eitaa logo
تماشاگه راز
279 دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.4هزار ویدیو
20 فایل
اینجاپاتوق 👇🏻 شعر قطعات لطیف ادبی عکس نوشته ها طنز های اجتماعی و اندکی موسیقی فاخر است اگه دوست داشتید مطالب ما رو با لینک کانال منتقل کنید ! از همکاری شما صمیمانه ممنونم✍🏻🍒✍🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
مپرس از حال ماا ویرانم ای دوست پیاله بر کف وُ حیرانم ای دوست شراب تلخ وُ ساقی وُ ، دلِ شب خیال محفلِ جانانم ای دوست جنون پهلو زده اندر دلِ من چو مجنون بی سر و سامانم ای دوست نهان است خون دل چون داغ لاله چو آتش در دل وُ سوزانم ای دوست مثال زخم دیرینه ، پر از درد همی در ناله و افغانم ای دوست به حد وصف نیاید قصه ی ماا تهی از جانم وُ پایانم ای دوست به آه نیمه شب جانی پر از درد گرفتارم ... همی بارانم ای دوست غمین از قصه ی مجنون و لیلی فزونتر .. لیک در پنهانم ای دوست نِیَم یوسف نه در چاهم نه کنعان به دل بندم ، به دل زندانم ای دوست نه جانانی نه درمانی نه جانی چه در مانی ؟ که بی درمانم ای دوست رها کردم دلم را از تنِ خویش از این افتاده تر ،، نالانم ای دوست نگو چنینم ، عشق فرمود که خوش میسوزم و ُ سوزانم ای دوست @TAMASHAGAH
روشن شود چراغ دل ما ز یک‌دگر چون رشته‌های شمع به هم زنده‌ایم ما @TAMASHAGAH
گر بشکافی هنوز، خاک شهیدان عشق آید از آن کشتگان زمزمۀ دوست دوست کرمانی @TAMASHAGAH
ز دوزخ آنگهی ترسم که جز تو مالکی یابم بهشت آنگاه خوش باشد که تو رضوان من باشی عراقی تا بر تو نظر کردم رسوای جهان گشتم ، آری همه رسوایی اول ز نظر خیزد ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‎‌@TAMASHAGAH
یکی از عجیب‌ترین خصلت‌های بَشراست. اینکه شادیِ کسی شادیِ تو باشد و دردش درد تو انگار نورون‌های متصل به مغزِ تو امتداد پیدا کرده و وارد بدن و مغز او شده‌اند.حسی عجیب و باشکوه از شدن. #‏شعور و را می‌توان به عضلات تشبیه کرد. هر عضله‌ای را که به کار نبریم ضعیف و ضعیف‌تر میشود ! چه گفتند دانندگانِ خرد که هر کس که بَد کرد کَیفر برد بمانَد به تیمار دل پر ز درد چو ما مانده‌ایم ای شهِ زادمرد هِزَبر جهان‌سوز و نراَژدَها ز دامِ قضا هم نیابد رها وُ دیگر که بی‌باک و ناپاک‌دیو ببرّد ز دل ترسِ گیهان‌خدیو بزرگ @TAMASHAGAH
﷽ 💠 اگر در رنجي، به رنج احترام بگذار. احترام به رنج، مشاهده‌ی فهيمانه آن است.  آن باعث مي شود تا به جستجوي رهايي بر آيي. اگر رنج نباشد نه آگاهي شكوفا مي شود و نه رهايي گُل مي دهد. اين معنا و مفهوم باطني "إنّا خَلَقنَا الانسانَ في كَبد "است. آيه مي گويد "ما انسان را در رنج آفريديم". و چه خوب!  درست است! زيرا رنج، محرك رهايي است. هدايتگري است كه مسير خلاصي را نشان مي دهد. 🔻 اگر بدن تو درد نكند، اگر با درد بيگانه باشي، هيچگاه به طبيب مراجعه نخواهي كرد. و هر بيماري تو را در خفا از پاي در خواهد آورد. ⚠️ رنج، يك هشدار فهيمانه است. سالكان همواره به آن "سلام" مي كنند.  تمام انسانهايي كه آنها را بزرگ مي شماري و مي ستايي شان، در رنج بوده اند. مزه اش را نوش كرده اند. كسي بدون رنج، به رهايي دست نيافته است. هر رنجي مسير درست را به تو نشان مي دهد. به موقع مي آيد. اين نكته را عميقاً بفهم. چون جاهلان نگو كه چرا رنج است. دانه تا زير خاك نرود شكوفا نمي شود. رنج كه نباشد تو هيچگاه هشيار نمي شوي. بيدار نمي گردي. به آگاهي و آزادي نائل نمي شوي. چون تكه سنگي در بيابان، مي خوابي. خوابي سنگين و ابدي. 💞 اي دوست! تو با بي حرمتي به رنج از دستش خلاص نمي شوي.  با نگاه آگاهانه به رنج است كه از آن رها مي گردي. هر رنجي درس خود را دارد. درسش را بگير، خودش زايل مي شود. كاش اين نكته را مي گرفتي. @TAMASHAGAH
و گفت: اگر كسی گويد كه اين در واكنند به نماز و روزه و علم و زهد، باور مدار كه وانكنند اين در را الّا به خرقانی @TAMASHAGAH
پادشاهان جهان از بَد رَگی بو نبردند از شراب بندگی ور نه اَدهَم‌وار سرگردان و دَنگ مُلک را بر هم زدندی بی‌درنگ جان قدرتمندان جهان به خاطر خصلت‌های بد خود نتوانستند لذت بندگی را درک کنند. که اگر به این درجه می‌رسیدند، همچون ابراهیم ادهم تخت حاکمیت را رها می‌کردند و سر به کوه و بیابان می‌گذاشتند... @TAMASHAGAH
ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی تو به جان آمد وقت است که بازآیی دایم گل این بستان شاداب نمی‌ماند دریاب ضعیفان را در وقت توانایی دیشب گله زلفش با باد همی‌کردم گفتا غلطی بگذر زین فکرت سودایی صد باد صبا این جا با سلسله می‌رقصند این است حریف ای دل تا باد نپیمایی مشتاقی و مهجوری دور از تو چنانم کرد کز دست بخواهد شد پایاب شکیبایی یا رب به که شاید گفت این نکته که در عالم رخساره به کس ننمود آن شاهد هرجایی ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی ای درد توام درمان در بستر ناکامی و ای یاد توام مونس در گوشه تنهایی در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی فکر خود و رای خود در عالم رندی نیست کفر است در این مذهب خودبینی و خودرایی زین دایره مینا خونین جگرم می ده تا حل کنم این مشکل در ساغر مینایی شب هجران شد بوی خوش وصل آمد شادیت مبارک باد ای عاشق شیدایی @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«حلقه بر در نتوانم زدن از دست رقیبان این توانم که بیایم به محلت به گدایی » @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜 مرا هم جان تویی هم زندگانی گر آخر کس نمی‌داند، تو دانی به هشیاری و مستی گاه و بیگاه نکردم جز خیالت را نظرگاه کسی جز من گر این شربت چشیدی سر و کارش به رسوایی کشیدی خسرو و شیرین @TAMASHAGAH
اگر چه عالم را همی گشتی چون برای او نگشتی تو را باری دیگر میباید ،گردیدن گِرد عالم. جان/فیه_ما_فیه @TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ هوالعشق🍃 🔅در بیان این‌که طیِ وادی‌ِطریقت و قطعِ جاده‌ی حقیقت را، همّتی‌مردانه در کارَست که آن‌جامه مناسب براندامِ قابلیتِ هرکس و پایِ مجاهده‌ی هر نالایق را           پایه‌ی دسترس نیست:   نه هر پرنده به پروانه می‌رسد در عشق         که بازمانَد اگر صد هزار پر دارد و در اینجا بر کمال همت حضرت عباس     و نهایت قابلیت آن زبده‌ی ناس، سلام‌الله‌علیه بر مشربِ اهلِ‌عرفان گوید:      آن شنیدستم یکی ز اصحاب حال        کرده روزی از در رحمت سؤال      کس رسد در جذبه بر نور علی؟       گفت اگر او ایستد برجا، بلی         لاجرم آن قدوه‌ی اهل نیاز        آن به‌میدانِ محبت یکه تاز؛       بُد به‌عشّاقِ حسینی؛ پیشرو   پاک‌خاطر آی و پاک اندیش رُو      می‌گرفتی از شطِ توحید آب     تشنگان را می‌رساندی با شتاب         عاشقان را بود آبِ کار ازو        رهروان را رونقِ بازار ازو     تا قیامت تشنه‌کامان ثواب  می‌خورند از رشحه‌ی آن مشک آب     عمان سامانی: گنجینةالاسرار
هدایت شده از فرصت حضور🇮🇷🇵🇸
هوالعزیز🥀 🚩 یکی از القاب حضرت عباس(علیه‌السلام) "باب الحسین" است. "علامه طباطبایی" در این باره می‌گوید:👇🏻 "آقا سید علی قاضی" فرمود: «هنگام کشف، بر من آشکار شد که وجود مقدس اباعبداللّه‌الحسین(علیه‌السلام) مظهر رحمت کلیه الهیه است و و پیشکار آن حضرت، سقای کربلا، سرحلقه ارباب وفا، آقا باب الحوائج إلی اللّه، ابوالفضل العباس صلوات اللّه و سلامه علیه است» شدت دلبستگی حضرت عباس به برادرش حضرت سید الشهدا به حدی بود که هیچگاه خودش را جز خدمتگزاری برای او نمی‌دانست ... و حالا برگردیم به یک فراز از و اندکی نگاهش کنیم 👈 "و علی الأرواحِ الّتي حَلّت بفِنائک" با همه این عبارت کاری ندارم؛ فقط یک واژه‌ی این فراز از زیارت بهانه‌ی این نوشتار شد 👈 "فِنا" اما مقام فِنا کدام است؟! به زبان ساده، فِنا را حریم یا حدود یک جایی معنا کرده‌اند 👈🏻 "فِنای روح"، محدوده وجودی روح یک انسان به‌ حساب می‌آید پس در این فراز به زبان ساده می گوییم : 👈🏼 سلام بر ارواحی که در فِنای روح قرار گرفتند. ☄ "حلّت بفِنائک" آنهایی را می‌گوید که خود را "فَنای راه امام حسین" کردند (سلام اللّه علیه) هم در حد اعلای فَنای در راه سیدالشهدا قرار گرفته و هم در حد اعلای فِنا و نزدیکترین مرتبه به روح حضرت امام حسین. ✔️همین را بفهمیم، را فهمیده‌ایم! ☝️🏻حالا "نکته کلیدی" این فراز از زیارت عاشورا اینجاست ☄ هر انسانی که در فِنای روح حضرت سیدالشهدا قرار گرفته باشد دیگر خودش نیست بلکه مرتبه‌ای از روح حضرت سیدالشهداست این می‌شود "حلّت بفِنائک" به زبان ساده، حضرت اباالفضل، بعد از "فَنا" کردن خود در پیشگاه حضرت اباعبدالله، در روح حضرت امام حسین علیه السلام "فِنا" شده و در نتیجه همان امام حسین است در مرتبه ای پائین‌تر ! 🏴 حُسن ختام این وجیزه فرازی از حضرت عباس باشد بخوانیم و آگاه باشیم تا خدای ناکرده نسبت به حق ایشان "جاهل" نباشیم : ▪️لَعَنَ اللّٰهُ مَنْ قَتَلَكَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ مَنْ جَهِلَ حَقَّكَ، وَاسْتَخَفَّ بِحُرْمَتِكَ ▫️خدا لعنت کند کسی را که تو را کشت و لعنت کند کسی را که به حقّت جاهل بود و حرمتت را سبک شمرد ... والسلام ✍ "صـالح ادیب" ࿙↳ @FORSAT_HOZOR
هدایت شده از فرصت حضور🇮🇷🇵🇸
هوالحی 🥀 💡 که ما می شناسیم کجا و که نمی شناسیم کجا!؟ ⇦ که ما می‌شناسیم ➖ در جمال و زيبایی، هر زيبارویی را پشت سر می‌نهاد! ⇦ که ما می‌شناسیم ➖چون بر اسب درشت هيکل سوار مي‏شد پاهايش بر زمين کشيده مي‏شد! ⇦ که ما می‌شناسیم ➖ سقای سپاه امام حسین بود! ⇦ که ما می‌شناسیم ➖برای رساندن آب به خیمه ها خود را به دل دشمن زد! ⇦ که ما می‌شناسیم ➖درحالی که در نهر علقمه بود جوانمردی کرد و آب ننوشید! ⇦ که ما می‌شناسیم ➖ برای رساندن آب به خیمه های امام حسین دستهایش را قلم کردند! عمود بر سر مبارکش زدند و شهیدش کردند! ⚠️ آری ما همه اینها بود! اما امام حسین کدام بود!؟ فقط همین را بدانیم که همه اینها که گفتیم در مقابل ناشناخته های امام حسین چندان مهم نیست! که نمی‌شناسیم ➕یک استاد تمام عرفان و خداشناسی بود! دریای علم بود! بنا به فرمایش امام رضا (علیه السلام)، دانشمند در دین بود! ⇚ که نمی‌شناسیم ➕ با آنکه خود از نظر علم و تقوا و شجاعت و فضيلت کم نظیر بود اما خود را يک شخصيت فانی در وجود برادرش و ذوب شده در سيدالشهدا و مطيع محض مولای خود می‌دانست! ⇚ که نمی‌شناسیم ➕ استاد تمام مذاکره با دشمن بود! اگر کسی می‌خواهد درس مذاکره با دشمن را بیاموزد باید ببیند در ماجرای امان نامه، عباس چگونه با دشمن مذاکره کرد! ⇚ که نمی‌شناسیم ➕دشمن شناس بود! ⇚ که نمی‌شناسیم ➕متخصص در اقدام به موقع بود! ⇚ که نمی‌شناسیم ➕فقط علمدار لشکر نبود، دل سپرده امامش بود ! ⇚ که نمی شناسیم ➕سقا بود؛ اما برای سقا در آن لحظه فرمان امام زمانش مهم بود نه آب رساندن به خیمه‌ها! ⇚ که نمی‌شناسیم 🔅نه تنها در کربلا بلکه در طول زندگی، پيوسته جانش را سپر حفاظت از امام زمان خويش ساخته بود! ⇚ که نمی‌شناسیم 🔅امام صادق درباره‌اش می گوید: عبد صالح خدا! 🔅امام حسین درباره‌اش می گوید: برادرم، جانم فدایت باد!و بالاخره که نمی‌شناسیم 🔅امام صادق در وصفش می‌فرماید: 🔅کان عمّنا نافذ البصیرة! 🏴 🕯 را بشناسیم و بر عزایش سوگواری کنیم! التماس دعای فراوان ✍🏻 "صــالح‌ادیب " کانال ↫ ♡فرصــت‌حضـــور♡ .
هوالمحبوب🌱
جان جانان من! در عشق توم وفا قرین می‌باید وصل تو گمانست، یقین می‌باید کار من دل خواسته در خدمت تو بد نیست ولیکن به ازین می‌باید جان @TAMASHAGAH
ـــــــــــــــــــــــ رهروِ عشق [در سوگ و ستایش امام حسین علیه‌السلام] ▪️باز در خاطره‌ها، ياد تو ای رهروِ عشق‌ شعلهٔ سركشِ آزادگی افروخته است يک جهان بر تو و بر همّت و مردانگی‌ات‌ از سرِ شوق و طلب، ديدهٔ جان دوخته است نقشِ پيكار تو در صفحهٔ تاريخ جهان ‌می‌درخشد، چو فروغ سَحَر از ساحل شب پرتوش بر همه كس تابد و می‌آموزد پايداری و وفاداری در راه طلب چهرِ رنگين شفق، می‌دهد از خون تو ياد كه ز جان بر سر پيمان ازل ريخته شد راست، چون منظرهٔ تابلوی آزادی‌ست که فروزنده به تالارِ شب آویخته شد رسمِ آزادی و پيكار و حقيقت‌جويی همه‌جا صفحهٔ تابندهٔ آیین تو بود آن‌چه بر ملّت اسلام، حياتی بخشيد جنبشِ عاطفه و نهضتِ خونين تو بود تا ز خون تو جهانی شود از بند آزاد بر سر ايدهٔ انسانی خود جان دادی در رهِ كعبهٔ حق‌جويی و مردی و شرف ‌آفرين بر تو كه هفتاد و دو قربان دادی آن‌كه از مكتب آزادگی‌ات درس آموخت ‌پيش آمالِ ستم‌گر ز چه تسليم شود؟ زور و سرمايهٔ دشمن نفريبد او را كه اسير ستمِ مردمِ دژخيم شود رهروِ كعبهٔ عشقی و در آفاق وجود با پرِ شوق، سوی دوست برآری پرواز يكه‌تازِ ملكوتی كه به صحرایِ ازل ‌روی از خواستهٔ عشق نتابيدی باز جان به قربانِ تو ای رهبرِ آزادی و عشق‌ كه روانت سرِ تسليم نياورد فرود ز آن فداكاریِ مردانه و جانبازیِ پاک جاودان بر تو و بر عشق و وفای تو درود شفیعی کدکنی @TAMASHAGAH
1_5945011608.mp3
5.33M
ای یوسف زهرا سلام... @TAMASHAGAH