد و تمومه، دهه ی کرامت يعنی آقامون شد، آخر عنايت 🔸وقتی، رضا اومد، خدامون هم، رضا شد پا زد، به ايران و، سفيرِ کربلا شد 🔹خوب می دونی ديوونتم سلطان کبوتر جلد خونتم سلطان تشنه ی سقاخونتم سلطان - مدد سلطان يا ثامن الائمه یا مولا (3) مدد مولا با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
🏴 شهادت علیه السلام، تسلیت من به لطف نگاهت ای باران سوی مشهد زیاد می آیم دست بر روی سینه هر بار از سمت باب الجواد می آیم شاعر/ سید حمیدرضا برقعی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام ای وجودت حیات‌بخش وجود سائل درگهت کرامت و جود مظهر کامل امام رضا آفتاب دل امام رضا قبلة حاجت همه، حرمت دشمن و دوست سائل کرمت ماه، آیینه‌دار طلعت تو رخ شمس‌الشموس صورت تو آیة هشت سورة نوری به جوادالائمه مشهوری خلف پاک مرتضایی تو کوثر حضرت رضایی تو ملک و جن و انس مهمانت دو جهانی نشسته بر خوانت کاظمینت درون سینة ما است نجف و مکّه و مدینة ما است تو جوادی و ما گدای توئیم هر چه هستیم خاک پای توئیم لطف تو، عجز ما، بود معلوم هر دو هستیم لازم و ملزوم کرم و جود تا ادا گردد هر جوادی پی گدا گردد من اگر در گدائیم کاهل تو به جود و کرامتی کامل تو محمد ، علی است ابن و ابت کنیه ابن الرضا ، تقی لقبت تو گلی و وجود گلخانه ای به ریحانه روح و ریحانه رنگ رخسار مرتضی داری نقش گلبوسة رضا داری پدرت گفت نازنین پسرم ای فدای تو مادر و پدرم پدران تو برترین پدران پسران تو بهترین پسران یم جود و فتوّت اید همه اهلبیت نبوّت اید همه دلتان بحر بی کرانة علم کیست غیر از شما خزانة علم؟ معدن خیر و مظهر خیرید اول خیر و آخر خیرید ابر باریده با ولای شما خلق خلقت بود برای شما همگی باب‌های ایمانید امنای خدای رحمانید تا صف حشر اصل هر کرمید رکن ارکان و قادَةُ الاُمَم اید علم‌ها قطره و تو دریایی عالمی بنده و تو مولایی دو جهان ذرّه و تو خورشیدی که به قلب همه درخشیدی پیش علم تو علم عالم چیست؟ در حضور تو پور اکثم کیست؟ تو به بزم سخن تکلم کن تو به روی رضا تبسم کن نفس حلم زنده از سخنت بوسة علم بر لب و دهنت یک کلام تو صد سپهر کمال یک سؤال تو سی هزار سؤال تو دهی، ای کرم گدای درت حِرز مادر، به قاتل پدرت ای خجل گشته دشمن از کرمت ای مسیحا نیازمند دمت تو که در هر دلی حرم داری تو که با دشمنت کرم داری تو که بر خشم خصم می‌خندی به روی دوست در نمی‌بندی اَنت بابُ المراد ادرکنی یا امام جواد ادرکنی شاعر/ غلامرضا سازگار با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام تا آه سینه سوزی، از قلب من برآید هر دم هزار نوبت، جانم ز تن برآید بس کوه غصه بردم، بس خون دل که خوردم پیوسته از لبم جان جای سخن برآید... از بی‌وفایی یار، این بود قسمت من من گریه‌کن بمیرم، او خنده‌زن برآید دیگر نمانده هیچم تا کی به خود بپیچم ای مرگ همتی کن تا جان ز تن برآید امروز بین حجره، فردا کنار کوچه فریاد غربت من از این بدن برآید نیکوست زهر دشمن در راه دوست کز من هم ساختن به آتش، هم سوختن برآید از بس‌که رفتم از تاب، از بس‌که گشته‌ام آب فریاد آه آهم از پیرهن برآید جا دارد از غم من هنگام دفن این تن خون در لحد بجوشد اشک از کفن برآید... شاعر/ غلامرضا سازگار با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام شکسته‌اند قلم‌ها و بسته‌اند دهان‌ها نشسته‌اند قدم‌ها و خسته‌اند توان‌ها نبرده راه به جایی خیال از تو سرودن چه ساکن‌اند زمان‌ها، چه الکن‌اند زبان‌ها چه حاجتی به بیان است آنچه را که عیان است که شرح عمر کمت نیست در توان بیان‌ها کم از شکوه تو گفتند راویان احادیث نشسته داغ عظیمی میان سینۀ آن‌ها کسی که حرز تو را بسته است بر سر بازو کشیده خط سیاهی به دور خط و نشان‌ها یکی‌ست لطف و عتابت هر آن که دور شد از تو چشیده است بلاها و دیده است زیان‌ها تویی که مرجع حلُ‌المسائل است نگاهت به ما نگاه بینداز در هجوم گمان‌ها همیشه قصۀ تو می‌خورد گریز به گودال درست لحظۀ آخر بریده است امان‌ها رضا شده‌ست علی‌اکبر و شدی تو حسینش عوض شده‌ست فقط جای پیرها و جوان‌ها دوباره راهی مشهد شدیم و توشۀ ما شد پر از عریضۀ حاجت شبیه نامه‌رسان‌ها غریب‌زاده! قریبِ به اتفاق سپردند که حاجت از تو بخواهیم ای امام جوان‌ها! شاعر/ سیدمحمد جواد میرصفی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام میان هلهله سینه مجال آه نداشت برای گریه شریکی نبود و چاه نداشت درست مثل فدک پاره‌پاره شد جگرش شبیه مادر خود حال روبه‌راه نداشت میان حجره کسی وقت احتضار نبود چرا که فاطمه هم طاقت نگاه نداشت بگو به آب که پاکی همیشه دعوی اوست به تشنه‌ای نرسیدن مگر گناه نداشت سپاه حرمله در پشت در به صف بودند حسین بود و عطش، یک نفر سپاه نداشت نبود نیزه، به دیوار تکیه زد یعنی پناه عالمیان بود و خود پناه نداشت برای کشتن او زهر بی‌اثر می‌ماند میان سینه اگر داغ قتلگاه نداشت... شاعر/ محسن حنیفی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
677.9K
🎵سبک عزاداری علیه السلام 🔺هیئتی/ سنگین من که ندونستم آقا، قدر زیارت تو رو نشه یه روزی که بیاد، به من بگی دیگه برو 🔸ببین شکسته اومدم، به گل نشسته اومدم خسته خسته اومدم (2) جوادی و ابن الجواد، خیلی کارا ازت میاد دوست دارم خیلی زیاد (2) غریب آقام، غریب آقام (3) میون حجره ای غریب ، بدون یار وبی حبیب ذکرلب خونیه تو ، امن یجیب امن یجیب 🔸زهر جفای همسرت ، آتیش زده بر جیگرت هیچکی نبود دور وبرت (2) تشنه تشنه دل کباب ، چرا ندادن به تو آب تنت به زیر آفتاب (2) غریب آقام، غریب آقام (3) یواش یواش داره میاد،ماه عزا غم حسین آی نوکرا آماده شیم، برا محرم حسین 🔸ماهی که دل رنگ خداس، به غم وغصه مبتلاس روضه خونش خود خداس (2) برای اونکه باوفاس، غریب دشت کربلاس سرداره اما سرجداس (2) غریب آقام، غریب آقام (3) با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیهما السلام روز ازل که شیعه پاکارتان شدیم سلمان شدیم و میثم تمارتان شدیم ما از اضافه گلتان خلق گشته ایم این بوده علتش که گرفتارتان شدیم والله نوکری شما افتخار ماست شادیم ما که خادم و دربانتان شدیم وقتی به سمت و سوی شما بال می زنیم حس می کنیم جعفر طیارتان شدیم تا پای جان به پای شما ایستاده ایم از بس که کشته مرده رفتارتان شدیم «سوگند می خوریم که ما با شما خوشیم ما با نبی و فاطمه و مرتضی خوشیم» وقتش رسیده است که حالا ملائکه زینت کنند بام جنان را ملائکه در صور خود فرشته مامور می دمد ای ساکنان عرش خدا یا ملائکه در آسمان چهارم اقامت کنید چون جشن مفصلی شده برپا ملائکه پیوند آسمانی زهرا و مرتضاست دریا رسیده است به دریا ملائکه برگ امان از آتش دوزخ عطا کند بر ساکنان عالم و دنیا ملائکه بخشیده شد گناه صغیر و کبیرشان تنها به عشق حیدر و زهرا ملائکه «شکر خدا که رحمت حق بی عدد شده زهرا عروس فاطمه بنت اسد شده» خورشید مصطفی (ص) که ضحایش زبانزد است مصداق هل اتی ست عطایش زبانزد است زهرا لباس نو به عطا می کند عطا بیخود که نیست جود و سخایش زبانزد است جبریل هم ز سفره او رزق می برد زیرا شنیده طعم غذایش زبانزد است بیتش شده محل عبور و مرور وحی پیغمبر است و غار حرایش زبانزد است حورای انسیه شدنش جای بحث داشت از بس که این فرشته نَمایَش زبانزد است آیینه ای که پرتو او را کسی ندید رفته به مادرش که حیایش زبانزد است یک پنجم زمین به صداقش درآمده با این حساب لطف خدایش زبانزد است آری خدا خدایی خود را به پاش ریخت اصلا عجیب نیست بهایش زبانزد است «مریم اگر دو وعده غذایش آسمانی است زهرا همیشه مائده اش آسمانی است» شاعر/ ناشناس با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیهما السلام یاعلی گفت با تمام وجود تا همه‌عمر با علی باشد با علی باشد و طنین دلش دم‌به‌دم ذکر یاعلی باشد آمد و چشم خانه روشن شد از حضورش، تلألؤ نورش آمد و جلوه کرد تا با عشق محو نور خدا، علی باشد خانه یعنی بهشتی از احساس زن این خانه تا که فاطمه است خانه یعنی جهانی از امید مرد این خانه تا علی باشد شرح این زندگی فقط عشق است داستانی که خط به خط عشق است حرفی از درد نیست وقتی که یار درد آشنا علی باشد شب جشن است آمدم مادر! شاعر لحظه‌هایتان باشم شعر زیباست تا زمانی که نور این بیت‌ها علی باشد به دعای تو سخت محتاجم! مهربانِ علی دعایم کن! تا دلم آنچان که می‌خواهی شیعۀ مرتضی علی باشد ورد لب‌های من به لطف شما از ازل ذکر یاعلی بوده لطف کن باز تا که ذکر لبم تا ابد نیز یاعلی باشد شاعر/ سید محمدجواد شرافت با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیهما السلام شروع نامه ‌ام نامی کریم است که بسم ‌الله الرحمن الرحیم است به آن نامی کزآن عالم برافروخت بشر اسماء حُسنی را بیاموخت به آن نامی که جان در تن دمیدند زمین و آسمان را آفریدند به آن نامی که چون شمع حرا شد محمد خواند و ختم ‌الانبیا شد ظهور، آن نام تا از ماء و طین کرد نبی را رحمة ‌للعالمین کرد علی زآن نام، او را جانشین شد امام اولین و آخرین شد به آن نامی که بر ما روح بخشید ز نورش زُهرۀ زهرا درخشید چه زهرایی؟ که معنی ‌بخش اسماست همانا اسم اعظم، اسم زهراست خدا گر مدح او نازل نمی‌کرد کتاب خویش را کامل نمی‌کرد به نام کوثرِ قرآن ستودش که لفظی بهتر از کوثر، نبودش حساب نام یازهرا به ابجد برآید یاعلی و یامحمد! که زهرا ز آن ‌دو هست و آن ‌دو، زهرا جدایی نیست آری مهر و مه را کسی که کُفوِ آن نور جلی بود علی بود و علی بود و علی بود خوش آن ‌روزی که با اذن خداوند به دل ‌خواه پیمبر یافت پیوند جهان رحمت و علم و کرامت به دنیای جمال و عشق و عصمت رسیدش در شب جشن عروسی عروس آسمان، بر خاکبوسی به سائل داد چون پیراهنش را به حکم «لن تنالو البر حتی...» اگرچه خانۀ زهرا گِلین بود حریم افتخار مسلمین بود محبت، پایۀ کاشانۀ او شرف، خشت بنای خانۀ او جهاز بانوی دنیا و عقبا بُد از پشم و سفال و لیف خرما سفالین کوزه ‌ای و مَشکی از پوست اساس چشم ‌گیر خانۀ اوست! سپهر، آیینه ‌دار هستی ‌اش بود رهین آسیای دستی ‌اش بود حصیری گرچه فرشِ زیر پا داشت به روی سر، همه نور خدا داشت سلام هر شب و صبحِ پیمبر شُکوه خانه ‌اش کردی فزون ‌تر سلام، ای وحی منزل در کلامت! که حق از کودکی گفته سلامت به وحدت داده هر مویت شهادت ورم کرده‌ست پایت از عبادت زیارت ‌گاه انجُم، خاک پایت زیارت ‌نامۀ حوران، ثنایت تویی یاسین تویی طاهای قرآن تویی رمز اشارت ‌های قرآن زنان را با عمل، ارشاد کردی جهاد المرأه را فریاد کردی خدا را بنده‌ای یک ‌دانه بودی پدر را دل ‌خوشی در خانه بودی دو تن بودید او را پشتوانه تو در خانه، علی بیرون ز خانه رسالت را گلستانی، بهاری امامت را نگهبانی، قراری خروش بی ‌امان مسجدی تو رسول خطبه ‌خوان مسجدی تو چو تو از دین طرفداری که کرده‌ست؟ امام خویش را یاری که کرده‌ست؟ خروشت حامی جان علی شد کلامت تیغ بُرّان علی شد الا، ای راز رحمت در دو دنیا! تویی مشکل‌گشای هر دو دنیا نخستین زن که در جنت در آید تو هستی، کز قیامت محشر آید چو در صحرای محشر پاگذاری شفاعت را چو خورشیدی بر آری ملائک صف به صف در چار سویت علی و مصطفی در پیش رویت مهار ناقه ‌ات در دست جبریل خلایق محو این اکرام و تجلیل به حیرت، کاین هیاهو چیست، یارب؟ کسی کاین ‌سان در آید، کیست یارب؟ که از درگاه عزت در چپ و راست ندا آید که این زهراست! زهراست! در آن ‌جا شیعیانت می‌درخشند نه تنها دوستانت را ببخشند، که می‌بخشد خدای مهربانت گناه دوستانِ دوستانت در آن غوغا که بهر کس، مَفَر نیست ز بیم جان، پدر فکر پسر نیست زهر سو بانگ وانفسا بلند است، ز ما فریاد یازهرا بلند است شاعر/ سید رضا مؤید با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیهما السلام سر تا سر مدينه پر از شوق و شور بود لبريز از طراوت و غرقِ سرور بود از آسمان شهر پيمبر در آن پگاه صد آسمان ملائكه گرم عبور بود وقت نزولِ سوره‌ی ياسين و هل أتی هنگامه‌ی تجلی آيات نور بود بال فرشته فرش قدمهای آفتاب روبند ماهتاب ز گيسوی حور بود عطر بهشت از نفس باغ می چكيد تا اوج عرش زمزمه های حضور بود «عالم از عطر ياس مدينه معطر است پيوند آسمانی زهرا و حيدر است» می خواستند تا كه بمانند يار هم همدل ترين و هم نفس روزگار هم بی زرق و برق، ساده‌ی ساده شروع شد پيوند آسمانی شان در كنار هم "سرمايه های اصلی شان مهر و عاطفه بی اعتنا به ثروت و دار و ندار هم" بر اعتماد شانه‌ی هم تكيه داشتند سنگ صبور يكدگر و راز دار هم بودند هر پگاه دل انگيزتر ز عشق گرم طلوع روشنِ خورشيد وار هم «چشم بد از جمال دو خورشيد دور باد چشم حسودِ بد دل و بد خواه كور باد» هم، ماورای حد تصور كمالشان هم، ماسوای ذهن و تخيل جلالشان آنجا كه سوخت بال و پر آسمانيان بام نخستِ پر زدن و اوج بالشان بايد كه درس زندگی آموخت تا ابد از بوريای كهنه و ظرف سفالشان در جام كوزه روشنی خمّ سلسبيل كوثر شراب خانگی لايزالشان كی می توان به واسطه‌ی اين مثالها پرواز كرد تا افق بی مثالشان «آئينه‌ی ظهور صفات خدا شدند ياسين و نور شدند هل أتی شدند» بر شانه های عرش خدا خانه داشتند نه نه، كه عرش را به روی شانه داشتند اين ساکنان عرش خدا از همان ازل چشمی به چند روزه‌ی دنيا نداشتند هر چند داشت سفره شان نان خشكِ جو اما هميشه خویِ كريمانه داشتند سرشار از عشق و عاطفه و نور ِ معرفت همواره لحظه های صميمانه داشتند گل داده بود باغِ بهشت اميدشان يعنی چهار غنچه‌ی ريحانه داشتند «ما جرعه نوش چشمه‌ی جاری كوثريم دلداده ايم، شيعه‌ی زهرا و حيدريم» شاعر/ یوسف رحیمی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
🏴 شهادت علیه السلام، تسلیت امام باقر علیه السلام می فرمایند: «اِسْتَعِنْ عَلَى حُسْنِ الْمُرَاجَعَةِ بِخَالِصِ الدُّعَاءِ وَ الْمُنَاجَاةِ فِي الظُّلَم» برای بازگشتی نیکو از گناهانت، از دعای خالص و مناجات در تاریکی‌ها (خلوت‌های شبانه) کمک بگیر. 📚 تحف العقول | ص۲۸۵ بر عمرِ گذشته کن نگاهی گاهی از سینۀ خود برآر آهی گاهی چون آینه با خدای خود خلوت کن تا عذر گناه از او بخواهی گاهی شاعر/ محمدجواد غفورزاده با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام در میان قنوت چشمانم عکس یک قبر خاکی افتاده سنگ غربت شکسته بغضم را دیده ام، صبر خود ز کف داده کاروان دل شکسته ی من ره سپار بقیع ویران است زائرم، زائر امامی که از غمش سینه بیت الاحزان است... با سلامی به محضرت آقا! پر کشیدم شبیه بال نسیم السلام علیک یابن شهید السلام علیک یابن کریم آسمان کبود چشمانم باز امشب بهانه می گیرد در جوار مزار خاکیتان مرغ دل آشیانه می گیرد روز و شب دارم این نوا آقا از چه بی بارگاه گردیدی؟! با هزاران مُرید درگاهت از چه رو بی پناه گردیدی؟! ای امامی که غربت ارث شماست! شعله می بارد از گلستانت!!! زهر کینه چه بر سرت آورد؟! پدر و مادرم به قربانت گر چه از زهر کینه می سوزی شعله های غم تو دیرینه است قدر کرب و بلا، بلا داری این همان راز آه آیینه است خاطرات درون ذهنت را نیمه شب ها مرور می کردی یاد غم های روز عاشورا پلک خود را نمور می کردی دیده ای در سنین کودکی ات بین گودال، جسم بی سر را چه کشیدی در آن غروب غریب تا شنیدی صدای مادر را ضرب سیلی و صورت نیلی ظلم های امیه را خواندی زیر لب با نوای جان سوزت روضه های رقیّه را خواندی لا به لای صدای تیر و کمان ناله های رباب می آمد چه بلایی سر علی آمد؟ که حسین با شتاب می آمد مشک سقّا و اشک اهل حرم گویی از حلقه اش نگین افتاد لحظه ها لحظه های غارت شد تا که عباس بر زمین افتاد شاعر/ محمد فردوسی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام سیلاب می‌شویم و به دریا نمی‌رسیم پرواز می‌کنیم و به بالا نمی‌رسیم این بال‌ها شبیه وبال‌اند، اَبترند وقتی به سیر عالم معنا نمی‌رسیم این چشم‌های خیس و تهی‌دست شاهدند بی‌تو به جلوه‌زار تماشا نمی‌رسیم تا بی‌کرانه‌های حضور الهی‌ات پر می‌کشیم روز و شب اما نمی‌رسیم باشد اگر تمام جهان زیر پایمان حتی به خاک پای تو مولا نمی‌رسیم این حرف‌ها نشانۀ تقصیر فهم ماست حیران شدن میان صفات تو سهم ماست دنیا تو را چگونه بفهمد؟ چه باوری! از مرز عقل‌های زمینی فراتری ای بی‌کرانه! نامتناهی‌ست وصف تو آیینۀ صفات الهی‌ست وصف تو مبهوت جلوه‌های جلالت کمیت‌ها کی می‌رسد به درک کمال تو بیت‌ها ای باشکوه! از تو سرودن سعادت است این شعرها بهانۀ عرض ارادت است هفت آسمان به درک حضورت نمی‌رسد خورشید تا کرانۀ نورت نمی‌رسد محراب را که عرصۀ معراج می‌کنی جبریل هم به گرد عبورت نمی‌رسد چشم مدینه محو سلوک دمادمت بوی بهشت می‌وزد از خاک مقدمت عمری کلیم طور تمنا شدیم و بعد دلتنگ چشم‌های مسیحا شدیم و بعد مثل نسیم در‌ به‌ در کوچه‌ها شدیم تا با شمیم احمدی‌ات آشنا شدیم ای مظهر فضایل پیغمبر خدا آیینۀ شمایل پیغمبر خدا شایستۀ سلام و تحیّات احمدی احیا کنندۀ کلمات محمدی نور علی و فاطمه در تار و پود توست شور حسین و حلم حسن در وجود توست قرآن همیشه آینۀ تو، انیس توست تفسیر بی‌کران معانی حدیث توست قلبش هزار چشمۀ نور و معارف است هرکس به آیه‌ای ز مقام تو عارف است روشن‌ترین ادلّۀ علمی‌ست سیره‌ات وقتی که حجّت‌اند به عالم عشیره‌ات هرکس که تا حضور تو راهی نمی‌شود، علمش به‌ جز زیان و تباهی نمی‌شود هر قطره که به محضر دریا نمی‌رسد سرچشمۀ علوم الهی نمی‌شود بی‌بهره است از تو و انفاس قدسی‌ات اندیشه‌ای که نامتناهی نمی‌شود جابر شدن، زُراره شدن با نگاه توست آقای من اگر تو نخواهی نمی‌شود فردوس دل اسیر خیال تو می‌شود آیینه محو حسن جمال تو می‌شود دریاب با نگاه رحیمت دل مرا وقتی که بی‌قرار وصال تو می‌شود یک شب به آسمان قنوتت ببر مرا تا بی‌کرانۀ ملکوتت ببر مرا سائل کنار ساحل لطفت چگونه است دستان با سخاوت دریا نمونه است من را که مبتلای خودت می‌کنی بس است اصلاً مرا گدای خودت می‌کنی بس است قلب مرا ز بند تعلق رها و بعد دلبستۀ خدای خودت می‌کنی بس است در خلوت نماز شبت مثل فاطمه شایستۀ دعای خودت می‌کنی بس است شب‌های جمعه سمت مدینه که می‌بری دلتنگ کربلای خودت می‌کنی بس است مولا! برای ما دو سه خط از سفر بگو از کاروان خسته و چشمان تر بگو روزی که بادهای مخالف امان نداد هفت‌آسمان به قافله‌ای سایه‌بان نداد خورشید بود و سایۀ شوم غبارها خورشید بود، همسفر نیزه‌دارها دیدی عمود با سر سقا چه کرده بود تیر سه‌ شعبه با دل مولا چه کرده بود گل‌زخم‌های سلسله یادت نمی‌رود هرگز غروب قافله یادت نمی‌رود هم‌ناله با صحیفۀ ماتم گریستی یک عمر پا به پای محرم گریستی شاعر/ یوسف رحیمی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
علیه السلام نگاه کودکی ات دیده بود قافله را تمام دلهره ها را، تمام فاصله را هزار بار بمیرم برات، می خواهم دوباره زنده کنم خاطرات قافله را تو انتهای غمی، از کجا شروع کنم خودت بگو، بنویسم کدام مرحله را؟ چقدر خاطره ی تلخ مانده در ذهنت ز نیزه دار که سر برده بود حوصله را چه کودکی بزرگی است این که دستانت گرفته بود به بازی گلوی سلسله را میان سلسله مردانه در مسیر خطر گذاشتی به دل درد، داغ یک گِله را چقدر گریه نکردید با سه ساله، چقدر به روی خویش نیاورده اید آبله را دلیل قافله می برد پا به پای خودش نگاه تشنه ی آن کاروان یک دِله را هنوز یک به یک، آری به یاد می آری تمام زخم زبان های شهر هلهله را مرا ببخش که مجبور می شوم در شعر بیاورم کلماتی شبیه حرمله را بگو صبور بلا در منا چه حالی داشت که در تلاطم خون دید قلب قافله را؟ شاعر/ سید حمیدرضا برقعی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |