🛑 ارواح مومنان در بهشت چه کارهایی میکنند؟
 مطلب بسیار جالبی هست که شاید کمتر کسی اینجوری شنیده باشه تا الان...
🔴ببینید درسته که با #مرگ پرونده اعمال بسته میشه. اما رشد معنوی برای مومنین تموم نمیشه! 
♻️یعنی عالم برزخ همچنان به انسانهای مؤمن این امکان رو میده تا هر کسی به نسبت اعمال خوبش رشدش سرعت بگیره و به درجات بالاتری برسه..
در برزخ هستن کسانی که به مومنین آموزش میدن #قرآن یاد میدن و...
🔰خب سوال پیش میاد که چی بشه؟ توی بهشت برزخی هستیم دیگه!
تفاوتشو ببینید حالا:
✅ببینید ما به دنیا که اومدیم انتخاب نکردیم چی داشته باشیم کجا زندگی کنیم قیافمون چجوری باشه و...اینا رو خدا انتخاب کرده برامون و در همون حد هم ازمون توقع داره.
حالا #خدا میگه من بهتون ابزاری دادم به اسم جسم، با این برید هر زندگی که دوست دارید در #آخرت داشته باشید، خودتون بسازید.
🔆هرچی اعمال صالحتون بالا باشه، بالاشهر #بهشت رو میتونید بخرید که هم خوش آب و هواتره،هم نعمت های ویژه تری داره: مثل بودن در جوار #شهدا،درهمسایگی #اهل_بیت..خلاصه همه نعمتها در بالاترین نوع خودش وجود داره.
🔅اعمالتون متوسط باشه جاهای متوسط بهشت که هم نعمتا کمتره هم اختیارات کمتره.زیبایی پایینتره و...
🔅اگر قسمت ضعیف بهشت باشیم که همه چی در نوع حداقل خودشه و دائم در حسرتیم و غم که چرا اینجا رو برای خودمون ساختیم با اعمالمون!
توی برزخ انسان هایی که مومن تر بودن رشد سریعتری دارن و زودتر و بیشتر به نعمتهای خاص الهی دسترسی پیدا میکنن.
اون نعمتها رو کسی خبر نداره،چون اگر هم بگن ما درک نمیکنیم! مثلا  میگن انقدر تنوع رنگ هست که ما شوکه میشیم! خب الان رنگی جز اینایی که میشناسیم رو میتونید تصور کنید؟
🔵پس نعمتهای #ویژه بهشت هم از لحاظ کیفیت و کمیت تفاوت هزار درجه با نعمتهای دنیایی دارن..
 به همین خاطر مومنین ضعیف که عظمت و لذت نعمتهای اون دنیا را میبینن به شدت #غبطه میخورن به حال مومنینی که به سرعت رشد میکننن!
✔تازه بستگی به درجات، #ارواح مومنین آزادتر از سایر ارواح انسانها هستن...
💚رسول خدا فرمود: 
 هدایای نخبه و جالب از سوی خدای بزرگ در اوقاتی که در دنیا نماز میخواندند به آنها میرسد...اهل بهشت(هر قدر زمان میگذرد) جمال و زیباییشان بیشتر میشود آن گونه که در دنیا با گذشت زمان #زشتی و #پیری آنها افزایش مییافت.»
بهمین دلیل باید هر اندازه میتوانیم توشه پربارتری از دنیا برداریم تا در #برزخ دچار غم و حسرت وحشتناک نشیم..
🌷💐🌷
                
            💥واکنش انسان در مقابل کسی که به انسان بدی میکند،سه گونه میتواند باشد:
۱_مقابله به مثل: پس هر كسبر شما ستم روا داشت همانگونه كه با شما ستمروا داشته است با وى ستم روا داريد(بقره سوره ۲ ایه ۱۹۴)
۲_عدم مقابله، یعنی انسان در برابر کسی که به او بدی کرده است، صبر کند و او را مجازات نکند.
۳_ مقابله برتر: به این معنا که در مقابل کسی که به انسان بدی کرده، خوبی کند و این سفارش #قران هست
که این برترین نوع مقابله هست،چون بدی را با خوبی جواب دادن نشانه کرامت نفس داشتن است و این کار، کار دشواری است، زیرا علاوه بر اینکه مقابله به مثل نمیکند، او را میبخشد و بالاتر از آن به او احسان هم میکند...
تفسیر قمی، ذیل آیه
 غرر الحكم، تمیمی آمدی، ح۹۴۱۳.
💚💚💚
                
            
🌹هر روز با قرآن و نهج البلاغه🌹
امیرالمؤمنین علیه السلام:
شفاى دردهاى خود را از قرآن بجوييد و در سختیها و گرفتاریهايتان، از آن كمك بخواهيد؛ چرا كه در آن، درمان بزرگترين دردهاست و آن، درد كفر و نفاق و انحراف و گمراهى است... 
هر كس كه قرآن در روز قيامت، برايش شفاعت كند، شفاعت میشود و هر كس كه قرآن در روز قيامت، از او شكايت كند، محكوم میگردد
از خطبه 176 نهج البلاغه
#هر_روز_با_قرآن_ونهج_البلاغه | #قرآن | #نهج_البلاغه
                
            🔴 #شیطان؛ قوی یا ضعیف؟
🔥شیطان را باید شناخت. شعار می دهند می گویند شیطان قوی است. نه شیطان قوی نیست؛ ما به  شیطان رو می دهیم. 
✅ما بچه بودیم در محلات و خانه های پر درخت تبریز بازی می کردیم.
یکهو دیدیم ناله یکی از بچه ها بلند شد.
🦂دیدیم یک بچه عقرب پیدا شد از مورچه کمی بزرگتر. از نیش اون بچه داشت سیاه می شد طفلک. 
🛑با اینکه بچه عقرب از بند انگشت هم کوچک تر بود و فقط یک لنگه کفش می خواست!
⛔️شما الان نمی توانید بگوئید عقرب قوی است، ولی موذی است. رو بدهی میاید در آستین آدم. 
🔥شیطان هم ضعیف است. نگویید قوی است. این طور بگویید روبروی خدا ایستاده اید. شیطان قوی نیست؛ موذی است.
 
🌸 خداوند در #قرآن می فرماید:
 بر بنده من، کسی تسلط ندارد. تسلط شیطان بر کسانی است که دنبالش می روند.
✅ جوانان عزیز، اخلاقتان را زیباتر بکنید، نمازها را مرتب بخوانید، مساله والدین را رعایت کنید و عمل به وظیفه بکنید مطمئن باشید شیطان می رود...
 🌹🌹🌹
📚از فرمایشات استاد اخلاق آیت الله فاطمی نیا
                
            #قرآن برای همه
💠علّامه آیةالله حاج سیّدمحمّدحسین حسینی طهرانی قدّس سرّه
🔷گرچه #قرآن دارای معانی عمیقه است و آن اختصاص به افراد روشندل دارد، ولی مفاهیم و معانی ظاهری آیات، همگانی بوده و موجب #عبرت و #سرور و #خوف و #خشیت و #تقوا و #اخلاص و #معرفتِ عموم است؛
🔹و هر کس به اندازۀ سعه و استعداد و ظرفیّتش می تواند از آن بهره گیرد.
📚 «نور ملکوت قرآن» ج ۳ ص ۲۹۱
________________
#امام_زمان صلوات الله علیه
#لبیک_یا_خامنه_ای
🌹🌹🌹
                
            🐏چوپان
ﺷﺨﺼﯽ ﺑﺎ ماشین ﺷﺨﺼﯽﺍﺵ ﺑﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺫﺍﻥ ﻇﻬﺮ ﺗﻮﯼ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺟﺎﺩﻩﻫﺎﯼ بیرون ﺷﻬﺮ، ﺭﻭﯼ ﺗﭙﻪﺍﯼ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﮐﺮﺩ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ ﻭ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻥ ﻫﻢ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﭼﺮﺍ. ﺍﺯ ﺩﯾﺪﻥ ﺍﯾﻦ ﺻﺤﻨﻪ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺭﺳﺎﻧﺪ. ﺍﺯ ﺍﻭ پرسید ﭼﻪ چیز ﻣﻮﺟﺐ ﺷﺪﻩ ﺗﺎ ﻧﻤﺎﺯﺕ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻮﻗﻊ ﺍﺩﺍ ﮐﻨﯽ؟
ﭼﻮﭘﺎﻥ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: ﻭﻗﺘﯽ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﺍﻧﻢ ﻧﯽ میزنم ﺁﻧﻬﺎ ﮔﺮﺩ ﻣﻦ ﺟﻤﻊ میشوند. ﺣﺎﻝ ﻭﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍ ﻣﻦ را صدا میزند ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺳﻤﺘﺶ ﻧﺮﻭم ﺍﺯ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻫﻢ ﮐﻤﺘﺮم.
#حکایت  #داستان #حدیث #پند اخلاقی و آموزنده
#معجزات و #تلنگر های #قرآن #آخرت #قیامت
✍ @hekayate_qurani
💚 @Mojezeh_Elaahi 
                
            ✳️ #قرآن را ساده ننگريم، زيرا:
⬅️ سرچشمهى آن،
 «رَبِّ الْعالَمِينَ» است.
⬅️ واسطهى آن، 
«الرُّوحُ الْأَمِينُ» است.
⬅️ ظرف آن،
 قلب پاك پيامبر صلى الله عليه و آله «قَلْبِكَ» است.
⬅️ هدف آن، 
بيدارى مردم «الْمُنْذِرِينَ» است.
⬅️ زبان آن، 
فصيح و بليغ «عَرَبِيٍّ مُبِينٍ» است.
⬅️ بشارت آن، 
در كتابهاى پيشينيان، 
«زُبُرِ الْأَوَّلِينَ» است.
            
کانال رسمی دارالقــ♥ــرآن پلیس
🆔 @police_qhorani
                
            🍃🍃🍃💫اَللّٰهُمَّ💫🍃🍃🍃
   🍃🍃💫عَجِّل💫🍃🍃
      🍃💫لِوَلیِکَ الفَرَجْ💫🍃
🕋فصل دوم 
🕋رمان جذاب #از_کرونا_تا_بهشت
🕋قسمت ۳ و ۴
ماه چهارم بارداریم,حالم خیلی بد بود,به توصیه پزشکم یک سنوگرافی انجام دادم ومشخص شد که حرف انور خبیث درست از کار درامده ومن چند قلو بارداربودم....تا ماه هفتم به سختی تحمل کردم ودرسپیده دم یک روز زیبای خدا درپایان ماه هفتم سه پسر ویک دخترم قدم به این دنیای تاریک و زبون گذاشتندوهر چهار نوزاد درسلامت کامل بودند.
علی نام سه پسرم را حسن وحسین وعباس گذاشت ومن نام دخترم را زینب نهادم ,حالا دوتا دختر زهرا وزینب وسه تا پسر داشتم, پنج فرشته ی زیبا ودوست داشتنی...
زهرا از شادی درپوست خود نمیگنجید ومثل خواهری بزرگتر برای بچه ها ودختری مهربان برای من,مانند پروانه به دورمان میگشت...روزها با خوبی وخوشی گذشت وبچه ها قدکشیدند.
چهارسال مثل برق وباد گذشت,دراین چهار سال, زندگی من وبچه هایم مخفیانه و درشادی گذشت,هراز گاهی که هوای, خانواده ام وطارق وعماد وخاله را میکردم, خیلی مخفیانه به دیدارشان میرفتیم.
طارق با فاطمه,دختر خاله صفیه,خواهرعلی, ازدواج کرده بود وعماد هم پیش طارق و فاطمه بود,یک سال بعداز ان حادثه شوم وکشته شدن پدرومادرم,عماد باکمک اطرافیان ومدد خداوند قدرت تکلمش را به دست میاورد.همه ی خانواده به موصل برگشته بودند,به گفته ی طارق,خانه ی پدری را نگهداشته بود اما به خاطر صحنه های زجراوری که عماد درانجا دیده بود,خانهی جدیدی برای زندگی خریده ودرانجا مستقر شده بودند,شکرخدا زندگیشان باخیر و خوبی درجریان بود.
بچه های من هم فوق العاده باهوش بودند, درخانه با انها #قرآن راکارکرده بودم,حسن وحسین وزینب وزهرا حافظ پانزده جز از قران بودند,اما عباس چیز دیگری بود,عباس درهمه چی ازخواهران وبرادرانش جلوتر بود, بیست جز قران را حفظ بود,حتی درخانه با ایات قران بامن وعلی حرف میزد.فهم ودرک این بچه چهارساله مانند مردان چهل ساله بود وهمیشه خاله توصیه میکرد مراقب چشمزخم باشم که به فرزندانم علیالخصوص عباسم نرسد.خودم وعلی هم, زبان انگلیسی را مانند عربی وفارسی وعبری ,یادگرفتیم وخیلی روان صحبت میکردیم...زندگیمان پراز شور ونشاط وهیاهو بود تا اینکه ان اتفاق شوم افتاد.....
طارق به شماره علی که غیرقابل ردیابی بود, پیام داده بود که به نجف برای دیدار ما میایند, فاطمه تازه بچه دارشده بود و ما از زمان تولد مهدی, پسرطارق اوراندیده بودیم وچون امکان مسافرت ما نبود,در حرم مولا علی ع ,مثل همیشه مخفیانه,قرار ملاقات گذاشتیم,دراین چند سال دلم خوش بود به همین ملاقاتهای کوتاه مدت ومخفیانه, بچهها را اماده کردم ,عباس وحسین دست علی راگرفتند وحسن وزینب هم با من وزهرا که الان دختری زیبا وده ساله شده بود,امدند.خدای من,عماد چه بزرگ شده بود ,خیلی سربه زیر,انگار از زهرا چشم میزدورومیگرفت ,زهرا هم همینطور بود,پسر دوماهه طارق,دوست داشتنی بود و چشمانش مرا یاد لیلا میانداخت...دوساعتی در حرم مولا علی ع کنار هم بودیم ووقت برگشتن میخواستم در ماشین را بازکنم و سوار شوم که بافریاد علی برجای خودم خشکم زد....
علی:
_سلماااا باز نکن,روی درجعبه عقب راببین....
وای خدای من ,بسته ی کوچکی به اندازه ی یک گوشی موبایل به درجعبه چسپیانیده بودند وزندگی در اسراییل وهمجواری با خونخواران صهیونیست باعث شد درنگاه اول بفهمم که یک بمب به ماشین وصل است وبا یک تک استارت, ماشین وهمه ی سرنشینانش تکه تکه میشوند...
خداراشکرباهوشیاری علی ,همه چی به خیر گذشت اما نگرانی جدیدمان خیلی جدی بود, این اتفاق یعنی ,موساد جا وهوییت ما را کشف کرده واین زنگ خطری بود که برای خانوادهی من به صدا درامده بود.
به خانه که رسیدیم علی گفت:
_وسایل خودمان وبچه ها راجمع کن باید ازاینجا برویم.
اول فکر کردم ,منظورش تغییر,خانه مان است اما...
💫ادامه دارد ....
🕋نویسنده ؛ طاهره سادات حسینی
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
                
            هدایت شده از کانال توبه
                                                            
                                        289.5K حجم رسانه بالاست
                                                
                                                مشاهده در ایتا                                                
                                            نوجوان که بود ساواک دستگیرش کرد رفتم ملاقاتش و دیدم اوضاع زندان اصلا خوب نیست... اتاقهای زندان بسیار کوچک و قدیمی و کاملا غیر بهداشتی بود!!
به سید حسین گفتم :« چه چیزی لازم داری برات بیارم؟ 
گفت :« فقط یک جلد #قرآن 
مسلط به قرآن، معتقد و عامل به آموزه های قرآنی بود
هویزه هم که شهید شد، در میان پیکر شهدا  از قرآن جیبی اش شناسایی اش کردیم...
 #شهید_حسین_علم_الهدی
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید حسین علم الهدی 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
                
            🌷خانمیرزا در عملیات والفجر1 به شدت مجروح شده و به تهران منتقل شده بود. یکی از همراهانش نقل میکرد:
به اتفاق جمعی از مجروحین جنگ به دیدار حضرت امام(ره) رفتیم. 
خانمیرزا به علت شدت جراحتش، با ویلچر خدمت امام رسید. 
یکی یکی در صف ایستاده و خدمت امام(ره) میرفتیم و دست امام را میبوسیدیم و امام هم صورت بچه ها را می-بوسیدند.
نوبت به خانمیرزا که رسید، تا سرش را به سمت دست امام کشید تا دست امام را ببوسد، امام دستشان را کشیدند تا لبهای خانمیرزا به آن نرسد!
خانمیرزا جا خورد و گفت:
 «اماما، حتماً لایق بوسیدن دست شما نیستم!»
امام فرمودند: «نه، شما مقامت بالاتر از این است که دست من را ببوسید!»
اشک از چشمهای خانمیرزا جاری شد و خودش را از ویلچر روی پای امام انداخت، دمپائی امام را بیرون کشید و شروع کرد به بوسیدن پای امام. امام ایشان را بلند کردند. چند دقیقه آرام با هم صحبت کردند که ما چیزی از صحبتهای رد و بدل شده نشنیدیم. بعد امام دست در جیب کرده و #قرآن کوچکی را که در جیب داشتند به ایشان هدیه کردند.
خانمیرزا این قرآن را خیلی دوست داشت که خود سرگذشت عجیبی دارد. بعد از این دیدار بود که به همه میگفت، به جای خانمیرزا او را "روح الله" صدا بزنند و روح الله بدانند.
#سردارشهید خانمیرزا( روح الله) استواری 
#شهدای_فارس
#سالگردشهادت
🍃🌹۱۴گلصلواتهدیهبهشهید
 خانمیرزا (روح الله ) استواری 🌹🍃
🍃🌹کانالِیادوخاطرهشهدا🌹🍃
http://sapp.ir/rostmy
🍃🌹🍃
                
            هدایت شده از کانال توبه
                                                            
                                        431.8K حجم رسانه بالاست
                                                
                                                مشاهده در ایتا                                                
                                            📹 از مرگ نترس!
✏️ انسان كه قدر خودش را شناخته، ديگر از مرگ نمىترسد، كه مرگ، تولد ديگر اوست.
📄 برشی از کتاب 
📚بگو که او...
 #قرآن
@Tobeh_Channel