تا توانی هیچ درمانم مکن
هیچ گونه چارهٔ جانم مکن
رنج من میبین و فریادم مرس
درد من میبین و درمانم مکن
جز به دشنام و جفا نامم مبر
جز به درد و غصه فرمانم مکن
گر نخواهی کشتنم از تیغ غم
مبتلای درد هجرانم مکن
ور بر آن عزمی که ریزی خون من
جز به تیغ خویش قربانم مکن
از من مسکین به هر جرمی مرنج
پس به هر جرمی مرنجانم، مکن
گر گناهی کردم از من عفو کن
ور خطایی رفت تاوانم مکن
تا عراقی ماند در درد فراق
درد با من گوی و درمانم مکن
#فخـــرالدین عـــــراقـــی
@TAMASHAGAH
اگر چَرخِ وجودِ من ازین گَردش فرو مانَد
بِگَردانَد مرا آن کَسْ که گَردون را بِگَردانَد
اگر این لشکرِ ما را زِ چَشمِ بَد شِکَسْت اُفْتَد
به اَمرِ شاه، لشکرها از آن بالا فرو آید
اگر بادِ زمستانی کُند باغِ مرا ویران
بهارِ شهریارِ من زِ دِیْ اِنْصاف بِسْتانَد
شُمارِ بَرگ اگر باشد یکی فرعونِ جَبّاری
کَفِ موسی یکایک را به جایِ خویش بِنْشاند
#مولانای جان
@TAMASHAGAH
جانا اگر چه یار دگر می کنی مکن
اسباب عشق زیر و زبر می کنی مکن
گویی دگر کنم مگرم کار به شود
حقا که کار خویش بتر می کنی مکن
منمای روی خویش بهر ناسزا از آنک
خود را بگرد شهر سمر می کنی مکن
بر گل ز مشک ناب رقم می کشی مکش
هر مشک را نقاب قمر می کنی مکن
ای سیمتن ز عشق لب چون عقیق خود
رخساره مرا تو چو زر می کنی مکن
📚 #سنایی - غزلیات - غزل شماره ۳۳۳
@TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از ما هیچ چیز باقی نمیماند جز خاطراتی که در آن دلیل ِحال ِخوب دیگران بودهایم ...
گاهی لازم است برای حال ِخوب ِدیگران ، سکوت کنیم...
@TAMASHAGAH
🍃✨🍃✨
#لیلی_معشوق_فراموش_شده_ما
گویند که وقتی که مجنون ،وحوش بیابان را می دید می گفت:
لیلی!
به کوه می نگریست می گفت:
لیلی!
به مردم نظرش می افتاد ایشان را لیلی می دید
و این تا جایی پیش رفته بود که هر گاه از وی می پرسیدند که نام تو چیست؟ باز هم می گفت: لیلی
مولانا در فیهمافیه بیان می فرماید که : «#مجنون را مىگفتند که از لیلى خوبترانند، بر تو بیاریم؟ او مىگفت که آخر من لیلى را به صورت دوست نمىدارم و لیلى صورت نیست. لیلى به دست من همچون جامى است. من از آن جام شراب مىنوشم. پس من عاشق شرابم که ازو مىنوشم و شما را نظر بر قدح است
گفت صورت کوزه است و حسن می
می خدایم میدهد از جام وی
#مولانای جان در جایی دیگر در #فیه مافیه می فرماید
یار خوش چیزی است، زیرا که یار از خیال یار قوت می گیرد و می بالد و حیات می گیرد.
چه عجب می آید؟
مجنون را خیال لیلی قوت می داد و غذا شد.
@TAMASHAGAH
تماشاگه راز
هوالغفار💐 شب یلدای عمرگذشت ونفهمیدمش هنوز افتاده ام به سراشیب زمستان فرصت سوز!
هوالمحبوب 💐
در مقام عارفان یلدا جهانی دیگر است
آی ببین اینجا جهانی دیگر است
حاج اسماعیل دولابی ره :
غرض از خلقت انسان، معرفت الهی است و بعد از عرفان، رسیدن به درجه ی محبت الهی، این دو حاصل نمی شود؛ مگر با تصفیه و جلای دل و این حاصل نمی شود مگر با یاد و ذکر خدا...
🍃🍃🍃
@TAMASHAGAH
صد پیر از پیران در تصوف سخن گفته اند؛
اولی همان را گفت که آخری فرمود!
معنی یکی بود و فقط عبارات مختلف بود و حرف همه این بود که؛
التصوف ترک التکلف
و هیچ تکلفی تو را بیشتر و بدتر از تویی تو نیست!
چون به خویشتن مشغول گشتی از وی باز ماندی.
ابوسعيد ابوالخیر🍃
@TAMASHAGAH
هوالجمیل🍂
دلا بسوز که سوزِ تو کارها بِکُنَد
نیازِ نیمْ شبی دفعِ صد بلا بِکُنَد
عِتابِ یارِ پری چهره عاشقانه بکش
که یک کرشمه تلافیِّ صد جفا بکند
ز مُلک تا ملکوتش حجاب بردارند
هر آن که خدمتِ جامِ جهان نما بکند
طبیبِ عشق مسیحا دَم است و مُشفِق، لیک
چو دَرد در تو نبیند که را دوا بکند؟
تو با خدایِ خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مُدَّعی خدا بکند
ز بختِ خفته ملولم، بُوَد که بیداری
به وقتِ فاتحهٔ صبح، یک دعا بکند
بسوخت حافظ و بویی به زلفِ یار نَبُرد
مگر دِلالتِ این دولتش صبا بکند
حضرت حافظ
@TAMASHAGAH
سفیان ثوری را دیدند که انبانی در پشت داشت و میشد.
گفتند: «کجا میشوی؟»
گفت: «به فلان دیه که طعام ارزانتر میدهند، آنجا میشوم.»
گفتند: «چنین روا میداری؟»
گفت: «هر جایی که #معیشت فراختر بُود آنجا رَوید که آنجا #دین به سلامتتر بُود و #دل فارغتر باشد.»
#امام محمد غزالی
کیمیای سعادت
@TAMASHAGAH