هوالعزیز🌼
منم که دیده به دیدار دوست کردم باز
چه شکر گویمت ای کارساز بنده نواز
نیازمند بلا گو رخ از غبار مشوی
که کیمیای مراد است خاک کوی نیاز
ز مشکلات طریقت عنان متاب ای دل
که مرد راه نیندیشد از نشیب و فراز
طهارت ار نه به خون جگر کند عاشق
به قول مفتی عشقش درست نیست نماز
در این مقام مجازی به جز پیاله مگیر
در این سراچه بازیچه غیر عشق مباز
به نیم بوسه دعایی بخر ز اهل دلی
که کید دشمنت از جان و جسم دارد باز
فکند زمزمه عشق در حجاز و عراق
نوای بانگ غزلهای #حافظ از شیراز
سلام دوستان همراه نیکو سرشتان مهربان
درسایه ی نگاه مهربان حضرت دوست روزتون بخیر و عافیت قرین باد💐✋
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
حوصله کن
صبح که باران آمد
همهٔ ما
زیرِ فوارهٔ گل سرخ
نماز خواهیم خواند.
این حرفها از تو بعید است سیدعلی!
ابداً !
تو فکر میکنی من بیخبر ماندهام
که بر این مردمِ خسته چه میرود؟
من با یک عدهٔ عجیب
سَرِ دعوا دارم آقا !
لگام بر دهانِ زنبق و ستاره میزنند
به من میگویند تو نامحرمِ حضورِ عیش وُ
انتظارِ علاقهای!
خدایا
نیزارهای خزانی
به شِکَر نشستهاند.
اما من پیشِ پایِ خود را خوب نمیبینم
نمیدانم این تاریکی تا کجای جهان ادامه دارد،
واقعاً مشکل است؛
به من بگویید:
چراغ روشن است یا چاهِ شبِ بلند؟
شما (یعنی همین عدهٔ عجیب)
چطور عصای کور و لقمهٔ گرسنه را ربوده
باز به وقت نماز
گریه میکنید؟
بیپدر!
توقعِ من از هر ترانه
بیش از این تکلم ساده نیست،
بگذارید زندگی کنم.
در تاریکی
تیرم کردهاید
که از کمانِ کشیدهٔ شما بترسم!؟
میترسم
اما نه از مرگ،
بلکه از برادرانی
که فرقِ میانِ گاو وُ
هفت سُنبلهٔ گندم را نمیفهمند.
باری به قولِ قدیم:
باری...چه کور و چه نابینا،
اسفندیار به انزوا
بِه که کمانِ کشیده بشکند به وقتِ تیر.
شوخی کردم.
ماهِ مجروح را از این برکهٔ مُرده
نجاتی نیست.
به سیمرغ بگو...تو هَم!؟
#سیدعلی صالحی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
همه حجاب ها یک حجاب است
جز آن یکی هیچ حجابی نیست
آن حجاب، این وجود است.
#شمس_تبریزی
«میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیست
تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز»
#حافظ
«زیر دیوار وجود تو تویی گنج گهر
گنج ظاهر شود ار تو ز میان برخیزی»
#مولانا
«گفتم که روی خوبت از من چرا نهان است
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است»
#فیض_کاشانی
زِ تو تا غَیبْ هزاران سال است
چو رَوی از رَهِ دلْ یک قَدَم است
#مولانا
این «من» همان حجاب است.
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
روز ِقسمت بود. خدا هستی را قسمت می کرد .
خدا گفت:چيزي از من بخواهيد, هر چه که باشد, شما را خواهم داد.
سهمتان را از هستی طلب کنيد که خدا بسيار بخشنده است و هر که آمد, چيزي خواست؛ يکي بالی برای پريدن, ديگري پایی براي دويدن.
يکي جثه ای بزرگ خواست و آن يکی چشمانی تيز.
يکی دربار را انتخاب کرد و يکی آسمان را
در اين ميان کرمی کوچک جلو آمد و به خدا گفت :
خدايا, من چيز زيادي از اين هستی نمی خواهم. نه چشماني تيز و نه جثه ای بزرگ, نه بالی و نه پايی, نه آسمان و نه دريا تنها کمی از خودت, تنها کمی از خودت به من بده
و خدا کمی نور به او داد نام او کرم شب تاب شد.
خدا گفت:آن که نوری با خود دارد, بزرگ است. حتی اگر به قدر ذره ای باشد.
تو حالا همان خورشيدی که گاهی زير برگی کوچک پنهان ميشوی.
و رو به ديگران گفت:کاش می دانستيد که اين کرم کوچک بهترين را خواست, زيرا که از خدا جز خدا نبايد خواست
هزاران سال است که او روی دامن هستی می تابد. وقتی ستاره ای نيست, چراغ کرم شب تاب روشن است و کسی نمی داند که اين همان چراغی است که روزی خدا آن را به کرمی کوچک بخشيده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشق همه روز
در یاد معشوق بود
و مجاور کوی معشوق باشد
و خانۀ معشوق را قبلۀ خود سازد
و همه روز گرد خانۀ معشوق طواف کند
و در و دیـوار معشـوق نگـاه مـی کند
تا باشد که جمـال معشـوق
را از دور بـبینـد،تـا از دیـدار او
راحتـی بـه دل مجـروح وی رسـد
و مـرهم جراحات دل او گردد
چون معشـوق را بـبینـد
لـرزه بـر اعضای وی افتد
و سخن نتواند گفت
و بیفتد و بیهوش گردد ...
شیخ عزیزالدین نسفی
انسان کامل
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️
زیبا....
ستاره های کلامت را
در لحظه های ساکت عاشق
بر من ببار
بر من ببار تا که بِرویَم بهاروار
چشم از تو بود و عشق
بچرخانم
بر حول این مدار
زیبا...
زیبا تمام حرف دلم این است
من عشق را به نام تو آغاز کرده ام
در هر کجای عشق که هستی
آغاز کن مرا...!
محمدرضا عبدالملکیان
دکلمه از: زنده یاد خسرو شکیبایی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
عارفان گفته اند که :
فرشتگان به سبب آن که آیینهٔ
تمام نمای جمال الهی نیستند
هیچ گاه به مرتبهٔ عشق نمی رسند
بلکه پیوسته هر یک مدهوش و سرمست
گوشه ای از جمال الهی اند
و همان گوشه را محراب عبادت کرده
و به خدمت خلق و فرمانبرداری مشغولند
امّا انسان که قلبش
آیینهٔ تمام نمای جمال و جلال الهی است
و اسماء و صفات الهی
را تمام در پیش چشم دارد
اگر از مرتبهٔ استعداد به فعلیّت رسد
و بر تخت خلافت الهی بنشیند
عاشق کامل است
فرشته عشق نداند که چیست قصه مخوان
بخواه جام و شرابی به خاک آدم ریز
#حضرت_حافظ
📗 در صحبت قرآن
✍ دکتر حسین الهی قمشه ای
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خورشید شور و عشق در روح و جانم افتاد
و در قلبم طلوع کرد
عشق در نزد من خواستنی تر و بزرگتر
از هر چیزی است
ای عشقِ محبوب و مولای من
از من دور نشو که دنیا بدون تو
شایسته ی زندگی کردن نیست
هیچ وقت فراموش نکن که
قلب ارزشی ندارد مگر زمانی که
معشوق به آن نظر کرده باشد
و عشقِ حبیب در آن جاری باشد
#شیخ_ابن_عربی
همچو خورشید، به عالم، نظری ما را بس
نفسِ گرم و دلِ پُر شرری ما را بس
خنده در گلشنِ گیتی به گل ارزانی باد
همچو شبنم به جهان، چشمِ تری ما را بس
گر چه دانم که میسر نشود روز وصال
در شبِ هجر، امیدِ سحری ما را بس
اگر از دیدهٔ کوته نظران افتادیم
نیست غم، صحبتِ صاحب نظری ما را بس
✨قدسی مشهدی✨
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
⚜️
پیام من که رساند به یار مهرگسل؟
که برشکستی و ما را هنوز پیوند است
قسم به جان تو گفتن طریق عزت نیست
به خاک پای تو وان هم عظیم سوگند است
حضرت سعدى
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
رقیب نامتناسب چه اهل صحبت توست؟
که طبع او همه نیش و
تو سربه سر نوشى
تو را که دل نبوَد عاشقی چه دانی چیست؟
تو را که سمع نباشد سماع ننیوشی
حضرت سعدى 🍃
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
گرچه میگفت که زارت بکشم میدیدم
که نهانش نظری با من دلسوخته بود
حضرت حافظ
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
دل رمیده ما را به
چشم خود مسپار
سیاه مست چه داند نگاهبانی چیست
#صائب_تبریزی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴
همانا من مرگ را ؛
جز سعادت نمی بینم
و زندگی در کنار ظالمان را
جز ننگ و عار نمی دانم.
#تُحَفُ العُقُول ص۲۴۵
امام حسین (ع)
#یا_ذات_حسین
تمام جام عشق خدا را سر کشید و با خون خود رمز شهادت را نگاشت.
او سر را بر در منز لگاه یار نهاد و بی سر شد.
بی سری ، رسم سر بداران عاشق خداست.
سالارِ عاشقِ شهید عهد خود را در راه معشوق بزیبایی بجای آورد.
جرمی ندارم بیش از این کز دل هوا دارم تو را
از زعفران روی من رو میبگردانی چرا
یا این دل خون خواره را لطف و مراعاتی بکن
یا قوت صبرش بده در یفعل الله ما یشا
این دو ره آمد در روش یا صبر یا شکر نعم
بی شمع روی تو نتان دیدن مر این دو راه را
هر گه بگردانی تو رو آبی ندارد هیچ جو
کی ذرهها پیدا شود بیشعشعه شمس الضحی
بی باده تو کی فتد در مغز نغزان مستی یی
بی عصمت تو کی رود شیطان بلا حول و لا
نی قرص سازد قرصی یی مطبوخ هم مطبوخیی
تا درنیندازی کفی ز اهلیله خود در دوا
امرت نغرد کی رود ؟خورشید در برج اسد
بی تو کجا جنبد رگی در دست و پای پارسا
در مرگ، هشیاری نهی در خواب، بیداری نهی
در سنگ، سقایی نهی در برق میرنده، وفا
سیل سیاه شب برد هر جا که عقلست و خرد
زان سیلشان کی واخرد جز مشتری هل اتی
ای جان جان جزو و کل وی حله بخش باغ و گل
وی کوفته هر سو دهل کای جان حیران الصلا
هر کس فریباند مرا تا عشر بستاند مرا
آن کم دهد فهمِ بیا گوید که پیش من بیا
زان سو که فهمت میرسد باید که فهم آن سو رود
آن کت دهد طال بقا او را سزد طال بقا
هم او که دلتنگت کند سرسبز و گلرنگت کند
هم اوت آرد در دعا هم او دهد مزد دعا
هم ری و بی و نون را کردست مقرون با الف
در باد دم اندر دهن تا خوش بگویی ربنا
لبیک لبیک ای کرم سودای تست اندر سرم
ز آب تو چرخی میزنم مانند چرخ آسیا
هرگز نداند آسیا مقصود گردشهای خود
کاستون قوت ماست او یا کسب و کار نانبا
آبیش گردان میکند او نیز چرخی میزند
حق آب را بسته کند او هم نمیجنبد ز جا
خامش که این گفتار ما میپرد از اسرار ما
تا گوید او که گفت او هرگز بننماید قفا
#کلیات شمس
ابوسعید ابوالخیر را پرسیدند که
صوفی ای چیست؟
گفت: یعنی آنچه در سر داری بنهی و آنچه در کف داری بدهی، و از آنچه بر تو آید نرنجی
#اسرار التوحید
ماییم جا به گوشهی میخانه ساخته
خود را حریف ساغر و پیمانه ساخته
آنکس که تاب داده به هم طرهی تو را
زنجیر بهرِ عاشق دیوانه ساخته
دل نیست این که در تن افسرده من است
دیوانه ایست جای به ویرانه ساخته
دل خانه خداست چه سازم که کافری
آن خانه را گرفته و بت خانه ساخته؟
ای شمع! پرتُوی به هلالی فکن که او
خود را به سوز عشق تو پروانه ساخته
❤️🦋
#هلالی_جغتایی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH