بر خَلقِ او كسی مُشفقتر از خود نديدم، تا آنجاكه گفتم: كاشكی بَدَلِ همۀ خلق من میمردم، تا خلق را مرگ نبايستی ديد. كاشكی حسابِ همۀ خلق با من میكرد تا خلق را به قيامت حساب نبايستی ديد، و كاشكی عقوبتِ همۀ خلق با من میكرد تا ايشان را دوزخ نبايستی ديد.
اگر خدا را به خِرَد شناسی، علمی با تو بُوَد و اگر به ايمان شناسی، راحتيی با تو بُوَد، و اگر به معرفت شناسی، دردی با تو بُوَد.
دوست چون با دوست حاضر آيد، همه دوست را بيند، خويشتن را نبيند.
خدا را آنجا ديدم كه خويش را نديدم.
ابوالحسن خرقانی
تذکرة الاولیاء
عطار
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌱 سخنِ شمس🌱
کلمات شمس تبریز در نگاه من پرندگانی در حال پروازند. پرندگانی تیزبال که پرزنان به سوی افق های روشن می روند. نه از نوع کبوتران دست آموز بلکه شاهین هایی که اوج می گیرند و چون شهاب ثاقب به ناگهان فرود می آیند و صید خود را به چنگال های تیزشان می ربایند و فرا می برند. هرگز هم به تورِ هیچ صیادی نمی افتند. هرچه دام می گستری و کمین می کنی که یکی از آنها را صید کنی، نمی شود که نمی شود.
هم از این رو همواره نسبت به سخنان "شیخ پرّان" حالت مشتاقی و مهجوری در خود احساس می کنی.
می گوید بیگانه را توانِ شکار کردن من نیست اما من به پای خود می آیم و به دامِ دوست می افتم:
"من آن مرغکم که گفته اند که به هر دو پای درآویزد، آری درآویزم، اما در دام محبوب درآویزم ناگه و گویم: اهلاً و سهلاً. من خود این می طلبیدم." (مقالات، ص۲۶۰)
ما در مقالات فقط با ایماژ پرنده مواجه نیستیم، سخن شمس گاه به مثابه ی نهری است عمیق و تیز و تند. وای اگر پای بلغزد!
این تمثیل را از زبان خود او بشنوید:
"کسی جامه برون کند، و در جوی آب در آید تا غسل کند، آب تیز باشد او را در رباید و می بَرَد؛ او حمله می کند سوی جامه که بر آید جامه بپوشد، تیز آبش می رباید و می بَرد." (مقالات، ص ۶۱۲)
تنها راه "درکِ" سخن شمس و فایده بردن از آن بردباری و یکدلی است. آن گاه شمس را می بینی که از عرش به فرش آمده و دوشادوش شما راه می رود:
"هر که را دوست دارم جفا پیش آرم، اگر آن را قبول کرد من خود همچنین گلوله از آن او باشم. وفا خود چیزی است که آن را با بچه پنج ساله بکنی، معتقد شود، و دوست دار شود، الّا کار جفا دارد." (مقالات، ص ۲۱۹)
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍃💐
شمس بی تردید شخصیتی تاریخی است. پیر و پیرو، مریدو مراد،شور آفرین،و واژگونگر مولانا..
به یک سخن،شمس زایشگر مولوی است..
زایشگر تولد دوباره ی او!!!
شمس به مناسبت رابطه خلاقش با مولانا، نه تنها یکی از شگفت انگیز ترین شخصیت های تاریخ ادب ایران است،بلکه بی تردیداز ابرچهره های حیرت آفرین درنهضت عرفان جهانی به شمار می رود.
شاید اگر شمس نمی بود در حیات روانی مولوی هرگز استحاله و جهشی آنچنانی را که از وی ابرمرد والایی فرا بر ساخته است پدیدار نمی گشت.
شمس همواره در سایه شکوهمند مولانا در پرده ی ابهام باقی مانده و پیوسته نقشی جانبی،چهره ای فرعی و شبحی اسطوره وار را در کنارشخصیت مولانا داشته است....
براستی مولانا "مراد شمس" بوده است.
#کتاب خط سوم
#ناصرالدین_صاحب_الزمانی
#شمس_تبریزی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍃💐
چون خود را به دست آوردی،
خوش میرو!
اگر کسی دیگر را یابی،
دست به گردن او در آور!
و اگر کسی دیگر نیابی،
دست به گردنِ خویشتن در آور!
#شمس_تبریزی🍃
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
بسکه دارم بهدرون ناوک آه
غم زرهپوش در آید
بهدلم
#طالب_آملی🌱
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍃💐
هر نصیحت که کنی بشنوم ای یار عزیز
"صبرم"از "دوست" مفرمای که من نتوانم
#حضرت_سعدی
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
هرکس ؛ عاشقانه به هستی نگاه کند؛ نزد دیگران عزیز و سخن او دلنشین می شود.
دل نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی
آری آری سخن عشق نشانی دارد
#حافظ💐
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
✨مثال در بیان وحدت باطنی انسانها✨
اگر راهها مُختلف است، امّا مقصَد یکی است. نمیبینی که راه به کعبه بسیار است، بعضی را راه از رُوم است و بعضی را از شام و بعضی را از عَجَم[۱] و بعضی را از چین و بعضی را از راه دریا، از طرف هند و یَمن؟ پس اگر در راهها نظر کنی، اختلاف عظیم و مُباینت[۲] بیحدّ است، امّا چون به مقصُود نظر کنی همه متّفقاند و یگانه و همه درونها به کعبه متّفقاند و درونها را به کعبه ارتباطی و عشقی و محبّتی عظیم است که آنجا هیچ خلاف نمیگنجد. آن تعلّق، نه کفر است و نه ایمان، یعنی آن تعلّق مَشوب[۳] نیست به آن راههای مُختلف که گفتیم. چون آنجا رسیدند، آن مُباحثه و جنگ و اختلاف که در راهها میکردند، که این او را میگفت که تو باطلی و کافری و آن دگر این را چنین نماید، امّا چون به کعبه رسیدند معلوم شد که آن جنگ در راهها بود و مَقصَدشان یکی بود. مثلاً اگر کاسه را جان بودی، بندۀ کاسهگر بودی و با وی عشقها باختی. اکنون این کاسه را که ساختهاند، بعضی میگویند که این را چنین میباید بر خوان[۴] نهادن، و بعضی میگویند که اندرونِ او را میباید شُستن و بعضی میگویند که مجمُوع را و بعضی میگویند که حاجت نیست شُستن. اِختلاف در این چیزهاست. امّا آنکه کاسه را قطعاً خالقی و سازندهای هست و از خود نشده است، مُتَّفَقٌ عَلَیه[۵] است و کس را در این، هیچ خلاف نیست.
فیه ما فیه
مولانــا
🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
[۱] غیر عرب، ایرانی
[۲] تضاد و تفاوت
[۳] آمیخته و آغشته
[۴] سفرۀ غذا
[۵] هر چیزی که در آن توافق و همدلی باشد
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
چون خداوند متعال قلبِ بنده اش را
بیتی کریم و حرمی عظیم قرار داد
و در حدیث قدسی فرمود که :
قلب بندۀ مؤمن او را فرا می گیرد
در حالی که آسمان و زمین نتوانند فرایش گیرند؛
به طور قطع و یقین دانستیم
که «قلبِ مؤمن» از این بیت(کعبه) اشرف و برتر است.
💠شیخ الاکبر محی الدین ابن عربی
📘فتوحات مکیه باب اسرار حج
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌾☀️🌾
علامت عارف آن است که :
مانده نگردد از یادکردِ دوست ،
و سیر نشود از دوستی او ،
خوشتر از ذکر ،
طعام نیست در دهان یقین ،
بر خوان رضا .
شمس تبریزی
🌾☀️🌾
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
✨
ای که در عالم به زیبایی
و لطفت یار نیست
با چنین صورت مگر هم
خویش باشی یار خویش
ما به چشم خویش
رخسار تو نتوانیم دید
دیده بگشای و به چشم
خویش بین رخسار خویش
خــواجــو
https://eitaa.com/TAMASHAGAH