پروردگارا!🕊
رحمتی کن تا ايمان ، نام و نان برايم نياورد .
قوّتم بخش ...
تا نانم را و حتی نامم را در خطر ايمانم افکنم تا از آنها باشم که پول دنيا را ميگيرند و برای دين کار می کنند و نه از آنها که پول دين را ميگيرند و برای دنيا کار ميکنند !
#دکترعلی شریعتی
هوالعزیز💐
سالها پیروی مذهب رندان کردم
تا به فتوی خرد حرص به زندان کردم
من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه
قطع این مرحله با مرغ سلیمان کردم
سایهای بر دل ریشم فکن ای گنج روان
که من این خانه به سودای تو ویران کردم
توبه کردم که نبوسم لب ساقی و کنون
میگزم لب که چرا گوش به نادان کردم
در خلافآمد عادت بطلب کام که من
کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم
نقش مستوری و مستی نه به دست من و توست
آن چه سلطان ازل گفت بکن آن کردم
دارم از لطف ازل جنت فردوس طمع
گر چه دربانی میخانه فراوان کردم
این که پیرانهسرم صحبت یوسف بنواخت
اجر صبریست که در کلبه احزان کردم
صبحخیزی و سلامت طلبی چون #حافظ
هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم
گر به دیوان غزل صدرنشینم چه عجب
سالها بندگی صاحب دیوان کردم
ما در این شهر غریب ایم و در این ملک فقیر
به کمند تو گرفتار و به دام تو اسیر
من نظر بازگرفتن نتوانم همه عمر
از من ای خسرو خوبان تو نظر بازمگیر
گر چه در خیل تو بسیار به از ما باشد
ما تو را در همه عالم نشناسیم نظیر
#سعدی🍃
دانی که به دیدار تو چونم تشنه
هر لحظه که بینمت فزونم تشنه
من تشنه ی آن دو چشم مخمور توام
عالم همه زین سبب به خونم تشنه
#مولانای جان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"تکبیت های ویران کننده"
برشی از برنامه #کتاب_باز
با حضور #اسماعیل_باستانی
🍃🍃🍃🍃🌼
سرمست ز کاشانه به گلزار برآمد
غلغل ز گل و لاله به یک بار برآمد
مرغان چمن نعره زنان دیدم و گویان
زین غنچه که از طرف چمنزار برآمد
آب از گل رخساره او عکس پذیرفت
و آتش به سر غنچه گلنار برآمد
سجاده نشینی که مرید غم او شد
آوازه اش از خانه خمار برآمد
زاهد چو کرامات بت عارض او دید
از چله میان بسته به زنار برآمد
بر خاک چو من بیدل و دیوانه نشاندش
اندر نظر هر که پری وار برآمد
من مفلس از آن روز شدم کز حرم غیب
دیبای جمال تو به بازار برآمد
کام دلم آن بود که جان بر تو فشانم
آن کام میسر شد وین کار برآمد
سعدی چمن آن روز به تاراج خزان داد
کز باغ دلش بوی گل یار برآمد
🍃🍃🍃🍃🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر سیه چشمی چو آهو کی کند ما را شکار؟!
چشمِ لیلی دیدهی ما را غرور دیگرست
#صائب تبریزی
هر سیه چشمی چو آهو کی کند ما را شکار؟!
چشمِ لیلی دیدهی ما را غرور دیگرست
#صائب تبریزی🍃
یاد داری که ز من خنده کنان پرسیدی
چه ره آورد سفر دارم
از این راه دراز ؟
چهره ام را بنگر تا به تو پاسخ گوید
اشک شوقی که
فرو خفته به چشمان نیاز...
💐
#فروغ_فرخزاد
💚☘️
نامم ز كارخانه ي عشاق محو باد
گر جز محبت تو بود شغل ديگرم
#حضرت_حافظ
💚*☘️⊰•:*
زلــفت هزار دل به یکی تار مو ببسـت
راه هزار چاره، گـر از چـار سو ببسـت
تا عاشقـان به بوی نسیمش دهند جـان
بـگشــود نـافــهای و در آرزو ببســت
#حضرت_حافظ
سلاااام یاران ِجان ، همدلان ِمهربان
عصرتون بخیر.. لبریز عشق باشید و معرفت💐✋