eitaa logo
سوز و ساز | مجتبی حاجی پور
1.3هزار دنبال‌کننده
305 عکس
157 ویدیو
2 فایل
🔺 اینجا مطالب و محتواهایی رو از خودم و دیگران براتون به اشتراک میذارم. امیدوارم به دردتون بخوره. درخدمتم | @SoozosazAdmin
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا روی خاکا نشسته یک مادر.mp3
7.05M
🎶 نوا | چرا روی خاکا نشسته یک مادر... 🔺 | سلام الله علیها 🎙 علیه السلام | با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
🗂 بسته محتوایی ایام وفات حضرت ام البنین سلام‌الله‌علیها 🔺 ⚜️سخنرانی ◼️نواهنگ | مادران حماسه ساز ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚜️فیش روضه ◻️فیش شماره یک ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚜️روضه ◼️روضه چشم انتظاری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ⚜️سینه زنی ◻️زمینه | بهم میگن افتادی رو خاک ◼️زمینه | چرا روی خاکا نشسته یک مادر با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
94.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مراسم تشییع و تدفین (خوش نام) 🔺لشت نشاء | فاطمیه۱۴۰۳ پ.ن/ خدایا ما رو با این شهید گمنام محشور کن 🤲 با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مگه میشه، مگه داریم 🔺توی جنگی بی طرف باشی و ۹ میلیون از مردم کشورت رو...؟! پ.ن/ ملّتی که تاریخ خود را نداند، محکوم به تکرار آن خواهد بود. با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
وَ فَضَّلَ اللهُ المُجاهِدین.mp3
3.98M
🎶 نوا | وَ فَضَّلَ اللهُ المُجاهِدین... 🔺زمینه | سلام الله علیها و 🎙با نوای 🖋به قلم آقای 📟 | هر بخشی رو خواستید روی زمانش بزنید: 00:00 》 صحبت در مورد جهاد زهرایی 00:45 》 شروع مداحی | با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
روزی مهدی بر می گردد.mp3
6.46M
🎶 نوا | روزی مهدی بر می گردد 🔺تک حماسی | ارواحنافداه و 🎙با نوای 🖋 به قلم آقای | با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
نه توقف نه انحراف از راه.mp3
4.29M
🎶 نوا | نه توقف نه انحراف از راه... 🔺تک حماسی | سلام الله علیها و 🎙با نوای 🖋 به قلم آقای | با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
دنیا داره یک جور دیگه رقم می خوره.mp3
2.14M
🎶 نوا | دنیا داره یک جور دیگه رقم می خوره 🔺شور | علیه السلام و 🎙با نوای | با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
ذکر دل بی قرار ما یا زهرا.mp3
1.54M
🎶 نوا | ذکر دل بی قرار ما یا زهرا 🔺شور | سلام الله علیها 🎙با نوای | با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
منو دست از تو کشیدن ابدا.mp3
4.81M
🎶 نوا | منو دست از تو کشیدن ابدا 🔺شور پایانی | سلام الله علیها 🎙با نوای 🖋 به قلم آقای | با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
با دو بال عشق و ایمان.mp3
5.09M
🎶 نوا | با دو بال عشق و ایمان... 🔺شور پایانی | سلام الله علیها و 🎙با نوای 🖋 به قلم آقای | با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ما چقدر هزینه می کنیم، شما چقدر؟!🔺پیام در جواب چند روز پیش نتانیاهو با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
📖 | به شرط حیات و توفیق... 🗓 | دوشنبه ۳ دی / ۶ صبح | https://eitaa.com/Soozosaz |
🔰رحمت الله به عشاق اباعبدالله خوشا به حالت آقا سید چه جمعیتی برای تشییع شما اومدن چقدر برات روضه خوندن و گریه کردن یه نوکر از این دنیا چی میخواد بهتر از این که اینجوری بدرقه اش کنن. ان شاءالله ما هم مثل شما نوکر خوبی برا امام حسین و سرباز خوبی برا امام زمانمون باشیم آقا سیدرضا ما رو پیش مادرت یاد کن و دعاگوی ما باش | 🤲 با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
🔺من منتظر توأم شب اول قبر... اگه براتون مقدوره، لطف کنید برا آقا سیدرضا محبوبی نماز شب اول قبر بخونید. 🔖کیفیت نماز لیلة‌الدفن: 》سوره حمد و یک آیةالکرسی 》سوره حمد و ده سوره قدر بعد نماز بگید: اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبْرِ سیدرضا ابن سید مهدی با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
31.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 ما امروز به نیاز داریم امروز، شبهه‌افکنی یکی از کارهای اساسی دشمن است... برنامه‌ریزی میکنند و پول خرج میکنند برای اینکه ذهنیّتها را منحرف کنند از حقیقت. چه کسی باید جواب بدهد؟ چه کسی بایستی این خطّ کج را مستقیم کند؟ چه کسی بایستی تبیین کند؟ شما جزو کسانی هستید که میتوانید این کار بزرگ را انجام بدهید. با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سخنرانی.mp3
28.11M
🎶 نوا | 🔺با موضوع > پیش فرض های ذهنی 🪑 ⌛️زمان سخنرانی | حدود ۲۰ دقیقه | با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
روضه - بخش اول.mp3
10.34M
🎶 نوا | راه ما راه جهاد است... 🔺 سلام الله علیها 🎙با نوای 🔰اگه اشک ریختید و آهی کشیدید، التماس دعا دارم | 🤲 | با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سوز و ساز | مجتبی حاجی پور
🍃 #خدایا_شکرت | خرم آن لحظه که مشتاق به یاری برسد... با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.co
🔰 | بخش اول برا منی که یک هستم، چند تا مناسبت خیلی خاص هست. تا حدی که برای اومدنشون می کنم. ماه ، ، ، ، و ولادت سلام‌الله‌علیها 😍 از بین همه مناسبتها، آخریش حس و جنس متفاوتی داره. چون این روز، روز دیدار قدیمی و صمیمیِ جامعه و آل الله با حضرت آقاست. فکر کنم تا حالا حدود ۴-۵ باری روزی شده که به زیارت برسم. امسال هم مثه هرسال برای موعد این بی قراری می کردم. تا اینکه از یه جایی اسم و مشخصات ما رو برای دیدار آقا گرفتن ولی گفتن دیدار، احتمال داره قطعی نشه. منم تا شب قبل دیدار توی و بودم که آیا میشه، نمیشه... که یهو پیام دادن که آقای فلانی... صبح ساعت ۷ و نیم خیابان باشید. 🥺 تا این خبر رو شنیدم کردم که بحمدلله امسال هم توفیق دارم که به برم... ✍》 با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سوز و ساز | مجتبی حاجی پور
🔰#روایت_دیدار | بخش اول برا منی که یک #طلبه_روضه_خوان هستم، چند تا مناسبت خیلی خاص هست. تا حدی که ب
🔰 | بخش دوم اومدم زود بخوابم که ساعت ۴ یا ۵ صبح کنم اما نتونستم. نه از باب که اونم بود ولی بیشتر به خاطر کار واجبی که باید تموم می کردم و تحویلش می دادم. همین کار باعث شد تا ساعت ۴ صبح نخوابم. نخوابیدنم همان و گرفتنم همان 🤕 خلاصه شدم کار رو نصف و نیمه رها کنم و یه خرده بخوابم که به دیدار برسم. همین که سر گذاشتم رو بالش، خوابم برد. چشمتون روز بد نبینه... وقتی پاشدم ساعت شش و نیم بود. 😬 هنوز کمی سر درد داشتم. پا شدم رو خوندم و اومدم که لباس بپوشم، خانومم گفت: شما که نخوابیدی، با این قیافه میخوای کجا بری، خطرناکه... واقعاً خوابم میومد ولی خب دوست داشتم خودمو به دیدار برسونم. چیزی که منو بی انگیزه می کرد بیت ما تا بود که کمِ کم ۲ ساعت راه بود و منم باید جهت ساعت ۷ و نیم صبح، می بودم. حس بدی بود 🥴👇 ساعت ۶ و نیم صبح 🕰 یک ساعت تا موعد تحویل کارت 💌 دو ساعت راه 🚗 چشم خواب آلود من 😵‍💫 احتمال اینکه برم و پشت دَر بمونم🚪 توی هوای دلم و تحیّر اینکه برم یا نرم یهو یه ندایی شنیدم که گفت: ❤️📢 پاشو پسر... پاشو تا فرصت دیدار قضاء نشده. پس توکلت کجا رفته! 😠 حالا که دیدار نصیبت شده میخوای نری؟! چه تضمینی هست اگه زنده بودی و ظهور ارواحنا فداه رو درک کردی، برا دیدار ایشون هم نیاری و نکنی... ✍》 با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سوز و ساز | مجتبی حاجی پور
🔰#روایت_دیدار | بخش دوم اومدم #شب زود بخوابم که ساعت ۴ یا ۵ صبح #حرکت کنم اما نتونستم. نه از باب #ش
🔰 | بخش سوم بالاخره هر جور شد، دل رو زدم به و راه افتادم به سمت . 🌊 گفتم نهایتش اینه که یا نمیرسم و ان شاءالله مأجورم یا هم میرم و اگه رو پیدا نکردم، میرم پشت در و میگم اگه میشه بذارید برم داخل... 🥺 مسیر تا ورودی تهران خوب بود ولی داخل شهر که رسیدم دیدم به خاطر رسیدن به هی داره زمانش بیشتر میشه.⏱ من همینجوری یک دیر رسیده بودم، زمان رسیدن به مقصد هم داشت روحم میشد. تازه متوجه شدم که چرا یه عده زود می کنن.🚦 برفرض اینکه به موقع هم می رسیدم، چالش جدی تر بحث پیدا کردن جای بود. خلاصه با سلام و صلوات به ادامه دادم و رسیدم به نزدیکای بیت و دنبال جای پارک می گشتم. همینجور که کوچه و پس کوچه ها رو نگاه می کردم یهو یه جای خالی بهم چشمک زد. ماشین رو سریع پارک کردم و دوئیدم به سمت خیایان . جمعیت جلوی درب بیت و دیدن (مسئول توزیع کارت) جرقه امید رو توی دلم زیاد کرد. هنوز چند قدم مونده بود بهشون برسم سلام کردم و دیدم رو به نشانه عذر تقصیر روی چشمم گرفتم. گفت: کجایی حاجی... قرارمون ۷ و نیم صبح بود! حرفی برای گفتن نداشتم. گفتم: اگه دیر آمدم بودم 👨🏻‍🦽 بهش می دادم. خدا خیرش بده. به خاطر بنده و چند نفر دیگه تا اون موقع بیرون وایستاده بودن. در صورتی که می تونستن زودتر بره داخل... 😘 خلاصه کارت رو گرفتم. خودم رو رسوندم به جمعیتی که هنوز همه داخل نرفته بودن. همین باعث شد یه آرامشی توو دلم و یه به زبانم جاری و ساری بشه که بالاخره حرکت کردن و تلاشم داد. 🤲 ✍》 با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 چرا عمار ۹۵ ساله؟ 🔺عمار چه خصوصیتی داره که امیرمؤمنان او رو صدا می زنه؟ چرا حضرت، مالک اشتر رو صدا نمی زنه؟ 🎙شما جهاد تبیین مرحوم حجت الاسلام رو می شنوید. ؟ ؟ ؟ با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
سوز و ساز | مجتبی حاجی پور
🔰#روایت_دیدار | بخش سوم بالاخره هر جور شد، دل رو زدم به #دریا و راه افتادم به سمت #تهران. 🌊 گفتم نه
🔰 | بخش چهارم امسال رو از یه سمت دیگه ای قرار داده بودن. همین که رو رد کردم، دیدم یه نوای آشنایی به گوش میرسه. یه خرده که رفتم داخل، دیدم یه جمعی پشت گیت دوم دارن به همخوانی و می کنن: بَنَه تی پایَ می دو ته چومانَ سر... 😍 نزدیک که شدم رفقا و همشهریام رو دیدم که از برای دیدار اومده بودن. بعد از سلام و احوال پرسی، متوجه شدم که حدود بیست دقیقه ای توی بودن. گفتن سربازای بیت گفتن کنید گیت بعدی که خلوت شد، ان شاءالله شما هم رد میشید. بعد از دقایقی جمعیت یه حرکتی کرد و هممون هم پشت سر گذاشتیم. بعد از گیت با کیک و شیرکاکائو ازمون کردن و رسیدیم به درب اصلی . 🥛🥧 . دیدم جمعیت زیادی پشت حسینیه کردن و تعدادشون اصلاً کم نمیشه ولی کنارش یه درب کوچکی هر از گاهی باز میشه و یه عده میرن داخل. یه عده ناراحت شدن که اون درب چرا هی باز میشه اما درب بزرگ رو باز نمی کنن. همین باعث شد که پنج شش نفر تا دیدن درب کوچک داره باز میشه لابه لای اون افراد برن داخل. 😬 رد شدن این پنج شش نفر همان و بیشتر جمعیت اومدن به سمت درب کوچک همان. هرکاری کردن که درب رو از داخل و بیرون ببندن نشد که نشد. خلاصه ما هم شد که با موج جمعیت از همین درب بریم داخل. 🤩 داخل که شدیم به رسیدیم. از توی یکی با صدای بلند گفت: آقا ما به خدا دیگه هیچی نداریم. بذارید بریم داخل. به نفر جلوئیم گفتم یه لحظه صداش کن. وقتی برگشت بهش گفتم: یه نگاه به اون وسایلای روی کناری بنداز. گفت کدوما؟ گفتم اون شکلات و کیک و عطر و... اینا رو علی الظاهر نمیذارن کسی ببره داخل. گفت: اوه اوه راستی میگی منم کیکی که بیرون دادن رو هنوز نخوردم. خلاصه هرجوری بود از هم رد شدیم و به سمت رفتیم... ✍️》 با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 سلام الله علیها 🔺شروع با مدح حضرت گریز به حضرت زهرا سلام الله علیها السَّلَامُ علیکِ یا بنتَ أَمیرِالمُؤمنین یا أُمَ کُلثوم سلام اللّه علیها (۱) چه خوب آموختی تحت لوای مادرت باشی تمام عمر زیر سایۀ تاج سرت باشی صدف باشی و بی‌اندازه فکر گوهرت باشی خودت می‌خواستی تحت‌الشعاع خواهرت باشی «نوشتی در کتاب فاطمیون خط به خط زینب قدم برداشتی گفتی فقط زینب فقط زینب» مدینه از حسن هم یک نفر مظلوم‌تر دارد همان خواهر که از حال دل خواهر خبر دارد فدای ام کلثومی که فرمان از پدر دارد که جای خویش زینب را همیشه در نظر دارد «برای یاری زهرا، دو دم را مرتضی آورد علی می‌خواست تا زینب دوتا باشد، تو را آورد» در این مکتب که حفظ شأن کعبه می‌شود لازم تویی کعبه، که گرد تو جوانان بنی‌هاشم برادرزاده‌هایت از ادب پیش تو چون خادم حجابت قامت اکبر، رکابت زانوی قاسم «چنان عباس، جانت از وفاداری لبالب بود که بعد از کربلا کارت علمداری زینب بود» 🔺امشب می دونی برا چه کسی میخوای گریه کنی؟ همون بانوی مظلومه ای که حتی بین محبین و شیعیان هم غریبه و کم ازش یاد می کنن. بی بی جان شنیدم شما هم مثل حضرت زینب همه جا پا به پای حسینت بودی. شنیدم توی این ایام اسارت شما هم مثل خواهرت بچه ها رو آروم می کردی و جای بچه ها تازیانه می خوردی. آخ بمیرم شما هم مثل بی بی زینب سرِ روی نیزه ها دیدی... حرف از سر و اسارت شد، اجازه بدید از زبان شعر برا شما روضه بخونم. بی بی جان: شنیدم ساربان نامهربانی کرده با سرها سوار ناقه خواهرها، سوار نی برادرها چهل منزل شدی سنگ صبور داغ مادرها چهل منزل کشیدی خار از پای کبوترها «گمانم خوب فهمیدی پریشانی زینب را که بستی با سکینه زخم پیشانی زینب را» بمیرم، در شلوغی‌های شام آنچه نباید، شد خودت دیدی که راه کاروان یک مرتبه سد شد همین‌جا بود که حال عروس مادرت بد شد نه... از دروازۀ ساعات باید زودتر رد شد (۲) 🔺مگه چی شد پشت این دروازه... بزارید براتون بگم. همینکه کاروان رسید به شام بماند از اینکه چند روزی جلوی این درب نگهشون داشتن. بعد که خواستن وارد شهرشون کنن، حضرت ام کلثوم فرمودن: ما رو از مسیری وارد کنید که ازدحام نباشه، لااقل خلوت تر باشه. آخه ما ناموس رسول اللهیم، ما خانواده حیائیم. فدای این همه حجب و حیای شما بشم بی بی‌ جان. از دختر فاطمه و ناموس علی که اینجور عفیفه باشن، غیر از این انتظار نمیره... آخه تا قبل کربلا کسی سایه این مخدرات رو هم ندیده بود... اما خدا لعنت کنه شمر رو. تا دید دختر فاطمه چی براش مهمه و واسه چی نگران و مضطربه، گفت: حالا که اینجوریه از یه جایی شما رو وارد شهر می کنیم که از همه جا شلوغ تر باشه. زبان حال بگم، گفت داداش: کارَت کجا کشیده که پرده نشین شهر با شمر بد دهن سر تو همکلام شد یا الله... امام زمان معذرت میخوام. اگه جمله عمه جانتون نبود نمی گفتم. بی بی می فرماد: فَقَدْ خُزِینَا مِنْ کَثْرَةِ النَّظَرِ إِلَیْنَا وَ نَحْنُ فِی هَذِهِ الْحَال... آخ بمیرم؛ یعنی اینقدر توی این مسیر نامحرما به ما نگاه کردن که خیلی اذیت شدیم. لذا بهشون گفت که این سرها رو از جمع زنها جلوتر ببرید تا مردم کمتر به ما نگاه کنن. (۳) میخوام بگم بی بی جان فرمودی ما رو جایی که شلوغه رد نکنید. چون خاصیت بازار و گذر، شلوغی و ازدحامه. اما اینجا اولین جایی نبود که ازدحام شد. دلها رو روانه ی اون خونه ای کنیم که فاطمه و بچه هاش تووش بودن. نه تنها ازدحام کردن، نه تنها حرف مادر سادات که گفت برگردید این خونه خونه دختر رسول الله‌ست، بلکه شروع کردن هیزم آوردن. بی بی خودش می فرماد: فَجَمَعُوا الحَطَبَ الجَزلَ عَلی بابِنا وَ أتَوا بِالنارِ لِیُحْرِقُوهُ وَ یُحْرِقُونا... (۴) بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشاند باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد (۵) 🌀 همه شهدا فیض ببرن. با تموم وجودت ناله بزن: یا زهرا... 📚منابع: (۱) سلام به حضرت (۲) مجید تال (۳) مثیرالأحزان | ص۹۷ (۴) بحارالانوار | ج۳۰ | ص ۳۴۸ (۵) مرضیه نعیم امینی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🖋 | 🎁 | نثار با "سوز و ساز" همراه باشید: | https://eitaa.com/Soozosaz |