هوالنور🌱
چون من به نفس خویشتن این کار میکنم
بر فعل دیگران به چه انکار میکنم
بلبل سماع بر گل بستان همیکند
من بر گل شقایق رخسار میکنم
هر جا که سروقامتی و موی دلبریست
خود را بدان کمند گرفتار میکنم
گر تیغ برکشند عزیزان به خون من
من همچنان تأمل دیدار میکنم
هیچم نماند در همه عالم به اتفاق
الا سری که در قدم یار میکنم
آنها که خواندهام همه از یاد من برفت
الا حدیث دوست که تکرار میکنم
چون دست قدرتم به تمنا نمیرسد
صبر از مراد نفس به ناچار میکنم
همسایه گو گواهی مستی و عاشقی
بر من مده که خویشتن اقرار میکنم
من بعد از این نه زهد فروشم نه معرفت
کان در ضمیر نیست که اظهار میکنم
جانست و از محبت جانان دریغ نیست
اینم که دست میدهد ایثار میکنم
زنار اگر ببندی سعدی هزار بار
به زان که خرقه بر سر زنار میکنم
📚 #سعدی - غزلیات - غزل شماره ۴۲۱
@TAMASHAGAH
هوالحی🌱
یک دو جامم دی سحرگه اتفاق افتاده بود
وز لبِ ساقی شرابم در مَذاق افتاده بود
از سرِ مستی دگر با شاهدِ عهدِ شباب
رجعتی میخواستم لیکن طلاق افتاده بود
در مقاماتِ طریقت هر کجا کردیم سِیر
عافیت را با نظربازی فِراق افتاده بود
ساقیا جامِ دَمادَم ده که در سِیرِ طریق
هر که عاشقوَش نیامد در نفاق افتاده بود
ای مُعَبِّر مژدهای فرما که دوشم آفتاب
در شکرخوابِ صبوحی هم وثاق افتاده بود
نقش میبستم که گیرم گوشهای زان چشمِ مست
طاقت و صبر از خَمِ ابروش طاق افتاده بود
گر نکردی نصرتِ دین، شاه یحیی، از کَرَم
کار مُلک و دین ز نظم و اِتِّساق افتاده بود
حافظ آن ساعت که این نظمِ پریشان مینوشت
طایرِ فکرش به دامِ اشتیاق افتاده بود
#حضرت_حافظ✨
@TAMASHAGAH
Aidin Joodi4_5863877295420213568.mp3
زمان:
حجم:
7.6M
تو خودت باغ بهشتی..
@TAMASHAGAH
2.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتم: «آنی» ؟! بگفت: «های! خموش
در زبان نامدهست آن که منم!
#مولانا
@TAMASHAGAH