دنیا زیباست
زندگی زیباست،
قدر زندگی هامون رو بدانیم
خوب و بد میگذره...
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
پیامبر اکرم ( ص) :
فرزندانتان رادر رحم مادرانشان تربیت کنید سوال شد:
اینچطور ممکن است، ای رسول خدا؟
فرمودند: با خوراندن غذای حلال ( به مادرانشان)
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
این نگارستانِ عالَم پُر نشان و نقشِ توست
لیک جای تو نگیرد، کو نشان، کو بینشان؟
قطرهٔ خونِ دلم را چون جهانی کردهای
تا ز حیرانی ندانم، قطرهای را از جهان
بر دهانِ من به دستِ خویش بنهادی قدح
تا ز سرمستی ندانم من، قدح را از دهان
من که باشم؟ از زمین تا آسمان مستان پُرند
کز شرابِ تو ندانند از زمین تا آسمان
❣️ #حضرت_مولانا
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
✨✨✨✨✨
خیر کن با خلق، بهر ایزدت
یا برای راحت جان خودت
تا هماره دوست بینی در نظر
در دلت ناید ز کین، ناخوش صُوَر
(مثنوی/دفتر چهارم)
نیکویی کن، چرا که تو سزاوار احوال شکفته و خندانی. نیکدیدن و نیکگفتن، فارغ از آثار بیرونی و دگرنواز آن، اولاً و اصالتاً به صفای دل و گلآیین شدن جان میانجامد.
حافظ که میگفت:
نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان
هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود
لابد همین را منظور داشت. پیر مغان، زیبابین بود تا خوشخوی بماند و زاهد، عیببین است و از اینرو عبوس و تُندخو:
یا رب آن زاهد خودبین که به جز عیب ندید
دود آهیش در آیینهی ادراک انداز
یکسو پیر مغان است که لطف دایم دارد و با چشم کَرَم به همه کس مینگرد و حتی با دیدهای خطاپوش به هستی نظر میکند و میگوید:
«خطا بر قلم صنع نرفت». جانب دیگر زاهد است که نه در بند عشق، که در بند معصومیت است. در همه چیز، سراغ از خطا و گناهی میگیرد و دیدهی خود را به «عیبدیدن» آلوده است.
زاهدی که نمیتواند «کمالِ سرّ محبت» را ببیند و پیوسته متوجه «نقصِ گناه» است و همین شیوهی رویارویی است که او را بیهنر و برکنار از خوشخویی و خوشگویی کرده است.
مولانا میگوید با همگان خوشدل و خوشزبان و خوشخوی باش تا «راحت جان» پیدا کنی. دلیل میآورد: وقتی کسی را به بدی یاد کنی، تصویر ناخوش و تاریکی در ذهن و ضمیر تو نقش میبندد و این نقشِ سیاه، ناراحتت میکند. به نیکی که یاد کنی، تصاویر زیبا در ضمیرت نقش میبندد و تصاویر زیبا خانهی روح تو را خرم و گلآسا میکند.
✨🍃✨🍃✨🍃✨🍃✨
کمالِ سرّ محبت ببین نه نقص گناه
که هر که بیهنر افتد نظر به عیب کند
🌹حافظ
https://eitaa.com/TAMASHAGAH