🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼
این که تو داری قیامتست نه قامت
وین نه تبسم که معجزست و کرامت
هر که تماشای روی چون قمرت کرد
سینه سپر کرد پیش تیر ملامت
هر شب و روزی که بی تو می رود از عمر
بر نفسی می رود هزار ندامت
عمر نبود آن چه غافل از تو نشستم
باقی عمر ایستاده ام به غرامت
سرو خرامان چو قد معتدلت نیست
آن همه وصفش که می کنند به قامت
چشم مسافر که بر جمال تو افتاد
عزم رحیلش بدل شود به اقامت
اهل فریقین در تو خیره بمانند
گر بروی در حسابگاه قیامت
این همه سختی و نامرادی سعدی
چون تو پسندی سعادتست و سلامت
🌼🍃🌼🍃🌼🍃
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🌾🍃🍂🌸🍃🍂🌸🍃🍂
🍃🍂🌸🍃🍂🌸
🍂🌸🍂
🌸
🍃
#غزل_۱۳۹۳_مولانا
مُرده بُدَم، زنده شُدم،
گریه بُدم، خنده شُدم
دولَتِ عشق آمد و منْ
دولَتِ پاینده شُدم
دیدهٔ سیر است مرا،
جانِ دلیر است مرا
زَهرهٔ شیر است مرا،
زُهرهٔ تابنده شُدم
گفت که دیوانه نهیی،
لایِقِ این خانه نهیی
رفتم دیوانه شُدم،
سِلسِله بَندَنده شُدم
گفت که سَرمَست نهیی،
رو که ازین دست نهیی
رفتم و سَرمَست شُدم،
وَزْطَرَب آکَنده شُدم
گفت که تو کُشته نهیی،
در طَرَب آغشته نهیی
پیشِ رُخِ زنده کُنَش،
کُشته و اَفکَنده شُدم
گفت که تو زیرکَکی،
مَستِ خیالیْ و شَکی
گول شُدم، هول شُدم،
وَزْهمه بَرکَنده شُدم
گفت که تو شمع شُدی،
قبلهٔ این جمع شُدی
جمع نِیَم، شمع نِیَم،
دودِ پَراکنده شُدم
گفت که شیخیّ و سَری،
پیش رو و راهْ بَری
شیخْ نِیَم، پیش نِیَم،
امرِ تو را بَنده شُدم
گفت که با بال و پَری،
من پَر و بالَت نَدَهم
در هَوَسِ بال و پَرَش،
بیپَر و پَرکَنده شُدم
گفت مرا دولتِ نو
راه مَرو، رَنْجه مَشو
زان که من از لُطف و کَرَم،
سویِ تو آینده شُدم
گفت مرا عشقِ کُهُن،
از بَرِ ما نَقْل مَکُن
گفتم آری نکُنم،
ساکِن و باشَنده شُدم
چَشمهٔ خورشید تویی،
سایه گَهِ بید مَنَم
چون که زَدی بر سَرِ من،
پَست و گُدازنده شُدم
تابشِ جان یافت دِلَم،
وا شُد و بِشْکافت دِلَم
اَطْلَسِ نو بافت دِلَم،
دشمنِ این ژَنده شُدم
صورتِ جان، وقتِ سَحَر،
لاف هَمیزد زِبَطَر
بَنده و خَربَنده بُدَم،
شاه و خداونده شُدم
شُکر کُند کاغذِ تو،
از شِکَرِ بیحَدِ تو
کامَد او در بَرِ من،
با وِیْ مانَنْده شُدم
شُکر کُند خاکِ دُژَم،
از فَلَک و چَرخِ بِخَم
کَزْ نَظَر و گَردشِ او،
نورْپَذیرنده شُدم
شُکر کُند چَرخِ فَلَک،
از مَلِک و مُلْک و مَلَک
کَزْ کَرَم و بَخششِ او،
روشن بَخشنده شُدم
شُکر کُند عارفِ حَق،
کَزْ همه بُردیم سَبَق
بر زَبَرِ هفت طَبَق،
اَخْتَرِ رَخشنده شُدم
زُهره بُدَم، ماه شُدم،
چَرخ دو صد تاه شُدم
یوسُف بودم، زِ کُنون
یوسُف زاینده شدم
از تواَم ای شُهره قَمَر،
در من و در خود بِنِگَر
کَزْ اثرِ خندهٔ تو،
گُلْشَنِ خندنده شُدم
باش چو شطرنجْ رَوان،
خامُش و خود جُمله زبان
کَزْ رُخِ آن شاهِ جهان،
فَرُّخ و فَرخُنده شُدم
🍃
🌸
🍂🌸🍂
🍃🍂🌸🍃🍂🌸
🌾🍃🍂🌸🍃🍂🌸🍃🍂
زبان دل ، زبان یک رنگی ست
زبان دل ؛زبان اخلاص است
زبان دل ؛در بندِ مفاهیم ِکلامی نیست ؛
زبانِ دل؛ به رشته ی تحریر نمی آید ؛
زبان دل؛ زبان خداست ،
چه فقط مختص به اوست ...
کلام بر آمده از زبان دل تازه است ،
چون خدا تازه است .
#نبی عسکری
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
🍃💐
نقش تو در خیال و خیال از تو بی نصیب
نام تو بر زبان و زبان از تو بی خبر
از تو خبر به نام و نشان است خلق را
وآنگه همه به نام و نشان از تو بی خبر
#عطار_نیشابوری
🍃💐
ما چو چنگیم و تو زخمه میزنی
زاری از ما نی تو زاری میکنی
ما چو نائیم و نوا در ما ز تُست
ما چو کوهیم و صدا در ما ز تُست
ما چو شطرنجیم اندر بُرد و مات
بُرد و مات ما ز تُست ای خوش صفات
ما که باشیم، ای تو ما را جانِ جان،
تا که ما باشیم با تو در میان؟
ما عدمهاییم و هستیهای ما
تو وجود مطلقی فانینُما
ما همه شیران ولی شیر عَلَم
حملهشان از باد باشد دم بدم
حملهشان پیدا و ناپیداست باد
آنکه پیداست از ما کم مباد
باد ما و بود از ما دادِ تست
هستی ما جمله از ایجادِ تست
لذّت هستی نمودی نیست را
عاشق خود کرده بودی نیست را
لذّت اِنعام خود را وامگیر
نُقل و باده جام خود را وامگیر
ور بگیری کیت جست و جو کند
نقش با نقاش چون نیرو کند
ما نبودیم و تقاضامان نبود
لطف تو ناگفتۀ ما میشنود
📔 نی نامه: گزیدۀ مثنوی معنوی
#مولانا
https://eitaa.com/TAMASHAGAH
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چشم تا کار می کرد
هوش پاییز بود
ای عجیب قشنگ!
با نگاهی پر از لفظ مرطوب
مثل خوابی پر از لکنت سبز یک باغ،
چشم هایی شبیه حیای مشبک ،
پلک های مردد
مثل انگشت های پریشان خواب مسافر!
زیر بیداری بید های لب رود
#سهراب_سپهری